2. بابا از این زمین.mp3
زمان:
حجم:
10.63M
#روضه_حضرت_علی
( علیه السلام )
#حاج_حسن_خلج
زبان حال و گریز به
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
بابا، از این زمین دلم گرفته
كه بابامو ازم گرفته
دنیا رو موج غم گرفته، بابا
بابا ، هر دختری
عشقش باباشه
عاشق حرفا و صداشه
میخواد كه
بی بابا نباشه ، بابا
چشام داره می باره
اما به روت می خندم
با چه دلی می دونی
زخم تو رو می بندم
بمون پیشم كه با تو
به سینه غم نمیاد
چی كار كنم باباجون ،
زخم توهم نمیاد
بابا، آروم نداره این دل من
از وقتی گفته اُم اِیمَن
از بی حیاییای دشمن
بابا، بگو دروغِ اینكه اینجا
ما رو میارن چون اسیرا
دروغِ حرفِ نون و خرما
بابا نگو درسته
كه دل رومیدن آزار
بابا نگو كه راسته
قِصه ی كوچه بازار
نگو یه روز می بینم
سنگ بارونِ سرا رو
نگو یه روز می بینم
غارت مَعجرا رو ... ؟؟؟
#مجموعه_کانالهای_ثقلین
۱و۲
لب تشنه بودُ..
#روضه و توسل به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام
لب تشنه بودُ تشنۀ یک جرعه آب بود
مردی که دردهایِ دلش بی حساب بود
*هی صدا می زد ؛ امُ الفَضل جگرم داره می سوزه ..
کنیزکِ دلُ زد به دریا ، گفت هر چه بادا باد .. آب رو می برم ، این آقای منه عمری بهم محبت کرده.. ظرف آب رو برداشت .. جلوش رو گرفت ، کجا داری میری؟ امُ الفَضل مگه نمی بینی پسر پیغمبر داره میگه جگرم .. گفت آب رو بده خودم می برم .. آخه من همسرشم ..
آب رو آورد تو حجره ، گفت ببین آب هست ..*
پا می کشید گوشۀ حجره به روی خاک
فریاد استغاثۀ او بی جواب بود
اما فدای بی کفن دشتِ کربلا
آن کس که زخمِ تنش بی حساب بود
* شمشیردار با شمشیر می زد .. نیزه دار با نیزه می زد ..
هم نعل تازه بر بدنش ردِّ پا گذاشت
هم داغديدۀ شرر آفتاب بود ..
شاعر: يوسف رحيمی
#حاج_حسن_خلج
#امام_جواد_علیه_السلام