eitaa logo
تدبر در سوره نور
702 دنبال‌کننده
85 عکس
4 ویدیو
4 فایل
⭕️ سوره نور 🔔 آگاهی مردم نسبت به تعالیم سوره نور، یگانه راه رهائی جامعه از تاریکی مفاسد اخلاقی و رسیدن به قله نورانی عفاف می باشد. ✉️ طرح دیدگاه و سوال: http://eitaa.com/joinchat/2763194382Caab40ace76 📌 عضویت در کانال: eitaa.com/TqNoor @TqNoor
مشاهده در ایتا
دانلود
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor
▫️بیّناتِ عفاف 👈 جایگاهِ نور خدا (آیه 36) 📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor
▫️بیّناتِ عفاف 👈 الگوی هدایت به نور (آیه 37) 📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor
▫️ خانه های نورانی 💫 پیشروی به سمتِ نور، علاوه بر قوانین و احکامِ مطرح شده در بخش اولِ سوره، نیازمند یک بیت و محفلِ معنوی و نورانی است. آیه 36 از سوره نور بیانگرِ ویژگی هایِ بیت و محیطی است که میوه ی آن انسانهایِ مُنوّر به نورِ عفت و پاکدامنی می باشد: 1️⃣ آرامش: کلمه ی "بیتوته"، بیات و کلا ماده "بیت" به فضائی اطلاق میشود که "آرامش"، ویژگیِ بارزِ آن است. آرامش در خانه و محیطِ زندگی، عاملی موثر در تربیت انسان و حرکت به سمتِ نورِ عفت بشمار می آید. فضاهایِ خانوادگی و اجتماعی ای که جوشان متشنج است غالبا برای تربیت، حاصلخیز نیستند. محصولِ چنین محیطهائی، دختران و پسرانی است که زمینه بی عفتی در آنها فراهم تر می باشد. 2️⃣ یادِ خدا: توجه به خدا، انس و ارتباط با ذات اقدس الهی و در یک کلام جهت دهیِ پیوسته ی همه کارها و فعالیت ها سمتِ خدا، موجبِ رفعت، منزلت و نورانیتِ بیت و محیطِ زندگی میشود: "وَ یُذکَرَ فیها اسمُه". چنین خانه ای لیاقت و شایستگیِ حرکت سمتِ نور و پاکی از مفاسد اخلاقی را از جانبِ خدا کسب میکند: "أذِن الله أن تُرفَعَ...". ✅ آسانترین وسیله برای ایجاد حالت ذکر و توجه، "قرآن" است: "و لَقَد يَسَّرْنَا القرآنَ لِلذِّكر". حال که مصداقِ اتم و اکملِ "ذکر"، شد قرآن پس میتوان گفت مراد از "بیوتٍ أذِنَ اللهُ أن تُرفعَ و یُذکَرَ..." خانه هائی است که مهد و گهواره ی انس با قرآن باشند. چنین محافلی نزدِ خدای متعالی قدر و منزلت والائی دارند. برپائیِ جلساتِ نورانیِ قرآن در خانه و محافل قرآنی در اجتماع، یکی از بسترهای حرکت به سمتِ نورِ عفت و پیشگیری از آسیبهایِ اخلاقی است. 3️⃣ تسبیح: اعتراف به پاکیِ خدا از عیب و نقص و نیاز، مفهومِ دقیقِ تسبیح است. یکی از مصادیقِ "یُذکَرَ فیها اسمُه"، تسبیح است، آن هم تسبیحی مداوم و مستمر: "یُسبّحُ لَهُ فیها بالغُدُوّ و الآصال". اما چرا در بینِ "اذکار"، ذکرِ "تسبیح" جداگانه و برجسته تر عنوان شد؟ چون خانه و جامعه ای که مردمانِ آن شبانه روز خدا را به "پاکی" و "بی نیازی" یاد میکنند: 👈 اولا انس و ارتباطشان با خدای پاک، باعث میشود از ناپاکی های اخلاقی، مبرّا باشند و به سمتِ پاکی، طهارت و نورِ عفاف حرکت کنند. 👈 ثانیا میدانند که "یاد خدا"، "اقامه نماز" و "پرداختِ زکات" که در آیه بعد به آن اشاره میشود، از بابِ نیازِ انسان است و خدا به اعمال عبادیِ ما نیازمند نیست. 📣 خداوند پس از معرفی خدا بعنوانِ نورِ آسمان ها و زمین، در ضمنِ آیات 36 تا 40 انسان ها ا به دو گروهِ "نورانی" و "ظلمانی" تقسیم کرده و به توصیفِ آنان می پردازد: 👈 آیه 36: توصیفِ بیوتِ نورانی 👈 آیه 37: توصیفِ انسانهای نورانی 👈 آیه 38: توصیفِ عاقبتِ حرکت به سمتِ نور 👈 آیه 39 و 40: توصیفِ کسانی که از نور، بی بهره اند ➕ خلاصه آنکه بهره مندی از نورِ عفاف و پاکی، نیازمند بستر و محیطی نورانی است که آیه 36 از آن با عنوانِ "بیت" یاد میکند. بیت، فضائی است "آرامبخش" که در آن زمینه انس با "قرآن" و "تسبیحِ" خدا فراهم است. خانواده قرآنی، مسجد، آموزشگاهِ دینی، جمع های مذهبی، محیط سالم و رسانه اسلامی میتوانند زمینه سازِ حرکت به سمتِ نورِ پاکیزگی و نجابت باشند. 📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor
▫️ انسان های نورانی 💫 خانه بخودیِ خود شرف و منزلتی ندارد؛ نورانیتِ خانه ها به نورانیتِ اعضای خانه است: "شَرَفُ المَکانِ بالمَکینِ". خدا در آیه 37 و 38 از انسان هائی سخن میگوید که فریبِ بازارِ پُر رنگ و لعابِ دنیا را نخورده اند: "رِجالٌ لا تُلهیهِم تِجارَةٌ و لا بَیع...". ✍️ انسان به اعتبارِ بُعدِ روحانی، فطری و ملکوتی اش اهلِ "اُنس" با خدا است؛ اما همین انسان به اعتبارِ بُعدِ دنیوی، طبیعی و مُلکی مُدام دچار "لهو"، نسیان و فراموشی میشود. غفلت از خدا، نقطه شروعِ ظلمتِ مفاسد اخلاقی و دوری از نورانیتِ عفاف است است. پیشنهاداتِ پنجگانه آیات 37 و 38 از سوره نور برای زدودنِ پرده غفلت عبارتند از: 1️⃣ تسبیح: توضیحش در بندِ قبل گذشت. 2️⃣ یاد خدا: دل وقتی از یادِ خدا لبریز شد، بازارِ رنگارنگِ خرید و فروشِ دنیا، او را دچار غفلت از خدا و سقوط به دره تاریکِ انحرافات اخلاقی نمیکند. برای رهائی از غفلت باید چیزی بزرگتر و مُهم تر دلِ انسان را پُر کند. وقتی دل مملو از یاد و توجه به خدای پاک شد، این مراقبتِ دائمی و حفظِ حالتِ ذکر و توجه، موجبِ دوری از غفلت شده و مسیرِ حرکت به سمتِ نورِ عفاف را هموار میکند. 3️⃣ اقامه نماز: نماز، یک نظام رفتاری و بعبارتِ امروزی تر، یک سبکِ زندگی است. بعد از اینکه دل از یاد خدا پُر شد و غفلت از قلب کوچید، در گامِ دوم باید اعضاء و جوارح بدن نیز به موازاتِ خشیت قلبی، در برابرِ خدا خاضع شوند. خضوعِ جوارحی که اوجِ آن در نماز تجلی میکند، یعنی بسیجِ اعضای بدن به اطاعت در برابرِ خدا و پرهیز از معصیت. چشم، گوش و دستی که تاریکی های جنسی را خطِ قرمزِ زندگی اش بداند، نورانیتِ عفاف نصیبش خواهد شد. 4️⃣ کمک به فقرا: زکات یعنی رشد و تکاملی که با زدودنِ دنیا ایجاد شود. دنیا مایه غفلت است و دل کندن از دلبستگی های دنیوی و انفاقِ آن به فقرا، حُب دنیا را از دل بیرون میکند. همان حُبی که سرمنشأ همه لغزشها و مفاسد، از جمله مفاسد اخلاقی است. انفاقِ دلبستگی ها اگر تبدیل به سیره مستمره ما شود، دنیا و زیبائی هایِ آن در برابرِ دیدگانمان حقیر میشود. انسانِ دل کنده از دنیا، سمت و سویِ حرکتش به طرفِ نور است و نورانیت؛ چنین شخصی از ظلمتهایِ انحرافات اخلاقی به دور است. 5️⃣ ترس از قیامت: غفلت از آخرت و حیاتِ ابدی، باعث میشود انسان همه چیز را دنیا ببیند و حیات دنیوی به چشمش بزرگ بیاید. ترس از قیامت و نگرانی نسبت به عاقبتِ اخروی اگر در دلِ انسان اشراب شود، زندگیِ دنیوی همراه با لهو، نسیان و غفلت نخواهد بود؛ بترسیم از روزگاری که دگرگون میشود در آن، دل‌ها و چشم‌ها؛ که در نتیجه آن، دورانِ غفلت دنیا به اتمام میرسد و چشم و دل، واقعیتِ عالَم را درک میکند: "یَخافونِ یوماً تتقلَّبُ فیهِ القُلوبَ و الأبصار". پس تا دیر نشده به ظلمانی بودنِ مفاسدِ اخلاقی توجه کنیم و با ترس از قیامت، مسیرِ نورانی عفاف و پاکی را دنبال کنیم. ➕ جمع بندی: تسبیح، یادِ خدا، نماز، انفاق و ترس از قیامت چهار عاملِ مهم برای نورانیت انسان و حرکت در مسیرِ نورانیِ عفت و پاکدامنی است. انسان هایِ نورانی درونِ خانه هایی زندگی میکنند که خدا رخصت داده با نامِ او رفعت و منزلت یابند: "فی بیوتٍ أذِن اللهُ أن تُرفَعِ و یُذکرَ فیهِ اسمُهُ...". آیه 37 بیانگر این نکته است که پاکی و نورانیت نیاز به یک بسترِ مناسب دارد؛ آیه 38 نیز در صدد بیان این نکته است که علاوه بر بسترِ مناسب، عزمِ خود انسان نیز شرط است. 📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor
▫️بیّناتِ عفاف 👈 فرجام حرکت سمتِ نور (آیه 38) 📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor
▫️فرجامِ نورانی ✍️ اهلِ ذکر و تسبیح همان کسانی اند که نماز اقامه میکنند، انفاق میکنند، از روزِ قیامت میترسند و در یک کلام گام در طریقِ نورانیِ عفاف و پاکدامنی نهاده اند. اینان علاوه بر آرامش دنیوی، از پاداش اّخروی نیز بهره مند خواهند شد. پاداشی که دارای چهار ویژگی است: 1️⃣ پاداشِ الهی: خدا خودش پاداش دهنده اینان است: "لیجزیَهُم الله...". یعنی این لیاقت و شایستگی نصیبشان میشود که از نزدِ خدا هدایایِ خود را دریافت کنند. از آنجا که ثروتِ خدا بی انتها است و همه چیزش در اوجِ کمال می باشد، هدایای او نیز کاملترین و بهترین خواهد بود. 2️⃣ به وجهِ احسن: یادِ خدا، تسبیح، نماز، انفاق، توجه به قیامت و بطورِ کلی اعمالِ انسان ممکن است دارای عیب و نقص های عمدی یا سهوی باشد. اینجا خدایِ متعالی با نادیده گرفتنِ آن نقائص و کاستی ها، نمره کامل را به آنها میدهد. بعبارتِ دیگر پاداشی بهتر از عمل تقدیمِ پیمایندگانِ راهِ پُر نورِ عفاف میشود: "أحسنَ ما عَمِلوا". 3️⃣ مضاعف: پیمایندگانِ مسیرِ نورانیِ عفاف آنقدر نزدِ خدا عزیزند که خدا به نمره کامل اکتفا نمیکند و علاوه بر آن، از درگاهِ فضل و کرمِ بی انتهایش پاداشِ انسان های نورانی را مضاعف تر میکند: "یزیدَهم اللهُ مِن فضله". 4️⃣ بی حساب: تعبیرِ "بغیرِ حساب" یعنی خدا اینجا هدایا و جوایزش در حساب و کتاب نمی گُنجد و بقولِ عامیانه اش بساطِ "بریز و بپاش" پهن کرده است. این روزیِ بی پایانِ خدا است که خدا به هر که بخواهد و در مشیتش باشد میدهد: "و اللهُ یرزقُ مَن یَشاءُ بِغیرِ حساب". البته مشیتِ الهی در چارچوبِ ظرفیتی است که خودِ انسان ها ایجاد کرده اند با پیمودن در طریقِ نورانیِ موردِ توصیه سوره نور. ➕ با دقت در چهار ویژگیِ فوق در میابیم که پاداشِ هر مرحله نسبت به مرحله قبل، بیشتر است و گویا جزایِ الهی برای سالکان نور، هر بار شدت میابد. این پاداش ها همه و همه بدین منظور است که اشتیاق انسان برای شروع و مداومت بر طریقِ نور شدت بگیرد و آحادِ جامعه انسانی به سمتِ عفاف و پاکدامنی تشویق شوند. 📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor
▫️بیّناتِ عفاف 👈 اولین فرجام کفر به نور (آیه 39) 📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor
▫️بیّناتِ عفاف 👈 دومین فرجام کفر به نور (آیه 40) 📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor
▫️فرجامِ ظلمانی ✍️ انسان هایِ نورانی، به رهنمودهایِ عفت آفرینِ سوره نور ایمان دارند و بفرموده آیات 36 و 37 کسانی هستند که اهلِ تسبیح، یادِ خدا، نماز، انفاق و ترس از قیامتند. اینان در خانه هائی نورانی زندگی میکنند که خدا برای این خانه ها شأن و منزلت قائل است. بهترین جزا، از آنِ اینان است. 🌚 انسان های ظلمانی، اما به رهنمودهایِ نورانیِ سوره نور، کافرند و از نورِ الهیِ عفاف، بی بهره اند. آنان نه اهلِ تسبیحند، نه اهلِ ذکر، نه اهلِ نماز و انفاق و نه از قیامت هراس دارند. اینان بر خلافِ انسان هایِ نورانی، دنیا سبب غفلتشان شده و به سمتِ سرابِ انحرافاتِ اخلاقی و تاریکیِ مفاسد جنسی حرکت میکنند. خداوند از فرجامِ این گروه در آیاتِ 39 و 40، با دو توصیف پرده برداری میکند: 1️⃣ سراب: غریزه جنسی یکی از نیازهایِ طبیعی انسان است. این نیازِ غریزی اگر در چارچوب هایِ عفیفانه ی شرعی و عقلی قرار گیرد، تشنگیِ جنسیِ انسان را بر طرف میکند. اما مبتلایانِ به انحرافاتِ جنسی، چون از مسیرِ نورانیِ عفت رویگردانند، گام در سرابی نهاده اند که انتهایش "پوچ" است؛ در بیابانی تفدیده، تشنگی امانشان را بُریده، اما هر چه بیشتر سمتِ انحرافات جنسی پیش میروند،سیر نمیشوند و چیزی نمی یابند: "یَحسبهُ الظَمآنُ ماءً حتی إذا جاءهُ لم یجدهُ شیئا". ⚠️ حال تصور کنید در چنین وضعیتی که او در غفلت و شهوت غوطه ور است، مرگ او را درک کند و خود را نزدِ خدا بیابد: "وَ وَجَد اللهُ عندهُ فوَفّاهُ حسابَه و اللهُ سریعُ الحِساب". حساب کِشی از چنین شخصی با سریع الحساب است. حسابی کامل و دقیق که هیچ خُرد و کلانی در آن فوت نمی شود. 2️⃣ ظلمت: دومین فرجامِ کافران به رهنمودهای نورانیِ سوره نور، فرو رفتن در ظلمت و تاریکیِ مطلق است. بر بالِ خیال سوار شوید و خود را در دلِ شبی تاریک بینِ دریائی موّاج و خروشان ببینید. چشم انسان در این ظُلُمات سویی ندارد، اما از تازیانه بی رحمانه ی آب که سوزشش را رویِ صورتتان حس میکنید، میشود فهمید که موج های بُلند یکی پس از دیگری بر رویِ هم فرود می آیند: "فی بَحرٍ لُجّیٍّ یَغشاهُ مَوجٌ مِن فوقِهِ مَوج". ✍️ گاهی که به قصدِ تَنفس، دست و پا میزنید تا سر از آب بر آورید، دوباره موج شما را به اعماقِ دریا فرو می بَرَد و باز هم سیاهی و تاریکی. دریای خروشان از یک سو و ابرهای متراکم از سویِ دیگر ظلمتی ایجاد کرده که حتی اگر دست را به چشم نزدیک کنید، قادر به دیدن انگشتانتان نیستید: "مِن فوقِه سَحابٌ ظُلُماتٌ بعضُها فَوقَ بعضٍ إذا أخرجَ یدَهُ لم یکَد یَراها". ظلمتی را تصور کنید که در آن هیچ نوری وجود ندارد. شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هائل / کجا دانند حالِ ما سبکباران ساحل ها. ⚠️ اعمالِ منافیِ عفت، انسان را به چنین ظلمتی گرفتار میکند. آگاه باشید! همان خدائی که نورِ آسمان ها و زمین است در این آیات میفرماید کسانی که خود را در حجابهایِ ظلمانیِ مفاسد اخلاقی غرق کرده اند، خداوند نورِ عفاف را از آنان دریغ میکند و هیچ نوری برایشان نخواهد بود: "وَ مَن لم یجعَلِ اللهُ لهُ نوراً فَما لَهُ مِن نور". ➕ "پوچی" و "تاریکی" فرجامِ مفاسدِ اخلاقی است. این دو فرجام از دو توصیفِ "سراب" و "ظلمت" در آیاتِ 39 و 40 قابل اصطیاد است. تنها راهِ نجات از پوچ گرائی و ظلمات، تمکین در برابرِ قوانین و توصیه هایِ نورانیِ سوره نور است. دعوتِ خدا برای مبارزه با مفاسد اخلاقی در ابتدایِ سوره، دقیقا بمنظورِ رسیدن به نور و نجات از ظلمت بود. فقط در این صورت است که بفرموده آیه 38، مشیتِ بی پایانِ الهی روزیِ انسان میشود: "و اللهُ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغیرِ حساب". 📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor
⭕️ مشیتِ الهی فصلِ دومِ سوره در سه فراز، انسان را نسبت به بینات و باطنِ احکام فصلِ اول روشن‌گری می‌کند: 1️⃣ فراز اول: باطنِ عفاف و پاکدامنی، نور و روشنائی است [آیاتِ 35 تا 38] 2️⃣ فراز دوم: باطنِ مفاسد اخلاقی، پوچی و تاریکی است [آیاتِ 39 و 40] ☝️این دو فراز، شرح داده شد. 3️⃣ فراز سوم: اکنون در آیاتِ41 تا 46 خداوند با کُدِ "مَن یشاء" به این موضوع خواهد پرداخت که طراحِ عالَم هستی خداست و همه نظائر طبیعت، تابعِ مشیت اویند. حتی انسان ها نیز از این قاعده استثناء نیستند. ➕ توضیح آنکه طراحِ هستی، دو طریقِ نورانی و ظلمانی در مقابلِ انسان قرار داده که اگر تابعِ "مشیتِ الهی" باشیم، به نور الهی خواهیم رسید. ❓اما از کجا پی میبریم که نظامِ هستی، تابعِ مشیت خدا است و تنظیم و تدبیرِ همه اموراتِ جهان از جمله انسانها دستِ اوست؟ ✅ خدا در ضمنِ پنج آیه ی شریفه(41 تا 45)، با بیانِ مجموعه ای از آیات آفاقی از قبیلِ آسمان، زمین، پرندگان، بارش، رعد و برق، نظام شب و روز و مخلوقات متنوع، به اثباتِ تسلط خودش بر هستی می پردازد. تا انسان بداند اگر هم آهنگ با عالَم طبیعت تابعِ مشیتِ خدا نباشد، دچارِ ظلمتی متراکم خواهد شد. 📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor
▫️مشیت الهی 👈 نمونه‌ی اول از نشانه‌های مشیت الهی: آسمان‌ها، زمین و پرندگان؛ (آیه‌ی 41 و 42) 📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. @TqNoor