#جوانى گناه كرد، ولى با كمال پشيمانى و شرمندگى به حضور #پيامبر صلیاللهعلیهوآله آمد و گفت: اى #رسول_خدا، براى من #دعا كن تا خدا گناهانم را ببخشد. رسول خدا صلى الله عليه و آله دعا كرد و به او مژده عفو و #مغفرت داد. اين موضوع يكبار ديگر تكرار شد، باز پيامبر صلى الله عليه و آله براى او دعا كرد و مژده #عفو و مغفرت #الهى را به او داد. جوان رفت ولى براى بار چهارم #گناه كرد. باز پشيمان شده وبا كمال شرمندگى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و تقاضاى دعا كرد.
اين بار پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود: سه بار آمدى و من براى تو طلب مغفرت كردم ولى باز توبه ات را شكستى، من ديگر از خدا شرم مى كنم كه براى تو طلب آمرزش كنم. جوان نا اميد شده و سر به بيابان نهاد و صورت اشك آلودش را روى خاك گذاشت و از درگاه خدا طلب آمرزش نمود.
#جبرئيل از جانب خدا نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا، خداوند سلام مى رساند و مى فرمايد: آيا بندگان گنهكار من، #معصيت مرا مى كنند يا معصيت تو را؟ پيامبر صلى الله عليه و آله: معصيت تو را،
جبرئيل : خدا مى فرمايد: آيا بندگان را تو مى آمرزى يا من؟
پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرد تو مى آمرزى.
جبرئيل: خدا مى فرمايد، پس چرا دل بنده ام را شكستى و براى او طلب آمرزش نكردى؟ برو به فلان مكان، سر او را از روى خاك بردار و او را به آمرزش من بشارت بده. رسول خدا صلى الله عليه و آله نزد او رفت و مژده عفو الهى را به او داد.
منابع: " حكايتهاى شنيدنى ، ص 540 به نقل از عنوان الكلام ص 50 / در آغوش خدا (توبه)، استاد ابراهيم خرمى مشگانى. "
#حکایت_روایت_حدیث
#داستان_کوتاه_مذهبی
#توبه_از_گناه
#خدای_بخشنده_مهربان
❇️@toobehnasooh
🍁
🔴عاقبت فریب مردم
✍️ #امام_صادق عليه السلام مى فرمايد:
شخصى به تنگدستى مبتلا شد، هر چه فعاليت كرد، موفق به اصلاح معاش مادى خود به نحوى كه مى خواست نشد، #شيطان او را #وسوسه كرد تا پايه گذار دينى شود و از اين راه به نان و نوايى برسد.
دينى را از پيش خود اختراع كرد و مردم ساده دل و عوام را به آن دعوت كرد و بيش از آنچه كه مى خواست به نان و نوا رسيد، پس از مدتى پشيمان شد و تصميم به #توبه گرفت، پيش خود گفت: آنان كه به من #ايمان آوردند، بايد همه را جمع كنم و اعلام نمايم كه من در تمام برنامه هايم دروغ گفتم.
همه را جمع كرد و به آن ها اعلام نمود، ملت در جوابش گفتند: نه، #دين تو دين صحيحى است، ولى خود تو در آيينت دچار شك و وسوسه شده اى! چون اين وضع را ديد، زنجير غل دارى تهيه كرد و به گردن انداخت و پيش خود گفت: از گردنم بر نمى دارم تا خداى مهربان مرا بيامرزد. به #پيامبر زمانش خطاب رسيد كه به او بگو:
💢به عزتم قسم اگر توبه ات تا قطع شدن تمام اعضايت ادامه پيدا كنند قبول نخواهم كرد مگر كسانى كه به آيين تو مرده اند. زنده كنى و آن ها را از اين گمراهى برهانى!💢
📚 عرفان اسلامی - حسین انصاریان / جلد 3 صفحه 197
📚 سفینه البحار: 260/5، باب العناد، ذم اضلال الناس
❇️@toobehnasooh