eitaa logo
وصیت ستارگان 🌷💫
4.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
5 فایل
بسم رب الشهداء 🌷شهدا امام زادگان عشقند که مزارشان زيارتگاه اهل یقین است. آنها همچون ستارگانی هستند که می‌توان با آنها راه را پیدا کرد🇮🇷 🌹وصیت وزندگینامه شهیدان 🌹مفاهیم انقلابي،بصیرتی ارتباط با اعضا☆☆☆ @yazaynab72
مشاهده در ایتا
دانلود
وصیت ستارگان 🌷💫
💚به نام اوکه عشق"شهادت"در دلهابرافروخت💚 دلتنگ نباش😞 🇮🇷زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️
💚به نام اوکه عشق"شهادت"در دلهابرافروخت💚 دلتنگ نباش😞 🇮🇷زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️ (قسمت هشتاد و هشت) کردند، اما باز زینب نمی کرد بدون او پشت بنشیند. که را این طوری دید، گفت:"نه، این جوری تو نمی‌شی. باید یه کار اساسی کرد."☺️ فردای آن روز به خانه آمد و گفت باید یک دو روزه برود.👮‍♂ کارهایش را انجام داد و گفت:"من سه با دوستانم سر اتوبان قرار دارم.🕒 🛣آماده شو با هم بریم اونجا. من با دوستانم رفتم، تو رو بردار برو خونه مامانت. " 🚗 زینب با تعجب فقط به او نگاه کرد. 🧐 روح الله که نگاه را دید، گفت:"چیه؟چرا اون جوری نگاه می کنی؟ نکنه می خوای فکر کنم که تو نمی تونی راننده بشی؟! 😳 خیلی می ترسید، اما می دانست که اگر این کار را نکند، الله دیگر ماشین را دستش نمی دهد. 🚙 با هم سوار ماشین شدند. روح الله خیلی عادی برخورد می کرد تا ترس بریزد.😟 به محل قرار که رسیدند، گفت:"خب من همین جا با دوستانم قرار دارم. بیا بشین پشت فرمون.☺️ از همین اتوبان آزادگان بنداز برو خونه مامانت، ببینم چه کار می کنی!بهت نمی زنم.📱 هر وقت خودت رسیدی، بهم زنگ بزن!" زینب سعی می کرد خونسرد برخورد کند و طوری نشان بدهد که اصلا نیست، اما واقعا نگران بود و نمی دانست می تواند از پسش بر بیاید یا نه. 🙁 روح الله پیاده شد و زینب پشت فرمان نشست. موقع خداحافظی روح الله گفت:"سعی کن با سرعت پنجاه تا بری. با پنجاه تا بری، خدای نکرده کنی، هیچی نمی شه، خودم می آم رو می دم."☺️💚 بعد هم کرد و رفت. 🖐 زینب گفت و راه افتاد. به تمام های او کرد و خود را به خانه پدرش رساند. وقتی رسید، زنگ زد به حسین وگفت بیاید کند تا ماشین را پارک کند. وقتی حسین آمد با دیدن زینب پشت فرمان تعجب کرد و گفت:"پس کو روح الله؟!" 😳 الله_مأموریته. من خودم اومدم. باور نمی کرد. "واقعا خودت اومدی؟ تو که می ترسیدی بشینی پشت فرمون! روح الله چه جوری بهت کرده ماشین داده دستت؟ اگه می زدی به کسی چی؟"🤨 زینب از پیاده شد و همان طور که لبخند می زد، گفت:"حالا که هیچی نشد. این قدر بهم اعتماد به داد، خیلی اومدم. "☺️🦋 زینب گرفت و خبر رسیدنش را داد. روح الله گفت:"می دونستم که می تونی. "😌 🔹🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷🔹🔷 دوروز بعد.... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 ادامه دارد...🇮🇷 🔵کانال وصیت ستارگان 🕊 ╭━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╮ https://eitaa.com/V_setaregan ╰━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╯
🌸✨💚💚✨ هر روز پیش از بیرون آمدن از برجک، با دعای محسن کارمان را تمام می‌کردیم، یکی از دعاهایش عجیب دلم را لرزاند: خدایا مرگی بهمون بده که همه حسرتش رو بخورن.. (: -شهیدمحسن‌‌‌حججی💛 🇮🇷🌷
غدیر اساس دین ومذهبمونه وخط مقدم اگر هر نفرمون قصد کنیم تو این ۱۹ روز کاری انجام بدیم حداقلش اینه کمی رفع مظلومیت غدیر میشه ان شاءالله اگه غدیر را از ما بگیریند در واقع محرم ونیمه شعبان و.... را از ما گرفته اند. لذا عرض حقیر اینه امام زمانیها محرمی ها امام حسینی ها ... این ۱۹ روز رو از دست ندی 🌷 🌷 🇮🇷
🕊 💫بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💫 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ الْحُسَیْن(ع) اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🇮🇷 🌸✨💚💚✨ 🇮🇷یادشان_باصلوات🇮🇷 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷 ✨
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی... 🌱 سلام بر شادی جمعیت قلبهای ما در سایه‌ی دستهای مبارک تو. سلام بر آن لحظه ای که پراکندگی های هوا و هوس را به نگاهی آرام می کنی. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. امـام‌ زمانـم✨! نامـت‌‌ که می‌آید آرام‌‌ میـشوم گویی‌ جـز‌ تـو‌ هیـچ‌ نیسـت‌ مـرا سوگـند‌ به‌ نامـت‌‌ که‌ تو‌ آرام‌ منی... 🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✨✨✨
✨❤️✨ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: مظهر مبارزه‌ی با بود، او کوششگر برای بود. او برای خدا و قرآن مبارزه میکرد، او از قدرت‌ها نمی‌ترسید، او در امام و الگو و پیشاهنگ این حرکتی بود که امروز همگی دست به دست آن را تعقیب میکند. ۶۳/۷/۱۷🏴 🔵کانال وصیت ستارگان ╭━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╮ https://eitaa.com/V_setaregan ╰━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╯
وصیت ستارگان 🌷💫
💚به نام اوکه عشق"شهادت"در دلهابرافروخت💚 دلتنگ نباش😞 🇮🇷زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️
💚به نام اوکه عشق"شهادت"در دلهابرافروخت💚 دلتنگ نباش😞 🇮🇷زندگینامه شهید روح الله قربانی ❤️ (قسمت هشتاد و نه) دو روز بعد... هم با زینب گرفت وگفت:"من دارم برمی گردم. میرم بهشت زهرا تو بیا اونجادنبالم. بیا که ببینم راننده شدی."🚗 خانم خیلی ناراحت بود. می‌گفت خطرناک است و نرود، اما زینب گفت :"من باید برم. اگه نرم، راننده نمی شم .🙁 دیگه روح الله بهم ماشین نمی‌ده. این رو گفت و رفت. اولین بار بود که تنها باماشین به زهرا علیهاالسلام می‌رفت. از روی تابلوها مسیر را پیداکرد. رو به روی در ورودی اصلی بهشت زهرا علیهاالسلام باهم قرار گذاشته بودند. او زودتر رسید.🏃‍♂ وقتی زنگ زد و گفت که رسیده است، روح الله با تعجب گفت:"رسیدی ؟ ، چه زود! منم تا ده دقیقه دیگه می رسم ."💚 وقتی رسید، خیلی کرد. 👏 با هم رفتند سر مزار مادرش و شهید صیادشیرازی وشهید رسول خلیلی.🌹🇮🇷 از وقتی که کار درست شده بود، هرروز برای رفتن به سوریه تلاش می‌کرد، اما هرکسی رو به راحتی نمی بردند. بااینکه تمام را داشت، بازهم سخت‌گیری می‌کردند. این تکاپوی روح الله وبی قراری هایش برای رفتن، از چشم زینب دور نمی ماند. ☺️ با اینکه به شدت به او وابسته بود، ولی دوست نداشت شوهرش را این قدر بی تاب و بی قرار ببیند. 😔 خرداد ماه روح الله به یک دوره آموزشی رفت. وقتی برگشت، گفت :"فعلا چیزی معلوم نیست، اما احتمال داره برای شهریور بشیم سوریه. "زینب با نگرانی پرسید:"کجا بری؟! بری سوریه؟ اونجا که جنگه، روح الله من خیلی می ترسم." 😱 _ اصلاً جای نگرانی نیست. منطقه نمی خوام برم. اونجایی که من می رم، اصلاً جنگ نیست، خیالت . بعدشم دیدی که کار من چقدر بالا وپایین داره. هیچی معلوم نیست. به کسی هم چیزی نگو، چون معلوم نیست برنامه ام چه جوری بشه ."🗒 زینب که چندباری دیده بود مأموریت هایش کنسل شده بود، به خیال اینکه این بار هم کنسل می شود دیکشنری نزد، اما فکرش خیلی شد.🧐 تیرماه بود و ماه مبارک . روح الله آن قدر جنب و جوش داشت که وقتی به خانه بر می‌گشت، خیلی خسته بود، اما استراحت نمی کرد. می رفت بیرون و با کار می‌کرد. 🏍 چند دقیقه به افطارمی رسید. خودش هم در خیلی خسته می شد، اما وقتی به خانه می رسید، همه چیز را آماده می کرد. هم افطار درست می کرد و هم شام می پخت. نمی‌گذاشت الله کاری انجام بدهد. 🏥 گاهی هم که وقت اضافه می آورد، برنامه های قبل از تلویزیون را نگاه می کرد. از وقتی ازدواج کرده بود، خیلی کم نگاه می کرد. هم وقتش را نداشت و هم روح‌الله علاقه‌ای به سریال های تلویزیونی نداشت. 📺 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 اما او گاهی.... 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫 ادامه دارد...🇮🇷 🔵کانال وصیت ستارگان 🕊 ╭━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╮ https://eitaa.com/V_setaregan ╰━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╯
💠امام خامنه ای : من نمیدانم شماها این کتابهای شرح حال شهدا را میخوانید یا نه؛ من می خوانم و اشک میریزم و استفاده می کنم؛ برای من حقیقتاً استفاده دارد. من خیال می کنم شما یکی از کارهایی که میکنید حتماً همین باشد که شرح حال این شهدای عزیز را، بخصوص بعضی‌شان را که خیلی معنویّت دارند، بخوانید. ۱۴۰۲/۱/۲۹ 🌷 🌷 🇮🇷
💚💚 بزرگی‌میگفت: معشوقِ‌یکی‌باش،محبوبِ‌همه . . . ! اون‌معشوقی‌که‌تورومحبوب‌همه‌می‌کنه کی‌می‌تونه‌باشه‌؛جز‌خـُدا . . . ♥️ 🔵کانال وصیت ستارگان ╭━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╮ https://eitaa.com/V_setaregan ╰━━⊰🍀•🕊•🍀⊱━━╯
12888885137159.mp3
8.32M
°•°•°•✨💚💚✨°•°•°• یاجوادالائمه دست‌رد نزن‌به‌سینم نگران اربعینم یعنی امسال قسمتم میشه زیارت حسین💔🌿 🇮🇷