eitaa logo
وصیت ستارگان 🌷💫
4.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
5 فایل
بسم رب الشهداء 🌷شهدا امام زادگان عشقند که مزارشان زيارتگاه اهل یقین است. آنها همچون ستارگانی هستند که می‌توان با آنها راه را پیدا کرد🇮🇷 🌹وصیت وزندگینامه شهیدان 🌹مفاهیم انقلابي،بصیرتی ارتباط با اعضا☆☆☆ @yazaynab72
مشاهده در ایتا
دانلود
وصیت ستارگان 🌷💫
💚به نام اوکه عشق"شهادت"در دلهابرافروخت💚 دلتنگ نباش😞 🇮🇷زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️
💚به نام اوکه عشق"شهادت"در دلهابرافروخت💚 دلتنگ نباش😞 سلام 🇮🇷زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️ (قسمت صد و نه) ادامه.... تا خیالش از تمام... خریدهای زینب راحت نشده بود، به مولتی کمی که آن قدر به آن داشت، فکر نکرد.😍 زينب خرید هایش را که کرد با اصرار گفت:"روح‌الله، زنگ بزن به اون دوستت که می فروشه، با هم بریم مولتی کمی که‌ می خوای رو بخریم."👮‍♂ بالأخره زنگ زد و از دوستش قیمت لباس را پرسید.📞 با تمام وسایلش سیصد هزار تومان بود. اینکه بخواهد یکجا سیصد هزار تومان بدهد خیلی برایش سنگین بود، آن هم در آن که داشتند، اما چون خیلی وقت بود دنبالش بود، زینب گفت:"اشکال نداره، حتما برو بخرش. حتما هم نوش رو بخر. "🌸🌸 زینب را گذاشت خانه مادرش وخودش رفت. دوستش که از خبر داشت، گفت:"روح الله، اصلاً قابلت رو نداره.🌺 نمی خواد حالا همهٔ پولش رو یکجا بدی، خرد خرد بیا بده. "💵 _ نه، من از فردای خودم که خبر ندارم. اگه تخفیف داره، بهم بده. اگرم نداره، پولش رو کامل می دم. 🦋 با کمی تخفیف لباس را خرید. زینب از ذوقی که روح الله برای خرید مولتی کم داشت، اش گرفته بود.😂 به نظرش شبیه بچه ای شکمو شده بود که بهش شکلات و شیرینی داده‌اند.🍭روح الله با لباس را پوشیده بود و زیرو بمش را بر انداز می کرد.😍 از خیلی وقت پیش درباره جزیره با حسین صحبت کرده بود، می خواستند با هم بروند.👥 صبح بیست و هشتم اسفند ماه ۱۳۹۳، روح الله و حسین راهی شدند. روح الله، حاج محمد ناظری را به واسطه دوستی با پدرش می شناخت. سه سالی هم بود که به نیت به حاجی همراهش می رفت.🤝💚 از همان روز اولی که وارد جزیره شدند، کلاس ها شروع شد. روح الله که به عنوان کمک رفته بود، بیشتر به رفتن های حسین نظارت می کرد. 📷 خودش آنجا مربی بود، اما گاهی هم همراه حسین در کلاس ها شرکت می کرد. انواع را هم که دوست داشت، آنجا بود؛ تیر اندازی، تاکتیک، تاکتیک سلاح، بقا در دریا، صخره نوردی، غواصی، چتر بازی، رزم شبانه و صخره اعتماد به نفس.🏃‍♂ 🧗‍♂ روح‌الله در صخرهٔ اعتماد به نفس اول بود. هیچ کس مانند او نمی‌توانست با آن بپرد.😊 صخرهٔ اعتماد به نفس سی متری بود که باید از بالای آن می‌پریدند در آب. روح‌الله با شیرجه می‌زد. 🇮🇷 این اعتماد به نفسش را هم از کودکی داشت؛ از وقتی که در بوسنی زندگی می‌کردند. کنار خانه‌شان یک ... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 ادامه دارد....🇮🇷 🔵کانال وصیت ستارگان 🕊 ╭━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╮ https://eitaa.com/V_setaregan ╰━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╯