مهربانم، میدانم در میان هوای غبار گرفته ی این روز ها و میان گرگانِ بَره نما چشمت را محفوظ نگاه داشته ای تا مرا ببینی! بدان همانگونه که چشمانت را حفظ کرده ای من نیز چادرم را زهرا گونه حفظ کرده ام... تکیه گاهِ روز های سختِ پیشِ رو، هنوز تو را ندیده ام یا که دیده ام و نمیدانم قرار است جانم شوی اما هر که هستی و هر کجا و در هر نقطه ای نفس میکشی بدان به حرمت وجودت که هنوز ندارمش راضی به داشتن محبت مردی جز پدر و برادرم نشده ام! این را بدان که چادرم را، قلبم را، روحم را سفت چسبیده ام تا همه اش را به تو هدیه کنم و چشمانت را بقاپم(:
#خودم_نوشت
@Twiitaa
عشق همان درد قشنگیست که قصه ی پر غصه اش را جز به دل پر خون نتوان گفت. و عاشق منم، همان که امشب به عشقت اعتراف میکنم. من همانم که ماه هاست انکار میکنمت اما بس است. این کودکانه گریختن ها از کوچه های تنگ دلتنگی های پر از عذاب وجدان بس است. من نمیخواهم دوستت بدارم به هزارو یک دلیل تو ممنوعه ای و تمام آن هزار و یک دلیل خلاصه میشود در مونث بودن من و مذکر بودن تو! شاید اگر جایمان عوض میشد آن وقت سراسر شوق و امید میکاویدم خانه به خانه شهر را، تا تو را بیابم، تا تو را همراه کنم در این احساس تازه جوانه زده و سبز
#خودم_نوشت
@Twiitaa
گاهی اوقات حس میکنم جادوگری
مگر میشود که انسانی اینچنین کسی را متحول کند
تحولی عجیب در سراسر وجودم
تو مرا از خودم رهانیدی
منی که همه من بودمو در این لحظه چیزی از من نمانده
هیچکس نمیداند ک همه تویی
تویی که وجودم را به تسخیرت دراوردی
نمیدانیُ هر لحظه در افکارت غرق میشوم
آری،
من در نبود تویی که نمیدانیام ثانیه به ثانیه در اعماق اقیانوس ها میمیرم و گویی برای عذابی دوباره زنده میشوم
زنده میشوم تا دوباره به یاد آورمت
تا به خاطر بیاورم که انسانی میتواند انسانی دیگر را بدون اینکه بداند تا ثانیه های آخر مرگ ببرد و دوباره زنده کند.
#خودم_نوشت🙂🌸
#ژیپسوفیلا
@Twiitaa