eitaa logo
تُراب باش
5.5هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
99 فایل
تُراب باش، فرزندِ أبوتراب باش گروه تحلیل مباحث قرآنی و آخرالزمانی صرفاً جهت اطاعت از امر ولیّ امر ارتباط با ادمین👇 @Abuo_Torab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 از شعر ✍🏻... روزگاری منِ پروانه چو کِرمی بودم... با خزیدن به رُخِ پیکر خاک... راه... می‌پیمودم... با تنی بی پَر و دست... بر زمین بودم و یک لانه‌ی پست...! فطرتم بود به دنبال کسی... شوق پرواز به سوی نورش... در وجودم! فوران داشت بسی... لیک... گویی بدن کِرم صفت! چون قفسی داشت می‌کشت مرا... من ز دار دنیا... داشتم یک قفس بی پَر و پا...! می‌خزیدم پی نور...! تا شوم پنجره‌ای بهر ظهور...! لیک... روزی دیدم دسته‌ی قاصدکی را بی نام...! همگی منتظر اوج گرفتن بودند...! با نسیمی آرام... قاصدک‌ها همه باهم جَستند... در فضایی از نور...! غرق در نور همه می‌رفتند...! با نگاهی به رخ باد کشیدم فریاد... که بِوَز... هان ای باد...! و مَرا زین قفس خویش رها کن که شوم زین‌جا دور... قاصدک‌گونه بتازم پیِ نور...! گشت... آن باد برایم طوفان! تا براند بدنم را با آن... هرچه در کیسه توان داشت به سمت من داد...! لیک... من زآن قفس خویش نگشتم آزاد...! داشت می‌سوخت وجودم زین غم... با خودم می‌گفتم... مشکلم این قفس است! چون منم، با بدنم! هم نفس است...! رنگ روح و بدنم از خود من رنگین است...! تا خودم در وسطم، این بدنم سنگین است...! قاصدک‌ها به نسیمی جَستند...!؟ چون سبک بودن و آزاد... به بالا رفتند...! قاصدک‌ها رفتند...! قاصدک‌ها رفتند...! قاصدک‌ها رفتند...! 🌹 : سیدمحسن مسعودی 🆔 @torab_bash