🔶 تأثیر ترتيب تولّد فرزندان بر شخصيت
فرزندان ارشد معمولاً رفتاری رياست محور دارند. #كوين_لمان روانشناس و نويسنده كتاب ترتيب تولد، توضيح میدهد كه فرزندان بزرگ خانواده به واسطه مسئوليتهای تعريف شده برای آنها خود را "نماينده والدين" میدانند.
اين كودكان هيچ خواهر و يا برادر بزرگتری نداشتهاند كه آنها را هنگام اولين تلاشهايشان برای يادگيری دوچرخهسواری و يا بستن بند كفش مورد تمسخر قرار دهد.
اطرافيان هميشه آنها را جدی گرفتهاند و مجموعهی تمام اين فاكتورها در افزايش اعتماد به نفس فرزندان ارشد تأثير فراوانی داشته است.
به عقيده #لمان اين كودكان تمايل بالايی به كمالگرايی دارند.
اين گرايشهای كمالگرايانه باعث میشوند كه فرزندان ارشد در بيشتر مواقع اشتباهات خود را قبول نكنند و از اين رو گفتگو با آنها چندان آسان نیست.
اما والدين در تربيت و پرورش فرزندان ارشد بايد به چه نكاتی توجه كنند؟
والدين بايد در استفاده از عبارت "تو بايد بهتر میدانستی و يا از تو انتظار چنين كاری را نداشتم" بسيار احتياط كنند. كاربرد نادرست اين دسته از جملات میتواند منجر به اختلالات رفتاری و افزايش سطح استرس در فرزندان ارشد شود. مراقب باشید غرور او نزد خواهر و برادرهای کوچکترش شکسته نشود.
فرزندان وسط: به گفته لمان، ديد فرزندان وسط خانواده به زندگی اينگونه است: خواهر و برادرهای بزرگتر تمام امتيازات و منابع موجود را درو كردهاند.
كوچكترها هم هرچه بخواهند در اختيار دارند. پس من بايد براي دستيابی به اهدافم، فردی مذاكرهگر باشم. اين كودكان بيشترين ميل را به سازش، معامله و رفتارهای ديپلماتيك دارند. آنها همچنين قدرت بالايی براي مديريت نااميدی داشته و از انتظارات واقعبينانهتری برخوردار هستند.
از جمله ديگر خصوصيات اخلاقی آنها میتوان به احساس استقلالطلبی و مهارت دوستيابی اشاره كرد.
فرزندان آخر: فرزندان آخر در مقايسه با خواهر و يا برادر بزرگتر، محدوديتهای تربيتی كمتری را تجربه میكنند. در واقع هنگام تولد فرزند آخر، ديگر خبری از والدين پراسترس و بیتجربه اوليه نيست.
آنها جای خود را به شخصيتهایی قویتر دادهاند كه از حساسيتهای كمتری نيز برخوردار هستند.
بدين ترتيب معمولا تهتغاریها با پيگيریهای سختگيرانه در زمينههای مختلف و به خصوص درس و مدرسه دست و پنجه نرم نمیكنند.
به گفته لمان مجموعه اين عوامل باعث شده كه اين فرزندان بيشتر اهل تفريح و لذت بردن از زندگی باشند.
آنها مسئوليتهای كمتری را متقبل میشوند، نسبت به امور مختلف آسانگيرتر هستند و مهربانی و مهارتهای اجتماعی را بيشتر از خواهر و برادرانشان در رفتار خود توسعه دادهاند.
اما فرزند آخر خانواده بودن سراسر خوشی و خوشبختی نيست. اين كودكان به منظور آن كه خودی نشان دهند و ثابت كنند كه از ديگر فرزندان بزرگ خانواده سرتر هستند، دست به سركشی و عصيان میزنند. كودك آخر يك خانواده غالبا با اين تفكر رو به رو است كه هيچكسی وی را جدی نمیگيرد. از اين رو بهتر است كه نظر او را در برخی از تصميمات مربوط به خانواده جويا شويد تا احساسی از اهميت و توجه را تجربه كند.
تك فرزند: از آن جايی كه تكفرزندان خانواده زمان زيادی را در تنهايی سپری میكنند، تدريجا به مهارت بالايی در زمينه سرگرم كردن خود دست میيابند. #لمان اين فرزندان را "مافوق كودك" مینامد.
آنها درست مانند بچههای ارشد از اعتماد به نفس بالايی برخوردار هستند، به جزئيات هر چيز دقت زيادی میكنند و در مدرسه نيز معمولا عملكرد قابل قبولی دارند.
اما نكتهای مهم در خصوص اين دسته از كودكان وجود دارد. آنها هيچگاه برای به دست آوردن توجه والدين با خواهر و يا برادری رقابت نكردهاند و تجربه تقسيم اسباببازیهايشان را نيز ندارند. از اين رو عمدتا نمیتوانند به نحوی موثر با واقعيت رو به رو شوند و تمايل دارند كه همه چيز طبق سليقه و خواست آنها پيش رود.
از آن جايي كه فرصت بازی با كودكان ديگر در يك خانواده برای تكفرزندان مهيا نيست، قرارگيری كودك در فضاهای عمومی مانند پارك و يا مهد كودك تاثير زيادی بر توسعه مهارتهای اجتماعی و واقعگرايی در وی خواهد داشت.
اجازه دهيد كه تا حد امكان خود فرزندتان اشتباهاتش را جبران كند و از آنها درس بگيرد.
گفتنی است كه بر اساس مطالعهای از انجمن روانشناسی آمريكا، تفاوتهای شخصيتی ميان فرزندان يك خانواده زمانی شدت میگيرد كه كودكان بين ۲ الی ۴ سال با يكديگر فاصله داشته باشند.
آنهايی كه كمتر از ۲ سال با هم فاصله دارند نيز غالبا رفتارشان مشابه است.
#مهندسی فرهنگی شهرستان آمل
https://eitaa.com/darolmomeninamol