eitaa logo
خانه قرآن شهری ترنج بندرانزلی
436 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
30 فایل
۲۷ سال سابقه نشر و ترویج و اشاعه فرهنگ قرآنی. برگزاری محافل بزرگ قرآن کریم. برگزاری مجالس اهل بیت علیهم السلام ترنج ( تربیت. نیروی. جوان ) ارتباط با مدیر کانال، حسین رضوانی ۰۹۱۱۶۶۰۸۹۶۰ ۰۹۱۱۹۸۸۹۱۳۱ در پیام رسان ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر زهرایِ علی 💚 تمامِ بهارو قرارِ علی💚 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 💚 💚 🖤 @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚یازهرا💚 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 چادرِ خاکیت بانو، برایِ من کابوسه ببین حسینِ تو مأيوسه... دست شکسته تو می‌بوسه 😢 🖤 @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عليه السلام : ما يَمْنَعُ اَحَدَكُمْ اِذا دَخَل عَلَيْهِ غَمٌّ مِنْ غُمُومِ الدُّنْيا اَنْ يَتَوَضَّاَ ثُمَّيَدْخُلَ مَسْجِدَهُ وَ يَرْكَعَ رَكْعَتَينِ فَيَدْعُوَ اللّه َ فيهِما؟ اَما سَمِعْتَ اللّه يَقُولُ: «وَاسْتَعينوابِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»؟ چه چيز مانع مى شود كه هرگاه بر يكى از شما غم و اندوه دنيايى رسيد، بگيرد وبه گاه خود رود و دو ركعت گزارد و در آن كند؟ مگر نشنيده اى كه مى فرمايد: «از صبر و نماز مدد بگيريد»؟ 📚کنزالدعا/محمدی ری شهری(ره)/ج1/ص519 @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر 100 مورچه سیاه و 100 مورچه قرمز را در یک شیشه بریزید، هیچ اتفاقی نمی‌‌افتد. اما اگر شیشه را تکان دهید، مورچه ها شروع به کشتن یکدیگر می‌کنند. مورچه‌ های قرمز معتقدند سیاه دشمن است، در حالی که سیاهان معتقدند قرمز دشمن است. اما دشمن واقعی کسی است که شیشه را تکان داده است. در جامعه ما هم همینطور است. قبل از شروع مبارزه با یکدیگر، باید از خود بپرسیم: چه کسی شیشه را تکان داد؟ @torraanj
✅ کاری انجام نمی شود مگر به اذن خداوند @torraanj الحمد لله الذی یفعل ما یشاء ولا یفعل ما یشاء غيره... علیه السلام به منزل یکی از اصحاب خود می رفت. در راه که می رفت، به گیاهی رسید و گياه گفت: «من داروی درد دختر حاکم این شهر هستم.» حضرت مقداری از آن را در جیب خودش گذاشت و به منزل آن صحابي رفت. آنجا به حضرت عيسي عرض شد که حاکم گفته: «دخترم مریض است و دکترها نتوانسته‌اند مداوایش کنند. اگر کسی دختر من را مداوا کند، هر چه بخواهد، به او می‌دهم. اگر شما از خدا بخواهید و خدا به او عافیت بدهد و از پادشاه بخواهید که به دین حق وارد بشود، بسیار عالی است.» حضرت عیسی گفت: «برو به پادشاه بگو: من می آیم.» آنجا رفتند و حضرت عیسی علیه السلام گياه‌ها را جوشاند و داد به او خورد و فردا و پس فردا هیچ اثری نشد. حضرت عیسی از خجالت گذاشت و از شهر بیرون رفت. سال دیگر دوباره عبورش به آنجا افتاد و دید گیاه، همان را می گوید. گفت:‌ «تو پارسال هم همین حرف را زدی و آبروی ما را کم و زیاد کردی. امسال دیگر چه مي گويي؟» گفت: «چندین سال است من را برای مداوای این درد خلق کرده است؛ لکن مأمور نبودم عمل بکنم. امسال عمل بکنم.» 👈 . اگر دکتر می روی، بر خدا . دارو هم باید اجازه داشته باشد تا اثر کند. اگر این دارو اجازه نداشته باشد، اثر نمی کند. شما دکتر متخصص می روی، دارو هم همین دارو است که دستور داده؛ لکن دارو مأمور نبوده اثر بکند؛ لذا انسان سزاوار است همه وقت بگوید: خدا. مریض شدی، بگو: خدا؛ دکتر می روی، بگو: خدا؛ دارو را می‌خواهی به مریض بدهی، بگو: خدا؛ همه اش خدا. الحمد لله الذی یفعل ما یشاء ولا یفعل ما یشاء غيره. (سپاس خدايي را كه هر كاري كه بخواهد انجام مي دهد و غير از او كسي نيست که هر كاري را كه خواست، انجام دهد. (كافي، ج 2 ، ص 529) @torraanj
خاطره ای جالب از نزدیکی های عید بود، من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم، صبح رفتم آب انبار تا آب بیاورم. از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم پدرم بود، مادر هم او را آرام می کرد،می گفت: آقا! خدا بزرگ است... خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم! ماجرا را فهمیدم، دست کردم توی جیبم، ۱۰۰ تومان بود..کل پولی که از حقوق معلمی گرفته بودم روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوهایش را بوسیدم. آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه هایشان ... پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها ۱۰ تومان عیدی داد؛ ۱۰ تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس آقای مدیر بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد. گفتم: این چیست؟ گفت: باز کنید باز کردم، ۹۰۰ تومان پول نقد بود! گفتم: این برای چیست؟ گفت: از مرکز آمده است من از مرکز خواسته بودم تشویقت کنن فقط در آن موقع ناخودآگاه به مدیر گفتم: این باید ۱۰۰۰ تومان باشد، نه ۹۰۰ تومان! مدیر گفت: از کجا می دانی؟ گفتم: حدس می زنم مدیر گفت که از مرکز استعلام می‌گیرد ... روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس، آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم، درست گفتی! هزار تومان بوده نه نهصد تومان! آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود که خودم رفتم از او گرفتم... گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟ گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند... "مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا" (قرآن کریم؛ سوره مبارکه انعام، آیه شریفه ۱۶۰) @torraanj
مادر که نباشد خانه بهم می‌ریزد علی در نجف حسن در بقیع حسین در کربلا زینب در دمشق @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال و هوای روضه های خانگی. داستان زیبای پیرزنی که در خانه ی کوچکش روضه برپا می کرد. @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈اگر می‌خونی ترقی نمی‌کنی! 👈 می‌خونی ترقی نمی‌کنی! چون..... 🔴 توصیه می کنیم حتما بشنوید... @torraanj
▪️این دعای مدامِ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را زیاد تکرار کنیم👆 @torraanj