#زنان_عاشورایی
#قاسم_بن_الحسن
#مادر_شهید
◾️خدمت عمو رسید و اجازه ی میدان خواست، حضرت اباعبدالله(علیهالسلام) ابتدا به او اذن نمیدادند و فرمودند: «عزیزم! تو یادگار حسنم هستی، پیش من بمان...»
▪️قاسم اصرار زیاد نمود تا آنکه در خیمه گاه به مادرش؛ رمله متوسل شد و مادر نامه ای را که امام مجتبی علیه السلام داده بود، به قاسم داد و گفت: «پسرم پدرت از این روز خبر داده بود و در این نامه چیزی برای عمویت نوشته که مشکل تو را حل خواهد کرد، آن را به عمو بده.»
خدمت امام رسید و دست خط پدر را نشان داد و اذن میدان گرفت و رفت...
و دل مادرش را با دنیایی از بیقراری تنها گذاشت...
▪️اگر مرگ برای قاسم احلی من العسل است، از حلوات شیر مادر است...
▪️اگر قاسم از شوق جانثاری برای امامش، فرصت بستن بند نعلین ندارد، از تربیت ولایی مادری است که از دو سالگی بار یتیمی فرزندش را به دوش کشیده...
▪️مرحبا به رمله که با دست خود فرزندش را برای جانثاری در راه امامش، راهی میدان کرد و گره کور رشادت پسر را با درایت مادرانه ی خود باز کرد.
◾️«مادری که جوان خودش را، عزیز خودش را، دستهی گل خودش را هجده سال، بیست سال - کمتر، بیشتر - پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به طرف میدان جنگ میفرستد، که معلوم نیست حتّی جسد او هم برخواهد گشت یا نه. این کجا، رفتن خود این جوان کجا؟ که خوب، این جوان، با شور و هیجان جوانی، همراه با ایمان و روحیهی انقلابی گری، حرکت می کند و می رود. کار این مادر، از کار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست... اینها چیز کمی نیست.»
▫️رهبر معظم انقلاب_ ۱۳۸۹/۰۲/۰۱
✍س.محمدی
@tollabolkarimeh