eitaa logo
دبیرستان دخترانه قرآنی اباصالح (عج)
289 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
65 فایل
🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🔸️پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرزندانتان را بر سه خصلت تربیت کنید: محبت پیامبر، محبت اهل بیت پیامبر و قرائت قرآن 💠دبیرستان اباصالح با رویکرد تربیت دینی با محوریت قرانی
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت شنیدنی رهبرانقلاب از تاثیر شخصیت شهید نواب صفوی بر ایشان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم..🌿 بنده‌ی من ! نترس، چون خدات منمـــــ...... ✨ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
11.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | راه ابراهیم، قلب مطمئن 🌀 معجزه‌ای که حضرت ابراهیم علیه‌السلام رو مطمئن کرد... ❤️ به چشم خودمان دیدیم یک ملّت با دست خالی پیروز شد ࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◕اشاره: ﴿برادرانه«معلم‌و‌شاگردِقرآنی» ‌‌← پیامبراکرمﷺ فرموده‌اند: هرکس به فرزندش قرآن بیاموزد، روز قیامت پدر و مادر او را فرا می‌خوانند و دو جامه بر آن دو می پوشانند که از نور آن چهره‌های بهشتیان روشن می‌شود . ⸙ درثواب نشرِمعارف‌‌ِقرآنی سهیم‌باشیم. ┄┄┅•=✧؛💌؛✧=•┅┄┄
🔻با سخنرانی حجة الاسلام براتلو 🔻با نوای کربلایی سجاد نصیری 🗓چهارشنبه ۳ بهمن 🕖ساعت ۱۹:۳۰ 📍خیابان رسالت،کوچه ۱(کنار پل بلوار امین)،جنب آموزشگاه کریمی و قلم چی، پلاک ۴۱ @asheghaneabasaleh .
مراحل آماده سازی غذای هیات هفتگی عاشقان اباصالح عج خدا قوت می گوئیم به همه خادمین هیات که خالصانه هر هفته پشت صحنه بیش از ده ساعت برای تهیه غذای هیات تلاش می کنند ... اجرشان با حضرت اباعبدالله
🕯عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را 🕯روزی ما کرده خدا باب الحوائج را از ما نگیرد کاش یا باب الحوائج را 🏴شهادت باب الحوائج امام موسی کاظم (ع) را تسلیت می گوییم.
🍃امام کاظم علیه‌السلام فرمودند: هرگاه به کودکان وعده دادید،‌ بدان وفا کنید؛ چرا که آنان بر این باورند که شما روزى‌شان را مى‌دهید. شهادت امام موسی کاظم‌(ع) تسلیت باد🥀
🔴شهدا (۱۴) 💞 اصفهان یک حسینیه هست چهل شب روضه و مراسم داره، بنده خودمم توفیق داشتم. وقتی عکس ایشون رو دیدم، دیدم خیلی این چهره آشناست، زنگ زدم به مسئول حسینیه، گفتند: بله، دو سال ایشون‌ خادم بودند اینجا، ذریّه ی طیبه رو می خوام بگم، سپاهی بود ایشون، از نجف آباد پنجاه کیلومتر، شصت کیلومتر می کوبید می اُومد، مغرب حسینیه بود تا ده یازده ی شب، باز شب بر می گشت نجف آباد. مسئول حسینیه می‌گفت وقتی ما می خواستیم ایشون رو پذیرش کنیم، گفتیم شرایطی داریم، اُومد تا چهره رو نگاه کردیم، دیدیم نه دیگه، چیزی کم نداره، گرفت ما رو... دو تا نکته گفت محسن تا اُومد، یکی گفت حاجی منو بگذارید پشت، تو دید نباشم، یکی ام هر چی کار سخت هست بدید من انجام بدم... عجیبه! ایشون تعریف می کرد که خسته میشد، هلاک میشد، تازه یازده شب می خواست پشت ماشین بشینه بره نجف آباد، بعضی شبها که خیلی کار می کرد من می گفتم: آقا محسن ببخشید خیلی خسته شدید. ایشون یه جمله می گفت؛ می گفت: "حاجی اینا کار نیست، برای امام حسین(علیه السلام) فقط باید سر داد" الله اکبر! چه نگاهی! و محسن می خواست تو حسینیه دیده نشه، تو هشتصد متر جا. خدا گفت حالا که می خوای دیده نشی من به کل عالم نشونت میدم. الان من داشتم می اُومدم تو مسیر، همه جا عکسش بود، تهران اصفهان، همه جا. خدا گفت باید همه جا تو رو نشونت بدم تو دردانه ی من هستی ..