هدایت شده از در محضر خوبان
🔈 انتشارات امتداد حکمت، آماده همکاری جهت چاپ کتاب شما در سریع ترین زمان و کمترین هزینه می باشد.
🔶 انجام مراحل مختلف چاپ اعم از:
اخذ مجوز_ثبت فیپا_درج شابک_اعلام وصول_ویرایش_تایپ_صفحه آرایی_ ویراستاری_طراحی جلد.
✅ تخفیف ویژه برای دانشجویان و طلاب.
💠 نشر امتداد حکمت
📞09928271105
📞09364956473
🆔@emtedad_hekmat5
استاد متقی. فاطمیه اوّل. 400.9.23.mp3
7.91M
یک سخنرانی زیبا
استاد متقی
فاطمیه اول
امروز پای سخنرانیِ حاج آقا طاهر بودم
از یکی دوستانشان نقل کردند که:
عمویی داشتم ثروتمند ولی به شدت خسیس و بخیل. به هیچ وجه نم پس نمی داد و در خرج کردن بسیار صرفه جو و محتاط بود
یک دفعه دیدیم از این رو به آن رو شد و دست و دل باز و اهل بذل و بخشش!
علت را جویا شدیم
گفت: روزی خواستم حوض وسط حیاط را تمیز کنم. حوض بزرگی بود و تمیز کردن آن از عهده ام بر نمی آمد
به ناچار تصمیم گرفتم کارگر بگیرم
چند کارگر آمدند و گفتند سیصد تومان می گیریم و حوض را تمیز می کنیم. گفتم نه زیاد است
گفتند ۲۵۰ گفتم نه گفتند ۲۰۰، باز هم قبول نکردم
تا اینکه یک کارگر آمد و گفت حاضرم کار را انجام دهم. گفتم: چقدر می گیری؟ گفت: هر چه شما بدهید. گفتم پس مشغول شو
وقتی بعد از چند ساعت کارش تمام شد، به او ۵۰ تومان دادم و او بدون اینکه اعتراضی کند با خوش رویی پول را گرفت و در جیبش گذاشت و خداحافظی کرد
وقتی درب حیاط را باز کرد که از منزل خارج شود، دم در با فقیری برخورد کرد که می خواست درب خانه را بزند و کمک مالی بخواهد
من از دور صدای گفتگویشان را می شنیدم
کارگر به فقیر گفت: من امروز ۵۰ تومان کار کرده ام. بیا با هم بریم کبابیِ سر کوچه و ناهار بخوریم. تا شب هم خدا بزرگه
با دیدن این صحنه منقلب شدم و در دل به او آفرین گفتم
چه مناعت طبع و کرامت و سخاوتی
پولی را یک ششم سیصد تومان بود، به راحتی قبول کرد و آن را که با چندین ساعت زحمت به دست آورده بود به راحتی با فقیر تقسیم نمود
از آن روز دل بستگیم به دنیا از بین رفت و چنان شدم که می بینی
احمدیاسر وافی یزدی