eitaa logo
وقایع
32 دنبال‌کننده
12 عکس
0 ویدیو
0 فایل
محلی برا تورق صفحاتی از وقایع تاریخی صدر اسلام و مابعد @Khaadem18
مشاهده در ایتا
دانلود
اثبات در منابع 3⃣« ... ثم ان بعث الی و من معه لیخرجهم من بیت رضی الله عنها و قال: ان ابوا فقاتلهم فاقبل عمر بشئ من نار علی ان یضرم الدار فلقیته فاطمة رضی الله عنها وقالت: الی این یا بن الخطاب؟ أ جئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم او تدخلوا فیما دخل فیه الامة فخرج علی حتی اتی ابا بکر فبایعه ... ». « ... سپس فرستاد را به سوی و همراهان وی تا ایشان را از خانه بیرون آورد؛ و گفت: اگر ممانعت کردند، با آنها بجنگ. پس عمر با مقداری آتش به سمت ایشان آمد تا خانه را به آتش بکشد. پس فاطمه (علیهاالسّلام) او را دید و گفت: به کجا می‌روی‌ ای فرزند خطاب؟ آیا آمده‌ای که خانه ما را به آتش بکشی؟ گفت: آری، داخل شوید در آن چیزی که امت بر آن داخل شد(مراد بیعت با ابوبکر است) پس خارج شد علی تا اینکه نزد ابابکر آمد و با او بیعت کرد ... .» تاریخ أبی الفداء، ج۱، ص ۲۱۹ پی‌نوشت: کتاب، به تحقیق محمود‌دیوب. @vaghaaye
اثبات در منابع 4⃣ قال: قلت لسلمان: أ دخلوا على فاطمة عليها السلام بغير إذن؟ قال: إي والله، و ما عليها خمار، فنادت: وا أبتاه، وا رسول الله يا أبتاه فلبئس ما خلفك أبو بكر وعمر، عيناك لم تتفقأ في قبرك - تنادي بأعلى صوتها -. فلقد رأيت أبا بكر و من حوله يبكون ما فيهم إلا باك غير عمر و خالد و المغيرة ابن شعبة و عمر يقول: إنا لسنا من النساء ورأيهن في شيء! سلیم گفت: به گفتم: آیا بی اجازه به خانه سلام الله علیها وارد شدند؟ سلمان گفت: آری به خدا قسم درحالی که فاطمه سرپوشی هم نداشت پس فریاد زد: آه پدرم! رسول خدا! آه پدرم! پس از تو و بسیار زشت و وقیحانه عمل کردند‌ -این سخنان را با صدای بلند فریاد میزد- پس دیدم ابوبکر و کسانی که اطرافش بودند با صدای بلند گریه می‌کنند و همه آنها جز عمر و خالد بن ولید و مغیره بن شعبه چشمانشان گریان بود در حالی که عمر می‌گفت: ما را با زنان و رأی آنها کاری نیست. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص ۳۹ پی‌نوشت: کتاب، به تحقیق علاءالدين الموسوي. @vaghaaye
گرچه این مطالب اول بررسی میشه با مشورت از اساتید اهل فن و بعد منتشر میشه اما با توجه به اینکه بالاخره ممکنه ایرادی در مطالب ارسالی باشه برا همین از شما بزرگواران درخواست دارم حتما برا رفع ایرادات به بنده اطلاع بدید. @khaadem18 درخدمتم @vaghaaye
اثبات در منابع 5⃣« إن عمر جاء إلی بيت عليّ ليحرقه علي من فيه، فلقيته فاطمه. فقال: ادخلوا فينا دخلت فيه الامه ». «عمر آمد، خانه علی را با همه کسانی که در آن بودند به آتش بکشد، فاطمه او را دید. عمر گفت: چیزی را که همه امت پذیرفته اند، پذیرا باشید.» تاریخ ابن شحنه در حاشیه الکامل ج۷ صفحه ۱۶۴ @vaghaaye
اثبات در منابع 6⃣السید بن طاووس نقلا من کتاب الوصیه للشیخ عیسی بن المستفاد الضریر عن موسی بن جعفر عن ابیه علیهم‌السلام قال: لما حضرت رسول الله الوفاة، دعا الانصار و قال: ... ألا إنّ باب فاطمة بابي و بيتها بيتي؛ فمن هتكه فقد هتك حجاب الله. قال عيسي: فبكي ابوالحسن طويلا و قطع بقية كلامه و قال: هتك والله حجاب الله هتك والله حجاب الله هتك والله حجاب الله يا امّه يا امّه صلوات الله عليها. سید بن طاووس به نقل از کتاب الوصیه شیخ عیسی بن مستفاد الضریر که از امام موسی بن جعفر و آن حضرت از پدر بزرگوارش علیهم السلام روایت کرد: که چون وفات پیامبر فرا رسید، انصار را فراخواند و به آنان فرمود: ... آگاه باشید، درب خانه فاطمه درب خانه من است و خانه او خانه من است؛ پس هر کس حرمتش را بشکند، حرمت الهی را شکسته است. عیسی گفت: امام کاظم علیه السلام شدید و طولانی گریستند و سخنشان را قطع کرده فرمودند: به خدا قسم حرمت الهی شکسته شد به خدا قسم حرمت الهی شکسته شد به خدا قسم حرمت الهی شکسته شد وای مادر، وای مادر، درود خدا بر او باد. الطُرَف من المناقب فی الذریه الاطائب سید بن طاووس ص ۱۸ - ۱۹ @vaghaaye
سلام و نور مطالب دیروز ماند و من بدهکار شما بزرگواران شدم ان شاالله امروز جبران میشه
اثبات در منابع 7⃣... و بلغ أبابكر و عمر أن جماعة من المهاجرين و الأنصار قد اجتمعوا مع علي بن أبي طالب في منزل فاطمة بنت رسول الله، فأتوا في جماعة حتى هجموا الدار، و خرج علي و معه السيف، فلقيه عمر، فصارعه عمر فصرعه، و كسر سيفه، و دخلوا الدار فخرجت فاطمة فقالت: و الله لتخرجن أو لأكشفن شعري و لأعجن إلى الله! فخرجوا و خرج من كان في الدار و أقام القوم أياما. ثم جعل الواحد بعد الواحد يبايع ... . ... به ابوبکر و عمر خبر رسید که گروهی از مهاجران و انصار در منزل فاطمه دختر رسول خدا گرد علی بن ابیطالب جمع شده‌اند آنها(ابوبکر ، عمر و ...) با گروهی به منزل آن حضرت هجوم آوردند علی با شمشیرش بیرون آمد و با عمر روبرو شد، عمر با او درگیر شد و او را بر زمین افکند و شمشیرش را شکست آنگاه به خانه او وارد شدند فاطمه خارج شد و گفت: بیرون روید و گرنه به خدا سوگند موهایم را پریشان کرده و به خدا شکوه(نفرین) میکنم به ناچار همگی خارج شدند مدتی گذشت و همه یکی پس از دیگری با خلیفه بیعت کردند ... . تاریخ یعقوبی ج۲ ص ۱۲۶ @vaghaaye