eitaa logo
وصیت ستارگان 🌷💫
4.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
5 فایل
بسم رب الشهداء 🌷شهدا امام زادگان عشقند که مزارشان زيارتگاه اهل یقین است. آنها همچون ستارگانی هستند که می‌توان با آنها راه را پیدا کرد🇮🇷 🌹وصیت وزندگینامه شهیدان 🌹مفاهیم انقلابي،بصیرتی ارتباط با اعضا☆☆☆ @yazaynab72
مشاهده در ایتا
دانلود
وصیت ستارگان 🌷💫
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚 دلتنگ نباش!🥺 🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربا
💚بنام اوکه عشق"شهادت"دردلها برافروخت💚 دلتنگ نباش!🥺 🇮🇷 زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️ (قسمت بیست و هشتم) ادامه... زینب با پرسید:" مگه شما بوسنی زندگی🌷... می‌کردین؟ "😳 _آره یه، دو سه سالی اونجا بودیم. من اونجا می‌رفتم مدرسه. دوم دبستان بودم. کنار خونه‌مون بود. خیلی اونجا رو دوست داشتم.👱‍♂ بعدازظهرها همهٔ بچه‌ها با مادراشون می‌اومدن اونجا، . تو دل جنگل، نمی‌دونی چه کیفی می‌داد که!☺️ روح‌الله از روزهایی که در بودند، برای زینب تعریف کرد. از قایق سواری هایش، 🚣از گشت و گذارها و درس خواندن هایش. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ده روز بعد از عقد، باید می‌رفت ؛ یک اردوی اجباری که دانشگاه برگزار کرده بود. با زینب تماس گرفت و تلفنی خداحافظی کردند. مقصد مأموریت‌ شان .🏞 وقتی رسیدند، همگی توجیه شدند. گروه‌بندی شده بودند. هر یک از گروه‌ها را در نقطه‌ای از جنگل رها کردند و به آن‌ها را نشان دادند. باید هر یک از گروه‌ها در آن وضعیت زندگی می‌کردند و در موعد مقرر به مقصد می‌رسیدند. 👍 زندگی در خوراک روح‌الله بود. بارها خودش را در این موقعیت قرار داده بود و حالا که به عنوان مأموریت از آن‌ها چنین چیزی می‌خواستند، کیف می‌کرد. ☺️❤️ بیچیدگی جنگل و بارندگی‌ها، کار را سخت می‌کرد. اما هر چه کار سخت تر می‌شد او بیشتر . 🌨 معمولاً در تمام کارها نفر اول بود. وقتی کارش را به نحو احسن انجام می‌داد، به بقیع هم کمک می‌کرد. یک لحظه هم بیکار نمی‌ماند. خودش را که نصب کرد، رفت به کمک دیگران. بین دوستانش هم معروف بود به کمک کردن.👌💟 تلفن همراهش را با خود برده بود، اما در نقطه‌ای بودند که نداشت. به همین دلیل در آن مأموریت فقط توانست یک بار با زینب تماس بگیرد. 📱 زینب که عادت نداشت این همه مدت از او بی‌خبر باشد، خیلی برایش سخت بود.🥺 چند روز بعد از برگشتن روح‌الله، ماه رمضان فرا می‌رسید.🌙 این اولین ماه رمضان متأهلی شان بود. آن سال یک نفر دیگر هم به سر سفره خانوادهٔ فروتن اضافه شده بود. روح‌الله شب‌هایی که دانشگاه نبود، به خانهٔ آن‌ها می‌رفت. دیگر عضو جدا نشدنی فروتن شده بود. 👨‍👩‍👧‍👦 به مادر خانمش می‌گفت:" از وقتی با زینب ازدواج کردم، انگار دوباره شدم. هم زن گرفتم، هم مادردار و برادردار و خواهردار شدم.💚💚 حاج آقا رو هم مثل پدر خودم دوست دارم. ازدواج پر برکتی داشتم. " خانم فروتن به خاطر حضور روح‌الله را رنگین تر می چید. چون می‌دانست کار او سنگین است و تشنه می‌شود، انواع شربت‌ها را برایش درست می‌کرد.🍷🥃 روح‌الله هم سفرهٔ افطار و دور هم نشستن ها بود. قرار هر هفتهٔ زینب و روح‌الله،# بهشت‌_زهرا علیهاالسلام بود. حتی ماه رمضان و روزه و تشنگی هم مانع رفتن شان نشد.❤️🥺 وقتی به بهشت زهرا علیهاالسلام می‌رفتند، اول یک سر به گلزار شهدا می‌زدند. 🇮🇷🕊🇮🇷 یک راست رفتند سر مزار شهید... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 ادامه دارد...🇮🇷 🔵کانال شهدایی وصیت ستارگان 🔰 💫☆☆☆☆🦋☆☆☆☆💫 @V_setaregan ✨☆☆☆☆💚☆☆☆☆✨