🔴#مــن_واقعـا_کاره_ای_هستـم
✍️صادق زیبـا کلام:
📝 یک اتهام و دو محکمه | ۱۳ اسفند ۱۴۰۱
🔹هفتۀ گذشته، دهم اسفند، دادسرای محترم «فرهنگ و رسانه» شکوائیهای علیه اینجانب ارسال داشتند مبنی بر «ترویج مطالبی که به اساس ج.ا لطمه وارد میکند...». ظرف پنجروز مهلت داشتم که به آن دادسرای معظم مراجعه نمایم و اِلّا، الی آخر. امروز صبح میخواستم بروم «کافۀ تاریخ» جناب «حسین دهباشی» و کلاسی که قرار است پیرامون «اندیشۀ سیاسی در باب فلسفۀ حکومت» آنجا داشته باشیم را پیگیری کنم، که یک پیام الکترونیکی دیگری از جانب قوۀ قضائیۀ قدرقدرت و قویشوکت برایم ارسال گردید. گفتم حتماً در ارتباط با همان شکوائیه است. وقتی خانم امیدی متن پیام را برایم فرستادند، خشکم زد. دیدم همان داستان شکایت «نشر اکاذیب» است، ولی اینبار برای رسیدگی به اتهاماتم میبایستی به «دادسرای عمومی و انقلاب کارکنان شریف دولت» خودم را معرفی نمایم.
🔹البته در گذشته اتهاماتی همچون «نشر اکاذیب»، «تبلیغ علیه نظام»، «تشویش اذهان عمومی» و غیره داشتهام و بعضاً هم محاکمه شدهام. اما اتهاماتی که اخیراً وارد شده، کاملاً تازگی دارند. از جمله: «ترویج مطالبی که به اساس ج.ا لطمه وارد میکند؛ انتشار مطالب خلاف قانون اساسی و ایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه».
🔹یعنی ج.ا که آنچنان مقتدر است که شرق و غرب در برابر آن سپر انداختهاند، من توانستهام در فضای مجازی چیزی بگویم یا بنویسم که بر بنیان آن خدشه وارد ساخته. ایضاً برایم خیلی جالب است که بدانم من چه گفتهام که «منجر به ایجاد اختلاف میان اقشار و لایههای مختلف جامعه شده». شاید هم هممسجدیهای مادرم و حسین آقا سوپریمان راست میگویند و من #واقعا_کارهای_هستم، #ولی خودم #خبر_ندارم.
🔺@tolovatavakol