🚨امروز؛ انتشار نخستینبار//
رهبر انقلاب: اینکه میگویند انتظار فرج داشته باشید، یعنی اگر در شدتی قرار دارید، انتظار داشته باشید که آن برطرف شود
🔻 آیتالله خامنهای امروز درابتدای درس، در تفسیر روایت «انتظار الفرج عبادة»:
انتظارفرج فقط انتظار فرج به معنای ظهور حضرت ولیعصر سلام الله علیه و عجل الله فرجه و جعلنا الله فداه نیست، مطلق فرج است.
🔹 نفس اینکه انسان انتظار فرج داشته باشد، یعنی اگر در یک شدتی قراردارد، انتظار داشته باشد که آن شدت برطرف بشود.
🔹 این یعنی چه؟
یعنی اینکه شما هرگز در هیچ شرایطی نباید ناامید بشوید، در هیچ شرایط شما #امید را از دست ندهید.
🔹 فرض کنید انسان در یک تونلی گیر افتاده که مدخل تونل را مثلاً یک سنگی بسته، انتهای تونل هم بسته است، در یک چنین وضعی هم انتظار فرج داشته باشید.
🔹 یعنی خدای متعال ممکن است یک تفضلی بکند، فرض کنید گوشهای از سقف بریزد راهی باز بشود انسان بیرون برود.
🔹 در هیچشرایطی انسان نباید احساس بنبست بکند بلکه بایستی همیشه انتظار فرج داشته باشید.
🔺 در مورد این انتظار فرج میفرمایند: عبادت است.
@Vajebefaramushshode
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
سلام بهــــ🌸ــــار دلها مهدی جان✋
🌺 قلبی که #یاد_تو در آن جاری است، باغ پر شکوفه ای🌼 است که بر شاخساران آن، هزار هزار جوانه ی #امید روییده است
🌺 سلامت می کنم تا #یادت و اکسیر بهارآفرینِ نامت دلــ♥️ــم را گلستان کند😍
#اَلَّلهُم_عجِّل_لِوَلیِڪَ_الفرَج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
#حدیث_مهم
💥کِی، تر و خشک با هم می سوزند؟!
❇️ از امام جعفر صادق عليه السلام نقل است که اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند:
📌 (ای مردم! بدانيد که)
💯 خداوند به خاطر گناه یك عده ی خاص (و اندک)، همه ی (توده و عموم مردم) را عذاب نمی کند، اگر (به #شرطی که) :
آن عده خاص، گناه(شان) را یواشکی وذ«مخفیانه» (سرّاً) و به نحوی انجام بدهند که بقیه و عموم مردم متوجه آن نشوند ( در این حالت چون گناه را فقط همان گروه خاص و محدود انجام می دهند و بقیه هم نمی دانند، خدا فقط گناهکاران را عذاب می کند)
❗️اما اگر آن عده ی خاص، گناه را #علنی (جَهراً) انجام بدهند، و دیگران و عموم مردم هم این گناه را متوجه شوند و #نهی نكنند (سعی در تغيير آن نكنند)،
هر دو گروه مستوجب #عقوبت از طرف خدای عزّوجلّ می شوند.
(خداوند هر دو را با یك چوب می زند و عذاب می کند)
✅ نكات:
☘ خداوند در #نظام_عدالت اش، تر و خشك را با هم نمی سوزانَد؛
🍃وقتی عموم مردم گناهی را نمی بينند و از آن خبر ندارند، بی اطلاع هستند و فقط یك عده قليلی از آنها انجامش می دهند، خدا هم فقط همان عده قليل را عذاب می کند؛
🍂اما اگر گناه علنی شد و عموم مردم مطلع شدند و جلوگيری نكردند، نهی از منكر نكردند و خلاصه کَكِشان هم نگزیده(!) 👇
🔥آن وقت می فرماید که هر دو گروه - هم آن گناهكاران، و هم آن عموم مردمی که فهميدند و امر به معروف و نهی از منكر نكردند - را عذاب می کنم.
📌 پيام ها و رهنمودها:
💢طبق این حدیث، هم باید « #اميد داشته باشيم به #امر_به_معروف_و_نهی_از_منكرهایی که انجام می دهيم»
💢 و هم « #بترسيم از #سكوت و #بی_تفاوتی» ای که بر سرنوشت خودِ ما که اهل گناه هم نيستيم سایه می اندازد، و خدای نكرده ما را هم مستوجب عذاب الهی - در کنار گناهكاران- می کند!
** سند روایت: ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ؛ ص597(ترجمه غفارى) – وسائل الشيعه ج 16 ص 135
✍ دوره آموزش تخصصی امر به معروف و نهی از منکر( احادیث فراموش شده) / استاد علی تقوی
#ما_بهم_ربط_داریم
#ساکت_و_بی_تفاوت_نباشیم
#احیاگر_امر_به_معروف_ونهی_از_منکر_باشیم
@Vajebefaramushshode
#حدیث_مهم
💥کِی، تر و خشک با هم می سوزند؟!
❇️ از امام جعفر صادق عليه السلام نقل است که اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند:
📌 (ای مردم! بدانيد که)
💯 خداوند به خاطر گناه یك عده ی خاص(و اندک)، همه ی(توده و عموم مردم) را عذاب نمی کند، اگر (به #شرطی که) :
آن عده خاص، گناه(شان) را یواشکی و«مخفیانه» (سرّاً) و به نحوی انجام بدهند که بقیه و عموم مردم متوجه آن نشوند ( در این حالت چون گناه را فقط همان گروه خاص و محدود انجام می دهند و بقیه هم نمی دانند، خدا فقط گناهکاران را عذاب می کند)
❗️اما اگر آن عده ی خاص، گناه را #علنی (جَهراً) انجام بدهند، و دیگران و عموم مردم هم این گناه را متوجه شوند و #نهی نكنند (سعی در تغيير آن نكنند)،
هر دو گروه مستوجب #عقوبت از طرف خدای عزّوجلّ می شوند (خداوند هر دو را با یك چوب می زند و عذاب می کند)
✅ نكات:
☘ خداوند در #نظام_عدالت اش، تر و خشك را با هم نمی سوزانَد؛
🍃وقتی عموم مردم گناهی را نمی بينند و از آن خبر ندارند، بی اطلاع هستند و فقط یك عده قليلی از آنها انجامش می دهند، خدا هم فقط همان عده قليل را عذاب می کند؛
🍂اما اگر گناه علنی شد و عموم مردم مطلع شدند و جلوگيری نكردند، نهی از منكر نكردند و خلاصه کَكِشان هم نگزیده(!) 👇
🔥آن وقت می فرماید که هر دو گروه - هم آن گناهكاران، و هم آن عموم مردمی که فهميدند و امر به معروف و نهی از منكر نكردند - را عذاب می کنم.
📌 پيام ها و رهنمودها:
💢طبق این حدیث، هم باید « #اميد داشته باشيم به #امر_به_معروف_و_نهی_از_منكرهایی که انجام می دهيم»
💢 و هم « #بترسيم از #سكوت و #بی_تفاوتی» ای که بر سرنوشت خودِ ما که اهل گناه هم نيستيم سایه می اندازد، و خدای نكرده ما را هم مستوجب عذاب الهی - در کنار گناهكاران- می کند!
** سند روایت: ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ؛ ص597(ترجمه غفارى) – وسائل الشيعه ج 16 ص 135
✍ دوره آموزش تخصصی امر به معروف و نهی از منکر( احادیث فراموش شده) / استاد علی تقوی
#ما_بهم_ربط_داریم
#ساکت_و_بی_تفاوت_نباشیم
#احیاگر_امر_به_معروف_ونهی_از_منکر_باشیم
@Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
❣﷽❣ 📚 #رمان 💥 #تنها_میان_داعش 7⃣2⃣#قسمت_بیست_وهفتم 💠 یک نگاهم به قامت غرق #خون عباس بود، یک نگاهم
❣﷽❣
📚 #رمان
💥 #تنها_میان_داعش
8⃣2⃣#قسمت_بیست_هشتم
💠 شنیدن همین جمله کافی بود تا کاسه دلم ترک بردارد و از رفتن حلیه #وحشت کنم.
در هیاهوی بیمارانی که عازم رفتن شده بودند حلیه کنارم رسید، صورت پژمردهاش به #شوق زنده ماندن یوسف گل انداخته و من میترسیدم این سفرِ آخرشان باشد که زبانم بند آمد و او مشتاق رفتن بود که یوسف را از آغوش لختم گرفت و با صدایی که از این #معجزه به لرزه افتاده بود، زمزمه کرد :«نرجس #دعا کن بچهام از دستم نره!»
💢 به چشمان زیبایش نگاه میکردم، دلم میخواست مانعش شوم، اما زبانم نمیچرخید و او بیخبر از خطری که #تهدیدشان میکرد، پس از روزها به رویم لبخندی زد و نجوا کرد :«عباس به من یه باطری داده بود! گفته بود هر وقت لازم شد این باطری رو بندازم تو گوشی و بهش زنگ بزنم.»
💠و بغض طوری گلویش را گرفت که صدایش میان گریه گم شد :«اما آخر عباس رفت و نتونستم باهاش حرف بزنم!»
رزمندهای با عجله بیماران را به داخل هلیکوپتر میفرستاد، نگاه من حیران رفتن و ماندن حلیه بود و او میخواست #حسرت آنچه از دستش رفته به من هدیه کند که یوسف را محکمتر در آغوش گرفت، میان جمعیت خودش را به سمت هلیکوپتر کشید و رو به من خبر داد :«باطری رو گذاشتم تو کمد!»
💢 قلب نگاهم از رفتنشان میتپید و میدانستم ماندنشان هم یوسف را میکُشد که زبانم بند دلم شد و او در برابر چشمانم رفت.
هلیکوپتر از زمین جدا شد و ما عزیزانمان را بر فراز جهنم #داعش به این هلیکوپتر سپرده و میترسیدیم شاهد سقوط و سوختن پارههای تنمان باشیم که یکی از فرماندهان شهر رو به همه صدا رساند :«به خدا #توکل کنید! عملیات آزادی #آمرلی شروع شده! چندتا از روستاهای اطراف آزاد شده! به مدد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آزادی آمرلی نزدیکه!»
💠شاید هم میخواست با این خبر نه فقط دل ما که سرمان را گرم کند تا چشمانمان کمتر دنبال هلیکوپتر بدود.
من فقط زیر لب #صاحبالزمان (علیهالسلام) را صدا میزدم که گلولهای به سمت آسمان شلیک نشود تا لحظهای که هلیکوپتر در افق نگاهم گم شد و ناگزیر یادگاریهای برادرم را به #خدا سپردم.
💢 دلتنگی، گرسنگی، گرما و بیماری جانم را گرفته بود، قدمهایم را به سمت خانه میکشیدم و هنوز دلم پیش حلیه و یوسف بود که قدمی میرفتم و باز سرم را میچرخاندم مبادا #انفجار و سقوطی رخ داده باشد.
در خلوت مسیر خانه، حرفهای فرمانده در سرم میچرخید و به زخم دلم نمک میپاشید که رسیدن نیروهای مردمی و شکست #محاصره در حالیکه از حیدرم بیخبر بودم، عین حسرت بود.
💠به خانه که رسیدم دوباره جای خالی عباس و عمو، در و دیوار دلم را در هم کوبید و دست خودم نبود که باز پلکم شکست و اشکم جاری شد.
نمیدانستم وقتی خط حیدر خاموش و خودش #اسیر عدنان یا #شهید است، با هدیه حلیه چه کنم و با این حال بیاختیار به سمت کمد رفتم.
💢 در کمد را که باز کردم، لباس عروسم خودی نشان داد و دیگر دامادی در میان نبود که همین لباس #عروس آتشم زد. از گرما و تب خیس عرق شده بودم و همانجا پای کمد نشستم.
حلیه باطری را کنار موبایلم کف کمد گذاشته بود و گرفتن شماره حیدر و تجربه حس #انتظاری که روزی بهاریترین حال دلم بود، به کام خیالم شیرین آمد که دستم بیاختیار به سمت باطری رفت.
💠در تمام لحظاتی که موبایل را روشن میکردم، دستانم از تصور صدای حیدر میلرزید و چشمانم بیاراده میبارید.
انگشتم روی اسمش ثابت مانده و همه وجودم دست #دعا شده بود تا معجزهای شود و اینهمه خوشخیالی تا مغز استخوانم را میسوزاند.
💢 کلید تماس زیر انگشتم بود، دلم دست به دامن #امام_مجتبی (علیهالسلام) شد و با رؤیایی دست نیافتنی تماس گرفتم. چند لحظه سکوت و بوق آزادی که قلبم را از جا کَند!
تمام تنم به لرزه افتاده بود، گوشی را با انگشتانم محکم گرفته بودم تا لحظه اجابت این معجزه را از دست ندهم و با #رؤیای شنیدن صدای حیدر نفسهایم میتپید.
💠 فقط بوق آزاد میخورد، جان من دیگر به لبم آمده بود و خبری از صدای حیدرم نبود. پرنده احساسم در آسمان #امید پر کشید و تماس بیهیچ پاسخی تمام شد که دوباره دلم در قفس دلتنگی به زمین کوبیده شد.
پی در پی شماره میگرفتم، با هر بوق آزاد، میمُردم و زنده میشدم و باورم نمیشد شرّ عدنان از سر حیدر کم شده و #عشقم رها شده باشد.
💢دست و پا زدن در برزخ امید و ناامیدی بلایی سر دلم آورده بود که دیگر کارم از گریه گذشته و به درگاه #خدا زار میزدم تا دوباره صدای حیدر را بشنوم. بیش از چهل روز بود حرارت احساس حیدر را حس نکرده بودم که دیگر دلم یخ زده و انگشتم روی گوشی میلرزید...
#ادامه_دارد
@Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب #قسمت_بیستم_وپنجم 💢پس خودت را #مهیا کن زینب... که حادثه
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
#قسمت_بیست_ششم
💢براى #رقیه ماجرا #متفاوت است...
او از #جنگ و #میدان و #دشمن و🐲 #شهادت ، هنوز چیزى نمى داند.
دخترى که در تمام عمر سه ساله خویش جز #مهروعطوفت ندیده است ،
دخترى که در تلاقى آغوشها، پایش به زمین نرسیده است، چگونه مى تواند با مقوله هایى مثل جنگ و محاصره و دشمن ، آشنا باشد.
🖤او پدر را عازم سفر مى بیند،...
سفرى که ممکن است #طولانى هم باشد. اما نمى داند که چرا خبر این سفر، اینقدر دلش💗 را مى شکند، اینقدر بغضش را بر مى انگیزد و اینقدر اشکهایش😭 را جارى مى کند.نمى داند چرا این سفر پدر را اصلا دوست ندارد. فقط مى داند که باید پدر را از رفتن باز دارد. با #گریه مى شود، با خنده 😄مى شود،
💢با شیرین زبانى مى شود، با تکرار کلامهایى که همیشه پدر دوست 🌺داشته ، مى شود، با کرشمه هاى کودکانه مى شود، با #بوسیدن دستها مى شود،
با نوازش کردن گونه ها مى شود،
با حلقه کردن بازوهاى کوچک ، دور گردن پدر و گذاشتن #چشم بر لبهاى پدر مى شود، با هرچه مى شود، او نباید بگذارد، پدر، پا از خیمه🏕 بیرون بگذارد.
با هر ترفندى که دخترى مثل رقیه مى تواند، پاى پدرى مثل حسین را سست کند، باید به میدان بیاید....
🖤 او که در تمام عمر سه سال خویش ، هیچ خواهش نپذیرفته نداشته است ،
بهتر مى داند که با #حسین چه کند تا او را ازاین سفر باز دارد. و این همان چیزى است که تو تاب دیدنش را ندارى...
دیدن جست و خیز ماهى کوچکى بر خاك در تحمل تو نیست.بخصوص اگر این ماهى کوچک ، قلب💛 تو باشد، #دردانه تو باشد، #رقیه تو باشد.از خیمه بیرون مى زنى...
💢و به خیمه ⛺️اى خلوت و خالى پناه مى برى تا بتوانى #بغضت را بى مهابا رها کنى و به آسمان🌫 ابرى ☁️چشم مجال باریدن دهى.نمى فهمى که زمان چگونه مى گذرد و تو کى از هوش مى روى و نمى فهمى که چقدر از زمان در بیهوشى تو سپرى مى شود.احساس مى کنى که سر بر #زانوى_خدا گذاشته اى
و با این حس ، باورت مى شود که رخت از این جهان بر بسته اى و به دیدار خدا شتافته اى . حتى وقتى #رشحات آب را بر روى گونه ات احساس مى کنى ، گمان مى کنى که این قطرات کوثر است که به پیشواز چهره تو آمده است.
🖤با حسى آمیخته از #بیم و #امید، چشمهایت را باز مى کنى... و #حسین را مى بینى که #سرت را به روى #زانو گرفته است و با #اشکهایش😢 گونه هاى تو را طراوت مى بخشد.یک لحظه آرزو مى کنى که کاش زمان متوقف بشود و این حضور به اندازه عمر همه کائنات ، دوام بیاورد.حاضر نیستى هیچ بهشتى را با زانوى حسین ، عوض کنى
و حتى هیچ کوثرى را جاى سرچشمه چشم حسین بگیرى.حسین هم این را خوب مى داند
💢و چه بسا از تو به این #آغوش ، مشتاق تر است ، یا محتاج تر!
این شاید تقدیر شیرین #خداست براى تو که وداعت را با حسین در این خلوت قرار دهد و همه #چشمها را از این #وداع آتشناك ، بپوشاند.هیچ کس تا ابد، جز خود خدا نمى داند که میان تو و حسین در این لحظات چه مى گذرد.
حتى #فرشتگان از بیم آتش 🔥گرفتن بالهاى خویش در هرم این وداع به شما نزدیک نمى شوند.
🖤هیچ کس نمى تواند بفهمد که #دست_حسین با قلب 💜تو چه مى کند؟هیچ کس نمى تواند بفهمد که #نگاه_حسین در جان تو چه مى ریزد؟
هیچ کس نمى تواند بفهمد که #لبهاى_حسین بر پیشانى تو چگونه تقدیر را رقم مى زند.فقط آنچه دیگران ممکن است ببیند یا بفمند این است که #زینبى_دیگر از خیمه بیرون مى آید.
#زینبى_که_دیگرزینب_نیست ...
#ادامه_دارد.....
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode
🏴 بمیرم برایت آقا که به #بهانه خرید خرما باید اصحاب خاصهات را ببینی و کمی دلگرم 🖤شوی و به آنها #امید وصل بدهی
بمیرم برایت آقا که کسی نبود تولد #مهدی را تبریک بگوید
بمیرم برایت آقا ترس جان #بقیهالله داشتی و یاری برای کمک نه
بمیرم برایت آقا میان آن لشکر تنها باید مواظب ناموست باشی #بمیرم برایت آقا زهر که اثر میکرد
🏴 کسی نبود پیالهای #شیر دستت بدهد
بمیرم برایت آقا در همان زندان دفن شدی
بمیرم برایت آقا بمیرم
بمیرم از امتی که میدیدی چه بر سر اجدادت آوردهاند اما هنوز #غصه اصلاحشان را میخوردی
بمیرم کاش لااقل نالهات، کاش صدایت، کاش دستت آن موقع بجایی میرسید تا مهدی پنج سالهات #داغ را تنها به دوش نکشد و #تسلیتی از جانب کسی بشوند و اندکی از تنهاییاش بکاهد.....
.
🏴 همه و همه از همان لگد شروع شد که کمر شیعه را شکست💔
تاکنون لاجرعه از غم خوردهای⁉️
تاکنون سیلی محکم خوردهای؟
مادرت را سمت خانه بردهای؟
گوشواره دانه دانه بردهای؟؟؟؟
همه مصیبتها از #مدینه است، مدینه النبی، مدینه شهر پیغمبر...
#شهادت_امام_حسن_عسگری_تسلیت #امام_زمان #ربیع_الاول
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode
✅ آیا میدانستید زنانی 👱🏻♀ که در خانه #پرخاش و داد میزنند کمبود محبت شدید از طرف همسر👱🏻♂ دارند؟
برای #آرامش هم، محبت خرج کنید.
⁉️ آیا میدانستید آرامش را #مرد به #زن میبخشد و زن آن را در خانه 🏡و بین کودکان👩👦👦 تقسیم میکند و دوباره به مرد باز میگرداند؟
آرامش را به هم هدیه🎁 دهید.
⁉️ آیا میدانستید #صحبت در مورد احساس های درونی 😌بین زن و مرد باعث ایجاد #ثبات و #امید در زندگی میشود؟
با هم حرف بزنید؛ بدون مکالمه عشق 💖به جان کندن می افتد ...
⁉️ آیا میدانستید یکی از نیازهای بارز زنان و مردان شنیدن #تمجید و #تعریف 😍از سوی همسر است؟
خوبی های یکدیگر را به زبان آورید.
⁉️ آیا میدانستید #نوازش های محبت آمیز از مسکن های قوی 💊بهتر عمل میکند؟
دوای درد یکدیگر باشید...
@Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹کلیپ ویژه
📌 #روزشمار_شبهای_قدر
🔸۴ روز تا شب های #قدر
🔺کلیپ ویژه و زیبا: «بهانه»
🎤با صدای: #امید #روشنبین
👌 #پیشنهاد_دانلود
#شبتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
✅ با یک گل هم بهار میشه...👇
🌹#شیخ_ابراهیم_زکزاکی از الگوگیری تا #تاثیرگذاری؛
🔹زکزاکی در سال 1979 حرکت خود را آغاز کرد. اما با پیروزی انقلاب اسلامی نقطه امیدی در دل ایشان ایجاد شد که بنا به گفته خودشان
«این پیروزی انقلاب اسلامی به ما #امید بخشید که حرکت خود را ادامه دهیم»؛
پس برای دریافت آموزه مبارزه با دشمن، در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، به ایران میآید و با امام خمینی(ره) دیدار میکند که در این دیدار حضرت امام یک جلد قرآن به وی عطا میکند میگوید:
به کشور خود برو و مردم را به سوی این #قرآن دعوت کن.
🔸از آن پس شیخ زکزاکی، #گرایش_تشیع پیدا میکند و درس امام خمینی و حرکت #مبارزه علیه ظلم، کمکم تبدیل میشود به #حرکت_عظیم_اسلامی!
که خوشبختانه اکثر آنهایی که در این حرکت فعالیت میکنند شیعه بوده و بهشدت نیز در حال گسترش هستند تا جایی که حکومت عربستان اعلام میکند که شیخ زکزاکی در مدت کمتر از 20 سال، توانسته بیش از 25 میلیون نفر را شیعه کند.
🔹امروز همه شیعیان نیجریه، خود را مقلد رهبر جمهوری اسلامی ایران میدانند و با همه جان گوش به فرمان رهبری هستند؛ چرا که شیخ زکزاکی خود را شاگرد امام خمینی و مقلد آیت الله العظمی خامنهای میداند.
(بخشی از گفتگوی شیخ ابراهیم عبدالله احمد، طلبه نیجریایی)
🌐 mshrgh.ir/549397
@Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
#بازنشر طرح جمعه های انتظار💚✨ •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
♡امام زمانم♡
🍃عادت کرده ام عهد ببندم و به روز نکشیده بشکنم، عزم جزم کنم تا محکم باشم و از روزگار نفسم پیاپی ضربه نخورم اما...
🍃روز به روز صدای قدم آمدنت نزدیک تر می شود اما من هرروز #دورتر از مسیر قدمت گام می شمارم. زندگی انرژی مثبت می خواهد یا بهتر بگویم انگیزه و #امید اما تنها چیزی که ندارم همین است😓
🍃فقط یک امید دارم آن هم #تویی فقط تو بودن با تو راه رفتن در مسیری که ختم به تو می شود نفس کشیدن در هوایی که تو نفس می کشی نفس کشیدی، هم سفر زیارت هایی که تو میروی و راه هایی که تو قدم میزنی🙃
🍃شیعه غریب افتاده وقت آن نیست که بیایی گرد #غریبی از صورت هامان برود؟زشت نیست در مرام شما عمری محبّ شما بوده باشم اما یکبار در خواب یا بیداری با شناخت، نشناخته باشمات؟
🍃جهان ما عمری در جهل خیس می خورد می ترسم #جهل عادت شده باشد و موقع آمدنت ما از کوفیان با تو بدتر تا کنیم. رحم کن، رحم کن و بیا و #بصیرتی بده بشناسمت یا راهی برایم هموار کن تا از #والضالین نباشم😞
♡من به عطر وجود تو محتاجم، محتاج...🥺
#جمعه_های_انتظار♡
•❥🌼━┅┄┄
@Vajebefaramushshode
💠 از «آقامون جنتلمنه» نوشتید، از «سلام فرمانده» هم بنویسید
🔻چرا پژوهش و رسانه ایران به آسیبها بیشتر توجه دارد تا دستاوردها؟
🔹«بدنو ببین، جون بابا، خودتو بلرزون بابا» میخواندند و تأسف میخوردند و سر تکان میدادند که کودک و نوجوان ایرانی تباه شده و جمهوری اسلامی دچار شکاف نسلی عمیقی شده که دیگر پر کردنی نیست. ارزشها و هنجارهای انقلاب اسلامی را بر باد رفته میدیدند و به اندک تلاشهای مخلصانه بسیجیانی که مخلصانه و بیمزد و منت در حال تربیت نسل و برپایی حلقه صالحین و برگزاری اردوی جهادی بودند، پوزخند میزدند که چه نشستهاید که سیل همهتان را غرق خواهد کرد. اما امروز که یک سرود کاملاً ابتدایی و تقریباً بیهزینه روی لب دهها هزار کودک و نوجوان ایرانی نشسته، سکوت کردهاند و لب نمیجنبانند که نکند مالهکش و همدست و حکومتی خوانده شوند.
🔹«سلام فرمانده» شهر به شهر میچرخد. نمیتوان انکارش کرد. نمیتوان حکومتی دانستش. چیزی دارد که خریدنی نیست. نمیتوان اتوبوس و مینیبوس گرفت و این همه دختر و پسر نوجوان را جمع کرد و در میدانهای اصلی شهر، لبخوانی کردش. نمیتوان همه رسانههای فراگیر را به خط کرد و این چنین هماهنگ به خانهها فرستادش. «سلام فرمانده» در متن جامعه پیچیده، با همه مشکلات و دشواریها و رنجها و زخمهایی که این جامعه دارد و زیر بار آنها کمر خم کرده. اما هر چه بیشتر خوانده می شود، کمتر در موردش نوشته میشود.
🔹گویی کلیشههایی وجود دارد که روشنفکر و دانشگاهی و اهل کتاب و دانشگاه ایران نمیخواهد از آنها جدا شود. موضوع این نیست که این سرود از نظر عدهای «چیپ» است یا خیر، موضوع این است که بخشهایی از جامعه نخبگانی ما جرأت مقاومت در برابر فکر و نگاه غربی را از دست دادهاند، وگرنه «چیپ» هم تحلیل میشود، اگر از آن سوی آبها آمده باشد!
🔹ویدئوهایی که از همخوانی «سلام فرمانده» در شهرهای مختلف منتشر میشود، نشان میدهد این سرود از نظر ایجاد موج اجتماعی و ساخت همدلی موفق بوده است. ارزیابی میزان این موفقیت باید مبتنی بر معیارهایی کاملاً مستند و معتبر باشد. اما هر پژوهشی از یک حدس عالمانه آغاز میشود و حدس عالمانه این است که «سلام فرمانده» فراگیری بالایی ایجاد کرده آن هم در جامعهای که لایهها و اقشارش روز به روز از یکدیگر فاصله میگیرند. این فراگیری هم در سطح و هم در عمق رخ داده، هم از حیث شمار موجی که ایجاد شده و هم از نظر تنوعی که ساخته. نمیتوان گفت فقط چادریها، فقط بسیجیها، فقط مذهبیها «سلام فرمانده» را لبخوانی میکنند و حاضرند برایش تجمع کنند و شعرش را حفظ کنند. این حدس عالمانه یا فرض محتمل را لااقل بررسی کنید!
🔹جامعه دانشگاهی، اهالی پژوهش و فعالان رسانهای ایران، جرأت احتمالدهی، تأملورزی و اندیشهسازی را از دست دادهاند. گمان میبرند دیر یا زود در هاضمه فکری جهان حل خواهیم شد و اساساً قائل به نگاه تمدنی و تمایز فرهنگی نیستند. انقلاب اسلامی ایران، همان انقلابی که آن همه وصف و تعبیر و شگفتانه از دوست و دشمن، سیاستمدار و امنیتی، اقتصاددان و جامعهشناس در موردش رفته است، بیش و پیش از آنکه تجمع و تظاهراتی باشد، صورتبندی مسأله چرایی عقبماندگی ایران بود.
🔹انقلاب در قلبها ریشه زد. ذهنها را پرسشگر کرد. «نه شرقی و نه غربی» قبل از آنکه به یک برنامه کلان در سیاست خارجی تبدیل شود، یک باور ملّی و هنجار دینی است. اگر نخبه جامعه ایران، باور به امکان استقلال نظری در برابر جهان فریبنده غرب و شرق را از دست بدهد، تمدنسازی چگونه ممکن میشود؟ اگر نخبه جامعه ایران، مرتباً روی آسیبها و اشکالات متمرکز شود و فرصتها و داراییها را نبیند، آیندهسازی چگونه میسر میشود؟
🔹«سلام فرمانده» مهر باطلی است بر گزاره پرتکرار ناامیدی و دینستیزی مردم و به ویژه غربگرایی مطلق کودکان و نوجوانان ایرانی.
هر اندازه با محتوا و مضمون این سرود مشکل داشته باشیم و دلیل اثربخشی و فراگیری آن را درک نکنیم یا نسبت به بتسازی عوامل و طراحان و مجریان این سرود هشدار بدهیم و از موجسواری رسانههای پرادعا اما کماثر حکومتی روی این کار مردمی خشمگین شویم؛
🔹نمیتوانیم انکار کنیم «سلام فرمانده» به اصطلاح رسانهایها «گرفته» یا فراگیر شده و نشان داده که «امکان» مقاومت فرهنگی در برابر ساختههای مبتذل امثال ساسی مانکن که به شکل طراحی شدهای، نسل جدید را هدف گرفته، وجود دارد.
🔹دومین ویژگی یعنی طرح «امکان» مقاومت از نخستین ویژگی یعنی «فراگیری» مهمتر است؛ حتی اگر هیچ دانشگاهی، پژوهشگر یا اهل رسانهای بدان نپردازد. کاش یک دهم آسیبشناسها، دستاوردشناس داشتیم.
#سلام_فرمانده
#امید
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
به ما بپیوندید👇
•❥🌼━┅┄┄
@Vajebefaramushshode
هیچ زمستانی نیامده است که تا پایان دنیا زمستان بماند
هیچ طوفانی نیامده است که نرود
هیچ سیل مدامی جاری نشده است
در پس دوری ها و فاصله ها
همیشه چشم روشنی های آشنایی آمده است
و بعد از هر آسمان تیره و ابری رنگین کمان درخشنده ای در اوج جلوه کرده است،
زمستان سرد و سخت تمام میشود و بهار در راه است .
#صبر
#زمان
#امید
واجب فراموش شده 🇵🇸
خسوف
یعنی #ماه_گرفتگی
یعنی محروم بودن از دیدن روی #تنها_ماه_هستی
ما محروم شدیم، تا کی فقط خودش میدونه، فقط خود خدا...
البته #امید داریم و #منتظر؛
بازم #صبر میکنیم...
ولی امیدواریم زیاد طول نکشه چون ممکنه از شدت #دلتنگی عکسمون قاب بشه و...
عجب جملاتی ...
در جیب هایت یک مشت #امید بریز
از چوب لباسی چند #رویا بردار
روی گلدان #زندگی آب بپاش
و کفش #همت بپوش
باقی درست خواهد شد...🌞💕
ظهرتون بخیر 🌻
💙 به ما بپیوندید👇
•❥🌼━┅┄┄
@Vajebefaramushshode