‼️ چرا نام این دوره، طرح ولایت گذاشته شد، وجه تسمیه آن چه بود؟
🔸 شاید این برمی گردد به سیر منطقی بحث و آن نتیجه ای که در نهایت بدان منتهی می شود. انقلاب اسلامی بر اساس این ایده شکل گرفته که دین می تواند در حکومت سریان و جریان داشته باشد. فلسفه سیاسی اسلام که بر اساس ایده ولایت فقیه، توسط امام در جامعه ما شکل گرفت، خود برای خیلی ها محل سؤال و ابهام بود که دیدگاه اسلام چه ارتباطی با مسائل اجتماعی و سیاسی دارد.
🔹 اگر قرار بود مبنای این حرف توضیح داده شود، بحث این بود که مسائل سیاسی و حق حاکمیت که اسلام آن جا دخالت می کند، فرع بر مسائل حقوقی است. یعنی وقتی اسلام حق حاکمیت برای کسی قائل می شود، فرع بر این است که شما پذیرفته اید حقوق مبنای خاصی دارد و مبنای حقوقی این مسئله اول باید تبیین شود تا برسیم به خصوص حق حاکمیت که اصلا حق از کجا می آید؟
🔸 حق، مسئله ای ارزشی است و بحث این است که مبنای ارزش ها چیست؟ آیا ارزش ها امور حقیقی اند یا قراردادی اند؟ قابل تغییرند یا نه؟ که عموما در فلسفه اخلاق بحث می شوند. حال این فلسفه اخلاق و ارزش ها درباره ارزش هایی هستند که برای انسان تعیین می شوند. غالبا برای توجیه ارزش ها، درباره هدف، خواسته ها و ویژگی های انسان بحث می کنند. بنابراین قبل از این باید مشخص شود که جایگاه انسان از نظر ما در نظام هستی چیست؟
🔹 یک پله عقب تر از این موضوع، بحث آن است که ما هستی را درست بشناسیم و مبدا آن را تا رابطه انسان با خداوند متعال درست تبیین بشود، که خداوند فقط خالق است و بعد همه چیز واگذار می شود به انسان؟ آیا خدایی را می شود عقلا اثبات کرد یا نه؟
🔸 هرگونه بحثی که بخواهیم در این زمینه ها انجام دهیم، مبتنی بر یک بحث روشی است و استفاده از یک سری منابع معرفتی. یعنی یا از عقل می خواهیم استفاده کنیم، یا از آیات و روایات و. ... یکی از مهم ترین مباحثی که در جامعه ما مطرح است و در دهه های اخیر مطرح بوده، مسائلی است که درباره خود این منابع معرفت و ارزش و اعتبار آن ها بحث می کند که خیلی وقت ها بحث های دیگر منتهی به این جا می شود. مثلا عقل ما چقدر اعتبار دارد، معرفت ها مطلقند یا نسبی؟ فهم ما از آیات و روایات به چه دلیل معتبر است؟ آیا قرائت های مختلف از متون دینی به یک اندازه معتبر است یا ملاکی برای اعتبارشان وجود دارد؟ خوب این ها بحث های باز مبنایی تری بود که شبهاتش به وفور در جامعه فرهیخته ما مطرح بود و مربوط می شد به معرفت شناسی.
🔹 این سیر بحث ها در واقع از این جا چیده شده است که ما اول بیاییم مبانی معرفت شناختی مان را درست تبیین کنیم، بعد برسیم به یک دید کلی نسبت به هستی و مبدا آن، بعد خصوص انسان، بعد فلسفه اخلاق و ارزش ها، بعد فلسفه حقوق و بعد فلسفه سیاسی اسلام که منتهی می شود به ولایت. یعنی در رأسش ولایت الله و بعد ولایت پیغمبر اکرم و ائمه اطهار و در زمان غیبت ولایت فقیه. چون نهایت این سیر به بحث ولایت می رسد، این یکی از وجوهی بود که این دوره به طرح ولایت موسوم شد. شاید دلایل دیگری هم داشته که من اطلاعی ندارم.
«حجت الاسلام مجتبی مصباح یزدی»
1396/05/10 - بیست و دومین دوره طرح ولایت
#حجت_الاسلام_مجتبی_مصباح_یزدی
#فرزند_آیت_الله_مصباح_یزدی
#چرا_طرح_ولایت
#طرح_ولایت
🆔 @tvelayat_ir
🔸طرح ولایت🔸
فرصتی برای یافتن پرسشهای ما
🌸یک چله بیادماندنی در جوار امام مهربانیها🌸
#چرا_طرح_ولایت
#طرح_ولایت
🆔 @tvelayat_ir