مرکز تراب
📝#تراب_نگاشت
📜#بنیان
⭕️ تحلیل فقهی – سیاسی قاعده «نبذ»؛ در خصوص آتش بس
📝 حجتالاسلام زمانیان؛ مسئول اندیشکده بنیان
💠 یکی از قواعد فقه روابط بین الملل قاعده نبذ است. خداوند در سوره انفال می فرماید وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ (٥٨)
و اگر از خيانت و پيمان شكنى گروهى [كه با آنان هم پيمانى] بيم دارى، پس به آنان خبر ده كه [پيمان] به صورتى مساوى [و طرفينى] گسسته است؛ زيرا خدا خائنان را دوست ندارد.
🔰 معنای این قاعده آن است که اگر معاهده و مهادنهای بین دار الاسلام و دار الکفر بسته شد، امر پسندیده و حکم شرعیِ وجوب وفای به عهد و عقد نمیبایست موجب غفلت مسلمین شود و اینگونه گمان شود که این حکم دست مسلمانان را برای اقدام پیشدستانه خواهد بست؛ بلکه این آیه تصریح میکند که صرف خوف از خیانت طرف مقابل مجوز است که به او اطلاع داده شود که دیگر پایبندی به آتش بس وجود ندارد و دار الاسلام اقدام به حمله پیش دستانه خواهد نمود.
🔹 همچنین میبایست توجه نمود که اگر چه دین اسلام دین صلحطلب است که دستور داده در صورت اقدام به صلح از طرف مقابل لازم است که ما نیز صلح را بپذیریم
(سوره انفال وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَٱجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلْعَلِيمُ(٦١))
و اگر دشمنان به صلح گرايند، تو هم به صلح گراى، و بر خدا توكل كن، كه يقيناً او شنوا و داناست.
اما هشدار می دهد که اگر پیشنهاد آتش بس بخشی از پازل جنگ است شما نباید فریب بخورید.
⭕️خداوند در سوره نساء می فرماید:
...وَدَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةࣰ وَٰحِدَةࣰۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذࣰى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَىٰٓ أَن تَضَعُوٓاْ أَسْلِحَتَكُمْۖ وَخُذُواْ حِذْرَكُمْۗ إِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَٰفِرِينَ عَذَابࣰا مُّهِينࣰا(١٠٢)
كافران دوست دارند شما از سلاح ها و ساز و برگ جنگى خود غفلت ورزيد، تا يك باره به شما هجوم كنند.
❗️ لذا به هیچ وجه نباید آیه ۶۱ سوره نساء را امری مطلق به پذیرش آتش بس حتی در فرضی که فریب دشمن باشد دانست و از این رو است که امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ صفین بعد از پیشنهاد آتش بس دشمن تصریح کرد که آن فریبی بیش نیست و تا از سمت یاران خویش مجبور به پذیرش نشد با آن مقابله نمود.
📍 واحد اندیشهورز بنیان:
https://ble.ir/bonyanisu
➖➖➖➖➖➖
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🖥 www.TorabISU.ir
🆔 @Torabisu_ir
مرکز تراب
📝#تراب_نگاشت 📜#مجاهد 💠 چطور میتوان از تجربه نهادهای دهه ۶۰ برای شرایط امروز بهره برد؟ 🔹 قسمت اول
📝#تراب_نگاشت
📜#مجاهد
💠 چطور میتوان از تجربه نهادهای دهه ۶۰ برای شرایط امروز بهره برد؟
🔸 قسمت دوم
🔰 ۲. نیروی مردم و خدمات:
تجربهای دیگر از کمیته، پایداری خدمات بود. نفت و دیگر کالاهای اساسی توسط کمیته توزیع میشد. امروز و در این شرایط، میتوان امتداد این تجربه را در توزیع کالاهای اساسی و ملزومات زندگی مردم پیگیری کرد؛ بدین صورت که کمیتهای محلی بر روند توزیع آرد در نانواییها یا بنزین در پمپبنزینها نظارت داشته باشد.
🔰 ۳. روایت جنگ:
شهید آوینی و گروه تلویزیونی جهاد سازندگی، روایت دیگری از جنگ ارائه میدادند. آیا ما امروز روایتی آوینیگونه از حال و هوای نیروی هوافضا داریم؟ اینکه این موشک با چه نیتی شلیک میشود؟ لحظه شلیک موشک چه ذکری گفته میشود؟ روی موشک چه چیزی نوشته میشود؟ قبل از شروع عملیات چه ادعیهای خوانده میشود؟ این موضوع برای داخل شهر هم مصداق دارد و این روایت فتح میتواند برای همین بسیجیهایی که شبها در حال گشتزنی و ایست و بازرسی هستند انجام گیرد.
🔰 در نگاهی کلانتر، فعالیت تبلیغی و فرهنگی در دهه شصت جدی بوده است. اگرچه بخشی از این فعالیت فرهنگی امروزه توسط شهرداری انجام میگیرد اما یقیناً کافی نیست و نیازمند ابتکار عمل و خلاقیت مردم هر محله است. از میان این فعالیتها میتوان به برپایی ایستگاههای صلواتی، پخش سرود، ایجاد ارتباط میان ارائهکنندگان خدمات و دریافتکنندگان آن و ... اشاره کرد.
💠 واحد اندیشهورز مجاهد:
🆔 https://ble.ir/mojahed_isu
➖➖➖➖➖➖
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🖥 www.TorabISU.ir
🆔 @Torabisu_ir
مرکز تراب
📝#تراب_نگاشت
📜#بنیان
💳 جهاد مالی مثل پویش ایران همدل
📝 حجتالاسلام زمانیان؛ مسئول اندیشکده بنیان
💠 در قرآن کریم، جهاد مالی در کنار جهاد جانی مطرح شده و این دو به عنوان دو بال حرکت امت اسلامی به سوی تحقق اهداف عالی دین شمرده شدهاند.
🔹 به طور خاص، در هفت مورد از آیات قرآن، انفاق در راه خدا و بذل مال در مسیر مقابله با دشمنان دین، همراه با فداکاری جانی ذکر شده و همین امر نشاندهنده جایگاه والای جهاد مالی در منظومه فکری اسلام است. بر همین اساس، فقهای امامیه، با استناد به این آیات و روایات معتبر، جهاد با مال را از اقسام جهاد واجب دانستهاند؛ به ویژه در زمانی که شخص به جهت عذری که دارد، برای او جهاد با نفس و حضور در میدان نبرد فراهم نباشد گاه جهاد مالی مستحب و گاه واجب خواهد بود.
🔸 تجربه پویش ایران همدل نشان داد که مردم عزیز ایران نسبت به مصائب امت اسلام احساس مسئولیت کرده و به وظیفه دینی خود عمل میکند؛ حال در شرایط کنونی که رژیم کودک کش صهیونی به شکل مستقیم به ایران اسلامی حمله نموده است، مسئولیت دولت اسلامی در زمینهسازی برای تحقق این واجب الهی مضاعف میشود. در دورهای که دشمنان اسلام با بهرهگیری از قدرتهای نظامی و اقتصادی به جنگ ترکیبی علیه امت اسلامی برخاستهاند، فراهم آوردن بسترهای لازم برای مشارکت مالی مردم، بهویژه در تأمین ساز و برگ نظامی و تسلیحات آفندی و پدافندی، ضرورتی دینی و تدبیری عقلائی است. این جهاد مالی نه تنها به معنای حمایت از خطوط مقدم دفاع از امت است، بلکه بسترساز احیای روحیه ایثار، مشارکت و وحدت ملی در پرتو آموزههای توحیدی خواهد بود.
💠 پ.ن: آیات مربوطه:
النساء ۹۵: لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَ الْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَ كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا
الأنفال ۷۲: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آوَوا وَ نَصَرُوا أُولٰئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّىٰ يُهَاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
التوبة (البراءَة) ۲۰: الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَ أُولٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ
التوبة (البراءَة) ۴۴: لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ
التوبة (البراءَة) ۸۱: فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَالُوا لَا تَنفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ
التوبة (البراءَة) ۸۸: لٰكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ وَ أُولٰئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَ أُولٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
الحجرات ۱۵: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ
📍 واحد اندیشهورز بنیان:
https://ble.ir/bonyanisu
➖➖➖➖➖➖
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🖥 www.TorabISU.ir
🆔 @Torabisu_ir
مرکز تراب
📝#تراب_نگاشت
📜#امت
💠 امت یا ملت؟!
⁉️ در دوگانه امت یا ملت، اصالت با کدام است؟
🔻 ملتدوست بودن و مردمدوست بودن درست و صحیح است اما هدف را در یک فرد در یک دسته در یک قشر در یک ملت و یک نژاد محدود کردن شرک است.
🔻 قصه این است که مسلمان، انسان معتقد به خدای ربالعالمین و پروردگار جهانیان است و اسلام یک آیین جهانی است. مسلمان به سعادت انسان به صورت یک کل نگاه می کند و در راه نجات انسان به صورت یک کل تلاش می کند.
🔻 اصولا محدود کردن آرمانهای یک انقلاب در نجات یک ملت شرک است.
🔻 گذشته از اینکه اصلا بر اساس جهانبینی اسلام نجات یک ملت از نجات همه انسانها نمیتواند جدا باشد.
🔻 پس اگر یک انسان، یک حزب، یک تشکیلات، یک قشر، یک ملت و یک نژاد بخواهد به سعادت برسد بر طبق جهانبینی اسلام باید به آزادی به نجات و رستگاری و فلاح همه انسانها بپردازد.
🔻 اصولا یک مسلمان یا یک ملت مسلمان در برابر فلاح همه مسلمانان بلکه همه انسانهای جهان مسئولند.
🔻 ما شعارمان از اول همین بود. مگر نه اینکه ما همیشه همین حدیث را میگفتیم شرح میدادیم و انگیزه انقلابمان بود. روی پلاکاردهایمان مینوشتیم و توی مساجدمان می زدیم:
🔸 "من أصبح لایهتمَّ بأُمور المسلمین فَلَیس بمسلم" «هرکس صبح سر از خواب نوشین بردارد و در اندیشه مسائل همه مسلمانان نباشد آن فرد مسلمان نیست.»
🔻 بنابراین من خواهش می کنم مسئله را خیلی باز و روشن در جامعه مطرح کنیم و بگوئیم ما ملتدوست هستیم، ولی ملیگرا و ناسیونالیست نیستیم یعنی هدف و آرمانمان را برای فلاح و رستگاری مردم، در فلاح و رستگاری ملت ایران محدود نمیکنیم. فلاح و رستگاری مردم ایران را میخواهیم و فلاح و رستگاری همه مسلمانان جهان را و بلکه همه انسانهای جهان را.
📚 سید محمد حسینی بهشتی، جادوانه تاریخ، مصاحبهها، صص ۲۴۹-۲۵۱
📍 واحد اندیشهورز امت:
https://ble.ir/andishkade_ommat
➖➖➖➖➖➖
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🖥 www.TorabISU.ir
🆔 @Torabisu_ir
مرکز تراب
📝 #تراب_نگاشت
📜 #بنیان
💠 سلاح هستهای؛ از مبنای فقهی تا موقعیت اضطرار
📝 حجتالاسلام زمانیان؛ دکتری فقه الإدارة
✳️ دین اسلام و مذهب شیعه بیش از هر دین و آیین دیگر نسبت به حقوق بشر و حقوق زنان توجه نموده است و علی رغم همه جو سازیها علیه آن گوهرهای تابناکی دارد که در متون دینی کاملا هویدا است. یکی از این موارد حرمت استفاده از سلاح های کشتار جمعی است.
🔹 در فقه اسلامی مقرر شده است که در جهاد با کفار کودکان، زنان و پیرمردهایی که ناتوان هستند و همچنین مجانین در جنگیدن استثناء شده اند؛ یعنی کشتن آنها جائز نیست. برای مثال در روایات ما القاء سم در آب دار الحرب که صغیر و کبیر از آن استفاده میکننده ممنوع شده است.
🔸 مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعه باب ۱۶ از ابواب جهاد با دشمن را بَابُ حُکْمِ الْمُحَارَبَةِ بِإِلْقَاءِ السَّمِّ وَ النَّارِ وَ إِرْسَالِ الْمَاءِ وَ رَمْیِ الْمَنْجَنِیقِ وَ حُکْمِ مَنْ یُقْتَلُ بِذَلِکَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ نَحْوِهِمْ نام گذاری نموده است.
💠 معنای آن این است: باب حکم کسانیکه كه با ما سر جنگ دارند به مسموم کردن آنها، انداختن آتش و رها کردن آب و پرتاب با منجنیق وحکم کشتههای از مسلمانان با این روشها و مثل آنها.
🔹 ایشان در این باب دو روایت معتبر را بیان نموده است که در ظاهر ابتدایی ممکن است با یکدیگر متعارض باشند. روایت اول به این نحو است:
🔰 مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ یُلْقَی السَّمُّ فِی بِلَادِ الْمُشْرِکِینَ.
یعنی: امیر المومنین علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله از مسموم كردن شهرهاى مشركان نهى فرمود.
🔰 اما روایت دوم به این شرح است که عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیَاثٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مَدِینَةٍ مِنْ مَدَائِنِ الْحَرْبِ هَلْ یَجُوزُ أَنْ یُرْسَلَ عَلَیْهَا الْمَاءُ أَوْ تُحْرَقَ بِالنَّارِ أَوْ تُرْمَی بِالْمَنْجَنِیقِ حَتَّی یُقْتَلُوا وَ مِنْهُمُ النِّسَاءُ وَ الصِّبْیَانُ وَ الشَّیْخُ الْکَبِیرُ وَ الْأُسَارَی مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ التُّجَّارِ فَقَالَ یُفْعَلُ ذَلِکَ بِهِمْ وَ لَا یُمْسَکُ عَنْهُمْ لِهَؤُلَاءِ وَ لَا دِیَةَ عَلَیْهِمْ لِلْمُسْلِمِینَ وَ لَا کَفَّارَةَ الْحَدِیثَ.
یعنی حفص بن غياث گويد: از امام صادق عليه السّلام در مورد شهرى از شهرهاى دشمنان (كه با ما سر جنگ دارند) پرسيدم كه آيا جايز است آب بر آنان روانه كنيم، يا شهر را آتش بزنيم يا با منجنيق بر آنها تيراندازى كنيم تا كشته شوند، در حالى كه زنان و كودكان و پيرهاى از كار افتاده، و اسيران مسلمان و تاجران در آن جا هستند؟ فرمود: با آنان مى توان چنين رفتارى كرد و اين افراد باعث در امان ماندن دشمنان نمى شوند و ديۀ آنان و كفاره نيز بر عهدۀ مسلمانان نيست.
🔸 امام در روایت اول بیان می نماید که نباید به سلاح کشتار جمعی دست زد و در روایت دوم بیان می کند که کفار را نباید به آن بهانه که کودکان، زنان و پیرمردهای آنان کشته می شود رها نمود.
🔹 فقها در جمع بین این دو روایت بیان نموده اند که روایت اول حکم اولی را بیان می نماید و روایت دوم حکم ثانوی را.
🔸 به این بیان که مسلمانان حتی در مقابل با کفار حربی نیز می بایست نسبت به زنان و کودکان و پیرمردهایی که توان جنگیدن ندارند پروا نمایند و مراقب باشند که آنها کشته نشوند لذا سیاست جمهوری اسلامی و شخص رهبر عزیز انقلاب به سمت موشکهای نقطه زن بوده است که تنها یک پایگاه یا موسسه خاص را هدف قرار بدهد.
🔹 اما دین مبین اسلام با این امر دست مسلمانان را نبسته است که اگر طرف مقابل هر کاری کرد و شما در معرض شکست هم بودید کاری نمی توانید انجام بدهید؛ بلکه امام در روایت دوم بیان می کند که در صورت ضرورت نباید به این بهانه آنها را رها نمود.
🔸 لذا جمهوری اسلامی با صبر ایمانی و اخلاقی خود تا زمانی که طرف مقابل تمام راههای انسانی جنگ را نبسته باشد به سراغ سلاح هستهای نخواهد رفت اما اگر او نظام را مجبور نماید که برای حفظ جان شهروندانش و عزت اسلام با تنها راه ممکن از خود دفاع نماید بی تردید این مطلبی است دینی و اخلاقی و باید توجه نمود که در واقع این مطلب تغییر فتوا هم نیست؛ زیرا که شرایط تغییر نموده است و در هنگام ضرورت قاعده مسلم فقهی آن است که الضرورات تبیح المحظورات؛ به این معنا که اموری که در شریعت ممنوع شده اند در هنگام ضرورت جائز می گردند.... .
📍 واحد اندیشهورز بنیان:
https://ble.ir/bonyanisu
➖➖➖➖➖➖
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🆔 @Torabisu_ir
📝#تراب_نگاشت
📜#مجاهد
💢 درد یک مدیر اسلامی هم دردی از جنس دردها و دغدغههای حسین است....
🔹 یک مدیر باید دردمند باشد، اگر دردمند نباشد، دلسوز نخواهد بود. حساسیت خودمان را با دردهای امام تنظیم کنیم (آستانه دردها را با درد امام بالاتر ببریم)
🔸 معیار انسانیت در نگاه استاد شهید مطهری «دردداشتن» است، درد مقدس.
🔹 فارغ از دردداشتن، نوع و جنس دردهای هر انسانی به تعداد ساحات وجودی و گستره مسائل زندگی اوست. برای همدردی با یک دردمند نیز باید سراغ از این عرصهها گرفت.
🔸 پس مدیر باید درد داشته باشد؛ حالا که باید درد داشته باشد آیا بهتر نیست که درد امام را داشته باشد؟
🔹 با این طرح باید نگاهمان را به بسیاری از مسائل تغییر دهیم، در ورای سطحی از دردهایی که ما برای امام حسین (علیهالسلام) میشناسیم، اگر به عرصههای شخصیتیشان نگاه کنیم و اهداف کلان و دردهای اجتماعی، سیاسی و تشکیلاتی در ایشان را بشناسیم، دیگر درد ما از شنیدن روضههای امام حسین (علیهالسلام) یک فهم مقطعی و سطحی نخواهد شد، بلکه تازه دردهایی خواهد شکفت و زخمهایی خواهد جوشید که با تغییر و تعمیق نگاهمان با آنها مواجه خواهیم شد.
📚 برشی از کتاب روضههای ناشناخته کربلا
🖊 نویسنده: سیدعلیاصغر علوی
💠 واحد اندیشهورز مجاهد:
🆔 https://ble.ir/mojahed_isu
➖➖➖➖➖➖
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🖥 www.TorabISU.ir
🆔 @Torabisu_ir
مرکز تراب
📝#تراب_نگاشت
📜#هویزه
🔰 امام مستضعفین
📝 عضو واحد اندیشهورز هویزه
🔹هنگام آغاز نهضت در سال ۴۱ وقتی امام در جلسهای با برخی علما از لزوم پایین کشیدن خاندان پهلوی از قدرت برای نجات ایران و اسلام گفتند؛ آقای شریعتمداری گفتند با کدام قدرت و بمب؟ امام گفتند: با قدرتی فراتر از بمب! ملت!
🔸 در انتهای عمر مبارک و شریفشان نیز در وصیت نامه خود خطاب به مسئولان فرمودند: همه شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید و با پشتیبانی مردم خصوصا طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد.
💢 خصوصا طبقات محروم!
کسی که طبقات محروم و مستضعفین را عامل پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی می داند باید دید چگونه به آن ها مینگرد. حتما متفاوت از نگاهی است که این قشر را در بهترین حالت اگر سربار نظام اسلامی نداند که باید در لا به لای چرخ توسعه نادیده گرفته شوند، آنها را قشر زحمتکش ضعیفی می پندارد که ستون فقراتشان شکسته و شایسته ترحم و حمایت هایی از جنس سیاست های رفاه هستند. این دیدگاه نهایتا با دید صرف اقتصادی، اقتضاء عدالت اجتماعی را در عدالت توزیعی و توسعه خدمات معیشتی به مستضعفین تصور میکند.
💠 به راستی امام در تمام سالهای نهضت تا دوران انقلاب اسلامی که مستضعفین آهنگ پرتکرار و پربسامد در کلامش بودند ایشان را چگونه دید؟
استضعاف و قشر مستضعفین در نگاه امام امت و بازتولید آن در ادبیات سیاسی انقلاب اسلامی توسط ایشان را در دو ساحت میتوان پیگیری کرد:
🔹 ۱- در ساحت خارجی، برخاسته از خضوع و خشوع مستضعفین در برابر دال مرکزی حکومت الهی یعنی توحید و عدم منیت در برابر نظام توحیدی و تقابل ایشان با استکبار و انانیت جبهه شیطان بود.
🔸 ۲- در ساحت داخلی نیز ناشی از نقش ضروری و انکارناپذیر مستضعفین در تحقق عدالت اجتماعی بود.
🔻 لذا از جهت ضرورت تحقق توحید و عدالت اجتماعی در نظام اسلامی بود که امام مستضعفین را در قامت پیشران و میداندار چه در بعد اقتصادی و چه در بعد سیاسی – اجتماعی در اولویت سیاست گذاریها، برنامه ریزیها و کنشگری نظام اسلامی میدانست؛ چراکه معتقد بود این مستضعفین هستند که اولا از دوره طاغوت در تمامی عرصههای تقابل و مبارزه با استکبار در خط مقدم بودهاند و پیروزی انقلاب در درجه اول مرهون فداکاری آنها است.
🔺 ثانیا محدود به حد و مرز جغرافیایی و قومی نیستند و مبارزه با استکبار با محوریت طاغوت و شیطان را به گستره همه صاحبان قدرت می دانند که در هرجا و نقطهای از عالم، گروهها و افراد را علی رغم دارا بودن قدرت معنوی و توانمندی عظیم، دستخوش تعدی و ظلم استکباری خود کردهاند.
🔻 ثالثا باری بر دوش انقلاب نیستند و انتظار آنها از نظام اسلامی بسیار اندک است و منیتی در برابر نظام اسلامی ندارند.
🔺 رابعا بیش از همه معتقد به آرمانها و پای کار انقلاب و نظام هستند و بیش از همه حاضر به تحمل سختیها هستند.
💠 به واسطه این نگاه بود که امام همیشه به مستضعفین همیشه به عنوان مخاطب اول در پیشبرد آرمانهای الهی خود مینگریست.
💠 قرارگاه پیشرفت مردمی هویزه:
🆔 https://ble.ir/pishrafte_hoveize
➖➖➖➖➖➖
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🖥 www.TorabISU.ir
🆔 @Torabisu_ir
📝#تراب_نگاشت
📜#بنیان
🔰 نگاهی به قانونگذاری در نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر دیدگاه شهید سیدمحمدباقر صدر
💠 بخش اول
🔹 قانونگذاری و وضع قوانین از ارکان لاینفک حکمرانی در تمامی حکومتهاست. اهمیت این امر به اندازهای است که در نظامهای غیر استبدادی، هدایت تمامی امور حکومت، سیاستگذاری و پیشرفت کلیه امور منوط به قانونگذاری و تعیین خط مشی حکمرانی است که این مهم به وسیله قوه تقنینی حکومتها صورت میپذیرد که به نام پارلمان یا مجلس از آن یاد میشود. اما نکته ای که مطمح نظر است این است که قانونگذاری در نظام اسلامی یعنی تعیین احکام و باید و نباید در محدوده موضوعاتی که احکام شرعی حکم مشخص و منصوصی برای آن موضوعات ندارند؛ لکن شبههای که اینجا پدید میآید این است که طبق آموزههای اسلامی این خداوند است که حق ولایت بر انسان و وضع احکام و باید و نباید برای او را دارد که خداوند نیز به رسول و ائمه معصومین علیهم السلام تفویض کرده است، لکن وضع قوانین توسط قوه مقننه چطور توجیه میشود و در کدام دستهبندی قرار میگیرد؟
در نظام جمهوری اسلامی برای رفع این نقیصه، نهادی به نام شورای نگهبان را تاسیس کردهاند که متشکل از ۶ فقیه و ۶ حقوقدان است که ۶ فقیه توسط ولی فقیه منصوب میشوند تا مطابقت یا عدم مغایرت قوانین را با قانون اساسی و شرع بسنجند تا قانونی خلاف آنچه خداوند برای انسان در نظر گرفته است وضع نشود.
🔸در این یادداشت برآنیم که الگوی تقنینی شهید صدر برای حکومت اسلامی را بررسی نماییم. الگوی تقنینی شهید صدر را ذیل نظریه منطقه الفراغ ایشان باید تحلیل کرد. جهت بررسی این مطلب که از نظر شهید صدر قانونگذاری در نظام اسلامی به چه شیوه ای انجام میشود، توجه به این نکته لازم است که از نظر اسلام چند نوع قانون داریم و قانونگذاری در کدام حوزه قوانین صورت می پذیرد؟
🔹از منظر شهید صدر قوانین اسلامی به دو دسته ثابت و متغیر تقسیم میشوند. قوانین ثابت تنها از سوی فقیه بیان میشود و او حق هیچ گونه دخل و تصرفی را در آنها ندارد. این احکام مبتنی بر مصالح واقعی منصوص جعل شدهاند که در آن تبدل و تغییر راه ندارد؛ مثلا رابطه انسانها با خداوند در این حوزه قرار میگیرد.
در مقابل یک دسته از احکام متغیر هستند که در حوزه منطقة الفراغ قرار میگیرد. مراد از منطقة الفراغ منطقه خالی از احکام الزامی است. یعنی احکامی که اولا مستحب، مباح بالمعنی الاخص و مکروه هستند. این حوزه احکام متغیر هستند و مرجع وضع آنها حاکم شرع است. در واقع احکام متغیر مرتبط به مصلحتهایی هستند که در طول زمان تغییر میکنند؛ مثلا رابطه انسان با طبیعت از این سنخ است. از نظر شهید صدر در این حوزه حاکم شرع برای تشخیص دادن آن مصلحت متغیر لازم است که نظریات اساسی اسلامی را درک کرده و مکتب اسلامی را کشف و تتمیم کرده باشد تا بتواند در آن منطقه خالی از حکم الزامی احکام و قوانینی را وضع کند که در راستای آن نظریات اساسی باشد. لذا ایشان از این جا است که به دنبال روشهایی است که نظریات اساسی اسلامی و مکاتب اجتماعی مختلف آن را تنقیح کند.
🔹 ادامه دارد....
🔸 یادداشت مستنبط از مقاله "سه گانه حاکم، مردم و تقنین در اندیشه شهید سیدمحمدباقر صدر"؛ نوشته دکتر مهدی سرایلو، حجتالاسلام زمانیان
📍 واحد اندیشهورز بنیان:
https://ble.ir/bonyanisu
➖️➖️➖️➖️➖️
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🖥 www.TorabISU.ir
🆔 @Torabisu_ir
مرکز تراب
📝#تراب_نگاشت 📜#بنیان 🔰 نگاهی به قانونگذاری در نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر دیدگاه شهید سیدمحمدباقر ص
📝#تراب_نگاشت
📜#بنیان
🔰 نگاهی به قانونگذاری در نظام جمهوری اسلامی مبتنی بر دیدگاه شهید سیدمحمدباقر صدر
💠 بخش دوم
🔰 شهید صدر در آثار خویش دو طریقه برای رسیدن به این مهم (نظریات اسلامی به عنوان پیشزمینه قانونگذاری در نظام اسلامی) را ذکر کرده است:
۱- روش مباشر ۲- روش غیر مباشر
☑️ ۱- روش مباشر فقه النظریه که یک مصداق آن تفسیر موضوعی یا وحدت بخش است که ایشان در مسالک تفسیری آن را تعریف می کنند که در مقابل تفسیر جزءنگر یا ترتیبی است. شهید صدر بیان میکند که در تفسیر موضوعی کار مفسر از کتاب شروع نمیشود بلکه او سراغ واقعیت زندگی میرود و یک موضوعی اعتقادی، اجتماعی و یا حتی هستیشناسانه را انتخاب میکند و آن را محور پژوهشی خویش قرار میدهد و آنگاه به قرآن مراجعه میکند تا جواب مسائل خود حول آن موضوع را بیابد. پس مراد از تفسیر موضوعی تنها کنار هم قرار دادن آیات در خصوص یک موضوع نیست بلکه یک موضوع از واقعیات زندگی انتخاب میشود و همراه با مسائل و پرسش و پاسخهایی که در تجربه بشری حول آن موضوع شکل گرفته بر قرآن عرضه میشود و در واقع در طی یک گفت و گو و تعامل با کتاب الهی بین تجربه بشری و قرآن یک وحدتی حاصل میشود و وجه تسمیه روش موضوعی به شیوه وحدت بخش نیز همین نکته است.
🔖 در تفسیر جزئی نگر ما به تبیین مدلول آیات بهطور پراکنده میپردازیم اما در روش موضوع محور به دنبال کشف نظریه اسلامی و قرآنی در خصوص یک موضوع میباشیم. بنابراین تفسیر موضوع محور با هدف دستیابی به این ساختار نظری یک گام از تفسیر جزئی نگر فراتر نهاده است. در همینجاست که تفسیر موضوعی یا وحدت بخش که در پی کشف نظریات اسلامی است با روش تقنینی شهید صدر پیوند میخورد.
📖 شهید صدر در ادامه بر خلاف رویکرد غالب جزء نگر در تفسیر، از علم فقه نام میبرد که در اعصار مختلف رویکرد غالب در آن، رویکرد وحدت بخش بوده است. ایشان میگوید همیشه فقیه درصدد پاسخگویی به سوالات و مسائل واقعی زندگی انسانها بوده است؛ البته ایشان تأکید میکند که فقه نیز باید در دو ساحت تطور یابد:
۱- تطور افقی به این معنا که فقیه معاصر میبایست به سوالات و مسائل انسان معاصر بپردازد نه مسائل انسان عهد شیخ طوسی و محقق حلی.
۲- تطور عمقی به این معنا که تنها به کشف احکام و قوانین روبنایی اکتفا نکرده و در حوزههای مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی به سوی زیربناها و دیدگاههای اساسی اسلامی عمیق شود.
☑️ ۲- روش غیر مباشر فقه النظریه: شهید صدر سعی کرده است در کتاب اقتصادنا با ارائه روش فقه النظریه راه رسیدن به نظام اجتماعی اسلام را هموار کند. ایشان در این کتاب تصریح میکند که او تنها نمیخواهد تصویری از اقتصاد اسلامی را ترسیم کند بلکه در صدد است که روش کشف مکتب اقتصاد اسلامی را نیز گام به گام به ما آموزش دهد.
در اولین مرحله باید میان علم اقتصاد و مکتب اقتصادی تمایزگذاری کرد. مکتب و علم در همه زمینهها ورود مییابند و هم به تولید و هم به توزیع میپردازند. پس اینگونه نیست که گفته شود تولید و روشهای آن قلمرو علم اقتصاد است که در مکتبهای مختلف یکسان است اما توزیع و نحوه آن در قلمرو مکتب اقتصاد است. آن چیزی که میان این دو تفاوت ایجاد میکند قلمرو و موضوع آنها نیست بلکه روش و هدف از آن دو است. مکتب اقتصادی شامل هر اصل بنیادین در زندگی اقتصادی است که با اندیشه عدالت اجتماعی سر و کار دارد. اما علم دربردارنده هر نظریه است که واقعیتی از زندگی اقتصادی را بهگونهای جدا از آرمان عدالت تفسیر نماید. بنابراین اصل مالکیت خصوصی یا آزادی اقتصادی یا لغو بهره همگی در قلمرو مکتب جای میگیرند زیرا با اندیشه عدالت ارتباط دارند. پس رتبه علم متاخر از مکتب است زیرا بعد از آنکه مکتب اقتصادی اسلامی در جامعه اسلامی تطبیق داده شود، علمی که واقعیتهای اقتصادی را توصیف و تفسیر کند، علم اقتصاد اسلامی است.
⚜ بعد از روشن شدن تفاوت میان علم و مکتب میبایست ارتباط میان قانون و مکتب را نیز بیان کرد. مکتب مجموعه از نظریات اساسی است که مشکلات زندگی اقتصادی را چارهجویی میکند. اما قانون مدنی مجموعه قوانینی است که روبناهای همان مکتب است و ارتباط مالی میان افراد و حقوق شخصی و عینی آنان را به تفصیل سامان میدهد.
پس مکتب همان قانون نیست بلکه مکتب زیربنای قانون و قانون روبنای مکتب است.
💢 تفاوت اصلی پژوهنده اسلامی با سایر مکاتب این است که او برخلاف دیگران به دنبال ساختن نیست بلکه به دنبال کشف مکتب است زیرا اندیشمند اسلامی در برابر اقتصادی قرار دارد که بهطور کامل بیان شده و او تنها باید غبار تاریخ را بزداید تا چهره حقیقی آن آشکار شود.
🔹 ادامه دارد...
📍 واحد اندیشهورز بنیان:
https://ble.ir/bonyanisu
➖️➖️➖️➖️➖️
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🖥 www.TorabISU.ir
🆔 @Torabisu_ir
مرکز تراب
📝#تراب_نگاشت
📜#هویزه
🔰 فرهنگ؛ زیرساخت فراموش شدهی پیشرفت در مناطق محروم
✍ محمدمهدی عابدینی؛ مسئول اسبق خادمی یادمان هویزه و پژوهشگر قرارگاه پیشرفت مردمی هویزه
🔹 طبق تأکیدات متعدد رهبر معظم انقلاب، پیشرفت باید بومی باشد و مهمترین عامل آن، خود مردم هستند. از این رو، ریشهی محرومیت در هر منطقه را باید در بستر همان بوم جستوجو کرد و بر اساس همان بوم هم محرومیت را رفع کرد. بدین معنا که مردم مناطق محروم باید مخاطبان اصلی برنامههای محرومیتزدایی باشند؛ همان مفهومی که با شنیدن آن عبارت «توانمندسازی» در ذهن تداعی میشود. اما تجربه نشان داده است توانمندسازیِ صرفِ مهارتمحور، راهحل نهایی نیست!
مهارتافزایی یک فرد، لزوماً او را به عامل پیشرفتِ جامعه تبدیل نمیکند!
عاملی ژرفتر وجود دارد: «فرهنگ»؛ همان سازوکاری که رفتار انسان را هدایت میکند، خوب و بد را میسنجد، و نیروی محرکه و متقاعدکنندهی او برای حرکت و عمل است.
بر این اساس پیشرفت فرد که عامل پیشرفت جامعه محسوب میشود دو رکن دارد:
۱. توانایی عمل (مهارتها)
۲. انگیزهی عمل (فرهنگ)؛
فرهنگ همان عاملی که انسان را متقاعد میکند تا کاری را انجام دهد، تا از مهارتش استفاده کن، تا توانمند شود.
🔸 تغییر فرهنگِ یک جامعه، پروژهای بلندمدت و زیربنایی است و مستلزم برنامهریزی مبتنی بر اقتضائات فرهنگی است. این فرآیند نیازمند گامهای کلیدی همچون:
- شناخت دقیق فرهنگ بومی منطقه،
- آسیبشناسی نقاط ضعف فرهنگی،
- طراحی الگوی عملیاتیِ «فرهنگ تراز» متناسب با بوم،
- تدوین نقشهی راه تغییر (با توجه به شرایط محیطی، تاریخی و اجتماعی)،
- و شناسایی عوامل تهدیدکنندهی تحول فرهنگی است.
هر یک از این گامها، چالشها و راهکارهای ویژهی خود را دارد که در سلسلهیادداشتهای بعدی، بهتفصیل و با ارائهی نمونههای عینی بررسی خواهد شد.
📍 قرارگاه پیشرفت مردمی هویزه
➖➖➖➖➖➖
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🖥 www.TorabISU.ir
🆔 @Torabisu_ir
مرکز تراب
📝#تراب_نگاشت
📜#امت
💣 جنگ؛ معادلهای که بمب افکنها حلش نمیکنند!
📍 قسمت آخر
✍🏻 علی یزدانی | پژوهشگر اندیشکده امت مرکز تراب
⚔ وقتی در سطح کشور صحبت می کنیم، تجهیزات جنگی، صرفا ابزارهای فشاری هستند که هزینه مقاومت را برای طرف مقابل بالا میبرند و مسیر را برای در هم شکستن روحیه و استقامت او هموار میکنند. بیتردید اگر مقاومت غزه حتی یکدهم توان نظامی دشمنش را برای ضربه زدن در اختیار داشت، با توجه به عدم توازن عظیم در «سطح ارادهها»، این جنگ بسیار زودتر با پیروزی آنها به پایان میرسید. اما در شرایط نابرابر فعلی، جبهه مقاومت مجبور است این ضعف را با پرداخت هزینههای عظیم انسانی و صبر و استقامت بی نظیر جبران کند.
🌀 نفهمیدن همین معادله مستور در جنگها، باعث میشود که کوته نظران مادی نگری که «قدرت» را منحصر در کم و کیف جنگنده و بمبافکن میبینند، نتوانند علت درخواست سریع آتشبس از سوی رژیم صهیونیستی و رفتار محتاطانه آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی ایران را متوجه شوند. افرادی که پیروز جنگ را صرفا بر اساس تعداد هدفهای زده و خورده شده تحلیل می کنند حتما از دیدن امکان پیروزی ایران اسلامی که مردم مومن و مستحکم خودش را دارد و برخلاف کشورهای ذکر شده دستبسته هم نیست عاجزند.
♻️ حال اگر به آن حس سرخوردگی هنگام دنبال کردن اخبار برگردیم، میبینیم آن حس، محصول یک سوءتفاهم بزرگ است؛ سوءتفاهمی در تعریف «قدرت» و «میدان نبرد». مردم نه در حاشیه، که دقیقاً در مرکز میدان جنگ ایستادهاند. این نیروهای مسلح هستند که به عنوان بازوی ملت، نقش کاتالیزور را برای تقویت اراده ملی و تضعیف اراده دشمن ایفا میکنند. در واقع نیروهای مسلح، مشت پولادین یک ملت هستند. اما قدرت این مشت، از قلبی میآید که در سینه آن ملت میتپد. اگر قلب با اشتیاق بتپد، حتی اگر مشت خرد شود نیز آن را احیا میکند اما اگر قلب توان ادامه دادن نداشته باشد، مشت هرچقدر هم که پولادین باشد، سرد، سنگین و بیاثر خواهد بود. غفلت از این قدرت درونی و برنامهریزی نکردن برای آن، چشم بستن بر مهمترین نقطه قوت و از دست دادن قطعی پیروزی است.
🔹 واحد اندیشهورز امت:
https://ble.ir/andishkade_ommat
➖➖➖➖➖➖
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🖥 www.TorabISU.ir
🆔 @Torabisu_ir
مرکز تراب
📝#تراب_نگاشت
📜#مجاهد
❇️ قیامالحسن علیهالسلام
👤 حجتالاسلام حسین زمانیان
🔹مقدمه. صلح یا قیام؟
واقعه صلح امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، یکی از مباحثی است که همواره محل بحث و گفتوگو قرار گرفته و متأسفانه گاه دچار تحلیلهای سطحی یا روایتهای نادرست میگردد. این رخداد، بهدرستی آنگونه که مرحوم ثقفی، صاحب کتاب الغارات، تعبیر کرده، قیامِ خاصِ امام حسن علیهالسلام است. برای فهم قیام بودن آن میبایست به نکاتی توجه نمود که ذیلا تقدیم میشود:
🔹 ۱. زمینههای تصمیم امام
بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی آن زمان نشان میدهد که امام مجتبی علیهالسلام با شرایطی بسیار پیچیده و دشوار مواجه بودند. پس از شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام، اگرچه مردم در ابتدای امر با امام بیعت نمودند ولی جامعه کوفه به جهت هزینههایی که در جنگهای پیاپی داده بود دچار شک و سستی شد. از سوی دیگر، معاویه با بهرهگیری از سازوکارهای تبلیغی و تهدید و تطمیع، توانسته بود صفوفی منسجم حول محور قدرت خود شکل دهد و در مقابل، خیانت برخی فرماندهان و نفوذ عوامل دشمن، سپاه امام را از درون دچار ضعف کرده بود. در چنین شرایطی، تداوم جنگ، چیزی جز اتلاف باقیمانده نیروهای وفادار به حق و تسلیم کامل جبهه ایمان نبود.
🔹 ۲. مفاد صلحنامه؛ طرحی برای قیام
در متن صلحنامه، نکاتی نهفته است که حکایت از دوراندیشی عمیق حضرت دارد. ممنوعیت تعیین ولیعهد از سوی معاویه، تأمین امنیت شیعیان و منع سبّ اهلبیت علیهمالسلام، از جمله مفاد کلیدی این صلحنامه است. مهمتر از همه، بند مربوط به جانشینی است که ضمن نفی مشروعیت خلافت موروثی، مسیر آینده امت را از سلطه جبری بنیامیه جدا میساخت. در برخی نسخههای قرارداد در کتب تاریخی تصریح شده است که حکومت بعد از معاویه برای حسن بن علی و در صورتی که او از دنیا رفته بود برای برادرش حسین بن علی است. پس این بند بهروشنی، خلافت یزید را - حتی در چارچوب عرف آن روزگار - غاصبانه معرفی میکرد و حکومت را حق سید الشهدا می دانست.
🔹 ۳. صلح و عاشورا؛ دو مرحله از یک نهضت
قیام امام حسین علیهالسلام را نمیتوان گسسته از صلح امام حسن علیهالسلام دانست؛ بلکه این دو، حلقاتی از زنجیرهای واحدند که هدف نهایی آن، احیای دین و برچیدن انحراف از خلافت اسلامی است. اگر آن صلح رخ نمیداد، جامعه دینیِ آن روز، آمادگی لازم برای درک فاجعه حکومت یزید و پذیرش قیام عاشورا را نداشت. صلح، مشروعیتزدایی از نظام اموی را آغاز کرد. جامعه فهمید که در واقع این یزید است که علیه حسین بن علی خروج کرده و حکومتش نامشروع است.
🔹 ۴. شکستن قداست ساختگی خلافت
صلح امام حسن علیهالسلام در واقع، نخستین ضربه بر پیکره قداستسازیِ خلافت بود. مکتب خلفا در پی آن بودند که خلافت را همچون عنایتی الهی و نشانهای از رضایت خداوند معرفی کنند. اما کنارهگیری امام از ادامه جنگ، همراه با شروط روشنگرانهاش، این قداست ساختگی را درهم شکست و زمینه را برای تولد یک قیام آگاهانه، یعنی عاشورا، فراهم ساخت.
🔹 ۵. جمعبندی؛ صلح و قیام
آنچه امام حسن علیهالسلام در قالب صلح رقم زدند، یک عقبنشینی برای طرح ریزی یک قیام بود. صلح ایشان، هم نیروی انسانی شیعه را حفظ و و برای کربلا تربیت نمود و هم راه را برای تبیین حق و باطل هموار کرد. بهواقع، اگر عاشورا را اوج نهضت اصلاحی اهلبیت بدانیم، صلح امام مجتبی علیهالسلام را باید بستر ضروری آن نهضت بهشمار آورد. این دو رخداد، در امتداد یکدیگر، رسالت احیای اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله را به دوش کشیدند.
💠 واحد اندیشهورز مجاهد:
🆔 https://ble.ir/mojahed_isu
➖➖➖➖➖➖
🇮🇷 مرکز تحقیقات تراب؛ بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
🖥 www.TorabISU.ir
🆔 @Torabisu_ir