🌀 قال امیر المومنین علی علیه السلام :
📍" من تسلی بالکتب لم تفته سلوه "
🔺هرکس که با کتابها آرامش یابد . راحتی و آسایش از او سلب نمی گردد.
📚غررالحکم ص ۲۳۳
#کتاب
#فرهنگ_کتابخوانی
#حدیث
🔰وارثان انبیاء | فرهنگ و رسانه
@VA_farhang
📚"کتاب سه نیمه سیب"
📍کتاب «سه نیمه سیب» به ماجرای دو برادر شهید مدافع حرم در سوریه با نامهای مصطفی و مجتبی میپردازد. این دو برادر، ایرانی و ساکن قاسمآباد مشهد هستند که هرچه تلاش میکنند تا از طریق راههای قانونی به سوریه بروند، به نتیجه نمیرسند؛ در نهایت در سال ۹۴ در پوشش مدافعان افغانستانی با نامهای بشیر و جواد رضایی راهی سوریه شده و بعد از چند ماه در یک زمان به شهادت میرسند.
این دو شهید بعد از شهادت با همان نامهای مستعار وارد ایران میشوند. وقتی مسوولان پیگیر آدرس خانواده این دو شهید میشوند، متوجه میشوند که آدرسی که آنها قید کردهاند، اشتباه است. در نهایت با اطلاعاتی که از گوشی همراه یکی از این دو برادر استخراج میکنند، شمارهای از خانواده مییابند و به آنها اطلاع میدهند.
#معرفی_کتاب
#شهدا
#فرهنگ_کتابخوانی
🔰وارثان انبیاء | فرهنگ و رسانه
│🛎 @VA_farhang
╰──────────
📚خودکار ممنوع بود.برای همین وقتی می خواستیم قرآن حفظ کنیم،با نوک سیم خاردار آیه ای را روی دستمان می نوشتیم و حفظ می کردیم. من آیات زیادی رااز این طریق حفظ کردم.بعد هم روی آن دست می کشیدیم و پاک می کردیم.
🔰با درخواست های زیادی که کردیم بعد از شش ماه که از اسارت مان گذشت،برای ما قرآن آوردند.به هر آسایشگاه که در آن ۱۵۰ نفر بودیم،یک قرآن عثمان طه دادند،که پایین آن نوشته بود:صدام حسین.تازه برای تلاوت آن هم زمان تعیین کردند وگفتند:در بیست وچهار ساعت ،فقط سه ساعت حق دارید قرآن بخوانید.گفتیم :شما که می گوید مسلمان هستید ،پس چرا نمی گذارید زمان بیش تری قرآن بخوانیم.اما آنها که روحشان با قرآن مخالف بود،می دانستند قرآن غذای روح مااست.
📍کتاب 《نهال های برومند》سیری در باورهای آزادگان سربلند
#معرفی_کتاب
#فرهنگ_کتابخوانی
#دفاع_مقدس
🇮🇷طلبهتراز|فرهنگورسانه🇮🇷
@TT_farhang
🔹«وقت درجهاش رسیده بود. آن روزها داشت آماده میشد دوباره برگردد سوریه. هم قطارهایش قبلتر رفته بودند نبال کارهای اداری ترفیع و بیشترشان هم درجه جدید روی دوششان نشسته بود. هی هم به حامد میگفتند: بیا برو دنبال درجهات. خودت پی کارت را نگیری، کسی نمیآورد درجهات را بچسباند روی دوشت. حامد اینها را میشنید و لبخند میزد. یکبار هم که یکی از رفقای صمیماش پا پیاش شد که چرا نمیروی سراغ کارهای درجهات؟ گفت: عجله نکن عبدالله درجه دادن و درجه گرفتن بازی دنیاست. اصلش آن است که درجه را خدا به آدم بدهد. خدا بخواهد میبینی که درجهام را توی سوریه از دست خود خدا میگیرم.»
📚《کتاب شبیه خودش》 نوشته ای از زندگانی شهید حامد جوانی
#معرفی_کتاب
#کتاب_شهدا
#فرهنگ_کتابخوانی
🇮🇷طلبهتراز|فرهنگورسانه🇮🇷
@TT_farhang