eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
118 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 ❗️ ✨تذکری از جنس غیرت✨ چند روز پیش داشتم تو خیابان انقلاب راه میرفتم 🚶 که به پاساژ مهستان برسم. یه خانم و آقایی داشتند با هم می‌رفتند.👫 وضعیت حجاب خانم خیلی بد بود؛ 😓 طوری که تو خیابون همه داشتند نگاهش می کردند.👀 اون آقایی هم که همراهش بود ورزشکارو هیکلش هم مثل بادی بیلدینگ کارا بود. با خودم گفتم بگم یا نگم!🤔 تو همین فکر بودم که گفتم فوقش یه کتک مفصل میخورم ولی باید تذکر بدم.😊 اون آقا رو صدا کردم و بهش گفتم: حجاب این خانم که همراه شماست اصلا مناسب نیست لطفاً بهشون بگید حجابشونو درست کنند. 😶 اومدم رد بشم و برم، اون آقا گفت: به تو ربطی داره اصلا؟ بزنم صورتتو داغون کنم؟! آخه تو فضولی به درد نخور!! 😡 خلاصه من پیش خودم گفتم من که کتک رو خوردم بزار تذکرمو بدم. بهش گفتم: از اونجایی که من روی ناموس خودم حساسیت دارم خیلی بهم برخورد مردای نامحرم دارند از روی شهوت به این خانم که همراه شماست نگاه می‌کنند و به خودم اجازه ندادم بی تفاوت از کنار شما رد شم و این شد که بهتون گفتم. 😇 قیافه آقای اصلا یه جوری شد😳 انگار یه پارچ آب یخ بریزی رو سرش!! 🙁 من از کنارش رد شدم و رفتم که یهو دیدم صدام میکنه و میگه وایسا کارت دارم! رسید بهم؛ باهام روبوسی کرد 😙 و گفت: خیلی مردی!! هنوزم هستند آدم هایی که مردم رو مثل ناموس خودشون میدونند و بعدم تشکر کرد و رفت به اون خانم گفت حجابتو درست کن. ✅ 📚 منبع: کتاب «از یاد رفته،جلد ۲» مجموعه خاطرات و ص ۳۳ و ۳۴ ❤️ به ما بپیوندید👇 @Vajebefaramushshode
🔺 ❗️ ✨تذکری از جنس غیرت✨ چند روز پیش داشتم تو خیابان انقلاب راه میرفتم 🚶 که به پاساژ مهستان برسم. یه خانم و آقایی داشتند با هم می‌رفتند.👫 وضعیت حجاب خانم خیلی بد بود؛ 😓 طوری که تو خیابون همه داشتند نگاهش می کردند.👀 اون آقایی هم که همراهش بود ورزشکارو هیکلش هم مثل بادی بیلدینگ کارا بود. با خودم گفتم بگم یا نگم!🤔 تو همین فکر بودم که گفتم فوقش یه کتک مفصل میخورم ولی باید تذکر بدم.😊 اون آقا رو صدا کردم و بهش گفتم: حجاب این خانم که همراه شماست اصلا مناسب نیست لطفاً بهشون بگید حجابشونو درست کنند. 😶 اومدم رد بشم و برم، اون آقا گفت: به تو ربطی داره اصلا؟ بزنم صورتتو داغون کنم؟! آخه تو فضولی به درد نخور!! 😡 خلاصه من پیش خودم گفتم من که کتک رو خوردم بزار تذکرمو بدم. بهش گفتم: از اونجایی که من روی ناموس خودم حساسیت دارم خیلی بهم برخورد مردای نامحرم دارند از روی شهوت به این خانم که همراه شماست نگاه می‌کنند و به خودم اجازه ندادم بی تفاوت از کنار شما رد شم و این شد که بهتون گفتم. 😇 قیافه آقای اصلا یه جوری شد😳 انگار یه پارچ آب یخ بریزی رو سرش!! 🙁 من از کنارش رد شدم و رفتم که یهو دیدم صدام میکنه و میگه وایسا کارت دارم! رسید بهم؛ باهام روبوسی کرد 😙 و گفت: خیلی مردی!! هنوزم هستند آدم هایی که مردم رو مثل ناموس خودشون میدونند و بعدم تشکر کرد و رفت به اون خانم گفت حجابتو درست کن. ✅ 📚 منبع: کتاب «از یاد رفته،جلد ۲» مجموعه خاطرات و ص ۳۳ و ۳۴ ❤️ به ما بپیوندید👇 @Vajebefaramushshode
🔺 ❗️ ✨تذکری از جنس غیرت✨ چند روز پیش داشتم تو خیابان انقلاب راه میرفتم 🚶 که به پاساژ مهستان برسم. یه خانم و آقایی داشتند با هم می‌رفتند.👫 وضعیت حجاب خانم خیلی بد بود؛ 😓 طوری که تو خیابون همه داشتند نگاهش می کردند.👀 اون آقایی هم که همراهش بود ورزشکارو هیکلش هم مثل بادی بیلدینگ کارا بود. با خودم گفتم بگم یا نگم!🤔 تو همین فکر بودم که گفتم فوقش یه کتک مفصل میخورم ولی باید تذکر بدم.😊 اون آقا رو صدا کردم و بهش گفتم: حجاب این خانم که همراه شماست اصلا مناسب نیست لطفاً بهشون بگید حجابشونو درست کنند. 😶 اومدم رد بشم و برم، اون آقا گفت: به تو ربطی داره اصلا؟ بزنم صورتتو داغون کنم؟! آخه تو فضولی به درد نخور!! 😡 خلاصه من پیش خودم گفتم من که کتک رو خوردم بزار تذکرمو بدم. بهش گفتم: از اونجایی که من روی ناموس خودم حساسیت دارم خیلی بهم برخورد مردای نامحرم دارند از روی شهوت به این خانم که همراه شماست نگاه می‌کنند و به خودم اجازه ندادم بی تفاوت از کنار شما رد شم و این شد که بهتون گفتم. 😇 قیافه آقای اصلا یه جوری شد😳 انگار یه پارچ آب یخ بریزی رو سرش!! 🙁 من از کنارش رد شدم و رفتم که یهو دیدم صدام میکنه و میگه وایسا کارت دارم! رسید بهم؛ باهام روبوسی کرد 😙 و گفت: خیلی مردی!! هنوزم هستند آدم هایی که مردم رو مثل ناموس خودشون میدونند و بعدم تشکر کرد و رفت به اون خانم گفت حجابتو درست کن. ✅ 📚 منبع: کتاب «از یاد رفته،جلد ۲» مجموعه خاطرات و ص ۳۳ و ۳۴ @Vajebefaramushshode
🔺 ❗️ ✨تذکری از جنس غیرت✨ چند روز پیش داشتم تو خیابان انقلاب راه میرفتم 🚶 که به پاساژ مهستان برسم. یه خانم و آقایی داشتند با هم می‌رفتند.👫 وضعیت حجاب خانم خیلی بد بود؛ 😓 طوری که تو خیابون همه داشتند نگاهش می کردند.👀 اون آقایی هم که همراهش بود ورزشکارو هیکلش هم مثل بادی بیلدینگ کارا بود. با خودم گفتم بگم یا نگم!🤔 تو همین فکر بودم که گفتم فوقش یه کتک مفصل میخورم ولی باید تذکر بدم.😊 اون آقا رو صدا کردم و بهش گفتم: حجاب این خانم که همراه شماست اصلا مناسب نیست لطفاً بهشون بگید حجابشونو درست کنند. 😶 اومدم رد بشم و برم، اون آقا گفت: به تو ربطی داره اصلا؟ بزنم صورتتو داغون کنم؟! آخه تو فضولی به درد نخور!! 😡 خلاصه من پیش خودم گفتم من که کتک رو خوردم بزار تذکرمو بدم. بهش گفتم: از اونجایی که من روی ناموس خودم حساسیت دارم خیلی بهم برخورد مردای نامحرم دارند از روی شهوت به این خانم که همراه شماست نگاه می‌کنند و به خودم اجازه ندادم بی تفاوت از کنار شما رد شم و این شد که بهتون گفتم. 😇 قیافه آقای اصلا یه جوری شد😳 انگار یه پارچ آب یخ بریزی رو سرش!! 🙁 من از کنارش رد شدم و رفتم که یهو دیدم صدام میکنه و میگه وایسا کارت دارم! رسید بهم؛ باهام روبوسی کرد 😙 و گفت: خیلی مردی!! هنوزم هستند آدم هایی که مردم رو مثل ناموس خودشون میدونند و بعدم تشکر کرد و رفت به اون خانم گفت حجابتو درست کن. ✅ 📚 منبع: کتاب «از یاد رفته،جلد ۲» مجموعه خاطرات و ص ۳۳ و ۳۴ ❤️ به ما بپیوندید👇 @Vajebefaramushshode
🔺 ❗️ ✨تذکری از جنس غیرت✨ چند روز پیش داشتم تو خیابان انقلاب راه میرفتم 🚶 که به پاساژ مهستان برسم. یه خانم و آقایی داشتند با هم می‌رفتند.👫 وضعیت حجاب خانم خیلی بد بود؛ 😓 طوری که تو خیابون همه داشتند نگاهش می کردند.👀 اون آقایی هم که همراهش بود ورزشکارو هیکلش هم مثل بادی بیلدینگ کارا بود. با خودم گفتم بگم یا نگم!🤔 تو همین فکر بودم که گفتم فوقش یه کتک مفصل میخورم ولی باید تذکر بدم.😊 اون آقا رو صدا کردم و بهش گفتم: حجاب این خانم که همراه شماست اصلا مناسب نیست لطفاً بهشون بگید حجابشونو درست کنند. 😶 اومدم رد بشم و برم، اون آقا گفت: به تو ربطی داره اصلا؟ بزنم صورتتو داغون کنم؟! آخه تو فضولی به درد نخور!! 😡 خلاصه من پیش خودم گفتم من که کتک رو خوردم بزار تذکرمو بدم. بهش گفتم: از اونجایی که من روی ناموس خودم حساسیت دارم خیلی بهم برخورد مردای نامحرم دارند از روی شهوت به این خانم که همراه شماست نگاه می‌کنند و به خودم اجازه ندادم بی تفاوت از کنار شما رد شم و این شد که بهتون گفتم. 😇 قیافه آقای اصلا یه جوری شد😳 انگار یه پارچ آب یخ بریزی رو سرش!! 🙁 من از کنارش رد شدم و رفتم که یهو دیدم صدام میکنه و میگه وایسا کارت دارم! رسید بهم؛ باهام روبوسی کرد 😙 و گفت: خیلی مردی!! هنوزم هستند آدم هایی که مردم رو مثل ناموس خودشون میدونند و بعدم تشکر کرد و رفت به اون خانم گفت حجابتو درست کن. ✅ 📚 منبع: کتاب «از یاد رفته،جلد ۲» مجموعه خاطرات و ص ۳۳ و ۳۴ ❤️ به ما بپیوندید👇 @Vajebefaramushshode