هدایت شده از محمد رضا باقی اصفهانی
السلام علیک یا بقیة الله في أرضه
السلام علیک یا نور الله الذی یهتدي به المهتدون و یفرّج به عن المؤمنین
عجل الله تعالی فی فرجک الشریف
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🌹باسلام محضر سیاستمداران
■سیاست
•رِندِ عالمسوز را با مصلحتبینی چه کار!
•کارِ مُلک است آن که تدبیر و تأمّل بایدش
●خلیفه را نزد هلاکو خان مغول حاضر کردند. هلاکو طبقی زر پیش خلیفه نهاد که بخور! گفت نمیتوان خورد، گفت پس چرا نگاه داشتی و به لشکریان ندادی و از این درهای آهنین چرا پیکان نساختی و به کنار جیحون نیامدی تا من از آن نتوانستمی گذشت؟! خلیفه در جواب گفت تقدیر خدای چنین بود. پادشاه گفت آنچه بر تو خواهد رفت هم تقدیر خدا است.
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🌹باسلام محضر عاقلان وعاشقان و دوستدران حافظ
🟢عقل وعشق
●طریق عشق،طریقی عجب خطرناک است
●نَعوذُ بِالله اگر ره به مقصدی نبَری
●حافظ ضمن تقدیر از مقام عقل، آن را در مقایسه با عشق، سرگردان می بیند و می گوید درست است که تمشیت کار علم با عقل میسر است اما عقل کافی نیست زیرا مقصود از آفرینش و هدف غایی خلقت عشق است:
●عاقلان، نقطّ پرگار وجودند ولی
●عشق داند که در این دایره سرگردانند
و:
●حریمِ عشق را درگَه، بسی بالاتر از عقل است
●کسی آن آستان بوسد، که جان در آستین دارد
دنیا و ساکنانش به خاطر عشق آفریده شده اند. همه تابع و طفیلی عشق اند و اگر عاشق نشوی، سعادتمند نمی شوی:
●طفیل هستی عشقند آدمی و پری
●ارادتی بنما تا سعادتی ببری
و:
●عاشق شو ار نه روزی کارِ جهان سرآید
●ناخوانده نقشِ مقصود از کارگاهِ هستی
علامت دینداری، عشق ومحبت است و دینداری غیرعاشقانه، به خودخواهی و تزویر می انجامد:
●نشانِ اهل خدا عاشقیست، با خود دار
●که در مشایخِ شهر این نشان نمیبینم
تا عشق نباشد، حتی حافظِ قرآن بودن هم کافی نیست. عشق آن کیمیایی است که نجاتبخش است:
●عشقت رسد به فریاد ور خود به سان حافظ
●قرآن ز بر بخوانی با چارده روایت
اگر طالب عشقی باید از خود ویران شوی. زیرا این عشق را در دل ویران می نهند چنان که گنج را در ویرانه نهان می کنند و خدا چنین عنایتی به حافظ داشته است:
●گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما
●سایهٔ دولت بر این کنج خراب انداختی
عشق انسان را جوان می کند و به او انرژی مضاعف می دهد:
●قدح پُر کن که من در دولتِ عشق
●جوانبخت جهانم گرچه پیرم
عشق نفاق و تزویر را زائل می کند و از انسان وجودی صاف و بی ریا می سازد:
●ساقیا جامِ دَمادَم ده که در سِیرِ طریق
●هر که عاشقوَش نیامد، در نفاق افتاده بود
به همین دلیل است که حافظ بندگی عشق را عین آزادی و آزادگی و بی تعلقی و رهایی و رستگاری نهایی می داند:
●فاش میگویم و از گفتهٔ خود دلشادم
●بندهٔ عشقم و از هر دو جهان آزادم
هدایت شده از علی مددی
جانم به فدایت
خواهش میکنم به مناسبت ایام الله دهه فجر کلیپ ماشین انگلیسی را هم در کانال بارگذاری کنید🙏
این کلیپ هم ،همچون داستان طلبه گرگانی خیلی جذاب است.
باتشکر از لطف و مهربانی تان❤️
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🌹باسلام محضر طنزی ها
یادش بخیر لامصب جواب نصف سوال های
•جغرافی این بود:
آب کافی، خاک حاصل خیز و آب و هوای مناسب!
•تاریخ می شد: بی کفایتی پادشاهان ، خیانت دربار و انگلیس!
•اجتماعی: ایجاد هرج ومرج!
•دینی کلا جوابش میشد ایمان، تقوا، عمل صالح!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چایی پُر رَنگ باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صاحبِ خنده ی معروف کلیپ های طنز