🔻امید تقلبی را دور بریزید
✍️ آسیه طاهری
🔹تا به حال در شرایطی بودهاید که کسی دست روی شانهتان بگذارد و با صدای نرم و آرامی بگوید: «فقط امیدت به خدا باشه، خودش درست میشه.» یا «دل به اميد زنده است.» من بارها این اتفاق کلیشهای را تجربه کردهام و بارها آن را دیده و خواندهام. هر بار هم بیآنکه این چهار، پنج کلمه را بالا و پایین کنم، از این صحنه میگذرم و دنبال راه چاره هستم تا از مشکلی که تویش دستوپا میزنم، بیرون بیایم. به آخرش کار ندارم که دست به دامان خدا میشوم و او هم گره از کارم باز میکند. اما این را پذیرفتهام که از تو حرکت و از خدا برکت. همین یک جمله را کِش دادهام تا همهی زندگیام را در خودش جا بدهد. چرا که معتقدم امید تقلبی بزرگترین دشمن آدمهاست. ارنست بلوخ در کتاب اصل امید آورده که: «امید تقلبی یکی از بزرگترین بدخواهان و حتی نابودکنندگان بشریت است و امید اصیل متعهدترین خیرخواه آدمی است.»
🔸امید، مولد احساسات و موتور متحرک و مبنای بسیاری از اتفاقات بزرگ در زندگی است؛ پادزهری است که زندگی را برخلاف تمام سختیهایش قابل تحمل میکند. هیچ کدام از ما نمیتواند قدرت و رشد دهندگی امید را نادیده بگیرد، زیرا تنها چیزی است که در تاریکی مثل یک نقطهی نور در ذهن هرکسی میدرخشد و توان تازهای برای ادامهی حیات به او میدهد. اما امید دقیقا چه چیزی نیست؟ امید این باور نیست که هر چیزی خودبهخود روبهراه بوده، هست و خواهد شد. بلکه احساسی است که میگوید شاید جایی دری وجود داشته باشد و راهی برای خروج از مشکلات؛ حتی پیش از آنکه راه را بیابیم یا دنبال کنیم.
🔹ربکا سولنیت در کتاب امید در تاریکی میگوید: «امید به معنی انکار واقعیت نیست! بلکه به معنای مواجه شدن با تمامی موانع و مصمم بودن برای رفع آنهاست» این کلمهی چهار حرفی رابطهی مستقیم با احساس ما دربارهی امکانپذیری یا عدم امکانپذیری امور دارد. هر چقدر آن چیز به نظر ما ممکنتر باشد، میزان امیدمان بالاتر میرود و هر اندازه میزان درک ما از این امکانات بیشتر و مشخصتر باشد امیدمان قویتر میشود. در مقابل هرچقدر بیشتر حس کنیم که چیزی غیرممکن است و نمیتوانیم به آن برسیم، مأیوستر میشویم. مثل دو دستهی خوشبینها و بدبینها. همانطور که خوشبینها گمان میکنند همهچیز بدون مداخلهی آنها روبهراه خواهد شد، بدبینها نیز فکر میکنند هیچ راه اصلاحی وجود نخواهد داشت. هر دو گروه بیعملی خود را توجیه میکنند و میکوشند که شما را وحشتزده، ازخود بیگانه و منزوی کنند.
🔸حالا شرایط جامعهای را تصور کنید که شبانهروز از تمام رسانهها این پیام را دریافت میکند: «شما در کشوری زندگی میکنید که که هیچ رشد و پیشرفتی را نخواهد دید، برخلاف تمام دنیا که با سرعت نور در حال حرکت به سوی رشد و ترقی است.» از مسائل پیشپاافتاده مثل سرعت اینترنت بگیرید تا مسائل کلان اقتصادی و سیاسی. آیا مردمانشان با مخابرهی روزانهی این حجم عقبماندگی و ناامیدی محض، میتوانند قدمی بردارند و رشدی بیافرینند؟ شاید زمانش رسیده باشد که معنای درست امید را به یکدیگر یادآوری کنیم و اجازه ندهیم حرکت را از ما بگیرند. چرا که اگر یکدیگر را دوست داریم باید برای هم امیدآفرینی کنیم.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
🔹️در خدمت و خیانت عادل فردوسی پور
▫️https://vaavmag.ir/2023/04/3807/
▫️@vaavmag
🔻در خدمت و خیانت عادل فردوسیپور
✍️ محمد پورغلامی
🔹شاید آن روز که اوائل دههی هفتاد، جوانی قدبلند و سیهچرده، در جواب سؤال مرحوم منوچهر نوذری، به جای آنکه بگوید «پله»، جواب داد «ادسون آرانتس دو ناسیمنتو»، کمتر کسی فکر میکرد که چندین سال بعد، او تبدیل به یکی از جنجالیترین مجریهای ورزشی کشور خواهد شد. اما چنین شد و «عادل فردوسیپور»، سال ۷۸ طرح اولیهی برنامهی ۹۰ را به گروه ورزش شبکهی سه داد و جالب آنکه در کمتر از ۲۰ روز، شروع به اجرای آن کرد و ۲۳ مرداد ۱۳۷۸ اولین قسمت برنامهی ۹۰ را روی آنتن برد. برنامهای که هر هفته، دوشنبهشبها پخش میشد، آن هم چیزی بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ دقیقه.
🔸نود اما شاید اولین برنامهی ورزشی تلویزیونی بود که به جای آنکه صرفا بازپخش صحنههای ورزشی باشد، چند قدم فراسوتر رفت و برنامهای ترکیبی و مهیج، و البته متهورانه تولید کرد. این برنامه صحنههایی از بازیهای لیگ برتر فوتبال ایران، جام حذفی، گزیدههایی از لیگ دسته اول فوتبال ایران را پخش میکرد و در کنار آن، به تحلیل مسائل مربوط به داوری بازیها با حضور کارشناسان داوری و بررسی حواشی فوتبال ایران میپرداخت که مستقیم و غیرمستقیم در ارتقاء سطح فوتبال کشور، و داوری و کارشناسیهای مربوط به آن تأثیر بهسزایی داشت.
🔹نزدیک به بیست سال، آنتن زندهی پرمخاطبترین شبکهی سیما در اختیار فردوسیپور بود. اما عادل هرچه جلوتر رفت، دایرهی ورود خود به موضوعات را هم گستردهتر کرد. انگار دوست داشت نقش خود را فراتر از «مجری-کارشناس» تعریف کرده و تبدیل به یک عنصر جریانساز، نه تنها در حوزهی فوتبال، که در سپهر سیاسی- اجتماعی کشور شود. برای همین، برنامهی نود، روز به روز، از اهداف اولیهی خودش فاصله گرفت و عادل هرچقدر که جلوتر میرفت، بیشتر گرفتار حواشی میشد. از دخالت در انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال گرفته تا انتقاد به فرآیند سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان ورزشی کشور، موضوعاتی بود که فردوسیپور به آنها ورود میکرد. بعدتر حتی پا را از این هم فراتر گذاشت و به بهانههای مختلف، با سیاسیونی چون سیدحسن خمینی و محمدجواد ظریف هم مصاحبه کرد. این روزها هم که فیلم بازجویی سیاسی او با جهانبخش، مجددا حاشیهساز شده است.
🔸شاید اگر عادل قدر خودش را بیشتر میدانست و مزیت نسبی خودش (یعنی مجری-کارشناس فوتبال) را فراموش نمیکرد و بلندپروازیهای بیجا انجام نمیداد، هم به نفع خودش بود هم فوتبال کشور. اما امان از «آنتن» که عجیب خاصیت جوزدگی دارد اگر انسان حواسش نباشد...
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
🔹️اعتقاد به حجاب اجباری نیست اما
▫️https://vaavmag.ir/2023/04/3808/
▫️@vaavmag
🔻اعتقاد به حجاب، اجباری نیست اما...
✍️ سیده راضیه حسینی
🔹«اعتقاد به حجاب» را نمیشود اجبار کرد؛ کسی هست مخالفتی با این گزاره داشته باشد؟ یعنی نمیشود کسی را مجبور کرد اعتقاد داشته باشد پوشش و رفتار محجوبانه، کرامت زن را حفظ میکند و به او امنیت روانی و اجتماعی میدهد. یا مجبورش کرد اعتقاد داشته باشد نداشتنِ حجاب، مخالف حکم خداست و باعث عقوبت در دنیای دیگر میشود.
🔸از طرفی، حجاب با تمام ابعادش انتخاب آگاهانهی زنان و دختران است که برای حفظش زیر هجمههای سنگینِ تمام این سالها، عاشقانه خوندل خوردهاند و میخورند. واژهی «اجبار» کنار این انتخاب زیبای مقدس، شأنش را پایین میآورد. اما این را هم نمیشود انکار کرد که در یک محیط اجتماعی، که باید رابطههای انسانی حاکم باشد، جذابیتهای جنسی، فضای جنسی را حاکم میکند و حق آدمهایی که میخواهند در این محیط، فعالیتی منطقی و انسانی داشته باشند، زیر پا گذاشته شود.
🔹این هم انکارپذیر نیست که بدپوششی و کشفحجاب حالا دیگر به یک موضوعی تبدیل شده است که همهی جریانِ زر و زور و تزویر با دروغ بزرگِ آزادی زن، پشتش صفآرایی کردهاند تا فرهنگ و خانواده و روان و امنیت جامعه را با همین ابزار تا مرز فروپاشی ببرند.
🔸بهخاطر آن حق اجتماعی و این صفآرایی مزورانه، واضح است باید برای پوشش افراد در محیط جامعه حدود مشخصی را تعیین کرد و با تعریف قانون، افراد را به رعایت این حدود ملزم کرد؛ مثل همه قانونهای اجتماعی دیگر که هدفش حفاظت از حقوق افراد در جامعه و مرزهای فرهنگی است. اما نهادینهشدنِ این الزام قانونی دو تا پیششرط اساسی دارد:
🔹اول اینکه دو موضوع «حجاب بهعنوان یک اعتقاد» و «حدود پوشش بهعنوان یک الزام اجتماعی» را باید از هم تفکیک کرد. تا این دو در ذهن مردم جامعه از هم جدا نشود، نه تنها هیچکدامشان درست فهمیده نمیشود، بلکه بهصورت فرسایشی باید به این مغالطه جواب دهیم که اعتقاد، باید اختیاری و آزادانه باشد؛ پس حجاب نباید اجباری شود. مخصوصا اینکه با این تفکیک، ارزش و جایگاه اعتقاد به حجاب بهعنوان یک انتخاب و باور متعالی، بهتر و دقیقتر مشخص میشود؛ ارزشگذاری که حق زنان محجبهایست که با وجود همهی سختیها و هجمهها، مؤمنانه و با افتخار پای این اعتقاد ایستادهاند.
🔸دوم؛ باید قانونپذیری و در واقع جامعهپذیری بهعنوان یک ویژگی اخلاقی و یکی از لازمههای متمدنبودن، برای افراد در جامعه جا بیفتد. بیشتر فعالیتهای فرهنگی حول قانون حجاب، باید روی این قسمت از ماجرا متمرکز شود.
🔹نکتهی مهم اینکه چنین رویکردی، صرفا تئوریک نیست و در یکی از موفقترین طرحهای اصلاح بدپوششی در یکی از دانشگاههای برتر کشور مبنا قرار گرفته و نتایج مؤثر و قابلتوجهی داشته است.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
🔹️زنی که حجاب را تبدیل به یک روز جهانی کرد
▫️https://vaavmag.ir/2023/04/3809/
▫️@vaavmag
🔻زنی که حجاب را تبدیل به یک روز جهانی کرد
✍️ مترجم: فاطمه ترابی
🔸سال ۲۰۱۷ بود که ایالت نیویورک، اول فوریه را «روز جهانی حجاب» اعلام کرد و ترزا می، نخستوزیر انگلیس، در مراسم بزرگداشت این مناسبت، در مجلس عوام شرکت کرد. طرح اولیهی این ایده توسط یک خانم مسلمان ساکن نیویورک به نام «نظمه خان» شکل گرفت. او در سن ۱۱ سالگی از بنگلادش به نیویورک آمد و پس از مهاجرت به آمریکا، در مدرسه به سبب داشتن حجاب همواره تحت فشار بود. این فشارها در دبیرستان و دانشگاه نیز ادامه داشت و پس از وقایع ۱۱ سپتامبر دوچندان شد.
🔹نظمه خان در خاطراتش میگوید: بعد از حملات ۱۱ سپتامبر، حجابم با واکنشهای زیادی روبرو شد. برای پایان دادن به این تبعیض، تصمیم به راهاندازی یک جنبش جهانی به نام روز جهانی حجاب کردم که در کمال ناباوری با استقبال زیادی مواجه شد. او برای رهایی از انتقادات و فشارهای روحی و تصحیح باورهای غلط از چهرهی زن محجبهی مسلمان، از زنان دیگر خواست تا یک روز از سال را با تجربهی «زندگی با حجاب» سپری کنند. در این پویش چندین زن آمریکایی غیرمسلمان برای درک احساس زن مسلمان، به مدت یکروز از حجاب استفاده کردند که در پایان دیدگاه آنان بهطورکلی در مورد پوشش اسلامی تغییر کرد.
🔸این رویداد که در سال ۲۰۱۳ آغاز بهکار کرد، در ۴۵ کشور جهان بیش از ۷۰ سفیر دارد و زنان ۱۹۰ کشور از ادیان و اقشار مختلف نیز بهمنظور آشنایی و تبادل عقاید در این همایشها شرکت میکنند. الی لوید، یک مسیحی آمریکایی است که همراه با دخترش هر سال در این رویداد شرکت میکند. او میگوید: از دیدن پوشش خانمهای مسلمان احساس خوبی پیدا میکند. به گفتهی وی، اینطور نیست که قانون پوشش تنها برای زنان و مردان مسلمان باشد بلکه قانون پوشش در دانشگاهها از جمله مدارس و کالجهای بریتانیا و ایالت متحده آمریکا هم وجود دارد.
🔹برخی از کالجها برای دانشجویان، قوانین و حدود معینی برای پوشش دارند. الی، دانشجویان دانشگاه بریگهام یانگ و دانشگاه اورال رابرتز را مثال میزند که باید از پوشیدن لباسهایی که بیش از حد بدننما است، اجتناب کنند. اکثر کالجها در ایالات متحده نیز حدودی برای پوشش دارند و تأکید میکنند که دانشجویان در انتخاب لباس نجابت را رعایت کنند. برخی کالجها حتی پوشیدن لباسهای حامل متن سیاسی را هم ممنوع کردهاند. بنابراین اگر لباسهای دانشجویی توسط حاکمیت نامناسب تلقی شود، جرم محسوب میشود.
🔸بهعنوان یک قانون کلی، دانشجویان برای شرکت در کلاسها باید لباس نیمهرسمی (نه محرک) بپوشند. دانشگاه تأکید میکند که دانشجویان چیزی بپوشند که شخصیت آنها را نشان میدهد. این فرصتی است تا دانشجویان نشان دهند که چه کسی هستند و چه نوع فردی در کلاس یا گروه خواهند بود. لباس آنها باید همهی پارامترهای حضور در جامعه را داشته باشد.
🔹روز جهانی حجاب علاوه بر جذابیت برای زنان غیرمسلمان و آشنایی آنان با پوشش اسلامی، باعث جذب بسیاری از زنان به اسلام نیز بوده است. زنانی که از این مسیر با حجاب آشنا شده و محجبه میشوند، معتقدند آزادی متفاوتی را تجربه میکنند. آزادیای که زن را در «جلوهها و خودنماییهای جنسی» محدود نمیکند، بلکه حضور اجتماعی زن محجبه، نگاهها را بهسمت فکر و نگاه او معطوف میکند و نگاه جنسیتزده به زن را به حداقل میرساند.
🔸از همینجهت، برگزارکنندگان رویداد روز جهانی حجاب امیدوارند که با نشان دادن تنوع، قدرت و پیشرفت زنان مسلمان، کلیشههای رایج دربارهی آنان را تغییر دهند. این گروه سعی دارند تا با نشان دادن موفقیتهای زنان محجبه و حضور موفق آنان در جامعه با طرز تفکر رایج دربارهی اسلام و زن مسلمان مبارزه کنند.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
🔹️مهمترین نکته رهبر انقلاب در دیدار دانشجویی
▫️https://vaavmag.ir/2023/04/3810/
▫️@vaavmag
🔻مهمترین نکته رهبر انقلاب در دیدار دانشجویی
✍️ جعفر علیاننژادی
🔹گفتار منظومهوار رهبرانقلاب پیرامون مفهوم تحول، در هر سخنرانی مهم، ابعاد جدید مییابد. هر چند مفهومسازیهای نوآورانهی رهبری در پروبال دادن به امر تحول و شفافسازی آن، امر جدیدی نیست و این گفتار از سالها قبل در بیانات ایشان قابل شناسایی است، اما اگر بخواهیم به طور مشخص از ابتدای سال جاری یک شمای کلی از این پیشرفت مفهومی ارائه دهیم، کاملاً متوجه ارادهی تحولگرایانهی ایشان حتی در طرح موضوع تحول میشویم.
🔸اگر نقطهی کانونی موضوع تحول در سخنرانی ابتدای سال ایشان را، تأکید بر «دگرگونی ضعفهای داخلی» و تبدیل آن به نقاط قوت بدانیم، در ادامهی این اتساع مفهومی، به ضرورت «آمادگی نقشآفرینی» متناسب با تحولات و تغییر نظم جدید جهانی میرسیم. سپس شاهد تعریف تحول بهعنوان نقطهی اوج و فوقانی «حرکت و فعالیت بیوقفه»، بودیم که گویا به قصد آسیبشناسی برداشتهای انتزاعی و غیرواقعی از این مفهوم بیان شد. تذکر به ضرورت نماندن در پیلهی تصمیمات متحولانه و «لزوم عمل پیگیرانه و دنبالگیری» تا پایان اجرای تصمیم با چنین هدفی بیان شد. گمان میکنم بیانات ایشان در دیدار دانشجویی دیروز، نقطهی اوج شفافسازی ایدهی تحول و افزودن ابعاد کارساز به آن بود. ایدهی «تحول مبنایی» که در نتیجه ترکیبی از سه مفهوم بلند «افقمند یا آرمانخواهی»، «امیدواری» و «عقلانیت» است، طرح شد تا منجر به اعتماد به نفس و احساس عزت در جوانان و دانشجویان به منظور «تحول در ذهن و واقعیت جامعه»ی خود و سپس «ذهن و واقعیت جهان» شود. به بیان شیوای ایشان آرمانخواهی «موتور» ایجاد چنین تحولی، امید «سوخت» این موتور و عقلانیت «فرمان» موتور تحولخواهی و حرکت است.
🔹در کنار این دلالتهای آشکار از مفهوم تحول، دلالتهای ضمنی دیگری نیز قابل فهم است که با اندکی تأمل میتواند به تکمیل نقشهی راه تحولخواهی بینجامد. قبلا به سه معنا یا دلالت ضمنی یا پنهان در یادداشت «کشف معانی پنهان از گفتمان تحول» پرداختهایم، در ادامهی این یادداشت به دو معنای دیگر از آن معنای پنهان خواهیم پرداخت:
🔸اول. تحول مبتنی بر اشتراک در مسائل در برابر تحول مبتنی بر عدم توافق
اصالت یافتن و اولویت دادن به تغییر ضعفها در خوانش رهبری از تحول، دارای یک معنای ظریف بوده که شایستهی دقت است. چنین رویکردی ناشی از حساسیت مثبت ایشان به موضوع نقد و منتقد است. ماحصل چنین رویکردی پیداکردن اشتراکات با کسانی است که زبان نقدشان تندتر از زبان تعریف و تمجید است. به نظر میآید معنای چنین برداشتی، اشتراک در مسائل باشد. اگر نمیتوان در خصوص قوت دانستن برخی مؤلفهها به یک اشتراک حداکثری رسید، اما در مسألهی دانستن ضعفها میتوان تا حدود زیادی این اشتراک را حاصل کرد. میماند نوع مواجهه، روایت و خوانش ضعفها که طبیعتا نباید انفعالی باشد. یعنی نباید منجر به تجدیدنظر در اصل یک سیستم یا عدول از برخی اصول شود بلکه باید نقد ضعفها و دیدن مسائل، همچون هشداری به صاحبان حرفهای بیعمل تلقیشده و زمینهی اقدام و یا مطالبهی رفع ضعف و حل مسأله را فراهم آورد.
🔹در مقابل این رویکرد، یعنی فراخوان حداکثری وحدت روی مسائل و ضعفها، نیروهای معارض اولا خواهان ایجاد جریانی در ضعف دانستن قوتها و ثانیا تشکیل جبههای در حمله به ریشههای چنین نقاط قوتی است. طبیعتا در چنین اقدامی امکان ایجاد اتحاد، ممتنع میشود، بلکه آنچه جریان مییابد سیاست «عدم توافق» است. خواهی نخواهی در همان ابتدا بخشهای عظیمی از جمعیت مردم، کنار گذاشته شده و یا معارض محسوب میشوند. اولین نقطهی اختلافی در میان جریانات معارض در تعریف آنان از مفهوم مردم نمایان میشود، اینکه آنها چه کسانی هستند؟ عدم توافق روی تعاریف، اولین و کوچکترین پیامد چنین برداشت معیوبی از مفهوم تحول است.
🔸دوم. تحول به معنای حرکتی جدی در مقابل تحول به معنای حرکتی ناقص، جزئی و خاص
عنصر جدیت، یکی از بارزترین ویژگیهای این ارادهی تحولخواهانه است. رهبری در ابتدای سال ۱۴۰۱ حرکت تحولی را حرکت جدی دانسته بودند که هم جامع، هم کلی و هم عمومی است. واقعیت آن است که تحول به معنای حرکت جدی تنها وقتی معنادار میشود که هم حائز جامعترین نگاه بوده، هم کلیترین و مهمترین مسائل را در نظر بگیرید و هم شامل بیشترین میزان جمعیتها شود. بنابراین یک ارادهی تحولخواهانه باید سیاستهای خود را طوری تنظیم کند و فروع حکمرانی را طوری با اصل تحول تطبیق دهد که همزمان به نفع مردم، ایران و نظام تمام شود.
🔹هر ارادهای که تنها معطوف به یکی از این سه ضلع باشد، مسلما یک خواست متحولانه نیست. چرا که اولا در واقعیت صحنهی تفکیکی بین این سه ضلع قابل اشاره نیست و ثانیا در تجربه جمهوری اسلامی فرض وجود هر کدام از این سه ضلع بدون ضلع دیگر ناممکن است. با همین شاخص میتوان ارادهی تحولخواهانه معارض را مورد سنجه قرار داد.
🔸واقعیت آن است که با این نگاه، هر اقدام یا عملیات آنان در خوشبینانهترین حالت ممکن جزئی، ناقص و خاص است. نه تنها خیر عمومی را به ارمغان نمیآورد که تبدیل به شرارتی علیه مردم، ایران و نظام میشود. در همین حوادث اخیر، چنین خبط و خطاهایی کم دیده نشد. وقتی از ایران میگفتند، بخش اعظمی از مردم را جدا میکردند، وقتی از حق مردم دم میزدند، از شأن ایران میکاستند. حتی برای براندازی و فروپاشی نظام، ابایی از قربانی کردن مردم و تجزیهی خاک وطن نداشتند.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir
🔹️سرنوشت عجیب یک رفراندوم در انگلیس
▫️https://vaavmag.ir/2023/04/3811/
▫️@vaavmag
🔻سرنوشت عجیب یک رفراندوم در انگلیس
✍️ سیده راضیه حسینی
🔹«خروج از اتحادیه اروپا یعنی چه؟» این پرتکرارترین سؤالی بود که مردم انگلیس بعد از رأی دادن به خروج از اتحادیه اروپا در یک «رفراندوم سراسری» در گوگل پرسیده بودند! موضوعی که حیرت جامعهشناسان و کارشناسان سیاسی را به همراه داشت. سؤالات پرتکرار بعدی هنوز عجیبتر بود: «اتحادیهی اروپا چیست؟»، «اکنون که از اتحادیهی اروپا خارج شدهایم، چه اتفاقی میافتد؟»
🔸مردم این کشور چند ماه درگیر رفراندومی برای ماندن یا نماندن کشورشان در اتحادیهی اروپا بودند و یک دوقطبی شدید حول آن شکل گرفته بود؛ طرفداران دو گروه، روزها در خیابان روبروی هم صفآرایی کرده بودند، بیش از ۳۳ میلیون در رفراندوم شرکت کردند و در نهایت ۱۷ میلیون نفر به خروج انگلیس از اتحادیهی اروپا رأی مثبت داده بودند. در پی این نتیجه، دیوید کامرون از نخستوزیری کنار رفته و ترزا می جای او را گرفته بود؛ و تمام اینها تبعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی متعددی را بههمراه داشت. اما حالا بعد از تصمیمگیری دربارهی یکی از حساسترین موضوعات این کشور که بر روی آیندهی اقتصادی تأثیری شگرفت داشت، مردم تازه داشتند در موتور جستوجو، دنبال معنای برگزیت و اتحادیهی اروپا میگشتند!
🔹یکی از اصلیترین دلایلی که به شکلگرفتن یک دوقطبی هیجانی دامن زده بود، اطلاعات غلطی بود که سیاسیون با سوءاستفاده از ناآگاهی مردم، به خورد جامعه داده بودند. روزنامهی فرانسوی لوفیگارو بعدتر با انتشار گزارشی، چندین نمونهی بارز از انتشار گستردهی اطلاعات غیرواقعی را در سال ۲۰۱۶ میلادی مطرح و ابعاد آن را بررسی كرد. بر اساس این گزارش، همهپرسی انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا بهعنوان یكی از بزرگترین تحولات جهان در سال جاری میلادی، از انتشار گستردهی اخبار غیرواقعی متأثر شده بود.
🔸فضای دوقطبی و اطلاعات غلطی که در بازهی منتهی به رفراندوم در حال انتشار بود، به واکنشهای شدید در درون خود انگلیس هم منجر شده بود. كمیتهی منتخب دارایی (خزانهداری) مجلس عوام در گزارشی طرفداران و مخالفان خروج انگلیس از اتحادیهی اروپا را به مبالغهگویی، ارائهی فرضیههای غیرمحتمل و گمراه كردن مردم كشور متهم كرد. این كمیتهی فراحزبی تصریح كرده بود كه مبالغهگویی و ارائهی فرضیههای غیرواقعی سبب شده است كه رأیدهندگان انگلیسی در همهپرسی دچار گمراهی و سردرگمی شوند.
🔹روزنامهی شرق که این روزها مدافع سرسخت رفراندوم در ایران است، در وصف اتفاقی که آن روزها در انگلیس روی داده بود اینطور نوشت: «آنچه در سال ۲۰۱۶ اتفاق افتاد، باعث شد بسیاری بهویژه «متخصصان» و «دانشمندان» به فکر بازگشت به آغوش سرد «سیاست» بیفتند؛ چیزی که به صورت سنتی خود را از آن مبرا میدانستند و همیشه از گفتنش طفره میرفتند. این دو رخداد از آن نظر برایشان تلنگری جدی بود که نمیفهمیدند چرا توصیههای علمی و کارشناسیشان در برهههای حساسی مثل رفراندوم، اثرگذاری پیشین را در سطح جامعه ندارد که اگر میداشت، نمیشد آنچه که شد. در جامعه اما حرفهای جدیدی هم به گوششان میرسید؛ حرف از دورانی جدید؛ دورانی که حتی نام و عنوانش، دل آنها را بهعنوان کسانی که خود را همیشه رسولان و محافظان «حقیقت» میدانستند، بهشدت میلرزاند؛ «دوران پساحقیقت».
🔸این موضوع تا مدتها در مرکز توجه محققان قرار گرفت و تبدیل به یکی از نمادهای اصلی دوران «پساحقیقت» (Post Truth) شد. عصری که مهمترین ویژگی آن اینطور بیان شده است: دورهای در سپهر سیاسی که در آن «فکت»ها و همهی آنچه ما بهعنوان واقعیتهای عینی میشناسیم (که غالبا از سوی متخصصان و دانشمندان علوم مختلف صورتبندی میشوند) تأثیر کمتری در شکلدادن به افکار عمومی دارند. درعوض این «احساسات» و «باورهای شخصی» هستند که به تصمیمگیریهای درونی یک جامعه جهت و معنا میدهند. جالب اینکه ۷ سال بعد و در سال ۲۰۲۳ یک نظرسنجی توسط دپارتمان تحقیقاتی «استاتیستا» انجام شد و از مردم بریتانیا این سؤال پرسیده شده بود که خروج از اتحادیهی اروپا کار درستی بود یا نه؟ و ۵۳ درصد از شرکتکنندگان عنوان کردند تصمیم اشتباهی بوده است!
🔹این رفراندوم به یکی از شاخصترین نمونهها در ادبیات سیاسی جهان بود که نشان میداد گویا مراجعه به آرای عمومی در موضوعات تخصصی نیاز به بازنگری جدی دارد.
🆔 @vaavmag
🔗 https://vaavmag.ir