فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روند اجرای #موزه_دفاع_مقدس_اردکان در یک نگاه
طراحی و نظارت: ۱۳۹۸
عضویت در کانال:
https://eitaa.com/joinchat/3390242820C7aa91b8d30
ارتباط، انتقاد، پیشنهاد:
@torab91
هنوز یک هفته از اخبار جنجالی مربوط به ساخت #آپارتمان در #کلان_شهرهایی مثل #قم نگذشته بود که نابازار طلا و ارز معیشت مردم را نشانه گرفته است.
مادامی که درِ اقتصاد بر پاشنه نئولیبرالیسم بچرخد، و در #معماری منافع سرمایه داری ارجحیت داشته باشد، مطالبه گری ها در سطح مطالبه باقی خواهد ماند.
عضویت در کانال:
https://eitaa.com/joinchat/3390242820C7aa91b8d30
ارتباط، انتقاد، پیشنهاد:
@TORAB91
#هنر_اسلامی و به ویژه 👈 معماری آن، بر پنج پایه؛
#مردم_واری
#خودبسندگی
#پرهیز_از_بیهودگی
#بهره_گیری_از_پیمون (مدول)
و
#نیارش_و_درونگرایی
بنا شده است.
📌 محمدکریم پیرنیا
کتاب آشنایی با معماری اسلامی، صفحه ۳۷
عضویت در کانال:
https://eitaa.com/joinchat/3390242820C7aa91b8d30
ارتباط، انتقاد، پیشنهاد:
@TORAB91
اگر غرب یک نمونه از تو را داشت سینماهایشان دنیا را خبر دار می کرد
🖋️ داریوش ارجمند
@torabiran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آشی که
با
یک پیمانه #انحصار
یک پیمانه #سوداگری
یک پیمانه #دلالی
یک قاشق #سود_سرمایه
و با چاشنی #کجفهمی
در دیگ کلانشهری و به نام #آش_تهران به خورد "همه مردم ایران" دادهایم.
جناب آقای متولی شهر در ۲۵متر فضا گوسفند هم فربه نمیشود، توقع دارید انسان به غایت خلقت خویش برسد!!؟
عضویت در کانال:
https://eitaa.com/joinchat/3390242820C7aa91b8d30
ارتباط، انتقاد، پیشنهاد:
@TORAB91
سه سوت درباره زندگی در شعارهای «خانه، ماشینی برای زندگی» و «زن زندگی آزادی».
زمان لازم برای مطالعه: سه دقیقه
- سوت اول و شعار خانه، ماشینی برای زندگی:
لوکوربوزیه (معمار مشهور فرانسوی و پدر معماری مدرن)، حدود ۹۰ سال قبل، با طرح شعار «خانه، ماشینی برای زندگی»، سبک زندگی جدیدی را تئوریزه کرد که در آن، فضاهای شهر به چند بخش اصلی تقسیم شدند: سکونت، کار و تفریح. در نتیجه، خانه که تا قبل از آن، هم فضای کار و تولید بود و هم فضای تفریح و هم فضای سکونت و استراحت، به سرپناهی صرفاً برای خواب و استراحت تقلیل یافت. لذا همان طور که ماشین شبها در گوشه پارکینگ، پارک میشود تا فردا مجدد روشن شود و مورد استفاده قرار گیرد، کارکرد خانه نیز به پارکینگ شبانه انسانهایی بدل شد که بعد از فعالیت روزانه، صرفاً شب را در این سرپناه، پارک میکنند تا برای فعالیت فردایشان دوباره آماده شوند.
تا به حال ماشینی دیده اید که مثلا برای مهمانداری و تعاملات اجتماعی فضا داشته باشد؟! لذا چون خانه ماشین زندگی شد، به تدریج همه چیزش ازش گرفته شد؛ تربیت و تفریح کودکان به مهد کودکها واگذار شد، مهمانداری به تالارها و کافه ها، تفریح به پارکها و شهربازیها و طبخ غذا نیز به بیرون برها و رستورانها سپرده شد و به این ترتیب، از خانه، فقط سلولی ماند برای خواب شبانه. دقیقاً شبیه به همین سلولها و قفسهای پنجاه شصت متری که در کلانشهرها میسازیم و اسمش را خانه گذاشته ایم.
به این ترتیب، مفهوم خانه های نُقلی و سلولی پدیدار شد، زیرا طبیعی بود که خانه ای که دیگر نه فضای کار و تولید است و نه فضای مهمانی و نه فضای تفریح، نیازی به وسعت چندانی ندارد و به این ترتیب، سلولهایی پدیدار گشت که بایستی همچون ماشین، اقتصادی باشند؛ و طبیعی بود که در این نگاه اقتصادی، کیفیتهای خانه سنتی (نظیر حوض و درخت و ایوان و غیره) فدای مفاهیم کمّی نظیر متراژ و زیربنا و غیره شود.
- سوت دوم و شعار زن، زندگی، آزادی:
وقتی همه چیز خانه را از آن گرفتیم، آنگاه چه بلایی بر سر زن خانه آوردیم؟ خانه تبدیل شد به سلولی برای حبس او؛ سلولی که دیگر نه فضایی داشت برای تربیت و تفریح کودکانش و نه فضایی برای تولید خانگی و نه فضایی مناسب و وسیع برای مهمانداری. پس برای آزادی از چنین قفسی، لازم شد که زن، خانه را رها کند و آزادی را در محیط بیرون خانه و فضای شهری جستجو کند و چنین شد که فضای شهری تبدیل شد به فضایی برای تبرّجات زنانه و تامین نیازهای روحی، روانی و عاطفی او. لذا مفهوم خانه داری که تا قبل از آن و در فرهنگ سنتی، مفهومی مثبت تلقّی می شد به مفهومی منفی بدل شد و به زن چنین القا شد که حتی اگر شده، با حقوقی نصف حقوق مردان در محیط بیرون خانه کار کند ولی انگ خانه داری را تحمل نکند! پس خانه که تا قبل از مدرنیسم، برای زن هم فضای زندگی بود و هم فضای آزادی، به سلولی تبدیل شد برای حبس او و فرزندانش.
به این ترتیب زن را از خانه به کارخانه کشاندیم و فضای خانه های باصفای سنتی را به سلولهایی قفس گونه برای زندان کردن زنان تبدیل کردیم و او را مجبور کردیم که آزادی را نه در کانون خانه و خانواده بلکه در فضاهای شهری و بیرون خانه جستجو کند. در نتیجه، به او القا کردیم که خانه داری، چیزی نیست به جز مفهوم کرختِ خانه نشینی و لذا برای رهایی و آزادی از این کرختی، دل او را از خانه میکنیم تا چرخ کارخانه ها ارزانتر بچرخد.
در چنین سبک زندگی، کودکان بایستی طعم محبت را در مهد کودکها جستجو نمایند و پیران بایستی طعم حمایت را در خانه های سالمندان گدایی نمایند و همسران نیز بایستی طعم عشق و محبت همسرانه را در فضای مجازی و فضای شهری و هر فضای دیگری به جز کانون خانه بجویند. چه نتیجه شومی! تخریب بنیان خانه و خانواده به قیمت چرخاندن هر چه ارزانتر چرخهای نظام سرمایه داری!
- سوت سوم برای آقایان و خانمهای مسئول:
آیا چنین خانه ای می تواند بستر تحکیم خانواده و تعالی معنوی و حقیقی انسان باشد؟ چنین خانه ای، "اُدْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِين: با سلامت و ايمنى داخل آنجا شويد" است (حجر/۴۶) و یا سلولی است جهنم گونه؟ "قِیلَ ادخُلوُا أبوابَ جَهنّم: به آنها گفته شود از درهای جهنم وارد شوید" (زمر/۷۲).
مدیرانی که دائم شعارهای انقلابی میدهند بدانند که شرط لازم برای تعالی جامعه، طراحی درست ظرف آن جامعه است و هر مظروفی، ظرف متناسب با خود را می طلبد. شهرسازی متراکم و عمودی با سلولهای پنجاه شصت متری، ظرف نظام سرمایه داری است که مظروف شعارهای اسلامی و انقلابی در آن نمی گنجد. پس لطفا یا شعارهایتان را عوض کنید و دیگر دم از اسلام و انقلاب نزنید و یا اگر بر این شعارهای اسلامی اصرار دارید، دست از تقلید از شهرسازیِ متناسب با نظام سرمایه داری بردارید و مسکن و ظرف متناسب برای زیست و زندگانی حقیقی انسانها را تدبیر نمایید.
@baladetayyeb
@torabiran