eitaa logo
خانه قرآن شهری ترنج بندرانزلی
452 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
32 فایل
۲۷ سال سابقه نشر و ترویج و اشاعه فرهنگ قرآنی. برگزاری محافل بزرگ قرآن کریم. برگزاری مجالس اهل بیت علیهم السلام ترنج ( تربیت. نیروی. جوان ) ارتباط با مدیر کانال، حسین رضوانی ۰۹۱۱۶۶۰۸۹۶۰ ۰۹۱۱۹۸۸۹۱۳۱ در پیام رسان ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
بر شادی و صلوات بر آینه ی اعلی صلوات هم مولد اصغر است و هم روز جواد بر و طوس یکجا صلوات 🌺🌸 پیشاپیش میلاد و حضرت علیهما السلام مبارک باد. @torraanj
ما شیعیان درگه و یم دل بسته ی و آل پیمبریم بر سفره ی کرامت مولایمان ما ریزه خوار دختر یم میلاد کریمه علیهم السلام، سلام الله علیها و روز ، بر ارواحنافداه، انقلاب، تمامی شیعیان و مسلمانان جهان، و دختران پاک و معصوم سرزمینمان، ایران اسلامی مبارک باد. @torraanj
وقتی حجاب از منظر مادر می افتد حجب و حیا هم از سر دختر می افتد شرمنده ایم از چادر خاکی (سلام الله علیها) امروز اگر چادر زیاد از سر می افتد @torraanj
👈آسمان هشتم امشب در غم است 👈باز (س) در غم و در ماتم است 👈در عزا و ماتم و سوگ (ع) 👈دیده ها گر خون ببارد هم کم است. سالروز شهادت حضرت علیه السلام تسلیت و تعزیت باد. @torraanj
یکی از نزدیکان می‌گوید: مقام معظم رهبری، احترام زیادی به خود می‌گذارند و این احترام، جواب سالها و همسرشان است. معظم له درباره همسرشان می‌فرماید: «ایشان حتی یک بار هم، از وضع سخت زندگی و هنگامی که در زندان بسر می‌بردم، نکرده‌اند.» یک روز من بر سر سفره‌ای در کنار رهبر نشسته بودم. خانم ایشان، هنوز نیامده بودند. وقتی ایشان آمدند رهبر ما، با حالت شوخی و احترام فرمودند: «برای سلامتی صلوات بفرستید!» 📗 حکایت نامه‌ی سلاله (سلام الله علیها)،ص ۱۰۸ @torraanj
❇️ توسل به علیها السلام.... علیه‌السّلام فرمودند: 🍃عَلَيكُم بِالزّهرَاء اِستَغِيثُوا بِاسمِهَا وَ نَادُوا مَولَاتِكُم فَاطِمَة وَ حِينَئِذٍ تَقضِى حَاجَتَكُم وَ تَنَالُونَ مَطلَبَكُم. 🥀تا می‌‌توانید به (سلام الله علیها) کنید؛ به اسم او نمایید و مولای خود (سلام الله علیها) را صدا بزنید، تا حاجت‌هایتان برآورده شود و به مرادتان برسید. @torraanj
🌸 استاد حاج طی مصاحبه‌ای به خبرنگار تسنیم فرمودند: 💠 شاعران با جلسه‌ای داشتند. شعرایی که خدمت ایشان رسیده بودند، همه یا غزل خواندند یا یک شعر بلند گفتند. 🌱 نوبت به یکی از شاعران رسید. او گفت: من تنها یک بیت دارم که یک مصراعش برای خودم است و یک مصراعش را از حافظ عاریه گرفته‌ام. همه خندیدند😊 👏 اما بعد از خواندن، تحسین همه را برانگیخت و تا چندین دقیقه، صدای و از همه جا به گوش می‌رسید. آن بیت به شرح زیر بود: ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد تمام هستی (سلام الله) نصیب شد 🌸 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲 @torraanj
نوحه خوانی است که نزدیک به ۱۳۰ سال پیش توسط هیئت بزاز از عراق به ایران می‎آید. برای بار اول هیئت بزاز از او درخواست می‌کند تا به ایران بیاید اما او قبول نمی‌کند. برای بار دوم او به درخواست هیئت بنی‌فاطمه برای مهاجرت به ایران پاسخ مثبت می‌دهد. خود او می‌گوید که در خواب (علیه السلام) را می‌بیند که به او می‌گوید هرجا که باشی با ما در ارتباط هستی. اما ما یک سری شیعیان در ایران داریم که بهتر است به آنجا بروی. در نتیجه حاج مرزوق درحدود سال ۱۲۷۰ به ایران می‌آید. او ‎خوانی_معاصر در ایران است و بسیاری از آداب و رسوم‎هایی که اکنون در هیئت‎ها انجام می‎شود منتسب به ایشان است. سینه زنی تهرانی های قدیم تا قبل از نقل مکان مرحوم حاج مرزوق حائری از کربلا به تهران، اینگونه بود که اصطلاحا سه ضرب و بی وقفه سینه می زدند. بدین ترتیب اساسا « دم سرپا » و « زمینه خوانی »، در تهران رایج نبود. مرحوم حاج مرزوق بنیانگذار سینه زنی سنتی در تهران بوده است. اوج تکامل این سبک، در دوره مرحوم و شکل گرفت. ایشان از بنیانگذاران سنت “چهارپایه” در شب های مسلمیه حرم (علیه السلام)بودند. حاج مرزوق، یکی از سوختگان وادی علیه السلام بود که عمری را در مقامات عالیه و به سر برده و مس گونه هایش به مدد کیمیای سرشک حسینی به طلای ناب مبدل گشته بود. هنگامی که فرزند مرحوم حاج مرزوق از دنیا رفت، خبر مرگ فرزند را در مجلس روضه‌خوانی امام حسین (علیه السلام) به او دادند، اما او به جای قطع روضه‌خوانی به ادامه آن پرداخت و این را مهم‌تر دانست. حاج مرزوق، وقتی به خانه برگشت فرزند مرحوم خود را در دست گرفته و از امام حسین (علیه السلام) خواست که به حرمتش، فرزندش را به او بازگرداند که در همان لحظه فرزند او با عنایات خاص سالار شهیدان چشم باز کرده و به زندگی برگشت. یک روز حاج مرزوق به یکی از دوستانش، به نام سیدحسن پیغام می دهد، که بیا حاج مرزوق با شما کار دارد، آن موقع حاج مرزوق در بستر بیماری بود. سیدحسن می گوید: رفتم دیدم به هم ریخته فرمود: من آخر عمرم است سید حسن! می خواهم یه رازی را با شما در میان بگذارم، دیروز مادرت (سلام الله علیها) را دیدم، در تب داشتم می سوختم، تو بیداری دیدم نه خواب. گفت: تشنگی بر من غالب شد. سه تا دختر داشتم؛ راضیه، مرضیه و فاطمه. دختر اول را صدا زدم، راضیه مقداری آب به من بده، دیدم یک بانوی مجلله با روبند سبز پدیدار شد، حیا کردم، آب نخواستم. دختر دومم را صدا زدم: مرضیه! دوباره دیدم بی بی بلند شد آمد طرف من. دختر سومم را صدا زدم: فاطمه؛ بار سوم که شد خانم فرمود: حاج مرزوق سه بار من را صدا کردی؟ چی می خواهی ؟ گفتم بی بی جان! من حیا کردم حرف بزنم، فرمود: حاج مرزوق عمری نوکری کردی، حالا وقتش است ما جواب بدهیم، سرم را پایین انداختم، فرمود: تشنه هستی؟، از زیر چادر ظرف آبی بیرون آورد، نوشیدم، به گوارایی این آب، تا حالا نخورده بودم، طبق عادت بچگی، گفتم: ، دیدم صدای گریه ی بی بی بلند شد، فرمود: حاج مرزوق! دلم گرفته برایم روضه بخوان، گفتم خانم، دکترها منعم کردند از روضه خواندن، ولی چون شما می فرمایید چشم. چه روضه ای بخوانم؟ فرمود: روضه ی را بخوان. کربلایی احمد (میرزاحسینعلی تهرانی) و جناب در خصوص ویژگی های اخلاقی حاج مرزوق نکات بسیاری را بازگو کرده اند. یکی از اهل معنا در خصوص ایشان می فرمود: حاج مرزوق را در جوار آقا بزرگ تهرانی دفن کردند. یکی از مؤمنان در عالم رویا آقا بزرگ را مشاهده می کند و به وی می گوید: چقدر خوب است که حاجی مرزوق را نزد شما دفن کرده اند! آقا بزرگ در پاسخ می فرماید: این گونه هم که فکر می کنی، نیست. به محض آنکه حاج مرزوق را اینجا دفن کردند، آقا امام حسین علیه السلام او را برداشتند و با خود بردند. ✍️منبع:جام و عقیق @torraanj