ناترینگ ۱۷
روحانیت بیدار در فتنه ها
ایجاد فتنه در جوامع اسلامی از بزرگترین حربه های استعمارگران و قدرت طلبان برای استعیلا بر مسلمانان می باشد از فتنه سقیفه تا جمل و نهروان تا کربلا همه حکایت از کاری بودن این نقشه دارند
سکوت و بیداری علما و دانشمندان نقش مهمی در تاثیر گذاری و یا خنثی سازی این فتنه ها دارد تا جاییکه علی (ع) فرمودند:
ما اخذالله علی العلما ان یغار وا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم
نمونه های تاریخی حکایت از آن دارد که روحانیت شیعه در طول تاریخ هم در شناخت فتنه و هم افشاگری آن سربلند بیرون آمده است که به برخی از فتنه های دویست سال اخیر و نقش روحانیت اشاره می شود.
۱ . فتنه مدرنیته
پدیده مدرنیته در دویست سال اخیر جوامع اسلامی را مورد تهدید قرار داده است که در کنار منافع بسیار ،مشکلات عدیده ای را هم در سبک زندگی امروز ما به وجود آورده است که به بحران مدرنیته نامیده شده است.
روحانیت شیعه از جمله سید جمال اسدآبادی از ابتدا متوجه این فتنه شده و تهدیدها آن را متذکر شدند ولی ناشنیده باقی ماند.
۲ . فتنه مشروطیت
پدیده مشروطیت نیز در آغاز بسیار عالی برای تحدید نمودن قدرت دیکتاتوری سلطنت ایجاد شد ولی در میانه راه به انحراف رفت . روحانیت شیعه از جمله شیخ فضلالله نوری فریادها زد تا اینکه به شهادت رسید ولی مسموع نشد ولی همه دیدند که دوباره دیکتاتوری رضاخان حاکم شد و زحمات مشروطیت به هدر رفت و تذکرات شیخ شهید حق بود.
۳ . فتنه جمهوریت
رضاخان جهت انتقال قدرت از قاجاریه به پهلوی دست به فتنه دیگری به نام جمهوریت زد . عده بسیاری فریفته شدند ولی عالم مجاهدی به نام سید حسن مدرس فریاد مخالفت بلند کرد تا اینکه به شهادت رسید و بلاخره همه دیدند که از جمهوریت رضاخانی فریبی بیش نبود
۴ . فتنه تفرقه
فتنه تفرقه که همیشه به ویژه قرون اخیر مهمتمرین دست مایه استکبار شده است تفرقه شیعه و سنی ، تفرقه اقوام ایرانی ولی این فتنه هم با روشن اند یشی مرد بزرگی به نام روح الله الموسوی خمینی خنثی شد هر چند خطر همچنان ادامه دارد.
۵ . فتنه سبز
فتنه سبز که حربه استعمار در برخی کشورهاست که بسیار هم موفق بوده است برای جمهوری اسلامی رقم خورد ولی ایستادگی و افشاگری دانشمندانی مثل خامنه ایی کبیر و علامه مصباح یزدی باعث خنثی شدن این توطئهها شد
خلاصه اینکه
روحانیت شیعه همیشه در تشخیص فتنه موفق عمل نموده است ولی نحوه پاسخگویی مردم به آن ، موجب خروج از فتنه و یا ابتلا به فتنه ها را فراهم آورده است .
@vaezi_vaznz
ناترینگ ۱۸
مهدویت در آیینه فلسفه
نگاه فلسفی به مهدویت بیشتر در فلسفه تاریخ و بیان جبر تاریخی قابلیت بررسی دارد، آنگاه که تاریخ به عنوان شیوه اندیشه ورزی مطرح می شود که بیشتر در فلسفه هگل بیان شده است.
هگل تاریخ را همچون رودخانه ایی می داند که گرچه در مسیر حرکت خود آبگیرها و گردآب های متعدد دارد ولی دارای حرکتی واحد که از جایی آغاز و به نقطه ایی پایان خواهد یافت می باشد.
تاریخ صحنه برخورد تزها و آنتی تزهای بسیاری می باشد تا سر انجام در نقطه پایانی مهدویت سنتز بین تز واقعیت و انتی تز حقیقت اتفاق خواهد افتاد
مهدویت هموار کننده جاده آنچه هست به آنچه باید باشد می باشد زیرا در دوران حکومت مهدی آنچه باید تحقق خواهد یافت و بسیاری از واقعیت های غیر ضرور در زندگی بشر رخت بر می بندد
چنانکه قران نیز صحنه تاریخ را عرصه نزاع بین حق گرایان و باطل گرایان می داند که سر انجام با پیروزی حق بر باطل به پایان خواهد رسید
و در پایان تاریخ ، بشر از سردرگمی ها و نفس طلبیها نجات می یابد و به حقیقت وجود خود خواهد رسید و در نهایت به سعادت که همان نجات از فردیت و اتصال به روح کلی باشد خواهد رسید همانی که پیامبر فرمود:
(لیثیروا لهم دفاین العقول)
پس مهدویت در فلسفه یک حادثه نیست بلکه یک حقیقت تاریخی است .
مهدویت اوج عقلانیت بشر در آینده تاریخ است که بر اثر جبر تاریخی باید اتفاق بیافتد.
@vaezi_vazna
منشور روحانیت ۱
سلام بر حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت که رساله علمیه و عملیه خود را به دم شهادت و مرکب خون نوشته اند و بر منبر هدایت و وعظ و خطابه ناس از شمع حیاتشان گوهر شب چراغ ساخته اند.
افتخار و آفرین بر شهدای حوزه و روحانیت که در هنگامه نبرد، رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمنیات دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند و سبکبالان به میهمانی عرشیان رفتند و در مجمع ملکوتیان شعر حضور سروده اند
@vaezi_vazna
منشور روحانیت ۲
صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه گاه محرومان بوده است ، همیشه مستضعفان از کوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سیراب شده اند . از مجاهدات علمی و فرهنگی آنان که بحق از جهاتی افضل از دمای شهیدان است که بگذریم ، آنان در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارتها و تلخیهایی متحمل سده اند و همراه با تحمل اسارت ها و تبعیدها ،زندانها و اذیت و آزارها و زخم زبانها ، شهدای گرانقدری را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نموده اند .
@vaezi_vazna
منشور روحانیت ۳
علمای اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایه داران و پول پرستان و خوانین نرفته اند و همواره این شرافت را برای خود حفظ کرده اند و این ظلم فاحشی است که کسی بگوید دست روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمدی با سرمایه داران در یک کاسه است
آنها با زهد و تقوا و ریاضت درس خواندهاند و پس از کسب مقامات علمی و معنوی نیز به همان شیوه زاهدانه و با فقر و تهیدستی و عدم تلق به تجملات دنیا زندگی کرده اند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفته اند.
@vaezi_vazna
منشور روحانیت ۴
مخالفت روحانیون با بعضی از مظاهر تمدن در گذشته صرفا به جهت ترس از نفوذ اجانب بوده است . احساس خطر از گسترش فرهنگ اجنبی ، خصوصا فرهنگ مبتذل غرب موجب شده بود مه آنان با اختراعات و پدیده ها برخورد احتیاط آمیز کنند علمای راستین از بس که دروغ و فریب از جهان خواران دیده بودند به هیچ چیزی اطمینان نمی کردند.
@vaezi_vazna
ناترینگ ۱۹
اقبال لاهوری و ختم پیامبری
خاتمیت دین اسلام به عنوان یکی از آموزههای اسلامی مورد کنکاش برخی روشنفکران مسلمان از جمله اقبال لاهوری قرار گرفته است.
اقبال لاهوری در تفسیر خاتمیت نکاتی چند را بیان می کند
۱ . زندگی غریزی
خداوند برای ادامه حیات موجودات زنده عنصر غریزه را در زندگی آنان قرار داد تا برای پاسخ به نیازهای خود به صورت غریزی حرکت نمایند ، و انسان هم از این قاعده مستثنی نیست.
۲ . تجارب عرفانی
غریزه خاص برای هدایت انسان در قالب تجارب عرفانی می باشد ، در واقع برای پاسخگویی به نیاز انسان به تکامل، پیامبر به وسیله تجارب عرفانی مطالب وحی را دریافت و برای بشر بیان فرمود.
۳ . خرد استقرایی
فصل ممیز جهان جدید با جهان قدیم برخورداری بشر از خرد استقرایی می باشد که بشر از کودکی وارد مرحله بلوغ می شود و دیگر به وحی تجربی نیازمند نیست.
۴ . اجتهاد
بشر در عصر جدید با توجه به خرد استقرایی توان حرکت و بروز شدن را داراست و این راز جهانی بودن و جاودانگی اسلام است
اینکه اسلام باید وارد همه فرهنگها در گستره زمین شود و برای همه زمانها پاسخگوی همه نیازهای بشر باشد با توجه به برخوردای از خرد استقرایی و نیروی اجتهاد است که اقبال با عنوان «اصل حرکت در ساختمان اسلام» از آن یاد می کند.
@vaezi_vazna
ناترینگ ۲۰
استاد مطهری و ختم پیامبری
استاد شهید مطهری نیز برای تفسیر خاتمیت دین اسلام دو گونه تفسیر ارایه می دهد
تفسیر اول
۱ . بشر قدیم توان حفظ کتاب آسمانی خود را نداشت لذا نیازمند تجدید نبوت بود ولی بشر جدید این توان را دارد.
۲ . بشر قدیم به خاطر نبود بلوغ فکری نمی توانست نقشه کلی برای مسیر خود دریافت کند ولی بشر جدید به بلوغ فکری رسیده است .
۳ . بشر قدیم توان ترویج و تبلیغ و امر به معروف و نهی از منکر را نداشت لذا اکثر پیامبران تبلیغی بوده اند ولی بشر جدید دارد.
۴ . بشر جدید با اصل اجتهاد می تواند از کلیات وحی برای شرایط مختلف مکانی و زمانی احکامی وضع نماید.
تفسیر دوم
۱. انسان موجودی ثابت نیست که قوانین ثابت دریافت کند و صد در صد متحول نیست که هیچ گونه قانون ثابت نداشته باشد بلکه هم نیاز ثابت دارد و هم نیاز متحول
۲ . اسلام برای نیاز ثابت پاسخ ثابت داده است و برای نیاز متغیر پاسخ متغیر داده است.
۳ . عنصر پاسخ گویی به نیازهای متغیر انسان اصل اجتهاد است ، وقتی مجتهد به روح اسلام آشنایی پیدا کرد می تواند فروع را به اصول برگرداند و پاسخی در خور دریافت نماید.
۴. اصل اجتهاد با استفاده از اصولی دیگر مانند قانون اهم و مهم، احکام اولی و ثانوی، عدم تحجر به شکل خاص زندگی، اختیارات حاکم شرع و ولی فقیه باعث می شود که اسلام برای همه مکانها و همه زمانها پاسخگوی نیازهای متغیر بشر باشد.
@vaezi_vazna
ناترینگ ۲۱
فرهنگ در اندیشه مارکسیسم
مارکسیسم فرهنگ را مستقل از جامعه و مردم می داند بلکه آنرا ساخته دستگاه حاکم می داند در واقع دستگاه حاکم ارزشهای فرهنگی را می سازد و خود در بین جامعه مدیریت می کند .
در اندیشه مارکسیسم حرکت جامعه بر اساس اصل تضاد می باشد که زیر بنای حرکت را اقتصاد تشکیل می دهد لذا مارکس با طرح نظریه بت وارگی کالا معتقد بود که ساختار اجتماعی بر محور نظام طبقاتی بوده که صاحبان ابزار تولید، طبقه حاکم و کارگران طبقه محکوم می باشند لذا این سرمایه داران هستند که محور حرکت جامعه می باشند و جهت استثمار بیشتر مردم ، فرهنگی که به نفع منافع خودشان باشد را در جامعه به وجود می آورند. لذا فرهنگ محصول ایدىولوژی است ، ایدىولوژی و فرهنگ در مقابل زیر بنای اقتصاد ، رو بنا محسوب می شوند لذا برای فهم فرهنگ باید منافع طبقه حاکم و نهایتا فهم راوبط تولید و زیر بنای اقتصادی را فهمید.
@vaezi_vazna
ناترینگ ۲۲
فرهنگ در اندیشه لیبرالیسم
لیبرالیسم که شعار آزادی فردی و پاسداری از حقوق فردی محور اصلی آن می باشد فرهنگ را ساخت مردم می داند ، مردمی که کم سوادتر و از جایگاه اجتماعی پایین تری بر خوردار هستند بر علیه نخبگان شورش کرده و به جای اینکه حاکمان بخواهند برای مردم تدبیر کنند خود به صحنه گردانان اصلی فرهنگ تبدیل می شوند زیرا این توده مردم هستند که از طریق تقاضا و ثبت سفارش ،تولیدات فرهنگی را در خدمت خواست خود قرار می دهند.
نقد:
این تفکر بر خلاف ظاهر فریبنده خود باز تولید فرهنگ را در خدمت صاحبان قدرت و ثروت قرار داده است.
این مردم نیستند که به تولید فرهنگ می پردازند بلکه صاحبان ثروت هستند که به واسطه تکنیک های جدید برای کسب سود در بازار مصرف کنندگان رخنه می کنند و سلایق مردم را جهت مصرف بیشتر تولیدات کارخانجات مدیریت می کنند و این رسانه ها هستند که برای ساخت سبک زندگی مردم متناسب با تجارت فرهنگ سازی می کنند لذا مفاهیمی بنیادی مانند رفاه ، فراغت ،سرگرمی،لذت جویی و ...را مطابق کسب سود بیشتر صاحبان سرمایه هدایت و مورد بهرهبرداری اقتصادی قرار می دهند
و شعار مردم و دموکراسی و .. فریبی بیش نمی باشد
@vaezi_vazna
ناترینگ۲۳
بی حجابی تهدید یا فرصت
یقینا بی حجابی ادامه آشوب های پاییز ۱۴۰۰ است در آشوب های اخیر با حضور مردم و بسیجیان عزیز دشمن نتوانست موفقیتی کسب کند ولی در ادامه با جریان بی حجابی به دنبال اهداف خود است
متاسفانه این حربه دشمن بسیار حساس و زیرکانه انتخاب شده است چه آنکه اگر نظام با آن برخورد انتظامی داشته باشد و یا نسبت به آن بی خیال باشد در هر دو صورت به نفع دشمن می باشد
لذا در مرحله خاصی از انقلاب رسیده ایم
چه باید کرد تا نظام از این مرحله سر بلند خارج گردد
متاسفانه از سوی مسولان بالادستی چاره ایی اندیشیده نمی شود و سکوتی مصلحت اندیشانه بر پیکر مسولین حاکم شده است
و مردم انقلابی که حافظین اصلی نظام و انقلاب هستند نیز در یک حیرت و سردرگمی به سر می برند
چه باید کرد؟
به نظر می رسد قدمهایی چند باید برداشته شود تا در مهار بی حجابی موفقیتی به دست آید
قدم نخست تشکیل یک اندیشکده برای رصد موقعیت ها و نحوه برخورد با پدیده بی حجابی می باشد
قدم دوم ایجاد نهضت اغناسازی در مدارس و جوامع هدف می باشد
قدم سوم فشار به مجلس برای تصویب قوانین بازدارنده متناسب امروز جامعه
قدم چهارم ایجاد محدودیتهایی برای کشف حجاب ها
قدم پنجم برخورد انتظامی با افرادی که هدفمند از سوی دشمن برای عادی سازی بی حجابی اقدام می کنند
قدم ششم برخورد با مراکز و مجامعی که قوانین حجاب و عفاف را زیر پا می گذارند
قدم هفتم ایجاد تک صدایی در بین مردم و مسولین ، هر گونه دوصدایی در بین مسولین و یا مردم انقلابی تمام اقدامات فوق را بی اثر خواهد کرد
لذا باید با درایت و خرد این موارد را عملی ساخت تا از تهدید موجود فرصت عالی به وجود آید
@vaezi_vazna
ناترینگ ۲۴
معمار اندیشه
ستودن معلم ستودن اندیشه سازانی است که با آموختن تفکر ، معماری جامعه بشری را بر عهده دارند زیرامعلم باساختن شخصیت انسان ، جامعه را می سازد و خوب و بد جامعه را باید در ادای مسئولیت معلمی دانست در مورد وظایف معلم مکتب های مختلف نظرات متعددی بیان کرده اند.
ناتورالیست ها طبیعت را بهترین معلم انسان می دانند و لذا نقش معلم را درجه دو دانسته و وظیفه معلم را فقط منطبق نمودن کودکان با عالم طبیعت نی دانند.
ایده آلیست ها به معلم نقش محوری در تعلیم و تربیت داده اند او را پیر و مراد دانسته و تا درجه خدایی او را پیش برده اند .
پراگماتیست ها معلم را در حد دوست و راهنما تلقی نموده که نباید چیزی به فراگیر تحمیل نماید بلکه باید فرصتی فراهم نماید تا فراگیر خود با تجربه خود مسیر زندگی را تشخیص و عمل نماید.
رئالیست ها نقش معلم را نزدیک نمودن فراگیر با واقعیتهای زندگی می دانند تا فرد مهارتهایی که برای زندگی در جامعه نیاز دارد بیاموزد.
اگزیستانسیالیست وظیفه معلم را اهمیت دادن به فردیت افراد و توسعه خودیت در افراد می داند، معلم باید کمک کند تا فرد بهتر خود را درک کند تا در مقابل تعارضات زندگی اضطرابها ، ترس و مرگ بدون واهمه مواجه شود
ولی در تفکر اسلامی استاد پدر معنوی انسان است که وظیفه اش ساخت شخصیت اخلاقی و کمک به انسان مسیر سیر و سلوک می باشد تا انسان با ترجیح اخلاق در زندگی دنیا و آخرت که در طول یکدیگر هستند حضوری فعال داشته باشد و این معنای یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه می باشد استاد علاوه بر اندیشه ، روح و شخصیت افراد تحت تاثیر خویش قرار می دهد لذا نسبت پدری با انسان پیدا می کند چه آنکه آفریننده روح انسان است.
@vaezi_vazna
ناترینگ ۲۵
زن کالای اقتصادی
نظام سرمایه داری در غرب قبل از آنکه در گرو تولید باشد در گرو مصرف می باشد ، به ویژه بعد از انقلاب صنعتی ، زن هم به عنوان نیروی کار ارزان و هم دارای خصلت مصرف کنندگی ، مورد توجه تام سرمایه داری قرار گرفت و از سه عامل ماشین ، محیط کار صنعتی ، نظریه فروید برای انقلاب جنسی در غرب مورد استفاده قرار گرفت و زن غربی از عصر ملکه ویکتوریا که دوران پوشیدگی زن بود وارد دوران برهنگی شد و از گروههای هیپی ، پانک و رپ برای رواج برهنگی کامل استفاده نمودند تا با ترویج برهنگی و بی بندوباری جنسی زن را به عنوان ابزاری برای رسیدن به مقاصد نظام سرمایه داری تبدیل نمایند و زنان نیز نادانسته به این قواعد شهوت سالار تن دادند.
لذا نظام سرمایه داری بقای خود را در گسترش بازارهای مصرف و تولید کاذب و القای احساس نیاز در مصرف کنندگان می دید پس مدیریت بدن به معنای دستکاری در نمای ظاهری بدن در دستور سرمایه داری قرار گرفت به تعبیر گیدنز نمای ظاهری بدن مشتمل بر همه ویژگی های سطحی پیکر ماست از جمله پوشش و آرایش که برای خود و دیگران قابل دیدن است.
امروزه لباس فقط وسیله پوشش نیست بلکه ابزاری برای آرایش تبدیل شده است
امروزه صنعت آرایش و زیبایی فقط تزیینی نیست بلکه به نیاز اصلی زنان تبدیل شده است تا در بازار و محل کار به رقابت با دیگران بپردازند.
امروزه استفاده از زنان به عنوان ابزار تبلیغاتی، بهره کشی از زنان در قالب منشی ، مدگرایی ، جراحیهای زیبایی ،صنعت آرایشی و صنعت پوریسم همه در جهت اهداف اقتصادی نظام سرمایه داری مدیریت می شود و از طریق رسانه های متنوع ،اینترنت ، ماهواره و هالیود جهت اشاعه اباحه گری ، لذت گرایی،مصرف گرایی به خدمت گرفته می شودد و از زن به ابزاری جنسی برای کسب منافع بیشتر شرکت های نساجی ، لوازم آرایشی ، صنعت فیلم ....بهره جویی می شود و میلیارد ها دلار در بخشهای مد ، آرایش ، پوشاک ، کوپ مو ، سالن های لاغری ، سالن زیبایی ، جواهرات اصلی و بدلی در دستور کار ماشین تبلیغاتی سرمایه داری قرار دارد و در این راستا زنان شرقی نیز برای پیروی از این سیاست ها مورد تهییج قرار می گیرند . لذا مفاهیم اخلاقی مانند غیرت ، حجاب ، حیا ، قناعت و عفاف به عنوان دشمن اصلی سرمایه داری قلمداد شده و آنان با تمام قوا در جهت از بین بردن این ارزشها و حذف این مفاهیم از قاموس واژگان بشری قدم برداشته اند و این همه فلسفه زن ، زندگی ، آزادی و راز حجاب زدایی از فرهنگ کشور ما در ماههای اخیر می باشد .
🆔@vaezi_vazna
ناترینگ ۲۶
فقه نظامات
علم فقه به عنوان علم به احکام شرعی و علم استنباط احکام از منابع شرع ( عقل و کتاب و سنت ) تعریف شده است و در کنار اخلاق و اعتقادات مثلث مفاهیم دینی را تشکیل می دهد
اهمیت فقه در جامعه اسلامی بعد از تحکیم دولت اسلامی به شدت افزایش یافته است تا جاییکه دو یار دیرینه آن به انزوا و گوشه رفته اند و تمام هم متصدیان حکومت دینی برپایی فقه قرار گرفته است و اخلاق و باورها در جامعه دچار ضعف و غربت قرار گرفته است.
ولی آیا فقه مدنظر بانیان حکومت دینی فقه رایج و سنتی بوده است و یا اینکه با توجه به مدیریتی بودن حکومت باید تعریفی مجدد از فقه داشت آیا قرار است با رساله عملیه حکومت را مدیریت کرد و یا اینکه فقهی که مد نظر امام و دیگر بانیان حکومت بوده است چیز دیگری بوده است . به نظر می رسد باید به سطح بالاتری از فقه تحت عنوان فقه نظامات اندیشید فقه رایج مسایل فقهی را در دوگانه حکم و موضوع صورت بندی می کند ولی فقه نظامات به استنباط نظام و مکاتب اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی می پردازد و افق بلندی که حضرت امام در حکومت دینی برای فقه گشودند همین فقه است همانطور که سعید صدر اندیشمند معاصر در کتاب فلسفتنا پیشتاز عرصه فقه نظامات بوده است با فقه نظامات است که فقه وارد صحنه عملیات و اداره جامعه می شود و می تواند به جامعه سازی و تمدن سازی بپردازد و هم اینکه کلام و اعتقادات و اخلاق هم در جایگاه خودشان پاسخگوی نیازهای اساسی بشر در عصر حاضر خواهند بود با فقه نظامات است که تعلیم و تربیت، فرهنگ ، اقتصاد و اجتماع سامان می یابد و چقدر دور از واقعیت است که بخواهیم مسایل اجتماعی و مدیریتی جامعه مانند حجاب را با فقه رایج حل نماییم .
@vaezi_vazna
ناترینگ ۲۷
تأثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت
معرفت شناسی به عنوان شاخه ایی از فلسفه همواره در تاریخ فلسفه مورد بحث و مناظره فیلسوفان بوده است و هنوز هم مطرح است.
منتهی یکی از مباحثی که مطرح است تاثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت می باشد در معرفت شناسی جدید جناب ویلیام جیمز با عنوان اراده معطوف به باور یکسره این نظریه را به عنوان مکتب فلسفی خود پذیرفته است در مکاتب دیگر نیز از عوامل روانی تحت عنوان روان شناسی معرفت و از عوامل اجتماعی بر معرفت که با عنوان روانشناسی معرفت نام برده شده است .
در فلسفه اسلامی فلسفه اشراق بیشتر به مباحث روان شناسی معرفت می پردازد و در فلسفه مشا به تاثیر عوامل اجتماعی بر معرفت می پردازد و در این میان فارابی به عنوان فیلسوف فرهنگ به هر دو عامل اشاره می کند در کتاب فصوص الحکم به عوامل روان شناسی در معرفت و در آرای اهل مدینه فاضله به عوامل اجتماعی معرفت می پردازد .
علامه طباطبایی به عنوان فیلسوفی در مکتب حکمت متعالیه نیز به عوامل درونی معرفت و بیشتر به عامل گناه بر معرفت می پردازد که ۶۳۸ آیه قران را به عنوان موید این نظریه اعلام می کند
گناه چه تاثیری در معرفت دارد؟ بر اساس آیه ختم الله علی قلوبهم مفصل این بحث را ارایه می دهد گناه یا مانع اساسی برای معرفت می شود و معرفت به دست آمده را ضایع می گرداند و یا اینکه در معرفت انسان اعوجاج و انقلاب ایجاد می کند زشت را زیبا و زیبا را زشت انعکاس می دهد و مانع دست یابی انسان به حقیقت می گردد .
منتهی نکاتی که در این بحث قابلیت پرداخت را دارد توجه به فرق بین معرفت و علم است . گناه در معرفت انسان موثر است ولی آیا در کسب علوم تجربی هم گناه اثر دارد و باعث ضعف انسان در علم آموزی می شود و یا اینکه گناه در سطح هوشی انسان اثر دارد و در کل آیا گناه در علم حصولی یا در علم حضوری انسان تاثیر گذار است؟
و این نکته ایست که نیازمند ژرف نگری بیشتر فلسفی است تا پاسخ مناسب پیدا کند.
@vaezi_vazna
ناترینگ ۲۸
تناسخ
یکی از اصول آیین های عرفانی هند اصل تناسخ است که بر طبق آن روح آدمی در یک سرگردانی مدام به سر می برد زیرا بعد از مرگ به بدن دیگر انتقال می یابد که بسته به نوع کرداری که از او سر می زند در سیر نزولی و یا صعودی قرار می گیرد گاه روح به بدن حیوان و یا گیاه و حتی جماد منتقل می شود و گاه بر عکس در سیر صعود از جسم جمادی در نهایت به بدن انسانی منتقل می شود.
فیلسوفان اسلامی با ادله متعدد چنین تفکری را باطل می دانند زیرا لازمه چنین تفکری اجتماع دو روح در یک بدن می باشد و این به لحاظ عقلی درست نیست زیرا لازمه آن این است ، روحی که از قبل در یک بدن وجود داشت و روحی که الان از انسان دیگر وارد این بدن شد با هم در یک بدن جمع شوند و چنین حالتی محال عقلی دارد.
و یا اینکه اعتقاد به تناسخ برگشت فعلیت به قوه می باشد زیرا حالت حیوانی نسبت به گیاهی فعلیت دارد و اگر روح از بدن حیوانی به گیاهی برگردد یعنی از فعلیت حرکت بر عکس انجام گرفته است و چنین چیزی نیز محال می باشد.
و یا ادله دیگری که فلاسفه مفصل در کتابهای خود به آن پرداخته اند.
البته تناسخ با آنچه که در اندیشه دینی تحت عنوان ظهور ملکات شناخته می شود تفاوت دارد زیرا در ظهور ملکات روح از بدنی به بدن دیگر منتقل نمی شود بلکه فقط باطن و واقعیت افراد ظاهر می شود چنانکه قران به عده ایی فرمود کونوا قرده خاسین باطن برخی افراد در مرحله میمونی توقف داشت و آن باطن به صورت ظاهر نمایان گشت ولی انتقالی صورت نگرفته است.
@vaezi_vazna
ناترینگ ۲۹
خدا در اندیشه بودا
بودا شاهزاده ایی که حدود شش قرن قبل میلاد در سن بیست و نه سالگی بر اثر تحول درونی ، دست به ریاضت ، تفکر و مراقبت معنوی زد و به حقیقت دست یافت و سپس چهل سال به تبلیغ اندیشه خود در هندوستان پرداخت . مکتب او بیشتر جنبه روانشناسانه و اخلاقی دارد و کمتر به باورها و عقاید پرداخته است لذا برخی بر طبق بیاناتی از بودا ، مکتب او را مکتب بی خدایی می دانند که او نه تنها به خدای قایم به ذات اعتقاد ندارد بلکه به هیچ جوهر ثابت مادی و معنوی نیز قایل نیست.
ولی واقعیت این است که او در مورد خداوند ملحد و منکر نیست بلکه بیشتر شکاک و لا ادری گر می باشد او نسبت به خداوند به عنوان یک حقیقت مطلق سکوت کرده است و فقط سعی دارد انسان را با مراقبت و ریاضت به مرتبه نیروانه و خدایی برساند.
این تفکر در طول تاریخ تحولات بسیار یافت تا اینکه در فرقه های بعدی بودا مانند مکتب مهایانه مفهوم یکتاپرستی به وجود آمد منتهی یکتایی که در درون خود سه گانه پرستی را قرار داده است
۱ . نیرومایه کایه مه جنبه انسانی خدواند است که در هشتاد سالگی درگذشت.
۲ . سم بگه کایه که آیین بودا را به بودای انسانی تعلیم داد.
۳ . درمه کایه که همان ذات خدا و مطلق است
بنابراین در اندیشه های جدید بوداییان ، خدواند سه جنبه دارد یکی فراتر از جهان و مطلق است دیگری آموزگار و تعلیم دهنده است و سومی جنبه انسانی خدواند است که در یک زمان متولد شد که به روشنی دست یافت و در پایان به نیروانه رسید ولی در نهایت یک ( درمه کایه) بودای مطلق وجود دارد و دیگر بوداها تجلیات او هستند .
@vaezi_vazna
تیر ماه سیزه شو
مردم مازندران و گیلان به ویژه مردم کوهستان شب سیزدهم تیرماه طبری را به جشن می نشستند در عصر روز دوازده تیرماه به گرمابه رفته و جامه نو به تن می کردند و در غروب گاه به گورستان و زیارتگاهها رفته و به یاد گذشتگان خیرات و صدقات می دادند و در شامگاه در جمع خانواده مهمانی برپا کرده و با انواع خوراکی و شرینی به بازی های محلی چون لا لک کا و لال زن شیش می پرداختند،
در بلندی ها ، جوانان به اشاره سالخوردگان در شامگاه ۱۳ تیرماه با گهن آتش می افروختند و به شادی می پرداختند.
از جمله رسوم این شب برای جوانای که در دوران نامزدی به سر می بردند ، خانواده داماد هدیه مفصلی برای عروس و خانواده او می بردند که شامل شیرینی ، لباس و دیگر وسایل بود.
علت جشن را ابوریحان بیرونی ، پیروزی و خونخواهی منوچهر پادشاه کیانی ایران بر توران را ذکر می کند که آرش کمانگیر در چنین شبی بر دامنه دماوند صعود آمد و تیری با تمام توان رها نمود تا محدوده ایران را ترسیم نماید خداوندگار باد را دستور داد تا تیر بر ماورای خراسان اصابت نمود و منوچهر و افراسیاب به همین حدود با هم به صلح نشستند و چنین روزی را مردم طبرستان به ویژه مردم کوهپایه برای همیشه به جشن نشستند.
منابع:
۱. ابوریحان بیرونی،آثار الباقیه ، ۲۷۸
۲ . تاریخ طبرستان ابن اسفندیار ، ۶۰
۳ . نصرالله هومند،گاهشمار باستانی طبرستان ،۶۶
@vaezi_vazna
وضعیت دینداری ایرانیان
چندی قبل گفتگویی با استاد رهدار در مورد میزان دینداری ایرانیان انجام گرفته است که آمارهایی را بر طبق گزارشات موثق جامعه شناسی ارائه نمودند که بر مبنای این گزارش میزان دینداری ایرانیان از سال ۱۳۵۳ تا ۱۴۰۲ با معیار دو عبادت نماز و روزه مورد سنجش قرار گرفت.
این گزارش با متغیرهای مختلفی انجام گرفته است که هر کدام را جداگانه بیان می کنیم.
جنسیت
نماز
خانمها ۶۱ درصد و آقایان ۴۸ درصد
روزه
خانمها ۵۹ درصد آقایان ۴۴ درصد
بر حسب سن
نماز
سن ۳۰ تا ۵۰، ۵۸ درصد
سن ۵۰ به بالا، ۸۱ درصد
روزه
سن ۳۰ تا ۵۰، ۵۳ درصد
سن ۵۰ به بالا، ۶۲ درصد
بر حسب تحصیلات
نماز
بی سواد ۸۲ درصد ، ابتدایی ۷۵ درصد ، متوسطه ۵۰ درصد ، دانشگاهی ۵۲ درصد
روزه
بی سواد ۶۸ درصد ، ابتدایی ۶۳ درصد ، متوسطه ۴۸ درصد و دانشگاهی ۵۱ درصد
محل زندگی
نماز
مرکز استان ۵۳درصد ، شهر ۵۲درصد، روستا ۶۲درصد
روزه
مرکز استان ۵۰ درصد ، شهر ۴۸ درصد، روستا ۵۷ درصد
منتهی نکته ایی که جای تامل دارد سنجش دینداری بر حسب سال می باشد
سال ۵۳
نماز ۷۹ درصد روزه ۸۳ درصد
سال ۸۲
نماز ۸۵ درصد و روزه ۶۹ درصد
سال ۱۴۰۲
نماز ۴۲ درصد و روزه ۴۵ درصد
حال مسأله این است با اینکه روند دینداری از سال ۵۳ تا سال ۸۲ روند صعودی داشته است ولی در فاصله دو دهه ۸۰ و نود روند نزولی به خود گرفته است
کدام متغیر در این دو دهه در این تغییر موثر بوده است؟
چه چیزی باعث شده است که از سال ۵۳ تا ۸۲ روند صعودی داشته باشیم و چه عاملی باعث شده تا ما از سال ۸۲ به بعد شاهد روند نزولی باشیم
پاسخ به این پرسش نیازمند پژوهشی مجزا می باشد تا بتوان با توجه به آن برای تغییر وضعیت کنونی گام برداشت.
@vaezi_vazna
هدایت شده از محمدباقر اصغری
شرح دعای ابو حمزه ثمالی دکتر واعظی.mp3
8.07M
✅شرح دعای ابوحمزه ثمالی(1)
🎤با کلام حجتالاسلام والمسلمین دکتر واعظی
( مدیرگروه معارف دانشگاه پیام نور مازندران)
❇️رمضان المبارک 1145
👈جهت دسترسی به آرشيو کلیک کنید.
🌐دفتر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري دانشگاه پيام نور مازندران
ناترینگ ۳۱
ناصرالحق
حسن بن علی العسکری ملقب به اطروش و مکنی به ناصرالحق در سال ۲۲۳ هجری در مدینه تولد یافت و در سال ۳۰۳ هجری در آمل مازندران وفات یافت.
آنگاه که سادات علوی بعد از مبارزات فراوان با بنی امیه و بنی العباس به طرف شمال ایران رحل اقامت گزیدند تا با تجدید قوا ، روحیه ایی تازه برای ادامه مبارزات تنفس نمایند، اسپبدان مازندران که حاکمان محلی طبرستان بودند برای رهایی از ظلم حاکمان بنی العباس دست یاری به طرف آنان دراز کردند.
ساداتی چند به مبارزه پرداخته و به شهادت رسیدند تا اینکه حسن بن زید از ری فراخوانده شده و با یاری مردم مازندران در سال ۲۵۰ هجری در آمل حکومت علوی بر پا نمود.
دستگاه عباسی چندین مرتبه برای سرکوبی آنان اقدام نمود ولی موفق نشد.
یکبار هم یعقوب لیث صفاری اقدام نمود ولی کاری به پیش نبرد.
تا اینکه اسماعیل سامانی حاکم خراسان توانست محمد به زید یا داعی صغیر را شکست دهد و برای ۱۳ سال در حکومت علویان توقف ایجاد نماید تا اینکه ناصرالحق که در طول ۱۳ سال در کناره های دریای مازندران به ترویج تشیع می پرداخت و هزار هزار نفر مردم این دیار را به نعمت تشبع مزین ساخت قیام مجدد نمود و بار دیگر در سال ۳۰۱ حکومت علویان را احیا نمود و خود سه سال و سه ماه حاکمیت داشت و پس از آنکه حکومت تقوم یافت با کمال مناعت کناره گیری نمود و به زهد و علم و...پرداخت،
ناصرالحق دارای شخصیتی انسانی ، وارسته،فقیه،زاهد،سیاس و مدبر ذکر شده است که آثار بسیاری حتی صد اثر را به او نسبت می دهند علاوه بر اینکه قبل از آنکه خواجه نظام الملک دست به ساخت نظامیه ها در بسیاری از شهرها بزند این ناصر الحق بود که مدرسه و کتابخانه و مسجد در آمل دایر نمود که تا سالها محل رجوع اهل علم و فضل بوده است غالب تراجم نویسان از او به بزرگی یاد کرده اند.
بلاخره در ۲۵شعبان ۳۰۴ در سن ۷۹ سالگی در آمل به جوار حق شتافت و مزار او در کنار مدرسه اش مزار مردم در طول تاریخ بوده است گنبدی مفروش به کاشیهای آبی که به گنبد کبود شهرت داشت که البته دچار آسیب شد تا اینکه توسط سید علی مرعشی حاکم مازندران در قرون بعدی مورد مرمت قرار گرفت و امروز به برکت جمهوری اسلامی مورد توجه شیعیان اعم از امامیه و یا زیدیه یمن قرار گرفت .
این جناس منسوب به اوست
ندیدم خوشتر از مازندران جا
خدایا خیمه ما زن در آن جا
@vaezi_vazna
هدایت شده از امامزاده ناصرالحق مروّج تشیّع در شمال
14030130 ناصرالحق .. دکتر واعظی وزنا .mp3
29.91M
#سخنرانی دکتر علی واعظی وزنا
استاد حوزه و دانشگاه
#امامزاده #ناصرالحق
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@vaezi_vazna
@naserolhagh
هدایت شده از آن سوی روشنفکری
✍️ بهروز مرادی
🖊 مدرنیته_ناشناخته
اولین جلسهی کلاس جامعهشناسی کشورهای اسلامی در یک دانشگاه دولتی در تهران بود. دانشجویان ترم ٧ علوم اجتماعی بودند. بعد از معرفی خودم و معرفی دانشجوها، قبل از اینکه کمی در مورد سرفصلهای درس و جوامع در کشورهای مسلماننشین صحبتهای مقدماتی بکنم، پرسیدم در بارهی کشورهای مسلمان چه میدانند.
کسی پاسخی نداد.
پرسیدم مثلاً در مورد جوامع مسلمان در کشورهای همسایه چه میدانند؟
کسی پاسخی نداد.
پرسیدم مثلاً در مورد جوامع عراق یا ترکیه یا آذربایجان یا افغانستان و پاکستان چه میدانند؟
کسی گفت: "ما در مورد کشورهای مدرن میدونیم و در مورد کشورهای اسلامی چیزی نمیدونیم."
چند نفر در کلاس حرف او را تأیید کردند. لحنشان نزد من در تقبیح کشورهای اسلامی و تکریم کشورهای مدرن بود. گویی کسر شأنشان بود که اطلاعاتی در مورد کشورهای مسلماننشین داشته باشند و نیز مایهی مباهاتشان که خود را آگاه به کشورهای غربی معرفی میکردند.
پرسیدم: "خوب در مورد کشورهای مدرن چه میدونيد؟ مثلاً میتونید کمی در مورد جوامع مدرن از منظر جامعهشناسی صحبت کنید؟"
کسی پاسخی نداد.
ادامه دادم: "میدونید جامعهی مدرن به چه نوع جامعهای گفته میشود؟
کسی پاسخی نداد.
_میتونید مشخصات یک جامعهی مدرن را نام ببرید؟ "
کسی پاسخی نداد.
_میتونید اصلیترین ویژگیهای مدرنیته رو نام ببرید؟"
_کسی پاسخی نداد.
_شاید بتوان گفت که یک جامعهی مدرن ١٠ ویژگی اساسی و اصلی دارد. میتونید اونا رو نام ببرید؟ "
_سکوت.
_میتونید چندتا از ویژگیهای یک جامعهی مدرن را نام ببرید؟"
_سکوت.
_فقط یکی. فقط یک ویژگی جوامع مدرن رو؟"
_سکوت و سکوت و سکوت.
حدود ٣٠ نفر بودند و ترم ٧ علوم اجتماعی در یک دانشگاه دولتی، اما حتی یکی از ویژگیهای مدرنیته را نمیدانستند.
شاید در ذهن و دلشان این تردیدها میچرخید که آزادی آرایشکردن و روسری نداشتنِ زنان و دختران و سیگارکشیدن و مشروب الکلی نوشیدن و حشیش و گُل کشیدن و دوست دختر و پسر داشتن و سگ را در پارک و خیابان گرداندن و در پارتی شبانه مختلط در هم لولیدن.
بعد روی تخته این ١٠ اصل بنیادین مدرنیته را نوشتم و هر کدام را توضیح مختصری دادم:
علمگرایی، عقلگرایی، قانونگرایی، تفکیک و استقلال قوای حکومتی، آزادی فردی و جمعی، فعالیت جامعهی مدنی، تکثرگرایی، دموکراسی، تفرد و رعایت حقوق فردی، شفافیت و عدالت در روندهای قضایی.
در همان جلسهی اول دیدم که نمایندگان نسل حاضر جامعه در کلاس نشستهاند: کسانی که از پایبندی به هنجارها و ارزشهای "سنت" بریدهاند ولی مدرنیته را نمیشناسند و نظری بسیار انحرافی در مورد آن دارند. امیل دورکیم جامعهشناس این وضعیت را "بیهنجاری" نامیده است و میگوید در چنین وضعیتی جامعه دچار خلأ هنجاری است و هر کاری در آن مجاز شمرده میشود و اعضای دچارشده به آن، به هیچ چارچوب مشخصی برای سازماندهی رفتارشان متعهد نیستند و رابرت مرتون جامعهشناس نیز معتقد است در وضعیت بیهنجاری، اعضای جامعه ازجمله از هر ابزاری برای رسیدن به هدف خود استفاده میکنند، بدون آنکه به مشروع بودن آن هدف اهمیت بدهند.
جامعهی ما از سنت بریده و متعاقباً هیچ درکی از اصول مدرنیته ندارد. بیهنجاری به هزار زبان در سخن است. آنهایی که در این میانه پوک و پوچ قرار گرفتهاند، نه به سنت متعهدند و نه به اصول مدرنیته.
١۶ اردیبهشت ١۴٠٣
دولت پزشکیان غربگرا نیست...
فاطمه امیری رز، دکتری جامعهشناسی سیاسی جمهوری اسلامی
این روزها تلاش برای فهم نظری مبانی فکری دولت چهاردهم بسیار است، برخی سعی میکنند این دولت را با اصطلاح غربگرایی توصیف کنند. با استفاده از مفهوم غربگرایی که در مقابل انقلابیگری به کار میرود و حقیقتاً هم چنین میباشد، جریانهای سیاسی کشور به دو جریان انقلابی و غربگرا تقسیم میگردد. دولت خاتمی و تا حدی دولت روحانی نماد یک دولت غربگرا در کشور بودند. محمد خاتمی یک شخصیت لیبرال بود و اطراف حسن روحانی نیز وابستگان نحله فکری نئولیبرالیسم محسوب میشدند. از سوی دیگر دولت اقای محمود احمدی نژاد صرف نظر از انتقادها به شخص او و دولت کوتاه مدت شهید سید ابراهیم رئیسی یک دولت انقلابی محسوب میشدند. برشمردن شاخصهای دولت انقلابی و غربگرا فرصت دیگری میطلبد، اما این سوال مطرح است که دولت چهاردهم از کدام مبانی فکری برخوردار است؟ به دلایل متعدد و روشن دولت مسعود پزشکان را نمیتوان انقلابی نامید، از سوی دیگر با توجه به برخی ویژگیهای شخصی وی. نمیتوان این دولت را غربگرا هم نامید.نمیتوان کسی را که از نهج البلاغه و قرآن و عدالت سخن میگوید، لیبرال توصیف کرد. پس ماجرا چیست؟ واقعیت این است که طی سالهای گذشته در اثر سیاستهای فرهنگی دولتهای غربگرا از یک سو و مشکلات اقتصادی ناشی از ناکارآمدی دولتها و تحریم خارجی از سوی دیگر، یک تفکری در متن جامعه آرام آرام رشد کرد و آن تفکر سکولار مذهبی بود . سکولارهای مذهبی بر خلاف روشنفکران( لیبرال) به شدت از گرایش به دین و مذهب حمایت میکنند، یا حداقل در ظاهر به دین تظاهر کامل دارند و از دینداران هم خوششان میآید. اما متاسفانه فهمی که از اسلام دارند، غیر سیاسی است. در مرام سکولاریسم مذهبگرا، دین هم ضرورت دارد و هم قداست، اما امری فردی است. از این رو اگر کسی دیندار باشد، محجبه باشد، اهل نماز باشد و... از نگاه ذائقه سکولار مذهبی رواج یافته در جامعه، خیلی هم خوب است، به شرطی که هیچ کاری با کسانی که مظاهر دین را ندارند، نداشته باشد. دیندار خوب است اما به شرطی که امر به معروف و نهی از منکر را تعطیل کند، موضوع زمانی حساستر میشود که از نظر نخبگان سیاسی صاحب قدرت با تفکر سکولار مذهبی، دین کالای لوکسیست که مثل همه اشیای لوکس بهتر است در اختیار این طبقه دارای مکنت و قدرت باشد و نیازی نیست عامه جامعه از آن بهره برده باشند. طبقه سیاسی دارای تفکر سکولار مذهبی، اگر مرد است، همسرش محجبه است، اگر زن است، خودش محجبه است، ساق دست هم میزند، اما برای دختران جامعه ایران بیحجابی را میپسندد و تجویز میکند و توجیه مینماید، چرا چون دین را هم چون هر کالای خوب برای خودشان دوست دارند. آنها میدانند اینگونه در ذائقه جامعه مذهبی سکولاریسم زده هم رای و حامی دارند. هنر حامیان و یاران جناب ریسجمهور منتخب که عمدتا سابقه امنیتی هم دارند، این بود که این آسیب جامعهشناختی را فهم کردند و بر آن سوار شدند. پس آن چیزی که امروز در کشور ما در حال رقم خوردن است، چنین جریان خطرناک و خزنده است. دولت چهاردهم را کسانی تشکیل خواهند داد که غربگرا نیستند، اقلا در ظاهر، بلکه سکولار مذهبیاند که به مراتب از غرب گرایی خطرناکتر است. غرب گرایی ناب که نمونه آن در عصر مشروطه تا پهلوی حضور داشت، آشکارا بر علیه دین و سنت موضع میگرفت و از مدرنیته ناب دفاع میکرد، اما سکولار مذهبی هم از دین میگوید هم از دین میگریزد و این بسیار خطرناک است.
بلی درست است مبانی فکری دولت چهاردهم سکولاریسم مذهبی است ، تفکری که دین را با قرائت خاص معرفی میکند، قبلا هم زمینه جذابیت این قرائت را در جامعه مهیا کرده است، حالا هیئت گردیها را میشودبه راحتی فهم کرد.
#مهندسی فرهنگی شهرستان آمل
https://eitaa.com/darolmomeninamol
هدایت شده از مهندسی فرهنگی شهرستان آمل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صندلیهای کمیسیون فرهنگی مجلس خواهان ندارد!
#مهندسی فرهنگی شهرستان آمل
https://eitaa.com/darolmomeninamol