eitaa logo
طلوع
615 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
89 فایل
لینک دعوت https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf 👈 ارتباط با ما🌻 @fereshte1404j کپی با ذکر صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج) آزاد است🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
پرواز اندازهٔ آدمو برملا میکنه هرچی بالاوبالاتر میری دنیا از دید تو بزرگتر میشه و تو از دید دنیا کوچیکتر... @Tolou1400
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زنم و بچم و همه ی هفت جد و آبادم فدای یه کاشی حرم حضرت زینب(ع)... ایشالا تاسوعا پیش عباسم ....🖤 🌻 https://eitaa.com/joinchat/2990276745C178e103edf
؛ جوششی است که سرچشمه‌اش "یقین" است. شبیه به لفاظی‌های روزمره نیست؛ که فقط بخواهی، اما برای رسیدن تلاش نکنی! 🌟طلب، اگر در جانِ کسی نشست تمام خواهش‌ها را ذوب می‌کند... نیروهای درون را تبدیل به ایمان می‌کند! و از آدمیزاد، انسانی می‌سازد که ضربانِ قلبش و تکانه‌های جسمش ؛ همه هم سو، قوایی می‌شوند برای رسیدن به هدف! دیگر هیچ چیز دیده نمی‌شود، هیچ چیز راضی‌اش نمی‌کند، حتی اگر داراترین آدم دنیا باشد.. طلب؛ چیزی شبیه به " تنفس" است... و ما سالهاست در ریه ‌های ناموزونِ "لفظ تا عمل" ، نفَس کشیدن را فراموش کرده ایم‌، و پشت درهایِ خفگی، به تلظّی افتاده‌ایم. رستگاری‌ات مبارک؛ ای وجودِ سراسر طلبی، که دیگر ادواردو نیستی! @Tolou1400 @Ostad_Shojae
قرار بود رضا شاه از دبستان حکیم نظامی دیدن کند. قرار شد سید مجتبی که طی دو سال چهار سال را خوانده بود، به عنوان  نماینده دانش آموزان دسته گلی را تقدیم رضا خان کند. جلوی شاه که رسید، دسته گل را محکم کوبید توی صورت شاه؛ طوری شد که کلاه از سر رضا شاه افتاد. مدیر بیچاره تا مرز اعدام پیش رفت و بالاخره دربار قبول کرد که سید مجتبی از دیدن جلال همایونی! هول شده است. نواب از همان کودکی آن کلاه را به سر رضا شاه گشاد می دید. 📚کتاب سید مجتبی نواب صفوی؛ نگاهی به زندگی و مبارزات شهید نواب صفوی 🌷 @Tolou1400
🔻حوالی میدان خراسان از داخل پیاده رو با سرعت در حال حرکت بودیم. یکباره ابراهیم سرعتش را کم کرد. برگشتم عقب و گفتم: چی شد، مگه عجله نداشتی؟! 🍀 همین طور که آرام حرکت می کرد، به جلوی من اشاره کرد و گفت: یه خورده یواش تر ، بریم تا از این آقا جلو نزنیم من برگشتم به سمتی که ابراهیم اشاره کرد. 👤 یک نفر کمی جلوتر از ما در حال حرکت بود که به خاطر معلولیت، پایش را روی زمین می کشید و آرام را می رفت. ➖ ابراهیم گفت: اگر ما تند از کنار او رد شویم، دلش می سوزد که نمی تواند مثل ما راه برود. کمی آهسته برویم تا او ناراحت نشود. ️◽️گفتم: ابراهیم جون، ما کار داریم، این حرفا چیه؟ بیا سریع بریم. اصلا بیا از این کوچه بریم که از جلوی این معلول رد نشیم. 💗 آنچنان قلب رئوف و مهربانی داشت که به ریزترین مسائل توجه می کرد. او در حالی که عجله داشت، اما راضی نشد حتی دل یک معلول را برنجاند! 📚 سلام بر ابراهیم۲/ ص۳۱ @Tolou1400
و سلام بر آوینی .... که قِلّت و کثرت مخالفان و موافقان آرا و اندیشه هایش، هرگز در عزم و اندیشه ی او خللی وارد نکرد. @Tolou1400
این عکسِ زیباترین جوان ایران در سال ۱۳۳۸ است که بر روی جلد مجلات آن سال منتشر شد. سال‌ها بعد و با آغاز جنگ، این جوانِ زیبا که دیگر مبارزی کارکشته شده بود، به عنوان فرمانده گروه چریکی فدائیان‌اسلام با ۷۰ ـ ۸۰ نفر از اهالی جنوب شهر که زیرپیراهنی و شلوار کُردی لباس رزم‌شان بود، به خرمشهر رفت. او نه تنها قدرت ابتکار عمل را در آبادان از دشمن گرفت، که خواب‌های شوم او را برای تصرف کامل اهواز به کابوس بدل کرد. 🌹 🌿 🌹 🦋🌹🌿🌹🌿🌹
1.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و سلام بر او که می گفت: اگر امروز به انقلاب ما خدشه وارد شود، بدانيد كه به مسلمانان جهان خدشه وارد شده است، به آنها آسيب رسيده است و اگر به انقلاب ما رونق داده شد، آنها پيروز شده‌اند. https://eitaa.com/gh_sh_bagheri