eitaa logo
طوبای عفاف
664 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
459 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
با کاروان علیه السلام(۳۵) پس از آنکه چند روزی را(حدود هفت روز) علیهم‌السلام در شام ماندند، یزید متوجه شد که خطبه ها، مجالس روضه اهلبیت و روشنگری ها به نفع حکومتش نیست و سپس یزید، نعمان بن بشیر که یکی از صحابه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بود را خواست و به او دستور داد که اهلبیت را آماده سفر به سوی مدینه کند. اللهوف، ص۲۳۱، ترجمه عقیقی بخشایشی ره @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْن اعمال روز علیه السلام . زیارت علیه السلام و زیارت اربعین در این روز که از نشانه های مؤمن شمرده شده است. در این روز زیارت علیه السلام مستحب است و این زیارت‌، همانا خواندن زیارت اربعین است که از امام عسکری علیه السلام روایت ‌شده که فرمود: «علامت مؤمن پنج چیز است: ۱- پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شب و روز خواندن ۲- و زیارت اربعین کردن ۳- و انگشتر بر دست راست کردن ۴- و جَبین (پیشانی)را در سجده بر خاک گذاشتن ۵- و «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» را بلند گفتن است.» . خوبه بعد از نماز صبح ۱۰۰ مرتبه بگوییم: لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم . خوبه سوره یاسین و صد صلوات را هدیه به حضرت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدا تلاوت کنیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرا رسیدن تسلیت باد. @toubaefaf
حقیقة فصل بیداری است. @toubaefaf
✍سلام. با عرض پوزش از اینکه نشد به دلیل ایجاد مشکل در تلفن همراه و نت در عراق پیام ها را به روز ارسال کنم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅مصاحبه با پیرمردی که کمرش خم شده ولی هنوز در مسیر پیاده‌روی حاضره. این کلیپ هم مؤیدی است برای بزرگان طریقت و شریعت و هم قوت قلبی است برای ساده دلان دوستدار این راه و هم جوابی برای اهالی کوی تاریک شک و انکار. @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از لوس آنجلس تا اینقدر از این زیبایی ها در مسیر هست که انسان در این زمانه کم محبت و عاطفه مبهوت می ماند. زائران حرم های سفیران کوی عشق و دیار یارند که باید زیبای های این مسیر نورانی را به دیارشان برسانند. @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کاروان علیه السلام(۳۶) عليهم السلام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهي جاده عراق و مدينه رسيدند، چون به اين مكان رسيدند، از امير كاروان خواستند تا آنان را به ببرد و او آنان را بسوی كربلا حركت داد و چون به كربلا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاری را ديدند كه با تنی چند از بني هاشم و خاندان پيامبر براي عليه السلام آمده بودند، همزمان با آنان به كربلا وارد شدند و سخت گريستند و ناله و زاری كردند و بر صورت خود سيلی زده و ناله های جانسوز سر دادند و زنان روستاهای مجاور نيز به آنان پيوستند عليها السلام با صوتي حزين كه دلها را جريحه دار مي كرد می گفت: «وا اخاه! وا حسينا! وا حبيب رسول الله و ابن مكه و مني! و ابن فاطمه الزهراء! و ابن علي مرتضي! آه ثم آه!»، پس بيهوش گرديد. آنگاه حضرت ام كلثوم سلام الله علیها لطمه به صورت زد و با صدايی بلند می گفت: امروز محمد مصطفي و علي مرتضي و فاطمه زهرا از دنيا رفته اند؛ و ديگر زنان نيز سيلي به صورت زده و گريه و شيون می كردند. حضرت سكينه سلام الله علیها چون چنين ديد، فرياد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنجه با اهل بيت تو كرده اند، آنان را از دم تيغ گذراندند...! قصه کربلا، ص۵۲۴ @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جابر گفت: ... ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شده ايد شريك هستيم. با کاروان علیه السلام(۳۷) عوفي می گويد: با جابر بن عبدالله به عزم زيارت قبر عليه السلام بيرون آمدم و چون به رسيديم جابر نزديك شط فرات رفته و غسل كرد و ردائی همانند شخص محرم بر تن نمود و هميانی را گشود كه در آن بوی خوش بود و خود را معطر كرد و هر گامی كه بر می داشت می گفت تا نزديك قبر مقدس رسيد و به من گفت: دستم را بر روی قبر بگذار! چون چنين كردم، بر روی قبر از هوش رفت. من آب بر روی جابر پاشيدم تا به هوش آمد. آنگاه سه مرتبه گفت: سپس گفت: «حبيب لا يجيب حبيبه!» و بعد اضافه كرد: چه تمناي جواب داری كه در خون خود آغشته و بين سر و بدنش جدائي افتاده است! و گفت: «فاشهد أنك ابن خير النبيين و ابن سيد المومنين و ابن حليف التقوي و سليل الهدي و و ابن سيد النقباء و ابن فاطمة سيدة النساء و مالك لا تكون هكذا و قد غذتك كف سيد المرسلين و ربيت في حجر المتقين و رضعت من ثدي الايمان و فطمت بالالسلام فطبت حيا و طبت ميتا غير ان قلوب المومنين غير طيبة لفراقك و لا شاكة في الخيرة لك فعليك سلام الله و رضوانه و اشهد انك مضيت علي ما مضي عليه اخوك يحيي بن زكريا. من گواهی مي دهم كه تو فرزند بهترين پيامبران و فرزند بزرگ مؤمنين مي باشی، تو فرزند سلاله ي هدايت و تقوايی و پنجمين نفر از هستی، تو فرزند بزرگ نقيبان و فرزند سيده بانوانی و چرا چنين نباشد كه دست تو را غذا داد و در دامن پرهيزگاران پرورش يافتی و از سینه ايمان شير خوردی و پاك زيستی و پاك از دنيا رفتی و دلهای مؤمنان را از فراق خود اندوهگين كردی پس سلام و رضوان خدا بر تو باد، تو بر همان طريقه رفتی كه برادرت يحيي بن زكريا شهيد گشت.» آنگاه صورت را به اطراف قبر گردانيد و گفت: «السلام عليك ايتها الرواح التي حلت بفناء الحسين و اناخت برحله، اشهد انكم اقمتم الصلوة و آتيتم الزكوة و امرتم بالمعروف و نهيتم عن المنكر و جاهدتم الملحدين و عبدتم الله حتي اتاكم اليقين. سلام بر شما اي ارواحي كه در كنار نزول كرده و آرميديد، گواهي می دهم كه شما نماز را بپا داشته و زكوة را ادا نموده و به معروف امر و از منكر نهی كرديد و با ملحدين و كفار مبارزه و جهاد كرده و را تا هنگام مردن عبادت نموديد.» و اضافه نمود: به آن خدائي كه پيامبر را به حق مبعوث كرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شده ايد شريك هستيم. عطيه مي گويد: به جابر گفتم: ما كاری نكرديم! اينان شده اند. گفت: اي عطيه! از حبيبم رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم شنيدم كه مي فرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرك في عملهم» «هر كه گروهي را دوست داشته باشد با همانان محشور گردد و هر كه عمل جماعتي را دوست داشته باشد در عمل آنها شريك خواهد بود». قصه کربلا، ص ۵۲۵ @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کاروان علیه السلام(۳۸) خاندان داغديده رسالت پس از ورود به كربلا براي شهيدان خود به عزاداری پرداختند، چون هنگام حرکت به سوی کوفه اجازه عزاداری به آنان نداده بودند. و همانگونه كه سيد ابن طاووس در الملهوف نقل كرده است كه «و اقاموا الماتم المقرحة للاكباد ماتمهای جگرخراش بپا داشتند» و تا سه روز امر بدين منوال سپري شد. اگر زنان و کودکان در کنار اين قبور می ماندند، خود را در اثر شيون و زاری و گريستن و نوحه کردن هلاک می نمودند، لذا عليه السلام فرمان داد تا بار شتران را ببندند و از کربلا به طرف مدينه حرکت کنند. چون بارها را بستند و آماده حرکت شدند، حضرت سکينه عليها السلام اهل حرم را با ناله و فرياد به جانب مزار مقدس امام جهت وداع حرکت داد و جملگی در اطراف قبر مقدس گرد آمدند. حضرت سکينه علیهاالسلام قبر پدر را در آغوش گرفت و شديدا گريست و به سختی ناليد و اين ابيات را زمزمه کرد: الا يا کربلا نودعک جسما بلا کفن و لا غسل دفينا الا يا کربلا نودعک روحا لاحمد و الوصي مع الامينا «اي کربلا! بدني را در تو به وديعه گذارديم، که بدون غسل و کفن مدفون شد؛ اي کربلا! کسي را به يادگار در تو نهاديم که او روح احمد و وصی اوست». قصه کربلا، ص۵۳۱ @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ پرچم برافراشته فرهنگ در کاروان علیه السلام(۱) «زمانی که کاروان در مدینه به راه افتاد، امام دستور می‌دهد مردان دور شوند، و ام‌کلثوم، رویشان پوشیده و با کمک علیه السلام به محمل سوار می‌شوند. (موسوعه کلمات امام حسین علیه‌السلام، ص ۲۹۷-۲۹۸) و در کتب تاریخی آمده است: «وقتی که سلام الله علیها قصد پیاده شدن از کجاوه برای اتراق درکربلا داشته‌اند، محارم ایشان یعنی حضرت أباالفضل و علی اکبر علیهماالسلام ایشان را همراهی و از محمل پیاده کرده اند. و در علیه السلام دستور دادند به خاطر خیمه و حضور بانوان، خندق دور خیمه‌ ها حفر کنند که مبادا دشمن از آن طرف حمله کند و حتی ریسمان‌های خیام را به هم گره زدندکه دشمن نتواند نفوذکند. (ارشاد، ج2، ص 95-93) و علیه السلام در نگران وضعیت سلام الله علیها در اسارت بوده و گریه کرده اند. (فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر، ص ۸۶۲) (۲۵۹)هزار و یک نکته پیرامون @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ پرچم برافراشته فرهنگ در کاروان علیه السلام(۲) ✅ حسین علیه السلام در به فرات می‌رسد و مشتی آب به دستش می‌گیرد. یکی ازحرامیان می‌گوید چه میکنی که به خیمه زنان حمله کرده‌اند، امام تشنه آب را نمی نوشد و به طرف خیمه‌ها باز می‌گردد و نیز دستور داد به اهل حرم چادر و مقنعه ها را محکم به خود ببندید تا مبادا هنگام فرار از خیمه ها چادر از سرتان بیفتد. (مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۵۸؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۵۱) ✅ جمله معروف امام آنجا که می فرمایند «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»، زمانیست که امام در آخرین لحظات عمر مبارکشان بوده و حرامیان به سمت خیمه بانوان حمله می‌کنند. (بحار، ج45، ص51) ✅ امام علیه‌السلام در لحظات آخر متوجه حمله دشمن به خیمه‌ها می‌شوند و می فرمایند: این منم که با شما میجنگم و شما هم با من مبارزه میکنید. زنان را گناهی نیست، پس متجاوزان و ستمگران و جاهلان خود را مادام که زنده‌ام از خیمه گاه من باز دارید. (خوارزمی، مقتل الحسین، همان، ج ۲، ص ۳۲؛ لهوف ابن طاووس، همان، ص ۱۱۹؛ بحارالانوار، همان، ج ۴۵) ✅ تنها جایی که امام درخواست کمک می‌کند برای مراقبت از اهل حرم است. می فرمایند: آیا رحم‌کننده‌ای هست که به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله ترحم کند؟ آیا یاری‌کننده‌ای هستند که فرزندان پیامبر صلی الله علیه و آله را یاری دهند؟ آیا کسی هست که به فریاد فرزندان زهرا بتول برسد؟ آیا دفاع‌کننده‌ای است که از خانواده رسول خدا صلی الله علیه و آله دفاع کند». (حیاه الامام حسین علیه السلام، باقر شریف القرشی، دارالکتب العلمیه، قم، اول، ج ۳، ص ۲۷۴) زمانی که امام به گودی قتلگاه می افتند و بانوان حرم سوی ایشان می‌آیند امام تذکر می‌دهند مراقب باشید که صبر از کف ندهید. (دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج6، ص 57) ✅بعد از هجوم دشمن به خیمه‌ها حضرت سکینه در اثر ضربه نیزع دشمنان بیهوش میشوند، به هنگام بیداری اولین چیزی که شکایت می‌کنند از بی اعتنایی دشمنان به است. (بحار، ج ۴۵، ص۶۰) ✅ تنها درخواستی که بانوان حرم از عمر سعد کرده اند برگرداندن چادر و مقنعه بوده است. (ارشاد، ج2، ص112) ✅و تنها هدایا و نذوراتی که در طول اسارت از مردم قبول کرده اند لوازم حجاب بوده است. (بحار، ج45، ص108) ✅ بعضی از اهلبیت سلام الله علیهم در مجلس یزید با آستین صورت خود را پوشانده بودند. (خصائص زینبیه، ص ۱۵۶) ✅ درخواست امام سجاد از ابن زیاد برای همراهی کاروان اسرا مرد امین و پاکدامن بود‌. (تاریخ طبری، ج4، ص 350) ✅بانوان در مسیر اسارت برروی شتر، سرهایشان پایین بودو صورتشان را با لباس و آستین می‌پوشاندند تا هرکسی آن‌ها را نبیند. (أمالی الصدوق، ص166) ✅ زمانی که کاروان اسرا به شام ​​نزدیک شد، ام کلثوم از شمرخواست، آن‌ها را از دری وارد شام کنند تا مردم کمتر آن‌ها را ببینند و آن ملعون عمل نکرد. (بحار، ج ۴۵، ص۱۲۷) ✅ حضرت سکینه در ورودی شام به سهل بن سعد شامی فرمود: «ای سهل! اگر ممکن است بگویم تا این سرها را از اطراف ما دور کنند تا مردم با تماشای این سرها کمتر به حرم خدا صلی الله علیه و آله نگاه کنند. (بحار، ۴۵، ص۱۲۷) ✅ سلام الله علیها در خطبه مجلس یزید به پوشیده بودن زنان و کنیزان یزید و آوارگی اهل بیت پیامبر در مقابل نامحرمان اعتراض می‌کنند و می فرمایند:«آیا عدالت است که زنان و کنیزانت را در پس پرده می‌نهی و دختران پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را به پرده‌شان را دریده به اسارت می‌برند، صورت هایشان را از فرط نور آفتاب تغییر کرده، از این شهر به آن شهر می‌برند، جلوی چشم اهالی آبادی‌ها، ظاهر می‌شوند و...، در حالى که از مردانشان، سرپرستان آن‌ها نیست و حمایتگرى ندارند؟! (دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج ۸، ص۳۱۷) باتشکر از کانال👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70 (۲۶۰)هزار و یک نکته پیرامون @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نغمه مشهور اربعین یادش بخیر محمد جنامی خرمشهری ✍واقعا دلیل بروز و ظهور چنین مجالس و نغمه های ماندگار چیست؟ آیا در محضر خدا و بندگان خدا و رضایت قلبی پدرو مادر عشق و تلاش مخلصانه برای رسیدن به علیه السلام و یا عوامل دیگر؟؟ یاموفق @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کاروان علیه السلام(۳۹) کاروان به نزدیکی مدینه رسید. بشیر بن جذلم از طرف علیه السلام مأمور شد تا مردم مدینه را از آمدن اهلبیت علیهم‌السلام آگاه کند. او به مدینه رفت و مردم را خبردار نمود و همه با اندوه از خانه ها خارج شدند و با گریه به استقبال کاروان رفتند. امام سجاد علیه‌السلام شروع کرد به گریه و سپس خطبه ای خواندند: «... ای مردم ابوعبدالله الحسین علیه السلام و عترتش کشته شدند، اهل حرم و کودکان او را اسیر کردند و سر مبارک او را در شهرها بر نیزه گردانیدند و این مصیبتی است که همانندی ندارد...» الملهوف، ص۸۴ پس از آن همه به مدینه به زیارت قبر حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله رفتند و مجلس عزا به پا شد. از قبر مقدس صلی الله علیه وآله ناله بلندی برخاست و چون مردم این ناله را شنیدند، بر شدت گریه ها افزوده شد و شیون همه جا را گرفت. حضرت زین العابدین علیه السلام صورت بر قبر پیامبر صلی الله علیه وآله نهاد و گریست و سلام الله علیها با آه و ناله فریاد می زد: «یا جداه! من خبر شهادت حسین را آورده ام» و اشک او تمامی نداشت. برخيز حال زينب خونين جگر بپرس از دختر ستم زده حال پسر بپرس با كشتگان، به دشت بلا، گر نبوده اي من بوده ام حكايتشان سر به سر بپرس از ماجراي كوفه و از سرگذشت شام يك قصه ناشنيده، حديث دگر بپرس از كودكانت از سفر كوفه و دمشق پيمودن منازل و رنج سفر بپرس حضرت سكينه عليهاالسلام نيز در كنار قبر حضرت پيامبر صلي الله عليه وآله فرياد برآورد و با ناله گفت: «يا جدّا، به تو شكايت می كنم از آنچه بر ما گذشت. به خدا قسم! من سنگدل تر از يزيد نديدم و كافر و مشرك، جفاكارتر، خشن تر و بدتر از او نيافتم. او در حالی كه در برابرش نشسته بوديم، بر دندان های پدرم می زد و می گفت: «اين زدن را چگونه می بينی اي حسين؟!» رباب همسر عليه السلام كه در كربلا حضور داشت، پس از بازگشت از كربلا به مدينه، هرگز زير سقف نرفت و هميشه در حزن و ماتم بود تا اين كه از دنيا رفت. منتهي الآمال، ص۵۲۴ نک: قصه کربلا، ص۵۳۴به بعد @toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا