🚨#پیرزن_و_طوفان_حوادث
✍در زمان حضرت نوح علیهالسلام پیرزنی بود که با چند فرزند یتیمش در کلبهای که ته درهای قرار داشت زندگی میکرد.
حضرت نوح علیهالسلام هر وقت از کار ساختن کشتی خسته میشد به کنار کلبه آن پیرزن میآمد و با او گفتگو میکرد.
🔹وقتی قرار شد طوفان بیاید نوح علیهالسلام به او وعده داد که هنگام طوفان او را خبر کرده و به کشتی سوار میکند.
وقتی طوفان آب آغاز شد، نوح علیهالسلام آن پیرزن را از خاطر برد.
چون آب همهجا را گرفت نوح علیهالسلام به یاد پیرزن افتاد و تأسف خورد که چرا او را فراموش کرده است.
🔸هنگامیکه طوفان آب فرو نشست نوح علیهالسلام دید.
در نقطهای دور دست سبزه زاری وجود دارد. نزدیک رفت و با تعجب مشاهده کرد خانه همان پیرزن است و هیچ آسیبی به او و فرزندانش نرسیده است.
از پیرزن پرسید : آب وقتی همهجا را گرفت تو متوجه نشدی؟
🔹پیرزن گفت: یک بار میخواستم نان بپزم دیدم ته تنورم کمی نمناک است که از آثار آب بود.
عارف بالله #حاج_محمد_اسماعیل_دولابی بعد نقل این قصه میفرمود:
🔸کسی که #با_خدا_باشد #طوفان #حوادث به او #زیان_نمیرساند؛ حتی وجود آنها را هم احساس نمیکند.
👇
@ur_sep_farhanghian_bsij