eitaa logo
احمدیاسر وافی یزدی
1.2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
@ahmadyaservafiyazdi شماره ایتا و واتساپ: ۰۹۱۲۷۴۶۳۱۴۴
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از در محضر خوبان
🔈 انتشارات امتداد حکمت، آماده همکاری جهت چاپ کتاب شما در سریع ترین زمان و کمترین هزینه می باشد. 🔶 انجام مراحل مختلف چاپ اعم از: اخذ مجوز_ثبت فیپا_درج شابک_اعلام وصول_ویرایش_تایپ_صفحه آرایی_ ویراستاری_طراحی جلد. ✅ تخفیف ویژه برای دانشجویان و طلاب. 💠 نشر امتداد حکمت 📞09928271105 📞09364956473 🆔@emtedad_hekmat5
استاد متقی. فاطمیه اوّل. 400.9.23.mp3
7.91M
یک سخنرانی زیبا استاد متقی فاطمیه اول
امروز پای سخنرانیِ حاج آقا طاهر بودم از یکی دوستانشان نقل کردند که: عمویی داشتم ثروتمند ولی به شدت خسیس و بخیل. به هیچ وجه نم پس نمی داد و در خرج کردن بسیار صرفه جو و محتاط بود یک دفعه دیدیم از این رو به آن رو شد و دست و دل باز و اهل بذل و بخشش! علت را جویا شدیم گفت: روزی خواستم حوض وسط حیاط را تمیز کنم. حوض بزرگی بود و تمیز کردن آن از عهده ام بر نمی آمد به ناچار تصمیم گرفتم کارگر بگیرم چند کارگر آمدند و گفتند سیصد تومان می گیریم و حوض را تمیز می کنیم. گفتم نه زیاد است گفتند ۲۵۰ گفتم نه گفتند ۲۰۰، باز هم قبول نکردم تا اینکه یک‌ کارگر آمد و گفت حاضرم کار را انجام دهم. گفتم: چقدر می گیری؟ گفت: هر چه شما بدهید. گفتم پس مشغول شو وقتی بعد از چند ساعت کارش تمام شد، به او ۵۰ تومان دادم و او بدون اینکه اعتراضی کند با خوش رویی پول را گرفت و در جیبش گذاشت و خداحافظی کرد وقتی درب حیاط را باز کرد که از منزل خارج شود، دم در با فقیری برخورد کرد که می خواست درب خانه را بزند و کمک مالی بخواهد من از دور صدای گفتگویشان را می شنیدم کارگر به فقیر گفت: من امروز ۵۰ تومان کار کرده ام. بیا با هم بریم کبابیِ سر کوچه و ناهار بخوریم. تا شب هم خدا بزرگه با دیدن این صحنه منقلب شدم و در دل به او آفرین گفتم چه مناعت طبع و کرامت و سخاوتی پولی را یک ششم سیصد تومان بود، به راحتی قبول کرد و آن را که با چندین ساعت زحمت به دست آورده بود به راحتی با فقیر تقسیم نمود از آن روز دل بستگیم به دنیا از بین رفت و چنان شدم‌ که می بینی احمدیاسر وافی یزدی