eitaa logo
اشعار آیینی وحیداشجع
886 دنبال‌کننده
61 عکس
73 ویدیو
1 فایل
﷽ منتخبی از اشعار #وحیداشجع با موضوعات آیینی در #ایتا @vahidashja منتخبی از اشعار #وحیداشجع با موضوعات آزاد در پیام رسان #تلگرام @vahidashja
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسمِ الله القاصِم الجَبارین 🍃ایران، سرزمینی که قرن‌ها بر خاکش ریشه دوانده‌ایم، نه صرفاً مرز و نقشه که خانه‌ی دل‌های ماست. شکوه و عزتش، آرزوی آنان بوده که در آغوشِ این خاک، بالیده‌اند و تا زمانی که غیرت، در جان مردمش جاری‌ست، از این شکوه، کاسته نخواهد شد. رژیمِ وحشیِ صهیونیستی که پس از ماه‌ها آتش‌ریزی بر سر کودکانِ بی‌پناه در غزه، اکنون جسارتِ آن را یافته که به حریمِ ایران دست دراز کُند، نشان داد که خونخوارتر از همیشه است و از خونِ بی گناهان سیراب نمی شود. و عهد کرده که دل‌های ما را از داغِ سرداران، و دلاوران و مردمِ بی گناهِ این سرزمین بسوزانَد. اما زهی خیالِ باطل، که ما ققنوسیم و هر چه بسوزیم زنده تر می شویم. در چنین شرایطی، سکوت و بی‌تفاوتی نه خنثی‌ بودن که هم‌سویی‌ با باطل است. هر کس که دل در گِرو آزادی و عزت دارد و دلش برای ایران می تپد، باید در مقابلِ این ظلم و ستم ایستادگی کُند. ایستادن در کنار حقیقت، گاهی با قلم، گاهی با قدم، و گاهی با جان است. آنان که می‌گفتند «فلسطین چه ربطی به ما دارد؟؟»، امروز پاسخ خود را در زوزه‌ی آژیرها و سایه‌ی پرتابه‌ها و نا امنی کوچه پس کوچه ها گرفته اند. آن روزها که هشدار می دادیم که اگر دیوار مقاومت در غزه و لبنان و سوریه و... فرو بریزد، در کوچه‌های همدان، کوه‌های کرمانشاه، دشت‌های لرستان و خیابان‌های تهران باید ایستادگی کنیم، امروز را می دیدیم. اکنون، بیش از هر زمان، حفظ آرامش و همبستگی و اعتماد به نیروهای مسلح و دوری از شایعاتِ حقیقی و مجازی وظیفه‌ای جمعی‌ست. دشمن فریاد می‌زند، تهدید می‌کُند، خط و نشان می‌کِشد اما نور، کار خود را می‌کُند و سایه، جز سیاهی چیزی ندارد. در چنین بزنگاهی، گوش سپردن به بیانات مقام معظم رهبری، نه تبعیتِ کور که اعتماد به عقل و ایمان و تجربه است. ما در رکاب ایشان، گام در مسیر فهم و تدبیر نهاده ایم و می دانیم که اگر درایت و پایمردی ایشان و همراهانش نباشد، این سرزمینِ پهناور تکه تکه می‌شود.🍃 جان ناقابل‌ما فدای ایران عزیز @vahidashja
22.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃گرچه بر خاک، غنچه هامان ریخت گرچه دل را به نامِ غم کردیم از تَنِ حضرتِ بهار آخر دستِ پاییز را قلم کردیم دردمان را به خنده پوشاندیم طاقتِ صبر را سر آوردیم قفسِ غصه را شکستیم و بهر پرواز، پَر در آوردیم از دلِ آسمانِ این میهن ابرهای سیاه را راندیم حرفی از زخم های‌مان نزدیم پای عشق و جنون‌ِمان ماندیم تا که پرچم نیفتد از بالا جان سِپُردند اهلِ این خانه تا که ما زنده ایم این پرچم نمی اُفتَد به دستِ بیگانه حفظِ این باغ، اولویت ماست ما به این باغِ پاک، دل بستیم عهد بستیم عاشقش باشیم تا ابد پای عهدِمان هستیم چون گُلیم و هلاکِ بارانیم رعد و برقِ میانِ طوفانیم دل‌مان می تَپَد برای وطن ما همه عاشقانِ ایرانیم 🍃 @vahidashja
3.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 سلامِ ما به مُحرم به رویِ ماهِ حسین به شالِ مشکی و پیراهنِ سیاهِ حسین سلامِ ما به همان اشک ها که می ریزَند میانِ روضه ی آن طفلِ بی گناهِ حسین گرفته نورِ خود از نورِ روی او خورشید به ظلمتِ شبِ ما چیره شُد، پگاهِ حسین دوباره ماهِ عزای حسینِ فاطمه است دوباره عالمِ امکان شده سپاهِ حسین به قولِ پیرِ شهیدِ مدافعانِ حَرم شده ست مملِکتِ ما قرارگاهِ حسین خوشا به حالِ کسانی که در تمامیِ عمر شُدند شاملِ یک گوشه از نگاهِ حسین خوشا به حالِ کسانی که بوده و هستند به اذنِ حضرتِ عباس در پناهِ حسین خدا کُنَد همگی عاقبت بخیر شویم به لطفِ ماندنِ در راهِ دلبخواهِ حسین خدا کُنَد که بمیریم از غمِ عشقَش هزار جانِ گرامی فدای راهِ حسین 🍃 @vahidashja
20.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 با زور و زَر و سِتَم جلو آمده است با حمله به دستِ غم جلو آمده است هر بار که یک قَدَم، عقب آمده ایم دشمن، صد‌ و یک قَدَم جلو آمده است🍃 @vahidashja
15.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 به مصاف آمده تا باز کِشَد خنجر را که به نِی باز نِشانَد سرِ هر سَروَر را شمرِ امروز، هنوز آمده در معرکه ها تا که بر سینه نِشینَد که بِبُرَد سر را شمرِ امروز، یهود است خدایا کم کن از سرِ خیلِ بشر، شیطَنَتِ این شر را آی مردم هدفِ دشمنِ ما، ایران است هدف این است که صد پاره کُنَد پیکر را مشکلِ اصلی او عزتِ هر ایرانی ست بر نمی تابَد اگر عزتِ این کشور را دشمنِ ماست چون از حضرت حیدر گفتیم چون که از یاد نبرده ست غمِ خیبر را ما در این جنگ، به امیدِ خدا پیروزیم تک و تنها نَگُذاریم اگر رهبر را جبهه ی باطل و حق، تا به ابد پا برجاست ساده آن است که خالی بکُنَد سنگر را 🍃 @vahidashja
🍃 شبِ آخـر رسید و حَــــق برداشت بِیــــــــعَتــَش را زِ هــــــر مُسلــــــــمانــــی فکر کُن امشب آن شب است ای دل تا کجــــــــــا پای یار می مانـــی ؟؟؟ 🍃 @vahidashja
3.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 تو آن سَروِ بلندی را که از غَم گشته خَم، دیدی به خاک افتادنِ دستی که گردیده قَلَم، دیدی به روی نیزه ها خورشید‌‌های بی شماری را که در تاریکیِ منحوسِ دنیا شُد عَلَم، دیدی برای کُشتَنِ لاله میانِ دشتِ آلاله تلاطم‌های طوفان های باهم هَم‌قَسَم، دیدی عزیزانِ خدا را که، همیشه محترم هستند میانِ خنده های عده ای نا مُحتَرَم، دیدی غمِ تو، از غمِ زینب، ندارد هیچ چیزی کم کِه می دانَد از او هم بیشتر شاید که غم، دیدی قَسَم بر گریه های سجده‌های بی شمارَت که خوشی در زندگی یا که ندیدی یا که کم، دیدی مدینه، کربلا، کوفه، به طور ویژه هم در شام سِتَم دیدی، سِتَم دیدی، سِتَم دیدی، سِتَم دیدی🍃 @vahidashja
5.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃در وقتِ نیاز، کاش حاضر باشیم قرآن نَرَوَد بَر نِی و ناظر باشیم حتی اگر اهلِ کوفه هستیم ای کاش از جنسِ حبیبِ بن مظاهر باشیم 🍃 @vahidashja
5.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃در حنجره ها، پای صدا را بستند در سایه ی غم، دستِ دعا را بستند با آتشِ انداخته در جنگل ها راهِ نفسِ درخت ها را بستند🍃 @vahidashja
🍃 قرار شد، که همیشه کنارِ من باشی میانِ فصلِ زمستان، بهارِ من باشی قرار شُد، که سَرَم روی شانه‌ات باشد و قلبِ کوچکِ دُردانه خانه‌ات باشد بنا نبود، که دستِ مرا رها بکنی و راه هر دویِمان را ز هم جدا بکنی بنا نبود، که بالا‌نشین شَوی بابا بنا نبود، که نقشِ زمین شَوی بابا چه نقشه‌ها که کشیدم که با شما باشم که بینِ دستِ تو، یا اینکه روی پا باشم که در دهانِ من از بوسه‌ات عَسل بُکُنی که ناز و گریه کُنم تا مرا بَغل بُکُنی نگاهِ نازِ تو را هی تَجَسمَش کردم گُلِ سری که به من داده‌ای، گُمَش کردم میانِ بازی‌مان مادرِ تو بودم من چقدر عاشقِ انگشترِ تو بودم من چه خاطراتِ قشنگی که با تو دارم، آه چگونه این همه را پُشتِ سر گُذارم، آه گرفته زهرِ غَمت لذتِ نباتم را نبودنت زده بر هم تصوراتم را همین که رفتی و تنها شدیم غم آمد چه‌ها که بر سرِ زن‌های این حَرَم آمد شما نبودی و با ما همه در افتادند چه لاله‌ها که در این دشت خون، ورافتادند چه خیمه‌ها که به آتش کشیده شد بی تو چه جامه‌ها که به شدّت دریده شد بی تو بساطِ دلخوشی‌ام را چه زود برچیدند به گردِ نعشِ شما هی زدند و رقصیدند من از هجومِ غم و غصه می‌زدَم فریاد و عمه سمتِ تو، هی می‌دَوید و می‌اُفتاد به ریشه‌های دلم یک نفر تَبَر می‌زد که می‌دَویدم و او بر سَر و کَمَر می‌زد غمت به خرمنِ آینده‌ام شَرَر می‌زد و تازیانه به هر زخمِ من تَشَر می‌زد به روی دخترِ تو بی تو صد نفر می زد رباب، دورِ سرِ اصغرش، به سر می زد نبودی و همه ماندیم، پیش صدها مَست تو گوشوار و النگوی من، به یادت هَست؟ گرفت گوشم و آن گوشواره را دُزدید کسی که روسریِ پاره پاره را دُزدید به لطفِ حمله‌ی این گرگ‌ها، لَت و پارم چه صحنه‌های بدی را به خاطرم دارم به یاد فاطمه بودم، لَگد به پهلو خورد امان از آن دلِ زینب، که قبل من او مُرد امان از آن دل زینب که رفت در گودال سری به نیزه بلند است و آه از این احوال سری به نیزه بلند است در برابرِ او هزار دسته‌ی گُرگ است و دسته‌ی آهو کنارِ جسمِ تو لیلا، نشسته خون‌ْجِگر است به تکه‌های تَنِ اکبرش نظاره‌گر است فواره می‌زَنَد از خون، گلوی باریکی و می‌روَد همه عالم به سمتِ تاریکی کنارِ این همه پایان، شروع ممکن نیست بر این غروبِ پُر از غم، طلوع ممکن نیست خوشی بدونِ تو حاصل نمی‌شَوَد دیگر بدونِ تو دلِ ما، دل، نمی‌شَوَد دیگر خوراکِ هر شبِ ما نانِ غُصه، آبِ غم است اگر که گریه کُنَد عالم از غمِ تو، کم است 🍃 @vahidashja
2.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 با آتشِ انداخته در جَنگل ها راهِ نفسِ درخت ها را بستند🍃 @vahidashja
🍃 در جوارِ مرقدِ مُطهرِ حضرت اباعبدللّه الحسین (ع) دعا گوی دوستان هستم 🍃 @vahidashja