کانون قرآن و عترت دانشکده علوم قرآنی شیراز
🌀 #آنچهگذشت... #قسمت9 #غدیرخم ← #بیعتزنان🤝✨ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور دادند تا
#آنچهگذشت...
#قسمت10
#غدیرخم
← #معجزهولایت
در آخرین ساعات از روز سوم اقامت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غدیر و پایان یافتن مراسم بیعت، «حارث فهری» همراه دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر آمد و گفت: ای محمد! از تو سؤال دارم:
۱.آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری خودت را از جانب پروردگارت آوردهای یا از پیش خود گفتی؟
۲.آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آوردهای یا از پیش خود گفتی؟
۳.آیا این علی بن ابی طالب را که گفتی: «من کنت مولاه فعلی مولاه...» از جانب پروردگار گفتی یا از پیش خود گفتی؟
حضرت در جواب فرمود: «خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمیکنم.»
حارث گفت: «خدایا! اگر آنچه محمد میگوید حق و از جانب توست، سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست! »
همین که سخن حارث تمام شد و به راه افتاد، خداوند سنگی را از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد و از بخش پایین بدنش خارج شد، و او را درجا به هلاکت رساند.
اعتراض حارث آغاز انحرافها و توطئههایی بود که خبر از آیندهای تاریک و فتنه انگیز میداد، که بعد از وقوع رحلت پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دامن امت اسلامی را فرا گرفت و امامت از خط اصلی خویش خارج شد و به دست غاصبان افتاد...
🌐برگرفته از سایت ویکی فقه
🌟 @uniquran_shz