⚠️❗️ استانی شدن انتخابات،نقض جمهوریت، فروپاشی ملت!
✍️ سلمان کدیور، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی
💠 دیروز خبری از مجلس شورای اسلامی مبنی بر تصویب طرح استانی شدن انتخابات بیرون آمد که می تواند به یک بحران عمیق چند ضلعی برای انقلاب اسلامی تبدیل و #جمهوریت نظام را به کلی نابود کند که سعی میکنم به زبان ساده اصلی ترین پیامدهای آن را برای مخاطبین تشریح کنم.
🔶 اولین و مهمترین نکته این قانون، در ماده هفت آن ذکر شده است: «حوزه انتخابیه هر انتخابات، محدوده جغرافیایی هر استان است.»
🔹 به این نحو که هر استان، به حوزه های اصلی (مرکز) و فرعی (شهرستان های کوچک و روستاها) تقسیم می شوند و طی آن ابتدا هر نامزد انتخابات باید حائز درصد مشخصی از رای شود تا بتواند در سطح استان رقابت کند.
کسب 10 تا 20 درصد آرا حوزه فرعی، و 80 الی90 درصد حوزه مرکزی، شرط کسب پیروزی نهایی است.
🔸 خب اینجا این بحث پیش می آید که با توجه به هزینه های گزاف تبلیغاتی و انتخاباتی، آن هم نه در وسع یک شهر کوچک، بلکه در سطح استان، آیا امکان رقابت افراد مستقل از جناح های قدرت امکان پذیر است؟ چهره های گمنام می توانند حضور یابند؟
🔹 قطعا پاسخ منفی است و تنها افرادی قدرت رقابت می یابند که به نحوی از انحاء به سرمایه داران و باشگاههای قدرت متصل شوند. که این خودش عامل چند مفسده و انحراف دیگر است.
1️⃣ آیا نماینده ای که با پشتیبانی سرمایه داران و صحابی قدرت به مجلس راه یافته، اولویت کاری اش خدمت به مردم عامی و توده های مستضعف است، یا راضی نگاه داشتن و تامین منافع جریانی که وامدار آنان است؟ با توجه به اینکه در دوره های آتی نیز به پشتیبانی آنها نیازمند است.
🔶 شاید بیراه نبوده که ماده دیگر این طرح، چون دم خروس بیرون زده و مجوز رای دادن به لیست احزاب و گروه ها را مجاز شمرده. یعنی شما روز انتخابات نه اسم اشخاص که می توانید اسم یک حزب یا لیست مشخص را بنویسید و تمام!
⁉️ پس با این اوصاف می شود به نمایندگان، قید #نمایندگان_مردم داد؟
2️⃣ در این طرح آنچه اهمیت دارد و آنچه افراد را به قدرت می رساند، نه اراء مردم شهر و روستاهای کوچک و دور افتاده(که 10 درصد اهمیت دارد) است، بلکه رأی مرکز استان که جمعیت قابل توجهی دارد است.
⁉️ اینجا ارزش آرا مردم فرودست و حاشیه ای چه می شود؟ آیا این طبقه رسما از معادلات قدرت #حق_تعیین_سرنوشت کنار گذاشته نمی شوند؟
⁉️ آیا این طرح باعث فراموشی و عدم تعهد نمایندگان به فرودستان نمی گردد؟ چرا که لزومی نمی بیند رضایت آنان را کسب کند. این طرح در حقیقت نوعی #مردم_زدایی از جمهوری اسلامی است.
3️⃣ این طرح باعث تخصیص بودجه و تراکم امکانات بیشتر به مراکز استان ها و محرومیت مناطق حاشیه ای می شود که به نوبه خود، به شکاف طبقاتی، بی عدالتی و فساد و فقر بیشتری دامن خواهد زد.
4️⃣ در صورت تصویب نهایی این طرح، تکلیف اقلیت های قومی در یک استان چه می شود؟ مثلا شهری در یک استان، اهل سنت هستند، اما قاطبه استان شیعه هستند، آیا نماینده اینها شانسی برای پیروزی در سطح استان و ورود به مجلس را دارند؟ زرتشتی ها و ... چطور؟
🔹 قطعا پاسخ منفی است و این طرح حقوق اقلیت های دینی و مذهبی را پایمال کرده و باعث فعال شدن گسل های قومیتی و نزاع های قبیله ای و مذهبی می گردد که بیش از هرچیز، امنیت و اتحاد کشور را لگدمال و آن را مستعد انواع آشوب ها و هرج و مرج ها می گرداند.
🔸 از سوی دیگر بنابر اینکه نمایندگان، نماینده استان ها محسوب می شوند، این نزاع های قومی و ... به مجلس نیز کشیده شده و ضرورت وجود نگاه #ملی را در مجلس تهدید می نماید.
💠 اما ماجرا آنجا جالب می شود که زمزمه های پارلمانی شدن انتخابات ریاست جمهوری نیز جدی شود(مجلس بالاترین مقام اجرایی کشور را انتخاب می کند) و اینجاست که مردم رسما از تمام معادلات سیاسی حذف شده و جمهوریت نظام به معنی تام کلمه نابود می شود و #استبداد، از پشت پرده بیرون آمده و نه نظام جمهوری اسلامی، که موجودیت ایران را دچار چالش می کند.
➖ #دموکراسی_کنترل_شده
➖ #مهندسی_انتخابات
🇮🇷 آدرس كانال وقت سحر در پيام رسان هاى ايرانى:
eitaa.com/vaghtesahar
sapp.ir/vaghtesahar
⚫️⚪️ راستها چگونه چپ کردند؟
▫️بازخوانی ماجرای یک سقوط
#جناح_راست پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد ۷۶، بیتوجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، دنبال راههای میانبُر و دوپینگ سیاسی رفت. از درِ #مقدس_مآبی وارد شد تا خود را با بدنۀ حزبالله نزدیکتر نشان دهد. راستیها، حزبالله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانههای خود میخواستند و نه بیشتر. در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغهمندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت.
🔸در ادامه، برخی نشانهها و پدیدههای ضدانقلابیِ رواجیافته توسط جناح راستیها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی انقلاب را مرور میکنیم:
1. #نتیجه_گرایی محض و اصالتِ فتح کرسیهای قدرت بدون پایبندی به الزامات #جمهوریت.
2. تمنای پیروزیِ بیدردسر و بیمردم، از طریق #چشم_بندی_های_سیاسی، رسانهای و... .
3. پیدایش، پرورش و تثبیت #پدرخوانده_ها و پدرخواندگی به نام #عقلانیت_سیاسی.
4. عادیسازیِ قاعدهی #دفع_افسد_به_فاسد با اصرار بر گزارۀ بهاصطلاح نتیجهگرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»!
5. فرعیسازی اصل #مشارکت_حداکثری با این توجیه که «هر چه مشارکتکننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر میشود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز میشویم»!
6. ممنوعیتِ #آرمان_خواهی و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شدهاند و طرح این آرمانها، ضدِ رای است.»
7. تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند #عدالتخواهی و مبارزه با #تبعیض، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان.
8. قُبحزدایی از ائتلاف، همدستی و همپیالگی با #زرسالاران و #نوکیسگان، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول میخواهد.»
9. تکرارِ طوطیوار و سادهلوحانۀ تعبیر مبهمِ #جمعیت_خاکستری و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنشهای نمایشی.
10. خط بطلان بر #شفافیت و #صداقت در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت.
▪️نکته: اگرچه راستیها با این اصول ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند، اما حتی به نتیجه هم نرسیدند؛ هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند.
اگر نیروهای انقلاب، یکیدو دوره، فارغ از نتیجهای که بدستش هم نمیآورند، با این روندها مبارزه میکردند، امروز مجبور نبودند برای طرح ابتداییترین آرمانهای انقلاب، هزاربار قسم جلاله بخورند و یک روز در میان، شهادتین بگویند.
🚩🚩 @vaghtesahar
⚫️⚪️ راستها چگونه چپ کردند؟
🔳 بازخوانی ماجرای یک سقوط
#جناح_راست پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد ۷۶، بیتوجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، دنبال راههای میانبُر و دوپینگ سیاسی رفت. از درِ #مقدس_مآبی وارد شد تا خود را با بدنۀ حزبالله نزدیکتر نشان دهد. راستی ها، حزبالله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانههای خود میخواستند و نه بیشتر. در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغهمندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت.
در ادامه، برخی نشانهها و پدیدههای ضدانقلابیِ رواجیافته توسط جناح راستیها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی انقلاب را مرور میکنیم:
1. #نتیجه_گرایی محض و اصالتِ فتح کرسیهای قدرت بدون پایبندی به الزامات #جمهوریت.
2. تمنای پیروزیِ بیدردسر و بیمردم، از طریق #چشم_بندی_های_سیاسی، رسانهای و... .
3. پیدایش، پرورش و تثبیت #پدرخوانده_ها و پدرخواندگی به نام #عقلانیت_سیاسی.
4. عادیسازیِ قاعدهی #دفع_افسد_به_فاسد با اصرار بر گزارۀ بهاصطلاح نتیجهگرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»!
5. فرعیسازی اصل #مشارکت_حداکثری با این توجیه که «هر چه مشارکتکننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر میشود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز میشویم»!
6. ممنوعیتِ #آرمان_خواهی و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شدهاند و طرح این آرمانها، ضدِ رای است.»
7. تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند #عدالتخواهی و مبارزه با #تبعیض، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان.
8. قُبحزدایی از ائتلاف، همدستی و همپیالگی با #زرسالاران و #نوکیسگان، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول میخواهد.»
9. تکرارِ طوطیوار و سادهلوحانۀ تعبیر مبهمِ #جمعیت_خاکستری و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنشهای نمایشی.
10. خط بطلان بر #شفافیت و #صداقت در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت.
▪️نکته: راستیها با این اصول ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند و هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند.
اگر نیروهای انقلاب، یکیدو دوره، با این رویه های غلط مبازره می کردند امروز مجبور نبودند برای طرح ابتداییترین آرمانهای انقلاب، هزاربار قسم جلاله بخورند و یک روز در میان، شهادتین بگویند.
🌠 نشانى كانال وقت سحر در پيام رسانهاى ايرانى:
🚩 eitaa.com/vaghtesahar
🚩 sapp.ir/vaghtesahar