نوحه حضرت رقیه
بیا و ببین دختر تو چه شبها كه خوابش نبرده
چه شبها كه جای ستاره فقط زخم خود را شمرده
نوازش نشد جز به سیلی كه رنگی نمانده به رویش
كسی هم نزد بعد تو آه بجز شعله شانه به مویش
امان از یتیمی، امان از اسیری
قیامت شد و من رسیدم به پیری
دل تنگم، آه ای بابا
بماند چه ها كه ندیدم، بماند چه ها كه شنیدم
چه گویم از این روی نیلی چه گویم ز موی سپیدم
بگو مادرت را كه من هم كمی از غمش را كشیدم
كه من ضرب دست عدو را چشیدم چشیدم چشیدم
ببر با خود امشب مرا هم از اینجا
ببر با خود آری به دیدار زهرا
دل تنگم، آه ای بابا
خدایا به عشق و به سوز غم مادران شهیدان
به صبر و به اشك و به آه دل همسران شهیدان
كه یك دم مگیر از دل ما ره مهر و رسم وفا را
مبادا كسی بشكند آه دل پاك آلاله ها را
كه خون شهیدان به ما آبرو داد
كه یاد شهیدان به دل رنگ و بو داد
یا حسین، یابن الزهرا
موضوع: #حضرت_رقیه
سبک: #کنار_قدمهای_جابر