فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَنیسَ النُّفوس به کسی گفته می شود که وقتی با او صحبت می کنید، با جان و دل به شما گوش می دهد و به راحتی با شما اُنس می گیرد...❤️🌈
#چهارشنبه_زیارتی_امام_رضا_ع
#یا_انیس_النفوس
#استوری
#طلوع🌻
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf
تحدیر(تندخوانی)جزء ۱۱ قرآن کریم - <unknown>.mp3
4.07M
💌 به دوستان خود هدیه دهید.
#تحدیر
#جزء_يازدهم
#طلوع🌻
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf
طلوع
#من_زنده_ام #فصل_چهارم #قسمت_سیوچهارم حالا دیگر معنی این دو کلمه را فهمیده بودم. گفتم: مدنی هست
#من_زنده_ام
#فصل_چهارم
#قسمت_سیوپنجم
متاسفانه زمانی که جاده در دست عراقی ها افتاده بود هردومان اسیر شدیم. نادر را به اتاق برادران بردند و مرا ه اینجا آوردند.
اگرچه نمی خواستیم تنهایی ما با اسارت خواهران دیگر پر شود اما حالا یک جمع چهار نفره شده بودیم. هرچند عقاید و سلایق متفاوتی داشتیم اما سعی کردیم در مقابل دشمن یک دست و یک صدا باشیم.
به هم امید می دادیم و ترس را از هم دور می کردیم، به هم کمک می کردیم و با هم شادی می کردیم. با هم گریه می کردیم و تنهایی های همدیگر را پر می کردیم. به سرعت در همه چیز همدل و همزبان شدیم.
فردا صبح دوباره شلوغ شد و همه مشغول بر وبیا سرو صدا بودند. پشت پنجره کشیک می کشیدیم. از دور پیدا بود که خبری در راه هست اما این بار به جای کامیون های نظامی، ماشین های مدل بالای خودشان را می دیدیم. عقب تر رفتیم. از همان دور ده پانزده نفر از زنان نظامی عراقی با بلوز و شلوارهای سبز اتو کشیده و مزین به درجه و نشان هایی که بر دوش و سینه هایشان بود به سمت اتاق ما آمدند. دیدن آنها هم برایمان جالب و هم عجیب بود. به همه چیز شباهت داشتند جز نیروهای نظامی جنگی. زنانی که تنها دغدغه شان دوری از آیینه بود. چهره های بزک کرده با موهایی سشوار زده. معلوم بود چندین ساعت وقت صرف آرایش کرده بودند. وقتی نزدیک شدند متوجه شدیم رنگ لاک ناخن هایشان با لباسشان هماهنگ است. از همه جالب تر زیور آلاتی بود که با تمام سنگینی به دست و گردن و گوش هایشان آویزان کرده بودند. کج کلاه های سرخ رنگی بر سر داشتند و آدامس می جویدند. با تعجب به ظاهر آنها نگاه می کردم. در عروسی ها هم چنین صورت های بزک کرده ای ندیده بودم.
مریم گفت: باز خوبه چند تا زن دیدیم تا باهاشون راجع به نیازهای بهداشتی زنانه صحبت کنیم، بالاخره اینها هم جنس خودمان هستند و می شه دو کلمه باهاشون حرف زد.
وقتی رسیدند ما را در مقابل نگاه ها و پوزخندهای تحقیر آمیز آنها به صف کردند. در لبخندهای تلخشان چنان غضبی بود که می ترسیدم همین الان با دندان ما را تکه پاره کنند. فرماندهی که آنها را هدایت می کرد گفت: هذن جنرالات عراقیات شوفن اشگد جمیلات.( اینها ژنرال های زن عراق هستند، ببینید چقدر زیبا هستند.)
مثل اینکه قرار بود ملکه ی زیبایی را از بین آنها انتخاب کنند پشت سرهم می گفت: حلو حلو(زیبا، زیبا)
گفت: شوفن ارواحچن او شوفنهن، شوفن اهدومچن او بدلاتچن.( قیافه های خودتان را با این خانم ها مقایسه کنید، به لباس ها و فرم هایتان نگاه کنید.)
در حالیکه روبه رویشان به خط شده بودیم یک به یک از کنار ما می گذشتند و آب دهانشان را روی صورتمان پرتاب می کردند و فحش و ناسزا بود که نثارمان می کردند.
در حالی که هیچ کدام از ما را بی نصیب نگذاشته بودند و از تمام سر و صورتمان اب دهان می چکید پشت به ما کردند و رفتند.
فرمانده پرسید: اتاذیتن؟(ناراحت شدید؟)
حلیمه گفت: نه خوشحال شدیم که شما تا این اندازه از ما عصبانی هستید.
تا چند ساعت موضوع خوبی برای بحث و خندیدن بود. برای عصبانی کردن ما چه تدارکاتی دیده بودند.
#ادامه_دارد…
@Tolou1400
دیزاین مناسب کلاس های حضوری😐😂
#شوخی_طوری
#کلاس_حضوری
#طلوع🌻
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf
AUD-20220404-WA0001.mp3
4.57M
عَصَیْنَاکَ وَ نَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتُرَ عَلَیْنَا
…من بر پوشانندگیت یقین دارم…✨🍃
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#سیدمصطفی_الموسوی
#ماه_مبارک
#طلوع🌻
https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf