eitaa logo
کانون طلوع نخبگان مسجدالنبی (ص) جم
483 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
240 ویدیو
9 فایل
کانال اطلاع رسانی کانون طلوع نخبگان مسجدالنبی (ص) زیرمجموعه های کانون: هیات محبین اهل بیت ع گروه سرود فرزندان سلیمانی طرح کتابخوانی هفت خوان جلسه کتابخوانی مذاکره علم شماره کارت کمک های مردمی : 5041721113196423 ارتباط با ادمین کانال : @sajjad_jamei
مشاهده در ایتا
دانلود
نزدیک اربعین که می‌شود، در دلم آشوب می‌افتد. بار اول و بار چندم هم فرقی نمی‌کند. آشوبی که در سفر اول همراهم بود، همین حالا هم رهایم نمی‌کند. ریشۀ آشوب چیست؟ بعد از چند سال هنوز هم نمی‌دانم. آیا به رفتن و نرفتن فکر می‌کنم. به این که اگر رفتم و نتوانستم زائر خوبی باشم، یا اگر نرفتم و از کاروان جا ماندم ... . نمی‌دانم. فقط می‌دانم که این آشوب تا لحظۀ پا گذاشتن در سرزمین عشق، از من جدا نمی‌شود. حسین جان! نکند خودت این آشوب را در دلم می‌اندازی تا طعم آرام گرفتن در کنار مزارت را خوب بچشم! شاید هم از معرفت اندک من است؛ با این که در حال عزیمت به مبدأ آرامش هستم، گرفتار آشوبم و دلشوره. هر چه هست، باز هم همنشینم با این آشوب و امسال هم منتظر چشیدن طعم آرامش در کنار مزار تو. ۱ 🌱https://eitaa.com/toloenokhbegan
📌 ۵ نکتۀ مهم دربارۀ آداب زیارت اربعین 🚩 ۱۱روز مانده تا حسینی
هدایت شده از أخٌ‌في‌الله
روایت ۸۳۳ کیلومتر آنورتر! گرمای هوا و خستگی راه، کم‌کم امانم را بریده بود که خنکای سایه‌بان های بالای سرم را احساس کردم؛ سرم را ناخودآگاه بالا آوردم؛ برق درخشش گنبدی طلایی درست مانند قبة الصخرة در سمت راست جاده، نگاهم را خیره کرد. به عمود ٨٣٣ رسیده بودم؛ همانجایی که بعدتر فهمیدم تا قدس شریف دقیقا ٨٣٣ کیلومتر فاصله دارد و گویا حکمت ساخت این گنبد در این نقطه همین است. در سمت چپ جاده و درست در مقابل این قبه شبیه سازی شده، محوطه بزرگی را با فرش و سایه بان برای استراحت زائران پیاده فراهم کرده اند؛ نکته جالب، حضور پررنگ فلسطینی‌ها با آن چفیه های سیاه و سفید شورانگیزشان است! به سرودی گوش میدادند که یک گروه سرود بین‌المللی به ۴ زبان زنده اجرا می‌کرد...جمعیتی که با گوشی‌هایشان در حال فیلمبرداری هستند، اجازه نمی‌دهند نزدیک‌تر شوم؛ پشت سر جمعیت ایستادم و از شور و شوق زائران پیاده که با این همه قصه و غصه در زندگی شخصیشان، فلسطین همچنان برایشان یک آرمان مقدس است حظ بردم و گریستم... اما بخش جالب این موکب که نامش "نداء الأقصی" است، بخش نمایشگاهی آن بود؛ از معرفی شهدای فلسطینی قدس که الگوی مبارزاتیشان حضرت سید الشهداء (ع) بوده شروع کردم؛ در برابر مناعت و بلندی طبعشان تعظیم کردم... روبه‌روی این، دیوار نگاره‌ای از گرافیتی‌های شهدای فلسطینی هم چشم‌نواز و جوان‌پسند است؛ اما کمی آن‌طرف‌تر، مردم گروه گروه در صف ایستاده اند تا با یک بیلبورد عکس بگیرند: "راه قدس از کربلا می‌گذرد" راستش را بخواهید خودم هم چند دقیقه‌ای مبهوت آن شدم و در دریای رؤیاهایم غوطه‌ور! که ناگهان چند نوجوان عراقی با فارسی دست و پا شکسته‌شان به من فهماندند مزاحم عکس گرفتنشان با بیلبورد هستم! اینکه این گروه سِنی نوع درکشان از مسأله فلسطین چیست، برایم مبهم و البته جالب است! حتما روزی در موردش تحقیق جدی و عمیق خواهم کرد... کمی جلوتر، روایتی مصور از یک تراژدی تاریخی است: روایت اشغال سرزمین فلسطین توسط یهودی‌های صهیونیست که با ماکتی سه‌بعدی، روایت صامتی دارد ... زیرصدای نمایشگاه موکب، پادکست‌هایی است که مسائل فلسطین را روایت می‌کند؛ با بازدیدکنندگان هم کم و بیش گپ میزنم؛ از میزان کم‌کاری خودمان در معرفی مسأله فلسطین به مردم شرمسار شده‌ام...سعی میکنم با زبانی ساده برایشان توضیح دهم که اصلا قصه فلسطین چیست و چه ارتباطی با ما دارد... تعجب از نگاهشان می‌بارد! گویا اولین بار است که با تمام وجودشان این حقیقت را دریافته اند که: راه قدس، از کربلا می‌گذرد... نداء الأقصی را گامی مهم -هرچند کوچک- در این مسیر دیدم... دم دست اندر کارانش گرم و قوتشان مزید... ✍امیررضا تمدن @Thirdintifada