#سیره_شهدا♡
جهان پایان خوبی با #حسینبنعلی دارد
تو تنها گریه کن در روضه؛ باقی را به او بسپار
#توییت
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy
#سیره_شهدا♡
♦️سفر به مشهد♦️
《از خاطرات شهید شاهرخ ضرغام》
کاباره را رها کرد. عصر بود که آمد خانه. بی مقدمه گفت: پاشین! پاشین وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم مشهد!
مادر با تعجب پرسید: مشهد! جدی می گی!
گفت: آره بابا، بلیط گرفتم. دو ساعت دیگه باید حرکت کنیم.
باور کردنی نبود. دو ساعت بعد داخل اتوبوس بودیم. در راه مشهد. مادر خیلی خوشحال بود. خیلی شاهرخ را دعا کرد. چند سالی بود که مشهد نرفته بودیم.
فردا صبح رسیدیم مشهد. مستقیم رفتیم حرم. شاهرخ سریع رفت جلو، با آن هیکل همه را کنار زد و خودش را چسباند به ضریح! بعد هم آمد عقب و یک پیرمرد را که نمی توانست جلو برود را بلند کرد و آورد جلوی ضریح.
عصرهمان روز از مسافرخانه حرکت کردم به سوی حرم. شاهرخ زودتر از من رفته بود. می خواستم وارد صحن اسماعیل طلائی شوم. یکدفعه دیدم کنار درب ورودی شاهرخ روی زمین نشسته . رو به سمت گنبد.
آهسته رفتم و پشت سرش نشستم. شانه هایش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پیدا کرده بود.
خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد.
مرتب می گفت: خدا، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام توبه کنم.
خدایا منو ببخش! یا امام رضا(ع) به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم.
اشک از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ یک ساعتی به همین حالت بود. توی حال خودش بود و با آقا حرف می زد.
دو روز بعد برگشتیم تهران، شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکاری های گذشته را رها کرد.
[#شهید_شاهرخ_ضرغام]🌹
#شهدا
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy
#سیره_شهدا♡
♦️بهش پیشنهاد عضویت در هیئت علمی ناسا، با بهترین امکانات و ملزومات رفاهی رو دادن؛
کِی؟ وقتی فیروز نادری کودک بود.
اما تمام دنیا و متعلقاتش رو رها کرد و در کنار مردمش در سختترین روزهای این کشور موند و عاقبت بخیر شد.
بله، ما به #مصطفی_چمران افتخار میکنیم و اونو اسطوره میدونیم.
[#شهید_مصطفی_چمران]🌹
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy
#سیره_شهدا♡
چقدر دلم لک زده برای سفره هایی که
چفیه بودند ولی نه بر سر این و آن!
مقداری نان خشک، تکه ای پنیر ...
و دیگر هیچ!
از حلیم و آش شله قلمکار خبری نبود.
جوجه کباب و کباب لقمه و ... که در خوابشان هم راه پیدا نمی کرد!
کسی در روزی دیگران دست درازی نمی کرد!
هیچکس حقوق صدها میلیون تومانی نمی گرفت!
و دیگران را محکوم به دروغ گویی نمی کرد!
کسی 3 هزار میلیارد تومان اختلاس نمی کرد و در پی توجیه هیچ گناهی نبود!
همه راضی بودند به رضای خدا و نه در پی کسب رضایت کدخدا!
همه خدا را بنده بودند نه قدرت و ثروت را !
و حرف و شعار و عملشان، قلبی و زبانی فقط این بود:
ایاک نعبد و ایاک نستعین
و باورشان این بود که:
آنکس در پیشگاه خداوند پذیرفته تر است که تقوایش بیشتر است!
نه آنکه قدرت، ثروت، سابقه مبارزه و جبهه، درجه و مقام بالاتر، اصالت قومی، طایفه ای و خانوادگی، گذشته طولانی، پدر و مادر آنچنانی و ... دارا است!
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy
#سیره_شهدا♡
گفت: مادرجان شما غصهی مرا نخور!
خانهی من عقب ماشینم است.
پرسیدم: یعنیچه که خانهات، عقب ماشینت است؟!
گفت: جدی میگویم!
اگر باور نمیکنی، بیا ببین همراهش رفتم،
در عقبِ ماشین را باز کرد.
وسایل مختصری را توی صندوق عقب ماشین چیده بود!
سهتا کاسه، سهتا بشقاب، سهتا قاشق
یک سفره پلاستیکی کوچک،
دوقوطی شیرخشک برای بچه
و یکسری خرده ریز دیگر!
گفت: این هم خانهی من که خیلی هم راحت است
گفتم: آخه اینطوری که نمیشود
گفت: دنیا را گذاشتهام برای دنیادارها
خانه هم باشد برای خانهدارها!
[#شهید_ابراهیم_همت]🌹
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy
#سیره_شهدا♡
در مشكلات است كه انسانها آزمایش میشوند. صبر پیشه كنید كه دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم.
هر چه كه میكشیم و هر چه كه بر سرمان میآید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.
[#شهید_حسین_خرازی]🌹
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy
#سیره_شهدا♡
بعد از پنجاه شصت روز تازه از راه رسیده بود و با خود لبخند همیشگی و بوی خاکریز را آورده بود.
بچه ها را در آغوش گرفت و گونه هایشان را بوسید. زود صبحانه را آماده کردم. تند تند لقمه هایش را خورد و بلند شد.
میدانستم میخواهد به کجا برود گفتم: بعد از این همه مدت نیامده میخواهی بروی؟ لااقل چند ساعتی پیش بچه ها بمان. اگر بدانی چقدر دلشان برای تو تنگ شده...
با لحن ملایمی گفت: حضرت رباب (س) را الگوی خودت قرار بده. مگر نمیدانی که بچه های شهدا چشم انتظار همرزمان پدرشان هستند تا به آنها سر بزنند و حالشان را بپرسند. کار همیشگی اش بود نمیتوانست توی خانه دوام بیاورد. باید میرفت و به خانواده تک تک شهدا و همرزمانش سر میزد.
[#شهید_محمود_بنی_هاشم]🌹
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy
#سیره_شهدا♡
در دفترچه یادداشتش، از کارهایی که مقید به انجامشان بود
لیستی تهیه کرده بود به این شرح:
خوشرفتاری با مردم، ذکر روزهای هفته، غذا خوردن با خانواده، اطلاع از اخبار، مسواک و بهداشت فردی، ورزش و پیادهروی، دروغ نگفتن، ادب در کلام، محاسبه اعمال روزانه...
گاهی به سراغ دفترچه میرفت
و این موارد را مرور میکرد
تا خیالش از بابت عمل به تمامی آنها آسوده باشد...
[#شهید_یدالله_قاسم_زاده]🌹
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy
#سیره_شهدا♡
امروز برای ما اصل این نظام است. این نظامی که صدها سال در درون کتابها نهفته بود، امام با هنر خودش و شجاعت خودش از دل کتابها بیرون آورد. کاری که هیچ عالِمی در عالَم اسلام، نه شیعه و نه سنی نتوانست بکند، یک نظام را به عنوان جمهوری اسلامی تاسیس کرد. با هیچ نظامی قابل مقایسه نیست.
[#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی]🌹
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy
#سیره_شهدا♡
شیعهی مرتضی علی علیه سلام باید با رفتارش عشقش را ثابت کند. کسی که توی هیئت فقط سینه میزند، خیلی کار بزرگی نمی کند. باید رفتار و کردارمان در زندگی و برخورد با دیگران ثابت کند که یک شیعه واقعی هستیم..
[#شهید_مصطفی_صدرزاده]🌹
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy
#سیره_شهدا♡
خدایا نمیدانم کی، کجا و چگونه مرا خواهی برد؟ ولی از تو میخواهم زمان مرگم، مرا در راه حفظ و نگهداری از دینت ببری.
خدایا! این بنده کوچک و خطاکارت را با همه این بدی ها و ناتوانیم بپذیر و بر سرم منت گذار و شهادت راهت را نصیب من بگردان.
[#شهید_حسن_بواس]🌹
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy
#سیره_شهدا♡
🌿 وجدان خود را قاضی کنید، ببینید آن وظیفه ای که بر عهده ی شما بوده انجام داده اید یا نه!
[#شهید_محمد_ابراهیم_همت]🌹
📚{کتاب سردار خیبر}
🌐↶ڪاﻨﺎلـ ﻤﺎ ﺩࢪ『ᴱᶦᵗᵃᵃ』
⌕…🆔 @Tribune_Siasy