#داستان
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
روزى مردی نزد عارف اعظم آمد و گفت من چند ماهى است در محله اى خانه گرفته ام
روبروى خانه ى من يک دختر و مادرش زندگى مى کنند
هر روز و گاه نيز شب مردان متفاوتى انجا رفت و امد دارند
مرا تحمل اين اوضاع ديگر نيست
عارف گفت شايد اقوام باشند
گفت نه
من هر روز از پنجره نگاه ميکنم
گاه بيش از ده نفر متفاوت مي ايند بعدازساعتى ميروند.
عارف گفت کيسه اى بردار براى هرنفر يک سنگ درکيسه انداز
چند ماه ديگر با کيسه نزد من بیا تا ميزان گناه ايشان بسنجم .
مرد با خوشحالى رفت و چنين کرد.
بعد از چند ماه نزد عارف آمد وگفت
من نمى توانم کيسه را حمل کنم از بس سنگين است
شما براى شمارش بیایید.
عارف فرمود يک کيسه سنگ را تا کوچه من نمی توانی بیاوری، چگونه میخواهی با بار سنگين گناه نزد خداوند بروى ؟؟؟
حال برو به تعداد سنگها حلاليت بطلب و استغفارکن ..
چون آن دو زن همسر و دختر عارفى بزرگ هستند که بعدازمرگ وصيت کرد شاگردان و دوستدارانش در کتابخانه او به مطالعه بپردازند .
{{ اى مرد آنچه ديدى واقعيت داشت
اما حقيقت نداشت }}
همانند توکه در واقعيت مومنی اما درحقيقت شيطان ...
بياييد ديگران را قضاوت نكنيم
🌴🏴💎🏴🌴
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
خیلی قشنگه
مخصوصا دخترااااااااااا
لطفا بخووووووووونید
داداشم منو دید تو
خیابون.. با یه نگاه تند بهم فهموند برو خونه تا بیام..
خیلی ترسیده بودم.. الان میاد حسابی منو تنبیه میکنه..
نزدیک غروب رسید.. وضو گرفت دو رکعت نماز خوند
بعد از نماز گفت بیا اینجا
خیلی ترسیده بودم
گفت آبجی بشین
نشستم
بی مقدمه شروع کرد یه روضه از خانوم حضرت زهرا خوند حسابی گریه کرد منم گریه ام گرفت
بعد گفت آبجی میدونی بی بی چرا روشو از مولا میپوشوند
از شرم اینکه علی یدفعه دق نکنه
آخه غیرت الله
میدونی بی بی حتی پشت در هم نزاشت چادر از سرش بیفته!
میدونی چرا امام حسن زود پیر شد
بخاطر اینکه تو کوچه بود و نتونست کاری برا ناموسش کنه
آبجی حالا اگه میخوای منو دق مرگ نکنی
تو خیابون که راه میری مواظب روسری و چادرت باش
یدفعه ناخداگاه نره عقب و یه تار موت بیفته بیرون
من نمیتونم فردای قیامت جواب خانوم حضرت زهرا رو بدم
سرو پایین انداخت و شروع کرد به گریه کردن..
اومد سرم رو بوسید و گفت آبجی قسمت میدم بعد از من مواظب چادرت باشی
از برخوردش خیلی تعجب کردم.. احساس شرم میکردم
گفتم داداش ایشاالله سایه ات همیشه بالا سرمه.. پیشونیشو بوسیدم...
سه روز بعد خبر آوردن داداشت تو عملیات والفجر به شهادت رسیده
بعدا" لباساشو که آوردن دیدم جای تیر مونده رو پیشونی بندش...
سربند یا فاطمه الزهرا.س..
حالا هر وقت تو خیابون یه زن بی چادر رو میبینم... اشکم جاری میشه..
پیش خودم میگم حتما" اینا داداش ندارن که....
..یا زهرا.س
#داستان
امروز می خواهیم تاآخرشب حداقل2میلیون نفر به امام حسين(ع) سلام بفرستند.
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
کپی کردنش عشق میخاد ⚘ اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. میدونی اگه کپی کنین چند هزار تا صلوات فرستاد میشه
کپی با ذکر یک صلوات بر امام زمان (عجل الله) آزاد است.
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
#داستان📚
🌺🍃حضرت رضا علیه السلام در بیرون شهر، باغی داشتند. گاه گاهی برای استراحت به باغ می رفتند. یک روز من نیز به همراه آقا رفته بودم. نزدیک ظهر، گنجشک🕊 کوچکی هراسان از شاخه درخت پرکشید و کنار امام نشست. نوک گنجشک، باز و بسته می شد و صداهایی گنگ و نامفهوم از گنجشک به گوش می رسید. انگار با جیک جیک خود، چیزی می گفت.🌳
💞امام علیه السلام حرکتی کردند و رو به من فرمودند:
🎤« سلیمان! ... این گنجشک در زیر سقف ایوان لانه دارد. یک مار سمی به جوجه هایش حمله کرده است. زودباش به آن ها کمک کن!...🐍
با شنیدن حرف امام در حالی که تعجب کرده بودم بلند شدم و چوب بلندی را برداشتم. آن قدر با عجله به طرف ایوان دویدم که پایم به پله های لب ایوان برخوردکرد و چیزی نمانده بود که پرت شوم...🍂
با تعجب پرسیدم: «شما چطور فهمیدید که آن گنجشک چه می گوید؟» امام فرمودند: «من حجت خدا هستم... آیا این کافی نیست؟!»🍃`🌺
#داستانشیرین
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
#گلزار_شهدای_بین_المللی_کرمان
#اللهم_ارزقنا_شهادت 🌷🕊🌷🕊🌷🕊
═ೋ❅🖋🦋❅ೋ═
💢کپی مطالب وکلیپ های کانال با #ذکر_صلوات مجاز است
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ روز
✅حکایت جالب پندآموز بهلول و هارون
#پول
#داستان
#غیرت_دینی
═ೋ❅🖋🦋❅ೋ═
💢کپی مطالب وکلیپ های کانال با #ذکر_صلوات مجاز است
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
🌹#داستان _آموزنده🌹
بزرگی میگفت: چندین سال قبل در محله ما یک گاریچی بود، که نفت میآورد و به او عمو نفتی میگفتیم.
یک روز مرا دید و گفت: سلام؛ ببخشید خانهیتان را گازکشی کرده اید؟!
گفتم: بله!
.
گفت: فهمیدم؛ چون سلامهایت تغییر کرده است!
من تعجب کردم، گفتم: یعنی چه؟!
گفت: قبل از اینکه خانهات گازکشی شود، خوب مرا تحویل میگرفتی، حالم را میپرسیدی. همه اهل محل همین طور بودند؛ هرکس خانه اش گازکشی میشود، دیگر سلام علیک او تغییر می کند!
.
از آن لحظه فهمیدم سی سال است سلامم به جای این که بوی انسانیت و اخلاقیات بدهد بوی نفت میداده است! سی سال او را با اخلاق خوب تحویل گرفتم؛ خیال میکردم اخلاقم خوب است! ولی حالا که خانه را گازکشی کردهام ناخودآگاه نوع سلام کردنم عوض شده است!
.
خوب است تمام امورمان برای خدا باشد و سلامها و برخوردهایمان در زندگی بوی نیاز ندهد!
#نشر_حداکثرث_باشما🌹
⪻#بهشت و #جهنم⪼
━━━━⪻✿⪼━━━
@ur_sep_farhanghian_bsij
سلام دوستان خواهشا به این داستان ناب توجه ودقّت بفرمایید خیلی جالبه در ماه رجب ماه خدا هستیم و ماه شعبان ورمضان را در پیش داریم شایسته نیست که از این ماهها به خاطر اعمال دیگران خودمان را محروم کنیم کسی از چند لحظه ی دیگر خودش اطلاع ندارد. شاید خدای نکرده حین خواندن این مطلب زلزله ای آمد دست ما را از داشته های مادی مان وبه چیزهایی که دلبسته ی آنها بودیم و فخر میفروختیم از بین برد.
🖇 شخصی به عالمی گفت:
"من نمیخوام در حرم حضور داشته باشم!"
عالم گفت:
میتونم بپرسم چرا؟!
آن شخص جواب داد:
چون یک عده را "میبینم" که دارند با گوشی صحبت میکنند،
عدهای در حال پیامک فرستادن در حین دعا خواندن هستند،
بعضی ها "غیبت" میکنند و شایعه پراکنی میکنند،
بعضی فقط جسمشان اینجاست،
بعضیها خوابند،
بعضی ها به من خیره شده اند...
عالم ساکت بود...
بعد گفت:
میتوانم از شما بخواهم "کاری برای من انجام دهید،" قبل از اینکه تصمیم آخر خود را بگیرید؟
شخص گفت:
"حتما؛ چه کاری هست؟!"
عالم گفت: میخواهم لیوانی آب را در دست بگیرید و "یک مرتبه دور حرم" بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد.
او گفت: بله می توانم!
لیوان را گرفت و یکبار به دور حرم گردید.
برگشت و گفت: انجام دادم!
عالم پرسید:
کسی را دیدی که با گوشی "در حال حرف زدن" باشد؟
کسی را دیدی که غیبت کند؟
کسی را دیدی که "فکرش جای دیگر" باشد؟
کسی را دیدی که خوابیده باشد؟
آن شخص گفت:
نمی توانستم چیزی ببینم چون همه "حواس من به لیوان آب بود" تا چیزی از آن بیرون نریزد...
عالم گفت:
وقتی به "حرم" میآیید باید همه حواس و تمرکزتان به «خدا» باشد.
برای همین است که پیامبر فرمود:
""«مرا پیروی کنید» و نگفت که "مسلمانان" را دنبال کنید!""
نگذارید "رابطه شما با خدا" به رابطه "بقیه با خدا" ربط پیدا کند.!!
بگذارید این رابطه با "چگونگی تمرکزتان بر خدا" مشخص شود
❗️ نگاهمان به خداوند باشد نه زندگی دیگران و قضاوت کردنشان.
#داستان
.
🍃🌷| تُوبِه حُرّ |🌷🍃
@ur_sep_farhanghian_bsij
✨﷽✨#داستان
همه ی جهان حجاب دارد:
📝⇦•کره زمین دارای پوشش است...
میوه های تر وتازه دارای پوشش اند...
شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود...
قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایده اش از بین میرود.
سیب هم اگر پوسته اش گرفته شود و رها شود فاسد میشود...
و......
📝⇦•در تعجبم از مردی که ماشینش را از ترس خط و خش افتادن چادر می پوشاند؛ اما دختر یا همسر و یا خواهر خود را بدون پوشش رها میکند!!
📝⇦•بانو!
این چادر تا برسد بدست تو
هم از کوچه های مدینه گذشته
هم از کربلا
هم از بازار شام...!
چادرت را در آغوش بگیر ،
و بگو برایت روضه بخواند...
همه را از نزدیک دیده است..
@ur_sep_farhanghian_bsij
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣#طبق_برنامه_سه_شنبه_ها :
🌷#قصه 🌸 #داستان
🇮🇷✊️ ویژه #آزادسازی_خرمشهر ✊️🇮🇷
🔷 داستان مصور عملیات فتح خرمشهر
🌷🤲 #خرمشهر_را_خدا_آزاد_کرد
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
@ur_sep_farhanghian_bsij
#داستان
❤️امر به معروف جالب رهبرمعظم انقلاب
♦️ خانم بی نظیر بوتو که خدمت رهبر انقلاب آمده بود، ما نسبت به #حجاب ایشان ایراد گرفتیم و حتی چادری برایشان پیدا کردیم و ایشان چادر به سر خدمت آقا رسید.
آقا از همان اول در مقام نصیحت برآمدند و فرمودند: دخترم،
تو فرزند اسلام هستی،
تو فرزند امیرالمؤمنینی،
تو فرزند اهل بیتی،
تو فرزند قرآنی،
تو مسلمانی،
تو شیعه هستی.
همین طور آقا ادامه دادند و کاری کردند که خانم بی نظیر بوتو شروع به گریه و زاری کرد و در حالی که گریه میکرد، میگفت: یک خواهش دارم و آن اینکه روز قیامت مرا #شفاعت کنید.
آقا بلافاصله فرمودند: «شفاعت مخصوص محمد و آل محمد است.
بهترین شفاعت در این دنیا این است که شما مشی و مرامتان را با اهل بیت علیهمالسلام هماهنگ کنید.
از زیّ خودتان که مسلمانید، دست برندارید و از لباس دین خارج نشوید.
🌐 حجةالاسلام موسوی کاشانی، از اعضای بیت تهران
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
@ur_sep_farhanghian_bsij
🌷🌷🌷
#داستان
🌻🍃روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات كرد.
این دو دوست بینوا كه تا آن زمان با گدایی امرار معاش میكردند، همچون دو روی یك سكه جدانشدنی به نظر میرسیدند.
🌻🍃پادشاه كه آن روز سرحال بود، خواست به آنها عنایتی كند. پس به هر كدام پیشنهاد كرد آرزویی كنند.
🌻🍃ابتدا خطاب به دوست كوچكتر گفت: به من بگو چه میخواهی قول میدهم خواستهات را برآورده كنم.اما باید بدانی من در قبال هر لطفی كه به تو بكنم، دو برابر آن را به دوستت خواهم كرد!
🌻🍃دوست كوچكتر پس از كمی فكر با لبخندی به او پاسخ داد: «یك چشم مرا از حدقه بیرون بیاور..!»
🌻🍃حسادت اولین درس شیطان
به انسان احمق است!
روزمان را با آرزوهای زیبا وخوب برای دیگران شروع کنیم
-╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
@ur_sep_farhanghian_bsij
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
⭕️ #داستان درسی که شیخ صفیالدین #اردبیلی از رفتار دوگانه مردم گرفت!
#نشر_با_یک_یا_علی
-╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
@ur_sep_farhanghian_bsij
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
🔺 یک روز بیشتر از #اربعین نگذشته بود که #داستان شروع شد...#فتنه_استحاله_دروغ
-╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه
@ur_sep_farhanghian_bsij
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
💢#داستان #جواد_روحی، مختصر و مفید توی یک دقیقه 👏
#منتشر_کنید همه ببینن، آگاه بش
👇
@ur_sep_farhanghian_bsij
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
🎥 #داستان زنی که تحت تاثیر روابط #آزاد در یک شرکت خصوصی بعد از ۲۲ سال به همسر خود خیانت کرد...اول #حجاب شل شد و روسری افتاد و بعدش ...
👇
@ur_sep_farhanghian_bsij
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
⭕️ #داستان بسیار زیبا و قابل تامل شیخ #رجبعلی_خیاط رحمت الله علیه و فرار از معرکه گناه
و کنار رفتن #حجاب ها...
👤 حجه الاسلام دانشمند
👌 اراده ترک گناه داشته باشیم بدن های ما بسیار ضعیف و ما تاب عذاب ابدی جهنم را نداریم
👇
@ur_sep_farhanghian_bsij
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠
🎬سرطان دیده شدن حجاب استایل ها
🔺 تمایل به دیده شدن بیمارگونه، دقیقاً شبیه سرطان عمل میکنه. همونطور که غدههای سرطانی زیاد و زیادتر میشن، بیماری دیده شدن هم میتونه تمام روح و روان فرد رو بگیره.
🔸 #داستان #حجاب_استایل ها هم شبیه همین قصه دیده شدنه؛ با این تفاوت که اساساً #حجاب با تبلیغِ استایل جوردرنمیاد.
👇
@ur_sep_farhanghian_bsij
🔻موفقیت پیامبر(ص) در امتحان الهی
🔰شب معراج، خداوند به پیغمبر فرمود: پیامبر من سه جا می خواهم تو را امتحان کنم.
🔰پیغمبر اکرم به خدا عرض کرد: این سه تا چیست؟
🔰فرمود: اولی گرسنگی و ایثار بر خود است.
حضرت سه سال در شعب ابی طالب از گرسنگی سنگ به شکم می بست. اولی گرسنگی است. پیغمبر عرض کرد: قبول کردم، راضی و تسلیم هستم.
🔰دومین مورد؛ تکذیب می کنند، دیوانه و مجنون می گویند. کاهن و ساحر می خوانند. باز عرض کرد: توفیق را تو باید بدهی.
🔰اما سومین مورد که بسیار سخت است، خطاب شد پیامبر سومی اش حوادثی است که برای عترتش پیش می آید. برادرت امیرالمؤمنین کشته می شود. دخترت فاطمه اینطور می شود.
🔰پیامبر یک جمله اضافه کرد و فرمود:
#انا_لله_وانا_الیهراجعون...
#داستان
#داستان_مذهبی
#پیامبر
👇
@ur_sep_farhanghian_bsij
#داستان
عالمی را پرسیدند: خوب بودن را کدام روز بهتر است؟ عالم فرمود: یک روز قبل از مرگ
دیگران حیران شدند و گفتند: ولی زمان مرگ را هیچکس نمیداند؟
عالم فرمود: پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن، خوب باش و مهربانی کن، شاید فردایی نباشد.
مهربانی نور دارد، نور، نور
هرکه شد نامهربان، کور است، کور
با محبّت تا خدا پرواز کن
ور نه، ای دل، جای تن، گور است، گور
👇
@ur_sep_farhanghian_bsij
🔘 #داستان کوتاه‼️
♨️مردی #گوسفندی ذبح کرده و آن را کباب نمود؛ به برادرش گفت برو و دوستان و نزدیکان را بگو که بیایند تا با هم این گوسفند را بخوریم.
برادرش رفت و در بین دهکده صدا کرد: آی مردم کمک کنید، خانه ما #آتش گرفته است.
تعدادی اندکی برای نجات دادن آن ها آمدند، وقتی به خانه رسیدند با #کباب گوسفند و نوشیدنیهای رنگارنگ پذیرایی شدند.
برادرش آمد و دید که کسانی دیگری آمده و گوسفند کباب شده را خوردهاند.
از برادرش پرسید: چرا دوستان و نزدیکان را صدا نکردی⁉️
برادرش گفت: اینها دوستان ما و شما هستند.
کسانی که شما آنها را دوست و #خویشاوند
میپنداشتید،
حتی حاضر نشدند تایک سطل آب هم روی خانه شما که آتش گرفته بود بیاندازند.
🔆خیلیها هنگام #کباب و گوسفند دوستان آدم هستند، وقتی خانه آتش گرفت، یک سطل آب حتی روی خاکسترتان هم نخواهند ریخت.
💢قدر#دوستان_واقعی_مان را بدانیم...
👇
@ur_sep_farhanghian_bsij