⚡️مناسبتهای جدید برای تشدید خصومت مذهبی
تفرقهافکنی و ایجاد جنگ مذهبی میان شیعه و سنی در سالهای اخیر تجربههای جدیدی به خود دیده و نسبت به گذشته بسیار پیچیدهتر شده است. چند سالی است که هفدهم رمضان، روز درگذشت عایشه همسر پیامبراکرم(ص) به مناسبتی جدید برای توهینهای مذهبی تبدیل شده است و عدهای در فضای حقیقی و مجازی به تدارک تفرقهافکنی میپردازند. مروج این موضوع یاسرالحبیب لندننشین است که با انتشار کتاب « الفاحشة الوجه الآخر لعائشة» انگیزههای جدید به جنگ سنی با شیعه بخشید. هرچند محتوای این کتاب در دنیای اسلام به صورت گسترده منتشر نشد ولی عنوان و اسم آن کافی بود تا خصومتها را دوچندان کند. عنوانی که به اهلسنت این مطلب را القا میکرد که شیعه نه تنها حرمت اصحاب پیامبر(ص) را نگاه نمیدارد، بلکه به شخص ایشان نیز توهین میکند، زیرا تهمت زدن به ناموس پیامبر(ص)، هتک حرمت ایشان نیز به حساب میآید. این در حالیاست که امام علی(ع) بعد از جنگ جمل برای حفظ این حرمت از خودگذشتگی کردند و فرمودند: «وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الْأُولَى وَ الْحِسَابُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى؛ حرمت اولیه او باقی است، و حسابش با خداوند بلند مرتبه»
به هر حال بیان این نسبت و تهمت به عایشه، دشمنان شیعه را از صدور فتوا به کفر شیعه و اثبات آن بینیاز ساخت، زیرا متعصبین اهلسنت برای جنگ و قتل شیعیان دیگر مترصد صدور فتوا نبودند و به هیچ چیز جز انتقامگیری از شیعه فکر نمیکردند.
البته مراجع شیعه و رهبر انقلاب آیت الله خامنهای با صدور فتواهایی از نسبت دادن چنین نظر و گفتاری به شیعه اعلام برائت کرده و هرگونه توهینی به همسران پیامبر(ص) را حرام اعلام کردند. ولی آنچه میان اهلسنت نشر داده میشود نه این فتواهاست بلکه توهینهایی که توسط جریانی خاص در شیعه صورت میگیرد.
علمای اسلام و به خصوص علمای شیعه برای فروکاستن از منازعات مذهبی شیعه و سنی باید اقدامات بیشتری را انجام دهند. در مسائل مذهبی خشونتگفتاری تولیدگر خشونت رفتاری است زیرا افرادی حاضرند جان خود را بدهند ولی به مقدساتشان توهین نشود. خشونترفتاری جسمها را مجروح میکند و خشونت گفتاری قلبها را.
به قلم #مهدی_مسائلی
@tollabolkarimeh 🌷
⚡️سخنی با مولوی عبدالحمید/مصیبت و خسارت تکفیریها از کرونا و غیر کرونا بیشتر است
✍#مهدی_مسائلی
اخیرا از مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی امام جمعه اهلسنت زاهدان کلیپی منتشر شده است که وی در آن گسترش بیماری کرونا در قم و ایران را به طلاب چینیِ جامعة المصطفی نسبت میدهد و این تشکل علمی و تبلیغی را به شستشوی مغزی طلاب اهلسنت و شیعه کردن آنها متهم میکند. وی این اقدامات را برخلاف استراتژی وحدت اسلامی در جمهوری اسلامی ایران میداند. ایشان کرونا را نیز در کنار بلاهای آسمانی و زمینی سالهای اخیر، عذاب و عقوبتی الهی میداند که به خاطر بعضی از رفتارها، کشور ما دچار آن شده است، او از همه ملت ایران میخواهد برای جلوگیری از بلاهای بزرگتر توبه کنند. از ادامه سخنان مولوی عبدالحمید برداشت میشود که مقصود وی از این رفتارها، توهین به صحابه و یاران پیامبر(ص) مخصوصا خلفا در میان شیعیان است.
به عنوان یکی از فعالان عرصه وحدت اسلامی لازم میدانم چند نکتهای را دربارهی این سخنان بیان کنم:
1. جناب مولوی برای انتقاد از جامعة المصطفی از شایعهای بهرهبرداری میکند که هیچ مدرک و استناد معتبری برای آن وجود ندارد و ایشان نیز از تعبیر «معروف است که» برای طرح آن استفاده میکند. استفاده اینچنینی از شایعات برای مدیر و استادِ عالیِ بزرگترین مدرسهی علمیه اهلسنت ایران بسی مایهی تعجب است و به گفتگوهای علمی و منطقی اهلسنت آسیب میزند. دربارهی عملکرد جامعة المصطفی نیز ایشان پیشذهنیتهای نادرستی دارد که مسئولان این تشکل به آن پاسخ میدهند و هماکنون بنده در مقام دفاع از آنها نیستم.
2. جناب مولوی بلاهای طبیعی و غیرطبیعی و اخیرا کرونا را عذاب و عقوبت الهی دانسته و دو قضاوت نادرست در اینباره دارد:
اول اینکه: توهین به صحابه و مقدسات اهلسنت را به تمام شیعیان منتسب میکند و خواستار توبهی تمام ملت دراینباره میشود؛ در حالیکه مراجع شیعه و رهبری همواره از توهین به صحابه و مقدسات اهلسنت نهی کردهاند و به مبارزه با تندروهای بیموالاتِ شیعه در این زمینه پرداختهاند؛ از این جهت تندروهای شیعه خصومت و دشمنی فراوانی با جمهوری اسلامی ایران دارند. عمومِ مذهبیونِ شیعه در ایران نیز ضمن پایبندی علمی و عملی به عقاید تشیع، آنها را بدون هیچگونه توهینی بیان میکنند.
دوم اینکه: جناب مولوی کرونا و بلاها را عقوبتی در برابر رفتار مذهبی شیعیان میداند درحالیکه بلا و مصیبت همیشه عذاب نیست و پیامبران و اولیای الهی گاهی بیش از دیگران طعم مصیبتها را چشیدهاند، آنگونه که حتی کافران با استناد به بلاها و مصیبتها به آنها فال بد میزدند. قرآن نیز بلا را عامل امتحان مؤمنین معرفی میکند و میفرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ(بقره/155)؛ قطعاً همهی شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم؛ و بشارت ده به استقامتکنندگان!»
از این گذشته، هرگاه در مناطق سنینشین کشور بلا و مصیتی وارد شده است، مسلمانانِ شیعه، برادرانه به یاری مسلمانانِ سنی شتافتهاند و هیچگاه بلاها را به عذاب الهی ارتباط ندادهاند و از آن بهرهبرادری مذهبی و تبلیغی نکردهاند. جناب مولوی نیز که نگران آسیب وارد شدن به گفتمان وحدت اسلامی در ایران است، نباید چنین استفاده ابزاری و تبلیغاتی از بلاهای طبیعی و غیرطبیعی کند!
این را هم بیافزایم که اگر بناست به خاطر رفتار مسلمانان بلایی نازل شود نزول عذاب و عقوبت الهی به واسطهی رفتارهای تندروهای اهلسنت و تکفیریهای وهابی شایستهتر است. در سالهای اخیر جنایتهایی توسط داعش و جریانهای تکفیری منتسب به اهلسنت صورت گرفت که در تاریخ بیسابقه بوده است، چه خونهایی که به اسم دین نریختند و چه حرمتهایی را که نشکستند؟!
اصولا داعش و وهابیت خودش بلایی بود که خداوند به خاطر عدم بصیرت دینی و حاشیهپردازی در تبلیغ دین، مسلمانان را دچار آن کرد. جناب مولوی خسارتی که تکفیریها در منطقه بلوچستان به مردم این منطقه وارد کردهاند از خسارت سیل و خشکسالی و کرونا و... بیشتر بوده است و خواهد بود. سخنان جنابعالی نیز آب در آسیاب همانها میریزد و گفتمان دلسوزانه و منطقی علمای محترم اهلسنت آن منطقه را تضعیف میکند.
جناب مولوی! کرونا شیعه و سنی و کافر نمیشناسد و اگرچه هماکنون ایران را در برگرفته است ولی فردا عربستان و پاکستان و ترکیه و سایر کشورهای اسلامی نیز در بر میگیرد و تمسک شما به آن، منطق دینیتان را نزد جوانان مؤمن و آگاه اهلسنت مخدوش میکند و آنها را نه به سمت شیعه، بلکه به سمت بیدینی سوق میدهد. پس دغدغه شیعه و سنی را رها کنیم و کمی به فکر عمق بخشیدن به اندیشههای دینی و اخلاقی باشیم.
@tollabolkarimeh 🌷
⚡️نقدی بر منطق گسترش عزاداری/ عزاداری محسنیه مناسبتی که تاریخ نیز با آن همراه نیست
✍#مهدی_مسائلی
درباره عزاداری، منطقی در جامعه امروزی شیعه حکمفرما شده که میگوید:
1. برای فراموش نکردن هر اتفاق ناگواری باید برای آن عزاداری داشته باشیم.
2. برای تعظیم و بزرگداشت افراد باید در سالروز درگذشت یا شهادت آنها عزاداری کنیم.
این دو گزینه در واقع برداشتی از عزاداری شهادت امام حسین(ع) و تسری آن به سایر افراد و رویدادهاست. این درحالی است که از نگاه دین استمرار و دنبالهدار بودن عزاداری کارکردی منفی دارد و عزاداری امام حسین(ع) نیز در منظومه تعالیم دینی یک استثنا به شمار میآید که در بعضی از روایات به آن تصریح شده است. (رک: شیخ طوسی، الأمالی، ص ۱۶۲ و ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۱۰۰.)
اما حاکم شدن منطق بالا موجب شده به جای این که «عزاداری نکردن» تخصیص بخورد، «عزاداری کردن» بدون هرگونه تخصیص و قیدی اطلاق پیدا کند و به مناسک اصلی جامعه شیعه تبدیل شود و حتی به خاطر تردیدها و اختلاف های تاریخی درباره روز شهادت اهلبیت(ع)، عزاداریهای متعدد برای یک شهادت برگزار شود. حول و پیرامون روزهای شهادت نیز گسترش پیدا کنند و از یک روز به سه روز، سپس یک هفته و یک دهه تسری یابند.
عمومیت دادن به استفاده تبلیغی از عزاداری برای ترویج مذهب، موجب شده که علما حتی درباره عزاداری خارج از محدوده دین نیز محافظهکاری کنند و انکاری بر رویههای نادرست در عزاداری و سوگواریهای مردم عادی نداشته باشند تا شاید ترکشهای آن به جان عزاداریهای مذهبی نیفتد.
گذشته از این، گسترش عزاداری بدین صورت جنجالهای اجتماعی و مذهبی را دامن میزند و حتی زمینه هتک حرمت مذهب را نیز فراهم میکند؛ زیرا خواه یا ناخواه، مناسبتهای عزاداری به یک مناسبت اجتماعی تبدیل میشوند که برای پاسداشت آنها باید همهی مردم حرمت آنها را نگه دارند و از شادی یا رفتارهایی که با شئون سوگواری این روزها مخالفت دارد، پرهیز کنند. اما بسیاری از مردم ظرفیت و تحمل این حجم از عزاداریها را ندارند و این موضوع موجب میشود تا آنها خود را رویاروی عرفیات مذهبی تازه ایجاد شده ببینند و ناتوان از انکار این عرفیات بیاساس، تقابل با مناسک مذهبی برای آنها به وجود آید.
حکایت عزاداری ایام محسنیه نیز بر همین منوال است، مناسبتی که حتی گزارشهای تاریخی برای به وجود آمدنش در ابتدای ربیعالاول همراهی نمیکنند، ولی چون عدهای عزاداری و برافروختن احساس را بهترین روش تبلیغ مذهبی میبینند، تلاش میکنند در ادامه دو ماه عزاداری محرم و صفر آن را نیز به مناسبتهای مذهبی اضافه کنند.
✍ مهدی مسائلی
@tollabolkarimeh 🌷