eitaa logo
خانه قرآن شهری ترنج بندرانزلی
452 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
32 فایل
۲۷ سال سابقه نشر و ترویج و اشاعه فرهنگ قرآنی. برگزاری محافل بزرگ قرآن کریم. برگزاری مجالس اهل بیت علیهم السلام ترنج ( تربیت. نیروی. جوان ) ارتباط با مدیر کانال، حسین رضوانی ۰۹۱۱۶۶۰۸۹۶۰ ۰۹۱۱۹۸۸۹۱۳۱ در پیام رسان ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
⚪️ خانم جان هر چقدر هم که با شوهرت صمیمی و راحت هستی سعی کن یک سری احترام ها رو همیشه حفظ کنی👌🏻 ✴️صمیمیت جای خود ✴️احترام هم جای خود 👈🏻مثلا اگر طوری نشستید که پشتتون به شوهرتون بود یه عذرخواهی بکنیدیا چیزی رو به دستش میخواید بدید از کلمه ی «بفرمایید» استفاده کنید یا وقتی صداتون کرد از کلمه ی جانم استفاده کنید ✳️اینجوری هم احترامتون حفظ میشه هم صمیمتتون😊🌹 @torraanj
♦️پاسخ به یک شبهه 🔹 یک بار برای همیشه تمام کنیم تکرار این جمله را، که اگر پول نفت را بین مردم تقسیم می‌کردند فی الحال همه‌ میلیاردر می‌شدیم❗️ @torraanj
◽️بسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ 🔹 إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ همانا خوبی ها ، گناهان را از بین میبرد. ▪️ سوره هود قسمتی از آیه ۱۱۴ 🔸امام صادق (علیه السلام) : کار خوب، گناه را حذف‌کرده و از بین می‌برد و محو می‌سازد؛ البتّه پس از آنکه گناه، آسیب خود را رسانده است. @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام. حلول و عید بر شما اعضای محترم و دوستداران و علاقمندان ساحت مقدس و علیهم السلام مبارک. به استحضار می رساند، کلاس قرآن این هفته ، همراه با جشن میلاد علیه السلام، به نیابت از والامقام ، امشب (۳ بهمن) ساعت ۱۸ با حضور قاری بین المللی با ضیافت شام به اتفاق خانواده های محترم، در خیمه گاه زینبیه برگزار می گردد. منتظر قدوم سبزتان هستیم. @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلى الله عليه و آله مى فرمايد: در معراج ، داخل شدم ، در آنجا سرزمينى را ديدم كه فرشتگان با خشت هايى از طلا و نقره بنايى را مى ساختند. گاهی دست از كار مى كشيدند. از آنها پرسيدم، چرا گاهى دست از كار مى كشيد؟ گفتند؛ هر گاه مومنى ذكر تسبيحات اربعه را مى گويد، ما برايش بنايى را استوار مى كنيم ، هر گاه آنها از ذكر باز مى ايستند، ما هم دست از كار مى كشيم ، تا اينكه آن دوباره لب به تسبيح و ذكر بگشايد. تسبيحات اربعه جزو ذكر است كه ثواب و پاداش زيادى را خداوند بر اين قرار داده . چه خوب است انسان در همه حال به اين دعاى پر فضيلت توجه و مداومت داشته باشد. 📙(ارشاد القلوب ديلمى / ص 85) @torraanj
🍃🌺محبت (علیه السلام ) خیر دنیا و آخرت  : 🔅اعمش که یکی از علما و راویان حدیث است می گفت : در سفر خانه ، همراه قافله از بیابانی می گذشتیم ، به کنیزی رسیدم که دو چشمش کور بود و مرتب می گفت : خداوندا ! به حق محمد(ص ) و آل محمد از تو می خواهم که چشمانم را به من بازگردانی . نزدیک رفتم و گفتم : ای ! این چه حرفی است که می زنی ؟ مگر (ص ) بر خداوند حقی دارد ؟ کنیز پاسخ داد : تو که حضرت محمد(ص ) را نمی شناسی ، مگر نمی دانی که خداوند به جان عزیز او قسم خورده است ؟ گفتم : خداوند به جان پیامبر در کجا قسم خورده است ؟ گفت : مگر را نخوانده ای که می فرماید : 🔅ای محمد ! به جان تو سوگند ، این مردم همیشه مست و غفلت زده و در گمراهی و حیرت باقی خواهند ماند. اگر پیامبر نزد خدا عزیز نبود ، چگونه خداوند به او سوگند می خورد ؟ من که جوابی نداشتم به راه خود ادامه دادم . پس از پایان مراسم در بازگشت ، همان زن را دیدم که چشمانش بینا شده بود مرتب می گفت : ای مردم ! بر شما باد دوستی (ع ) که خیر دنیا و آخرت است . نزدیک رفتم ، پرسیدم : آیا تو همان کنیز نابینا هستی ؟ گفت : آری پرسیدم : چه کسی تو را بینا کرد ؟ پاسخ داد : دوستی امیرالمؤمنین (ع ) مرا بینا کرد . جریان را پرسیدم ، گفت : همانطور که دیدی و شنیدی از خداوند می خواستم که به حق پیامبر و اهل بیت او بینایی ام را به من باز گرداند ، هاتفی ندا داد : ای زن ! اگر در این سخن راستگو هستی و آن را از صمیم قلب می گویی دستت را بر چشمانت بگذار و بردار . 🔅دست بر چشمانم نهادم و سپس چشمانم را گشودم ، دیدم چشم روشن شده است ، به اطراف نگریستم ، کسی را نیافتم . گفتم : خدایا ! به حق پیامبر و اهل بیتش ، کسی که بینایی ام را به من باز گرداند ، به من نشان بده . سپس گفتم : ای هاتف ، به حق خدا قسمت می دهم خود را نشان بده . در این موقع ، ناگهان شخصی ظاهر شد و گفت : من خضر خادم علی (ع ) هستم . بر تو باد دوستی امیرالمؤمنین ، همانا دوستی او خیر دنیا و آخرت است . ای زن همین جا بمان ، وقتی که حاجیان برگشتند ، این سخن را به آنها بگو . آری ، چشم باطن از دوستی علی (ع ) روشن می شود که مهمتر از چشم ظاهر است . مرده را زنده کردن اگر چه معجزه است ولی مرگی به دنبال دارد ، اما دوستی علی (ع ) تو را به حیات جاویدان و ابدی می رساند . پس از مرگ ، جزء زندگان شمرده می شوی . مرگ ، آغاز ظهور روح تو می شود . 🔅دوش به دوش ملائکه حرکت می کنی و روحت را مانند دسته گل ، به ملکوت می برند . نکته ای که نباید فراموش کرد ، این که دوستی علی (ع ) تنها لقلقه زبان نیست بلکه آن کس دوست علی (ع ) است که با عمل کردن به احکام اسلام دوستی خود را در عمل به اثبات برساند . @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیشنهاد میکنم حتما مطالعه بفرمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 حکایت‌های از زندگی 📌آبروی ....! بعد از افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم. حتی نان خشک. ️فقط لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم. وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید چیزی نبود؛ هم چیزی نداریم. باز آقا لبخندی زد. بعد از نماز صبح گفتم. بعد از ظهر هم گفتم. تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریمااااا. اذان مغرب را گفتند. آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟ گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم، نیست... آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟ خندیدم و گفتم : صد البته که هست. رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم. پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا. هنوز لیوان پر نکرده بود. صدای در آمد. طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در، آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود تعارف کن بیایند بالا. همه آمدند. سلام و تحیت و نشستند. آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند. من هم گفتم بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست. رفتم و آوردم. آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند. در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند. الحمدلله آب در لوله ها هست،فراوان... مرحوم نواب چیزی نگفت. یوسف رفت در را باز کند. وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد. گفتم اینا چیه؟ گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده. گفت بگویم هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند؛ خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد. آقا یک نگاه به من کرد. خندید و رفت. و من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. کارشان که تمام شد، رفتند. آقا به من فرمود، دو نکته: اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد، چقدر سر و صدا کردی؟ دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟ بعد فرمود: مشکل خیلی‌ها  همینه. نه سکوت شون از سر انصافه، نه سر و صداشون. وقتِ نداشتن، جیغ می زنند. وقتِ داشتن، بخل و غفلت. 📚 جام عقیق 👈 حالا شده حکایت ما. یک عمر بر سر سفره خدا نشسته ایم، کافیست یک مرتبه کمی تاخیر شود، سر و صدایمان بلند می شود. کاش همان شأنی که برای مردم قائل هستیم تا آبرویشان را نریزیم، برای خدا هم قائل بودیم و آبروریزی نمی کردیم. @torraanj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا