eitaa logo
طوبای عفاف
647 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
499 فایل
قرآن، زندگی، اندیشه ارتباط با مدیر @mfathi135
مشاهده در ایتا
دانلود
یا به مناسبت رحلت حضرت ام البنین: امیرالمؤمنین (ع) از برادر خود که به انساب عرب و شناخت خاندان‌های قبایل عربی آگاه بود، درخواست کرد که برای من همسری معرفی کن که بتواند فرزندانی ، ، و تربیت کند. عقیل معروف به دختر کلابی و ثمامه یا لیلا را معرفی کرد و به حضرت عرض کرد از پدر این بانو، هیچ کس را شجاع‌تر در سراغ ندارم. اميرمؤمنان علی(ع) با کلابیه که حدود ۲۰ سال داشت، در حدود سال ۲۵ قمری کرد و حضرت عباس(ع) و برادرانش و و ، از فاطمه کلابیه به دنیا آمدند. آرامگاه ام البنین در قبرستان است. 📚برای مطالعه بیشتر، ر.ک: مقاله ام البنین همسر امام علی از سیدمحمود . لینک مقاله: https://b2n.ir/e72127 @ahlebait110
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• 🌸اولين توبه در روى زمين، با صلی الله علیه وآله پذيرفته شد. «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ‌» سوره بقره، ۳۷ پس آدم از سوى پروردگارش كلماتى دريافت كرد، (وبا آن كلمات توبه كرد،) پس خداوند لطف خود را بر او بازگرداند. همانا او توبه‌پذير مهربان است. نکته ها چون آدم از غذايى كه نبايد بخورد، چشيد و از آن همه نعمت و رفاه محروم شد، متوجّه اشتباه خود گرديد. او در اثر پشيمانى و ندامت، كلماتى را از خداوند دريافت كرد و به وسيله‌ى آن كلمات، توبه نمود. (توبه، به معنى بازگشت است. اگر را به خدا نسبت دهيم، به معنى بازگشت لطف و رحمت او بر بنده‌ى خلافكار و پشيمان است؛ «هُوَ التَّوَّابُ» و اگر آنرا به بنده نسبت دهيم به معنى بازگشت انسان خطاكار به سوى خداوند است. «فَتابَ عَلَيْهِ») طبق آنچه از روايات شيعه وسنّى استفاده مى‌شود، مراد از كلماتى كه آدم به وسيله‌ى آن توبه نمود، توسّل به بهترين خلق خدا يعنى عليه‌و عليهم السلام است. چنانكه در تفسير درّالمنثور از ابن عباس نقل شده است كه آدم براى پذيرش توبه‌اش، خداوند را به اين نام‌ها قسم داد: «بحّق و و و و » (تفسیر درالمنثور) البتّه برخى معتقدند، مراد از كلمات، همان جمله‌اى است كه در سوره‌ى اعراف آمده است: «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ» (سوره اعراف، 23) خدايا! ما به خود ستم كرديم و اگر تو ما را نيامرزى و مورد رحمت قرار ندهى، حتماً از زيانكاران خواهيم بود. بنابراين اولين توبه در روى زمين، با صلی الله علیه وآله پذيرفته شد. پیام ها 1- همچنان كه توفيق توبه از خداست، بايد چگونگى و راه توبه را نيز از خداوند دريافت كنيم. «مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ» 2- قبول توبه و ارائه‌ى راه آن، از شئون تربيت و ربوبيّت خداست. «مِنْ رَبِّهِ» 3- اين همه لطف و قبول توبه، تنها كار خداست. «هُوَ» 4- اگر توبه واقعى باشد، خداوند آن را مى‌پذيرد. «هُوَ التَّوَّابُ» 5- اگر توبه را شكستيم، باز هم خداوند توبه را مى‌پذيرد. «هُوَ التَّوَّابُ» 6- عذرپذيرى خدا همراه با رحمت است، نه عتاب وسرزنش. «التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» تفسیرنور، ج۱، ذیل همین آیه @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• بر دل خوشی صلوات جانم! بفرست باز بر او آمد دو دو جلوه از پیغمبر بر هر دل مشتاق گو @toubaefaf
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در مخزن لایموت دردانه ست در کون و مکان‌ امیر فرزانه ست در ظهور کرد تا بر همه کس معلوم شود که صاحبِ خانه ست تقدیم به ساحت مقدس حضرت ، حضرت بنت أسد و حضرت علیه السلام بخوانیم سوره یس همراه با صد صلوات @toubaefaf
حضرت  همسر حضرت و مادر حضرت علی ابن ابی طالب علیهم السلام است. ایشان در شهر مکه متولد شدند و پدرشان «اسد فرزند هاشم فرزند عبد مناف فرزند قصی» و مادرشان «فاطمه دختر هرم بن رواحه بن حجر بن عبد بن معیص بن عامر بن لؤی» بودند. همسرش حضرت  فرزند حضرت  فرزند هاشم فرزند عبدمناف فرزند قصی» بود و ثمر این ازدواج شش فرزند بود به نام‌های: «طالب، عقیل، جعفر، ، ام هانی و جمانه.» سلام الله علیها تقدیم به ساحت مقدس ایشان ۱۴ @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• (صلی الله علیه وآله) به خدا غير (علیه السلام) يار نمي خواست پيغمبر ما همسفر غار نمي خواست رفتند به بيراهه و خوردند به بن بست «تا بوده (ع) بوده و تا هست (ع) هست» بر اسب سوار است قيامت شده بر پا... دشمن به فرار است ازين حالت مولا شمشير کشيده است که لشگر بگشايد بايد برود يک تنه بگشايد «يا قادر» و «يا قاهر» و «يا فاتح» و «يا هو» اين جرأت و اين هيبت و اين قدرت بازو... مخصوص (ع) هست (ع) شير خداوند... آن يکه جوانمرد به تعبير خداوند.. از ترس ز دستان عدويش سپر افتاد... «با خشمِ (ع) هرکه درافتاد ورافتاد @toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• ﺷﺄﻥ تو در اندیشه ما جا شدنی نیست درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست تو لطف کنی ناشدنی، ناشدنی نیست طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد بر خاک نوشتند ، در نجف شد ماییم و دلی مست در ایوان طلایی احسنت ! چه معماری انگشت نمایی تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی... هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد از برکت نام تو اذان نیز اذان شد سردار بجز نداریم ما غیر با احدی کار نداریم از ظرفیت خویش فراتر چه بگویم؟ گنگ است زبان پیش تو دیگر چه بگویم؟ از تو که گفته مکرر چه بگویم؟! هیچ است ، پیش تو من هر چه بگویم مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه ست چیزی که عیان است چه حاجت به بیان ست نام تو شده قدرت بازوی پیمبر در غزوه احزاب تویی یک تنه لشکر یک ضربه ات از کل عبادات فراتر با شد قدرت تو چند برابر غیر از تو هیچ کسی حصن حصین نیست گفتی رجزی بهتر از این نیست باید که به رخ ها بکشانی هنرت را آسوده کن این مرتبه تیغ دوسرت را رندی کن و یک گوشه رها کن سپرت را صفین محیاست بیاور پسرت را چشم تو گره خورده به ابروی وصل است به تو قدرت بازوی حاج مهدی ایروانی @toubaefaf
طوبای عفاف
🔰 آنچه در مبعث دیده نشد! 🔹غیر از بعثت پیامبر(ص) اتفاق دیگری هم در شب بعثت رخ داد! 🔹چرا هیچ‌کسی از
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• نَفسِ است به نَصِ خدا صَلّوا علی و صَلّوا عَلیٰ ای ابتدا و تا انتها ای انتها و از ابتدا ای بین کعبه و ای در حرا یعنی که یک حقیقتِ مَحضید با در باطنِ ظهور تو در اِختفی یا مرتضی و یا مصطفی صَلّوا علی و صَلّوا عَلیٰ در جوش آمده‌است خُم خانگی ما در چشمِ ماست سرمه‌ی مستانگی ما بیرون زده است  یک  رگِ دیوانگی ما نورِ نبی است کعبه‌ی پروانگی ما از مرتضاست نعره‌ی مردانگی ما اِلّایِ مانده در پسِ اظهار لا صَلّوا علی و صَلّوا عَلیٰ باید به دشتها برود چوپان شود باید سفر رَود نَفس راهبان شود تاجر شود مسافرِ یک کاروان شود باید میانِ مکه امین و امان شود باید از آنچه فکر کنی بیش از آن شود تا که شود پیامبرِ مرتضی صَلّوا علی و صَلّوا عَلیٰ چل سال انتظارِ زمین و زمان بس است چل سال پشت پرده برای جهان بس است چل سال منتظر شدنِ آسمان بس است چل سال  بین خلوت کروبیان بس است حالا خدا نوشت که ای بی نشان بس است برخیز  با ملائکه  برخیز  با صَلّوا علی و صَلّوا عَلیٰ از عشق از حضور  لبالب نشسته بود در خلوتی شگفت و مقرب نشسته بود بین حرا به چله‌ی یارب نشسته بود اشراقِ نور بود اگر شب نشسته بود جبریل پیش روش مودب نشسته بود ای بازویِ نبوتِ تو هرکجا صَلّوا علی و صَلّوا عَلیٰ خورشیدِ مکه بر تنِ ظُلمتکده بتاب بر مردمان منجمدِ شب زده بتاب صبرِ زمینِ یخ زده سرآمده بتاب تنها به مکه نه که بر هر بُتکده بتاب هرچند مشکل است به دل غم مده بتاب غم نیست تا که نبی هست با صَلّوا علی و صَلّوا عَلیٰ يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّل اگر کار مشکل است اصرار در مقابل انکار مشکل است گیرم  میان مشرک و کفار مشکل است ماندن ولی مقابلِ کرار مشکل است بودن به پیش ضربِ علی‌وار مشکل است    مرحب که هست پیش تو ای مرحبا صَلّوا علی و صَلّوا عَلیٰ وقتش رسیده است از این پس بگو امشب نجف برو شبِ مبعث بگو  در  صحنِ آن سرای  مقدس بگو بین رواقهای مُقَرنَس بگو آری کَسم علی است نه هرکس، بگو نَفسِ است به نَصِ خدا صَلّوا علی و صَلّوا عَلیٰ @shere_aeini ﴿اَلّلهُمَّـ ؏عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج﴾ ┄┅┅┅┅❁✨❁┅┅┅┅┄ ༺طوبای عفاف༻ https://zil.ink/toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• عمریست که دلواپس هستیم... در غار حرا سینجلی می‌گویند از نور نبی و از ولی می‌گویند تثلیث مسیحیان شکست و زین بعد و می‌گویند انوار شگفت ایزدی می‌آید با جاه و جلال احمدی می‌آید آنروز خدیجه دید از غار حرا می‌آید فرمود که غالب هست تا هست نبی برای حق طالب هست پیروزی از آنِ باشد وقتی که هست در آرزوی می‌گردند هی آمده دنبال می‌گردند جبریل رسید و گفت در عرش فقط دورِ سر تمثال می‌گردند لطف ازلیِ بی نهایت این است و و این است باید که به بعثت حقیقی برسیم معنی ادامه دار این است عمریست که دلواپس هستیم دلسوخته‌ی بی کَسِ هستیم جبریل دوباره  بعثتی می خواهیم ما منتظر مبعث هستیم @shere_aeini ﴿اَلّلهُمَّـ ؏عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج﴾ ┄┅┅┅┅❁✨❁┅┅┅┅┄ ༺طوبای عفاف༻ https://zil.ink/toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱• از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم سوال کردن کیست؟ و یعسوب ظالمان کیست؟ صلی الله علیه وآله دست على علیه السلام را گرفتند و فرمودند: «آگاه باشيد كه علیه السلام رهبر و جلودار دين است و مال رهبر و جلودار ستمكاران‏ است. أخذ رسول الله صلی الله علیه وآله بيد علي علیه السلام فقال ألا إن هذا يعسوب الدين و المال يعسوب الظالمين‏.» كنز الفوائد، ج‏۱، ص۲۶۴ ✍نکته: انسان باید جلودار مال باشد نه اینکه مال جلودار انسان باشد. اسیر مال نباشد. مال را در راه اعتلای دین خدا، خدمت به خانواده و خلق خدا خرج، نه اینکه جمع کند. ﴿اَلّلهُمَّـ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج﴾ ┄┅┅┅┅❁✨❁┅┅┅┅┄ ༺طوبای عفاف༻ https://zil.ink/toubaefaf
﷽ 🍃سرچشمه محبوبیت است. «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» سوره مریم، 96 همانا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند به زودى خداى رحمان براى آنان محبّتى (در دلها) قرار مى‌دهد. نکته ها با رها ديده‌ايم كه هرگاه انسان‌هاى با ايمان و صالح از دنيا مى‌روند، حتّى افراد لاابالى و فاسق هم در غم فرو مى‌روند و ناخودآگاه به عزا مى‌نشينند و اشك مى‌ريزند و يادش را گرامى داشته، قبرش را زيارت مى‌كنند و يا خاطراتش براى ديگران بازگو مى‌كنند. همه اينها به خاطر فطرت پاك وكمال‌دوستى انسان است. آرى، كسى كه تنها به خدا دل ببندد، خداوند هم دل‌هاى مردم را به او متوجّه مى‌كند. كسى كه به ياد خدا باشد، خداوند او را ياد مى‌كند. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» (سوره بقره، 152) از امام صادق عليه السلام روايت شده است: ولايت عليه السلام پاداشى است كه خدا به مؤمنان داراى عمل صالح مى‌دهد. (كافى، ج 1، ص 431) و نظير اين روايت از پيامبراكرم صلى الله عليه و آله در مورد مهر و محبّت اهل ايمان به عليه السلام آمده است. (تفسير فرات، ص 247) تفسیر نور، ج۵، ذیل همین آیه در تفسیر نمونه نیز در جلد 13، ص147 ذیل همین آیه، چندین روایت از کتب اهل تسنن در فضل و اهمیت محبت حضرت علیه السلام آورده است. @toubaefaf
﷽ شب عاشقانگی است و من شده ام گدای تو به امید آن که صدای من برسد به اهل سما چه کنم اگر که در آن میان نرسد صدا به صدا ؟ تو که‌ای که نام بلند تو به خدا رسانده مرا ؟ به که با تو رسیده ام به زلال [اسم] خدا تو که‌ای که فراتری از مکان و چنین گذشته‌ای از زمان؟ تو که‌ای که از تقید تن، زده پل به مرکز بی کران؟ تو همان که در تو به حیرتم، تو همان که إنس و فرشتگان تو همان که درک اهل جهان شده در صفات تو ناتوان تو همان که قبله‌ی اهل دل، تو همان که قبله نما نه عجب که شود قطرات اشک زلال تو ظلمات بود و تو آمدی، «کَـشَـفَ الدّجی» به جمال تو تو ی و به این سبب «بَـلَـغَ العُلی» به کمال تو و و ، «حَـسُـنَـت جمیع خصال» تو بر تو و آل تو، همه وقت، در همه جا تو چگونه آمده‌ای بگو که نه حاضری و نه غایبی؟! چه بگویم از جلوات تو، تو که جلوه گاه عجایبی ... تو و ابوالیمی و طلوع کل مطالبی پدر مکرّم زینبی و شریک هرچه مصائبی برسان مرا به جوار خود، پس از آن به کرب‌و‌بلا به خدا قسم که بدون تو همه جا همیشه مشوّشم به بهشت بی تو نمی‌روم که بدون تو پُر آتشم نخورم می از خُم دیگران که خمار بی غشم به کدام شیوه بیان کنم که چه می کشم که چه می‌کشم؟! نفسی اگر نظر نکنی به گدای بی سر و پا چه خوش است در تصور من که تو «نون» بین «لـنـا» شوی چه خوش است ای شه لافتی که شکوه نقطه با شوی تو رسیده ای به وصال حق که امیر هر دو سرا شوی همه ترس من بود از همین که خدا نکرده خدا شوی شده ذکر هر شب قدر من «بِکَ بِکَ » نه فرشته‌ای و نه آدمی، تو فقط تجلّی ایزدی تو نگین حلقه‌ی انبیا و شکوه حضرت سرمدی چه در آسمان و چه در زمین تو سرآمدی، تو زبانزدی تو عزیز خانه‌ی تو عزیز جان ی و تویی که وقت مباهله شده شرح «أنفسنا»  علیست «یَـحکُـمُ ما یُـرید»، علیست «یُـثبِـت ما یشاء» که علیست کُنه سوره «روم» و علیست معنی «هَـل أتی» که علیست «مُـنتَـهِـیُ الهِـمَـم»، که علیست سایه‌ی ماسوا که علیست سعی به سوی حق و علیست مروه‌ی با صفا نشود قبول حج کسی به خدا بدون ولا به خدا به اذن خدا فقط ابدی شدی، ازلی شدی و به کام مردم میکده می ناب لم یزلی شدی ملکوت نابِ غزل شد و تو در آن عجب غزلی شدی خبری رسید و در آن خبر تو فقط امیر و شدی لِـتُـرابِ مَـقدَمِـکَ الفِـدا دل و جان عاشق ما بنشین دوباره رجز بخوان که زمان کف زدن آمده در قلعه‌ای که تو کنده ای ز هراس در سخن آمده بروید از سر راه او که امیر بت شکن آمده چه بد است عاقبت کسی که به جنگ تن به تن آمده به سپاهیان و یلان بگو بدهند آب طلا شده اند در مقابل تو همه شیرِ بی سر و یال و دُم همه گفته اند و شنیده ام که شدند «مُـعتَرِفٌ بِـکُـم» نگران آن همه «مرحبم» که فرار کرده و گشته گم دل بی قرار و هوایی‌ام شده رهسپار خُم به چهارده خُم می قسم احدی نرسیده تا اسداللها، اذن اللها، به شب بلند عبادتت به کدام رتبه رسیده ای که خداست شاهد رتبتت به رسیده مسافری که رسد به فیض زیارتت به عنایتت به کرامتت به محبتت به شفاعتت تو بگو به غیر حریم تو به کجا رود به کجا ؟ همه شب نشسته خیال تو سر راه من، سر راه من چه شود اگر که نگاه تو برسد شبی به نگاه من به دو چشم غرق خیانتم، به دو چشم غرق گناه من و تو ای سپیده نظر کنی به من و به روی سیاه من چه غم از عذاب خدا اگر که تویی شفیع جزا مدح دو چشم تو شده روشنایی دفترم که علیست ذکر مداومم، قند مکرّرم به جهان مرید ابوذرم، مدیون مالک أشترم نروم به زیر بیرق کس که غلام خادم قنبرم همه عمر بنده‌ی حیدرم به حقیقت «إنّـما» شاعر: احمد علوی @toubaefaf