#متن_روضه #شهادت_امام_صادق #شوال 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علیکم یا ائمة البقیع و یا آل رسول الله.. جلوه ی جنت به چشم خاکیان دارد بقیع یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع گر حصار کعبه را جبرئیل دربانی کند صد چو موسی و مسیحا پاسبان دارد بقیع ▪️یعنی ما حرم تونو میبینیم و می میریم، یا حسرت بقیع هم به دلمون باقی می مونه... گرچه می تابد بر او خورشید سوزانِ حجاز از پر و بال ملائک سایبان دارد بقیع شب که تاریک است و در بر روی مردم بسته است زائری چون مهدی صاحب زمان دارد بقیع قرن ها بگذشته از آن ماجرا اما هنوز داغ هجده ساله زهرای جوان دارد بقیع قریب به صد و ده سال، بعد مادرش فاطمه، وقتی ازش پرسیدند علت مرگ مادرتون چه بود، یه جمله ای فرمود شیعه رو تا قیامت داغدار کرد فرمود: و کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَنَّ قُنفُذا لَکـَزَها بِنَعلِ السَّیف... 😭 علت مرگ مادرم، ضربه ی قلاف شمشیر قنفذ بود.... 😭 خونه اش هم وقتی آتش زدند، آتش به اندرون بیت سرایت کرد، ایستاد وسط آتش، بعضیا نوشتند، حضرت همه تلاشش رو کرد آتش رو خاموش کنه ، اهل و عیالش از این حجره به آن حجره ، فرار میکردند، چون آتش رو پرتاب کردند داخل خانه، یاد آتش گرفتن خیمه های جدش حسین می افته ...😭 اون روز مادرش بین دود و آتش ایستاد.. 😭 کربلا هم عمه بود که بین خیمه های آتش گرفته... 😭 حمیدبن مسلم میگه من وشمر و خولی رسیدیم به خیمه ای که دیدیم آتش گرفته ، ▪️یه بانوی رشیده که لباسش هم آتش گرفته دم در خیمه ایستاده، شما چرا فرار نمیکنی؟ فرمود من عزیز امامت و برادرم ، تو خیمه ست امانتی تو خیمه دارم.. 😭 این متن مقتله ▪️شمر صدا زد تا زینب ورودی خیمه ایستاده احدی حق نداره وارد خیمه بشه، محدث قمی می نویسد شمر با این قساوت، تا دید زینب اینجا مانعه ،برگشت.... ▪️اما مدینه... 😭 هر چی به اون نانجیب گفتند فاطمه تو این خونه س، گفت خانه رو با اهلش میسوزانم فَرکَّلَ الباب بِرِجلِه وَ رَدَّه عَلَیّ وَ اَنا حٰامِل فَسَقَطتُ لِوَجهِی یا زهرا😭😭 #روضه #شهادت_امام_صادق_علیه_السلام

دستگاه سه گاه گوشه درامد: ارزو دارم حسین جان کربلایت راببینم ان مزارپاک و پرمعلایت را ببینم گوشه مویه : ارزو دارم حسین به زیرپایین پایت اکبرگلگون قبایت راببینم گوشه زابل : ارزو دارم به روی سینه مجروح زارت اصغرسیمین عذارت را ببینم گوشه مخالف : ای ارزو دارم روم درنجف با چشم گریان روضه سلطان دین شیرخدایت راببینم گوشه مخالف به مغلوب: ارزو دارم روم درشام ویرانه شام قبران دختر سه ساله بی گناهت راببینم گوشه سلیم و فرود : ارزو دارم روم درمدینه درفدک قبر چهارمعصوم بی سایه بانت راببینم مدرس اواز: کربلایی رسول طالبی نقده

#اعجاز_امام_حسین (ع) ✍️ شاعر خلیج حسین پاک آدوندان یاحسین اسرار خلقت گورسنور بند بند پیکروندن عشق و غیرت گورسنور دللره مین دورت یوزایلدی سن حکومت ایلوسن هر محرم کی گلر سان کی قیامت گوسنور بیر قیام ائتدون قیامون تا قیامت زنده دی زنده قالسین بو جهاندا هانسی نهضت گورسنور یارسالار هر عاشقین گر سینه سین شمشیر یلن سندن اوتری اوردا بیر عالم محبت گورسنور سن گلندن شخص حاتم سفره سین جمع ایلیب سفره ی جودنده چون احسان و رحمت گورسنور ذبح اولوب باشون ولی اشراره تسلیم اولمادون کیم قیام کربلایه باخسا عزت گورسنور قلعه های ظلمی سن ویرانه قویدون یاحسین هر زمان آدون گلر ظالمده وحشت گورسنور کیم سنون تک اکبرین اسلامه قربان ایلیب دلبره اوز عاشقیندن گور نه خدمت گورسنور یاتمیب مین دورت یوزایلدی پرچمون یاتماز سنون پرچمون عالمده یخسین کیمده قدرت گورسنور اسم اعظمدور آدون عالم سنه قربان حسین گور نه اندازه سنون آدونده شوکت گورسنور هر زمان آدون گلر رخساره گوز یاشیم آخار بیلمورم آخر آدوندا من نه حکمت گورسنور جام عشقون چکسه هر کس باشینه سرمست اولار سن وئرن پیمانه ده دنیاجه لذت گورسنور یرمی ملیون اربعینده واردی زوارون سنون هانسی بیر مذهب ده آخر بیله وحدت گورسنور ایلدیم تحقیق عموما مکتب و مذهب لری سن آچان مکتبده گوردوم چوخ فضیلت گورسنور سن گئدن یولدان چخیب هرکس یقین گمراه اولوب باخسا کیم سیماسینه آثار ذلت گورسنور آند ایچیب بو شیعه لر زهرانی الدن وئرمسین هر اورکده عشق پاک زینبیت گورسنور چوخلاری اول قبروون مشتاقیدی ایله نظر کربلانی گورماقا گوزلرده حسرت گورسنور چوخلار ایندی قبرون اوسته اصغره لای لای دیور گوزیاشین سیل ایلویور دللرده محنت گورسنور اربعینون یا حسین بیر ایری عالمدی آقا وصلوه هرکیم چاتوب اولاردا دعوت گورسنور #امام_حسین_علیه_السلام

🏴درشهادت امام جعفر صادق (علیه السّلام)🏴 ✍زلفی تبریزی . 🎶آهنگ خرابه چراغونه امشب...‌ . ایدون ناله یوم عزادی سمالرده ماتم به پادی توکور قانیاش عصرین امامی مکدردی غرق عزادی . ظلمیله مسموم اولوب صادق آل زهرا بیر عمر مغموم اولوب صادق آل زهرا . اماما امام ا اماما شهیدا شهیدا شهیدا . ابوفاضل اول خسرو دین دلیل وفا زین تکوین اولوب دینه آئینه قربان بو غمده قان آغلور محبین . درک ایلینمز مقامین جز اهل بصیرت اثنا عشر تاپدی بو شاهیلن چوخ صلابت . اماما اماما اماما شهیدا شهیدا شهیدا . بودور سبط شرعین اساسی بودور باب عرفان شناسی تاپوب تربیت مکتبونده هامی علم و تقوی رجاسی . اجلالینه مجدینه شیعه ایلر مباهات قدری نهان قالدی اولدی دچار بلیات . اماما اماما اماما شهیدا شهیدا شهیدا . چکوب قتلینه نقشه منصور او پست و زنازاده منفور امامه ویروب زهر کینه بو رخداد اولوب بیله مسطور . موسی ابن جعفر ویروب غسل و تکفین امامه بزم عزا قوردی اول میر والا مقامه . اماما اماما اماما شهیدا شهیدا شهیدا . محبان اولوب دلشکسته گلوبلر هامی دسته دسته او گون دیده تر سینه سوزان دوشنمیشدیلر قبری اوسته . احبابیلر حضرت صادقه دوتدی ماتم نصب ایتدیلر حضرتون قبرینه قاره پرچم . اماما اماما اماما شهیدا شهیدا شهیدا . بیله احتشام و جلالت اولوندی بقیده نهایت ولی قبر شاه شهیده گلوب زینبی دیلده حسرت . زهرا قزی تا یتیشدی او پوزقون مزاره یاندی اورک باشی اشکی دونوب جویباره . اماما اماما اماما شهیدا شهیدا شهیدا . حسین دور گتیردیم عیالون اسیران آشفته حالون بالالاره خوش گلدون ایله اوزون سیل غبار جمالون . چخ پیشوازه سن ای زینبون دادخواهی عالم گوزی مدفنونده ای عالم پناهی . اماما اماما اماما شهیدا شهیدا شهیدا #شهادت_امام_صادق_علیه_السلام لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🏴🏴🏴◇•••--- @torkiy

#روضه_صبحگاهی #امام_حسن #امام_حسین ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ غرق احسان حسین و حسنم بر سر خوان حسین و حسنم بلبل عشق مرا نام دهید تا غزل خوان حسین و حسنم هر نم اشک مرا اوج دهد محو عرفان حسین و حسنم فارغ از عالم سر گشتگی ام تا پریشان حسین و حسنم نان خور سفره سبطین شدم شکر مهمان حسین و حسنم قِدمت عشق من امروزی نیست نسل سلمان حسین و حسنم هر دو غربت زده و مظلومند دیده گریان حسین و حسنم بنویسید به روی کفنم از غلامان حسین و حسنم 🔹زهرای اطهر نشسته بود، دید حسین ش دارد می آید، بغض راه گلویش را گرفته (معمولاً اگر مادر ببیند بچه اش وارد خانه شود ناراحت بود می پرسد چرا گریانی ؟ کی تو را اذیت کرده ؟) اشک های چشمش را پاک کرد زهرای اطهر فرمود: میوه ی دلم حسینم چرا منقلبی ؟ چرا گریه می کنی ؟ 🔸عرضه داشت مادر : امروز من و برادرم حسن ، رفتیم برای زیارت جدمان پیغمبر ، پیغمبر تا ما را دید خوشحال شد ما را در آغوش گرفت ، ما را می بوسید و می بوئید . مرا روی یک زانو نشاند و برادرم حسن را روی یک زانو، گاهی دست به سر و روی من می کشید، گاهی دست به سر و روی برادرم حسن، گاهی منو می بوسید گاهی حسن را می بوسید، مادر فقط یک فرق بود، وقتی من می بوسید زیر گلوی من می بوسید مادر.. 😭 لب هایش را روی لبهای حسن می گذاشت. گفت مادر : چرا زیر گلوی برادرم حسن را نبوسید؟ 🔸فرمود : حسینم غصه نخور ، ناراحت نباش ، الان می رویم خدمت پیغمبر ، پیغمبر دید زهرا دارد میاد ، دست حسین گرفته ، قضیه را به بابایش گفت، یک وقت زهرا دید پیغمبر منقلب شد، گریه کرد . ▪️فرمود : دخترم جبرئیل به من خبر داد حسن را با زهر مسموم می کنند از این رو من لبان او را که محل تماس با زهر می باشد بوسیدم... 😭 ▪️زهرا جان با شمشیر سر حسین را از تن جدا می کنند لذا من گلوی او را که محل تماس شمشیر است بوسیدم... 😭 رحمت خدا بر این گریه ها، اینجا پیغمبر زیر گلوی حسین بوسید ▪️اما کربلا ، زینب لب هایش را روی  رگ های بریده برادر گذاشت... 😭 همه صدا بزنید حسین ...😭