eitaa logo
طلاب الکریمه
12.3هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
«هر آنچه که یک بانوی طلبه لازم است بداند را در طلاب الکریمه بخوانید»🧕 📌 منبع: جزوات و نمونه سوالات طلبگی و اخبار روز 🌿انتقادات و پیشنهادات 🤝🏻تبادل و تبلیغ ارتباط با ادمین: @Talabetooba
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 🔴 گاهی تحمل ، خودش نوعی سلوك است. 💠 یكي از اولياء خدا كه بسيار مرد بزرگي بود و گفته اند امام زمان (علیه السلام) در جنازه او حاضر بودند، بسيار بداخلاقی داشت كه سی و پنج سال او را شكنجه مي‌داد ولی او تحمل مي‌كرد! 💠 بله، تحمل كنيد، اصلا خيلی از اينها با و گذشت حل مي‌شود. 💠 گاهي هم اگر تحمل شود، مثل نماز شب، براي انسان الی الله است. @tollabolkarimeh 🌷
❗️حذف حداکثری با شعار جذب حداکثری! 🔹به دنبال طرح راهبرد حکیمانه توسط رهبری معظم انقلاب اسلامی، که ریشه در معارف دینی و سیره اولیای الهی دارد، برخی جریانها و مجموعه های خودی، با تفسیر نادرست از این معنا، در مقام عمل پای در مسیری گذاشته اند که جز نمی توان بر آن نام نهاد! 🔹هدف از طرح مسئله جذب حداکثری، گستراندن هرچه بیشتر امتداد خط دعوت به حق و حقیقت و دستگیری از طائفه مستضعفین فکری، غیرمطلعین و غیرمرتبطین با معارف ناب انقلاب اسلامی و حتی منحرفین و حتی معاندان است! رهبران الهی انقلاب اسلامی با تاسی از سیره معصومین علیهم السلام، همواره زمینه را برای و طیف های مختلف فراهم می کنند و در تمام چند دهه گذشته(از آغاز نهضت تا کنون) همواره با رویکرد دعوت و دستگیری با عناصر زاویه دار برخورد کرده اند؛ چه اینکه سید الشهدا علیه السلام در هنگامه شهادت، به قاتل خود وعده حسن عاقبت داد مگر او هدایت شود و از مدار شقاوت ابدی خارج گردد. نمونه های تاریخی از جذب عناصر بدسابقه در انقلاب اسلامی، از شماره خارج است. با ملحوظ دانستن مطالب پیشین، اما فهم نادرست و اجرای ناقص راهبرد ، توالی فاسدهای فراوانی به دنبال دارد که در موارد متعدد، موجب می گردد. چگونه؟ در ادامه به نکاتی اشاره می شود! ۱_ کیاست مومنانه شرط حداقلی اجرای راهبرد مذکور است تا عناصر منحرف و معاند با سد استفاده از این معنا، امکان سازمان یافته به دل جبهه انقلاب اسلامی را نبابند که در این صورت، فروپاشی از درون را رقم خواهند زد و قطعا این امر مصداق نقض غرض است. ساده اندیشی منتظری در اجرای ایده کمیته های عفو در دهه شصت که منجر به آزادی بی رویه منافقین شد، نمونه خوبی است! منافقان معاند، پس از آزادی با انگیزه های قوی تر در مدار براندازی نظام قدم برداشتند و نتیجه آن شد که به اذعان اسناد رسمی سازمان، یک پنجم از کشته های عملیات فروغ جاویدان، همین آزادشدگان آقای منتظری بودند! این روال را مقایسه کنید با اقدامات تربیتی و که با جذب قاعده مند عناصر لاقید و بعضا از منافقین، در آنان پدید آوردند و از آنان عناصری خدوم و مومن ساختند. از یاد نبریم که در جریان مجازات های سال ۶۷، امام عزیز که مدار رافت و لطافت پیامبرگونه بودند، تکلیف اعضای سازمان منافقین را یکسره کردند؛ همچون سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مقابله با یهودیان خائن و همچون سیره امیرالمومنین علیه السلام در مواجهه با خوارج ظاهرالصلاح مدعی ایمان و قرآن! ۲_ گاهی مدعیان عمل به جذب حداکثری، در عین تسامح کاری غیرضابطه مند در مواجهه با عناصر بدسابقه و بعضا منحرف، برخوردهایی کاملا خشک و خشن و حذفی با عناصر انقلابی و خدوم و متعهد دارند که این امر نشانگر فهم غلط از راهبرد یا عدم در عمل بدان است؛ چه اینکه اگر واقعا بنا بر جذب است، اولویت جذب با کدام است؛ عناصر خودی و انقلابی و خدوم که احیانا کج فهمی یا کج روی موردی دارند اولی به جذب اند یا آنانکه از اساس در وادی دیانت و یا انقلابی گری نیستند یا فاصله بیشتری دارند؟! اگر این اولویت بنیادین مراعات نشود، بازهم نقض غرض خواهد شد! عناصر خودی به کوچکترین بهانه، صف بندی داخلی کرده، نزاع های فشل کننده را پدید می آورند که مورد نهی صریح قرآن است و از همدیگر ابا و امتناع می ورزند، ولی در عین حال، در مواجهه با یا عناصر فاصله دار با جبهه حق، ژست جذب و خوش خویی می گیرند! نتیجه چه می شود؟ عناصر خودی و جایگزین شدن عناصر زاویه دار که در فضای خلا حضور عناصر مومن و فقدان برنامه تربیتی و ضابطه نظارتی، نه تنها خود هدایت نمی شوند که زمینه انحراف مجموعه ها و جریان های ناب را نیز فراهم می کنند. ۳_ مسئله مهم دیگر آنکه، چه کسی قرار است جذب کند و چه کسی جذب شود و به چه چیزی جذب شوند و ملاک صحت سنجی اجرای دقیق این راهبرد، چیست؟! گاه به بهانه ، عناصری آموزش دیده و مقتدر و کار بلد در دل جبهه خودی وارد می شوند و با حوصله و کاملا حساب شده، زمینه جذب افراد متعهد به عناصر و افکار فاسد را فراهم می سازند. قطعا این نیز مصداق است! نشانه جذب افراد باید عیان گردد؛ همچنان که جوانان ناآشنا به دیانت و مبارزه را از دل مراکز فحشا بیرون کشید و به سنگر جهاد علیه باطل روانه کرد و امروز تاریخ انقلاب اسلامی، هزارها نمونه موفق از جذب صحیح و ضابطه مند، سراغ دارد. جذب حداکثری لوازم خود را دارد؛ کاری پیامبرگونه و به غایت حساس و دقیق و پیچیده است؛ طبعا هر آنکه توانایی کافی برای این امر مهم را ندارد، مکلف بدان نیست، همینکه نداشته باشد، به تکلیفش عمل کرده! چه اینکه؛ أبَى اللّه ُ أن يُجرِيَ الأشياءَ إلاّ بِأسبابٍ! /روزنه فردا @tollabolkarimeh 🌷
💢 ۵سکانس از احمدی‌نژاد ورژن ۱۴۰۰ 🔻به نظر می رسد که رفتارشناسی می تواند یکی از شاخص های احراز صلاحیت برای کاندیداهای ریاست جمهوری واقع شود. وقتی از لحظه ورود یک شخص به محل ثبت نام تا سبک تعاملش با طرفداران و شیوه تعاملش با ماموران قانون و همچنین مدل بیانیه خوانی اش در پلان نهایی پیرنگ انتخاباتی اش را مطالعه می کنیم، به نکات ریز و قابل تاملی در افراد پی می بریم که شبیه یک مطالعه بالینی جهت احراز صلاحیت یا عدم تایید صلاحیت فرد می تواند باشد. اما احمدی نژاد در این سکانس پلان انتخاباتی اش چه کرد که سوژه رسانه ها شد و چه فاکتورهایی از ابعاد شخصیتی اش را در حافظه رسانه ها به ثبت رسانید: 1⃣پوپولیسم: شخصیتی که هشت سال سکان ریاست جمهوری کشور را در کارنامه خود دارد، در واکنش به عده ای از طرفداران خود که در محوطه بیرونی وزارت کشور تجمع کرده بودند، در حرکتی غیرمعمول و علی رغم تذکر اطرافیانش، بالای میله ها رفته و به آن ها دست تکان می دهد که بیشتر به یک و تهییج احساسات قبل از انتحار شبیه بود تا رفتاری از جنس مردم و برای مردم. 2⃣لمپنیسم: همین چهره وقتی وارد محوطه ثبت نام می شود، با پشت پا زدن به پروتکل های وزارت کشور و ستاد انتخاباتی، به زور و درگیری و تاسف باری که درفیلم های منتشر شده، مشت و لگدپرانی هم در آن هویداست، بادیگارد و اطرافیانش را هم علی رغم ممانعت مامورین ستاد، وارد اتاق ثبت نامزدها کرده و بدون اعلام تذکری به حامیان خود، مسئولین ستاد را متهم به بداخلاقی می کند. 3⃣رادیکالیسم: اما کاراکتر احمدی نژاد وقتی جالب می شود که در بیانیه دیکته شده اش که از رو هم خوانده می شود، به طرز عجیبی به ساختارهای نظام از بالا به پایین حمله می کند و وضعیت کشور را سیاه خوانده و مردم را مقابل نظام و حکومت دانسته و یک که بوی شورش می دهد را طراحی می کند. چنین رفتار و بیانیه تندی، حمله پیش دستانه ای است که دست هر قانون و مقام مسئولی را فارغ از گذشته طرف می بندد و اصرار بر ردصلاحیت دارد تا بعدا از پیش گویی های اعجازوار خود را سند رفتارهای رادیکالش قرار دهد. 4⃣آنارشیسم: شخصیت نامتعادل احمدی نژاد از لحظه ورود تا ثبت نام و بیانیه خوانی، چیزی جز آنارشیسم و را نمی رساند همانجایی که ادعا می کند اگر من رد صلاحیت شوم، انتخابات را تایید نخواهم کرد و در انتخابات نیز شرکت نمی کنم. گویا که مشروعیت نظام و رای مردم به شخص شخیص ایشان گره خورده که باید گفت: شما هنوز دیپلم و را هم نگرفته ای و همان نسبی را هم مدیون ساختاری هستی که الان علیهش خروج کرده ای. 5⃣دگماتیسم: این مدل زیرمیز زدن و نگاه صفر و صدی که می گوید: یا من یا هیچکس، چیزی جز دیکتاتوری در رفتار و دگماتیسم در اندیشه را به مخاطب القا نمی کند. وقتی طرف فقط خود را قبول داشته و قانون و نظام ودیگران را چنین بی محابا و بی ملاحظه زیر سوال می برد و به نوعی خود را محور خیر و صلاح و عدالت معرفی می کند، یعنی بلحاظ فکری نیز به یک بنیادگرایی افراطی رسیده که توان مخالف و حتی قانون علیه خودش را ندارد و ناخودآگاه به یک بدون اساس و خطای شناختی در مبانی مبتلاست. این مدل که ازسکانس های رفتاری یک شخصیت در مهمترین لحظه های مواجهه اش با ساختار و جامعه صورت می گیرد، می تواند در تایید یا رد صلاحیت او موثر بوده و افکار عمومی باید بدانند که چنین تیپ های شخصیتی توان اداره کشور ۸۵میلیونی را در چارچوب و امنیت و آرامش ندارند. ✍علیرضامحمدلو @tollabolkarimeh 🌷