▫️فرجامِ نورانی
✍️ اهلِ ذکر و تسبیح همان کسانی اند که نماز اقامه میکنند، انفاق میکنند، از روزِ قیامت میترسند و در یک کلام گام در طریقِ نورانیِ عفاف و پاکدامنی نهاده اند. اینان علاوه بر آرامش دنیوی، از پاداش اّخروی نیز بهره مند خواهند شد. پاداشی که دارای چهار ویژگی است:
1️⃣ پاداشِ الهی: خدا خودش پاداش دهنده اینان است: "لیجزیَهُم الله...". یعنی این لیاقت و شایستگی نصیبشان میشود که از نزدِ خدا هدایایِ خود را دریافت کنند. از آنجا که ثروتِ خدا بی انتها است و همه چیزش در اوجِ کمال می باشد، هدایای او نیز کاملترین و بهترین خواهد بود.
2️⃣ به وجهِ احسن: یادِ خدا، تسبیح، نماز، انفاق، توجه به قیامت و بطورِ کلی اعمالِ انسان ممکن است دارای عیب و نقص های عمدی یا سهوی باشد. اینجا خدایِ متعالی با نادیده گرفتنِ آن نقائص و کاستی ها، نمره کامل را به آنها میدهد. بعبارتِ دیگر پاداشی بهتر از عمل تقدیمِ پیمایندگانِ راهِ پُر نورِ عفاف میشود: "أحسنَ ما عَمِلوا".
3️⃣ مضاعف: پیمایندگانِ مسیرِ نورانیِ عفاف آنقدر نزدِ خدا عزیزند که خدا به نمره کامل اکتفا نمیکند و علاوه بر آن، از درگاهِ فضل و کرمِ بی انتهایش پاداشِ انسان های نورانی را مضاعف تر میکند: "یزیدَهم اللهُ مِن فضله".
4️⃣ بی حساب: تعبیرِ "بغیرِ حساب" یعنی خدا اینجا هدایا و جوایزش در حساب و کتاب نمی گُنجد و بقولِ عامیانه اش بساطِ "بریز و بپاش" پهن کرده است. این روزیِ بی پایانِ خدا است که خدا به هر که بخواهد و در مشیتش باشد میدهد: "و اللهُ یرزقُ مَن یَشاءُ بِغیرِ حساب". البته مشیتِ الهی در چارچوبِ ظرفیتی است که خودِ انسان ها ایجاد کرده اند با پیمودن در طریقِ نورانیِ موردِ توصیه سوره نور.
➕ با دقت در چهار ویژگیِ فوق در میابیم که پاداشِ هر مرحله نسبت به مرحله قبل، بیشتر است و گویا جزایِ الهی برای سالکان نور، هر بار شدت میابد. این پاداش ها همه و همه بدین منظور است که اشتیاق انسان برای شروع و مداومت بر طریقِ نور شدت بگیرد و آحادِ جامعه انسانی به سمتِ عفاف و پاکدامنی تشویق شوند.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه38
#فصل2
@TqNoor
▫️فرجامِ ظلمانی
✍️ انسان هایِ نورانی، به رهنمودهایِ عفت آفرینِ سوره نور ایمان دارند و بفرموده آیات 36 و 37 کسانی هستند که اهلِ تسبیح، یادِ خدا، نماز، انفاق و ترس از قیامتند. اینان در خانه هائی نورانی زندگی میکنند که خدا برای این خانه ها شأن و منزلت قائل است. بهترین جزا، از آنِ اینان است.
🌚 انسان های ظلمانی، اما به رهنمودهایِ نورانیِ سوره نور، کافرند و از نورِ الهیِ عفاف، بی بهره اند. آنان نه اهلِ تسبیحند، نه اهلِ ذکر، نه اهلِ نماز و انفاق و نه از قیامت هراس دارند. اینان بر خلافِ انسان هایِ نورانی، دنیا سبب غفلتشان شده و به سمتِ سرابِ انحرافاتِ اخلاقی و تاریکیِ مفاسد جنسی حرکت میکنند. خداوند از فرجامِ این گروه در آیاتِ 39 و 40، با دو توصیف پرده برداری میکند:
1️⃣ سراب: غریزه جنسی یکی از نیازهایِ طبیعی انسان است. این نیازِ غریزی اگر در چارچوب هایِ عفیفانه ی شرعی و عقلی قرار گیرد، تشنگیِ جنسیِ انسان را بر طرف میکند. اما مبتلایانِ به انحرافاتِ جنسی، چون از مسیرِ نورانیِ عفت رویگردانند، گام در سرابی نهاده اند که انتهایش "پوچ" است؛ در بیابانی تفدیده، تشنگی امانشان را بُریده، اما هر چه بیشتر سمتِ انحرافات جنسی پیش میروند،سیر نمیشوند و چیزی نمی یابند: "یَحسبهُ الظَمآنُ ماءً حتی إذا جاءهُ لم یجدهُ شیئا".
⚠️ حال تصور کنید در چنین وضعیتی که او در غفلت و شهوت غوطه ور است، مرگ او را درک کند و خود را نزدِ خدا بیابد: "وَ وَجَد اللهُ عندهُ فوَفّاهُ حسابَه و اللهُ سریعُ الحِساب". حساب کِشی از چنین شخصی با سریع الحساب است. حسابی کامل و دقیق که هیچ خُرد و کلانی در آن فوت نمی شود.
2️⃣ ظلمت: دومین فرجامِ کافران به رهنمودهای نورانیِ سوره نور، فرو رفتن در ظلمت و تاریکیِ مطلق است. بر بالِ خیال سوار شوید و خود را در دلِ شبی تاریک بینِ دریائی موّاج و خروشان ببینید. چشم انسان در این ظُلُمات سویی ندارد، اما از تازیانه بی رحمانه ی آب که سوزشش را رویِ صورتتان حس میکنید، میشود فهمید که موج های بُلند یکی پس از دیگری بر رویِ هم فرود می آیند: "فی بَحرٍ لُجّیٍّ یَغشاهُ مَوجٌ مِن فوقِهِ مَوج".
✍️ گاهی که به قصدِ تَنفس، دست و پا میزنید تا سر از آب بر آورید، دوباره موج شما را به اعماقِ دریا فرو می بَرَد و باز هم سیاهی و تاریکی. دریای خروشان از یک سو و ابرهای متراکم از سویِ دیگر ظلمتی ایجاد کرده که حتی اگر دست را به چشم نزدیک کنید، قادر به دیدن انگشتانتان نیستید: "مِن فوقِه سَحابٌ ظُلُماتٌ بعضُها فَوقَ بعضٍ إذا أخرجَ یدَهُ لم یکَد یَراها". ظلمتی را تصور کنید که در آن هیچ نوری وجود ندارد. شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هائل / کجا دانند حالِ ما سبکباران ساحل ها.
⚠️ اعمالِ منافیِ عفت، انسان را به چنین ظلمتی گرفتار میکند. آگاه باشید! همان خدائی که نورِ آسمان ها و زمین است در این آیات میفرماید کسانی که خود را در حجابهایِ ظلمانیِ مفاسد اخلاقی غرق کرده اند، خداوند نورِ عفاف را از آنان دریغ میکند و هیچ نوری برایشان نخواهد بود: "وَ مَن لم یجعَلِ اللهُ لهُ نوراً فَما لَهُ مِن نور".
➕ "پوچی" و "تاریکی" فرجامِ مفاسدِ اخلاقی است. این دو فرجام از دو توصیفِ "سراب" و "ظلمت" در آیاتِ 39 و 40 قابل اصطیاد است. تنها راهِ نجات از پوچ گرائی و ظلمات، تمکین در برابرِ قوانین و توصیه هایِ نورانیِ سوره نور است. دعوتِ خدا برای مبارزه با مفاسد اخلاقی در ابتدایِ سوره، دقیقا بمنظورِ رسیدن به نور و نجات از ظلمت بود. فقط در این صورت است که بفرموده آیه 38، مشیتِ بی پایانِ الهی روزیِ انسان میشود: "و اللهُ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغیرِ حساب".
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه39
#آیه40
#فصل2
@TqNoor
⭕️ مشیتِ الهی
فصلِ دومِ سوره در سه فراز، انسان را نسبت به بینات و باطنِ احکام فصلِ اول روشنگری میکند:
1️⃣ فراز اول: باطنِ عفاف و پاکدامنی، نور و روشنائی است [آیاتِ 35 تا 38]
2️⃣ فراز دوم: باطنِ مفاسد اخلاقی، پوچی و تاریکی است [آیاتِ 39 و 40]
☝️این دو فراز، شرح داده شد.
3️⃣ فراز سوم: اکنون در آیاتِ41 تا 46 خداوند با کُدِ "مَن یشاء" به این موضوع خواهد پرداخت که طراحِ عالَم هستی خداست و همه نظائر طبیعت، تابعِ مشیت اویند. حتی انسان ها نیز از این قاعده استثناء نیستند.
➕ توضیح آنکه طراحِ هستی، دو طریقِ نورانی و ظلمانی در مقابلِ انسان قرار داده که اگر تابعِ "مشیتِ الهی" باشیم، به نور الهی خواهیم رسید.
❓اما از کجا پی میبریم که نظامِ هستی، تابعِ مشیت خدا است و تنظیم و تدبیرِ همه اموراتِ جهان از جمله انسانها دستِ اوست؟
✅ خدا در ضمنِ پنج آیه ی شریفه(41 تا 45)، با بیانِ مجموعه ای از آیات آفاقی از قبیلِ آسمان، زمین، پرندگان، بارش، رعد و برق، نظام شب و روز و مخلوقات متنوع، به اثباتِ تسلط خودش بر هستی می پردازد. تا انسان بداند اگر هم آهنگ با عالَم طبیعت تابعِ مشیتِ خدا نباشد، دچارِ ظلمتی متراکم خواهد شد.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#فصل2
@TqNoor
▫️نمونه هایی از مشیت الهی
📣 نقشِ انسان در دو راهیِ نور و ظلمت، "انتخابگری" است. اراده و مشیتِ خدا این است که انتخابگرِ هر کدام از دو راهِ مزبور را به فرجامِ متناسب به خود برساند. بنابراین:
👈 اولا راه ساز، خداست و جُز دو راهه ی مزبور، راهِ سومی وجود ندارد تا انسان انتخابش کند و طبقِ آن حرکت کند.
👈 ثانیا فرجام، دست خداست؛ انسان در انتخابِ طریقِ نور یا ظلمت، آزاد است اما انتخابِ فرجام، اختیار ندارد. آزادیِ انسان بمعنای این نیست که هر دو گزینه ی نور و ظلمت موردِ توصیه خدا و مُنجی است. کسانی که راهِ ظلمتِ بی عفتی را انتخاب میکنند بفرموده آیاتِ 39 و 40، گام در سرابی تاریک نهاده اند. البته نورپیمایان، طبقِ فرموده آیه 38، به جزایِ جزیلِ الهی خواهند رسید.
❓در این بخش، دو ادعا مطرح شد؛ اول اینکه "راهساز خداست" و دوم، "فرجام دستِ خداست". این دو ادعا آیا نیاز به استدلال ندارد؟
👌آیاتِ 41 تا 46 با کُدِ "مَن یشاء" و ذکرِ نمونه هایی از آیاتِ آفاقی در صدد اثباتِ این است که نه تنها انسان که تمامِ هستی "تابعِ مشیت و اراده خداست" و تدبیر، سرپرستی و تنظیمش در اختیار اوست. پس چاره ای جز پیمودنِ راهِ نورانیِ عفت نیست. ببینید نمونه هایی از سرپرستی، تسلط و مشیت الهی را: 👇👇
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#فصل2
@TqNoor
▫️ نمونه اول
👈 آسمان ها، زمین و پرندگان:
🔔 خدا در آیه 41، انسان را دعوت به مطالعه و دیدنِ آسمان، زمین و پرندگان میکند با این هدف که اقرار کند به سرپرستیِ خدا بر هستی: "ألَم ترَ أنّ اللهَ یُسَبِّحُ لَه ما فی السماواتِ و الأرضِ و الطیرِ صافاتٍ".
❓براستی چه کسی و با چه تکنولوژی ای بنایِ عظیمِ آسمان را برافراشته است؟ آیا استمرارِ این نظم نشان از اشرافِ ناظمی مقتدر ندارد؟ چه کسی زمین را مهیا کرد برای زندگی انسان؟ آیا آرامش و ثُباتِ زمین نشان از مشیت یک اراده مافوق نیست؟ آیا پروازِ دسته جمعی و بدونِ تصادفِ پرندگان از جائی کنترل و مراقبت نمیشود؟
📣 نظمِ آسمان، زمینِ رام و صفِ منسجمِ پرندگان از سه موضوعِ مهم با رویکردِ بُرهانی و استدلالی، پرده برداری میکند:
1️⃣ اول، وجودِ خدا: نظمِ عالَم، برهانِ روشنی است بر ارتباط (صلاة) و ابرازِ نیازِ (تسبیح) هستی به کسی که عالَم را سرپرستی میکند است: "کُلٌّ قَد عَلِمَ صلاتَه و تسبیحَه". همه هستی آگاهند و بینندگان را آگاه میکنند که این ترتیب و تنظیم به خدا مربوط میشود. این نظامِ منسجم، با نمایاندنِ بی نقصیِ خود، در واقع تسبیحِ خدا را میکند: "یُسبِّح لهُ ما فی السماوات و الأرض".
2️⃣ دوم، عِلمِ خدا: نظمِ آسمان، زمین و پرندگان، بُرهانِ روشنی است مبنی بر اینکه خداوند، افعال و حرکات هستی را رصد میکند و عالَم تحت نظارت خدا است: "و اللهُ علیم بِما یفعلون". چنین نظارتِ همه جانبه ای نشان از علم و دانشِ اوست.
3️⃣ سوم، قدرت خدا: کسی آسمانِ با عظمت، زمینِ صُلب و پرندگانِ گریزپا را تنظیم و ساماندهی کرده، قاعدتا باید وجودی قدرتمند باشد. این تسلطِ منحصر بفرد بُرهانِ روشنی است بر سلطنت و پادشاهیِ او: "و للهِ مُلکُ السماوات و الأرض".
✅ قدرِ مشترکِ سه بُرهانِ وجود، علم و قدرتِ خدا عبارت است از: "همه نظائرِ طبیعت تابعِ مشیت و سرپرستی خداست". برهان هایِ سه گانه الهی در پایان با یک جمله تامل برانگیز جمع میشود: "و إلی اللهِ المصیر".
➕ یعنی همانطور که با ذکر مثال هائی از نظائر طبیعت بیان شد، عالَمِ هستی توسط خدا طراحی شده، یارای تخلف از مشیتِ الهی را ندارد و به سمتِ او که نورِ آسمان ها و زمین است حرکت میکند. انسان نیز باید با تقید به دستوراتِ عفیفانه سوره نور، به سمتِ نور حرکت کند. اختیارِ محدودِ انسان در طیّ طریقِ نور یا ظلمت زمانِ بازگشت بسویِ خدا تمام میشود؛ آنروز گروهی از مردم اعمالشان مانند سراب و ظلمانی است. پس تا دیر نشده، همنوا با عالَمِ هستی تابعِ مشیتِ خدائی باشیم که نورِ آسمان ها و زمین است.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه41
#آیه42
#فصل2
@TqNoor
▫️ نمونه دوم
👈 ابر، بارش، صاعقه، شب و روز
🔔 خدا در آیه 43، انسان را دعوت به مطالعه و دیدنِ ابرها، باران، تگرگ، صاعقه و گردش شب و روز میکند. این مطالعه، عبرتی است برای صاحبان بصیرت: "إنَّ فی ذالکَ لَعِبرَةً لِاولی الأبصار".
➕مطالعه ی نمونه دوم از مظاهرِ خلقت نیز قرار است انسان را از غفلت، عبور داده و او را نسبت به تحتِ مشیت و سرپرستیِ خدا بودنِ عالَم، بصیر و بینا کند. این نکته را میتوان از کُدِ "مَن یشاء" که در این آیه دو بار تکرار شده، اصطیاد کرد. به جلوه های دیگری از مشیتِ الهی توجه کنید:
1️⃣ باران: چه کسی ابرها را آرام و نرم حرکت میدهد تا به یکدیگر پیوند بخورند؟ چه کسی آنها را تحت فشار قرار میدهد تا از لابلایِ آن، قطراتِ باران به زمین ببارد؟ عاملِ حرکتِ ابرها و فاعلِ فشردنِ آنها الله است: "ألم تری أنّ اللهَ یُزجی سَحاباً ثُمّ یُؤلِّفُ بَینَه ثُمّ یجعَلهُ رُکاماً فَتری الوَدقَ یَخرُجُ مِن خِلاله".
2️⃣ تگرگ و صاعقه: خدا همان کسی است که قطعاتِ یخی تگرگ که مانند کوه مستحکمند را از آسمان فرو می فرستد: "و یُنَزّلُ مِن السماءِ مِن جِبالٍ فیها بَرَدٍ". هموست که هنگامِ بارش باران و نزولِ تگرگ، صاعقه ایجاد میکند که نزدیک است شعاعِ آن بینائیِ انسان را از بین ببرد: "یکادُ سَنا بَرقِهِ یَذهَبُ بِالأبصار".
⚠️ اصابتِ تگرگ و رعد و برق به افراد، تصادفی نیست. نزولِ آن دو، آسیب رسانی شان به مال و جان و همچنین نجات انسان از خطرِ تگرگ و صاعقه، تابعِ مشیت و اراده الهی است: "فَیُصیبُ بهِ مَن یَشاء و یَصرفُهُ عَن مَن یشاء".
3️⃣ گردش شب و روز: جز خدا چه کسی میتواند شب و روز را به گردش در آورد: "یُقلّب اللهُ الیلَ و النهار" آیا این نشانه ها کافی نیست برای عبرت و عبورِ انسان از غفلت و گشودنِ چشمِ بصیرت برای دیدنِ نقش خدا در هستی: "إنّ فی ذالک لَعِبرةً لاُولی الأبصار". کسانی که به نورِ بصیرت مجهز باشند، با دیدنِ این مظاهر هستی، می دانند که تنظیم امور هستی دستِ خداست.
✅ قدرِ مشترکِ سه مثالِ فوق ایجاد توجه نسبت به این نکته است که: "همه نظائرِ طبیعت تابعِ مشیت و سرپرستی خداست". ای انسانِ بصیر! حال که چنین است تو نیز همنوا با عالَمِ هستی از مشیتِ الهی تبعیت کن و با عمل به توصیه هایِ عفیفانه سوره نور، به سمتِ نور حرکت نما. اگر چنین نکنی، گرفتارِ سرابِ ظلمانیِ بی عفتی خواهی شد.
📍برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید.
#آیه43
#آیه44
#فصل2
@TqNoor