#دلنوشته زيبای يك رزمنده برای نسل های بعد؛
💢ما می خواستیم محکوم تاریخ نشویم و نسل بعد ما را #وطن_فروش نداند و جنگ آمد ...
میدانی چه میگویم؟؟
آری جنگ آمد.
ما به دنبال جنگ نرفته بودیم🚫 او آمد
🔰تعدادی از ما تحت امر امام و ولی مان جنگیدیم👊 #رزمنده شدیم.
عده ای رنگ رزمنده گرفتند.
عده ای نیز رنگ رزمندگی به خود پاشیدند و تعدادی نیز رنگ جبهه را ندیدند و #راوی جنگ شدند.
عده ای #رفتند.
عده ای #ماندند.
اما یا ز#خم برتن یا داغ بر دل و عده ای نیز داغ بر پیشانی زدند.
↫عده ای #مفقود
↫عده ای مظلوم
↫عده ای مغموم
↫وعده ای نیز مذموم
💢تعدادی آمده بودند تا بروند.
قرار را بر #رفتن گذاشته بودند.
عده ای نیز آمده بودند تا بمانند.
چاره ای نبود.
شهیدی گفته بود: "از یک طرف باید بمیریم تا آینده شهید🌷 نشود و از طرفی باید #شهید شویم تا آینده زنده بماند.
🔰عده ای آمده بودند تا از خود #حساب بکشند.
عده ای تا حساب های خود را تسویه کنند.
عده ای آمده بودند تا آدم حسابی شوند👌 عده ای نیز حساب باز کردند.
عده ای نیز آمده بودند تا حسابی آدم شوند.
عده ای آمدند تا بی پیکر شوند ...
عده ای نیز #پیکر تراش
عده ای نیز پیکره ی یک "بت"
عده ای ویلچری♿️
تعدادی ویلایی
عده ای حاضر✌️
تعدادی ناظر
قومی نیز #غافل
💥واما..
💢دیوانگی #جوانی ما با جنگ مصادف شد.
در ما میل به زیستن زنده بود.
حس عاشقی و معشوقی نیز جریان داشت.
اما جنگ آمده بود.
چه باید میکردیم؟
آیا جز جنگیدن چاره ای داشتیم⁉️
ما هم آینده را برای خود ترسیم کرده بودیم.
اما #جنگ نزدیکتر از دور بود.
🔰جنگ بود.
باید این نزدیک را پاسخ میدادیم و نزدیکمان دور شد و دور و دور و دور به ساعات ۸ سال باید میرفتیم به دنبال این #قافله.
مگر چاره ای جز جنگیدن داشتیم❓
💢برای ما هم #جان عزیز بود.
از توپ وتفنگ و ترکش💥 میترسیدیم.
باید جرأت می یافتیم.
عشق و عاشقی و معشوقه را به امید #دفاع از تمامی عاشقان ومعشوقانی مانند شما رها کردیم ...و رفتیم ...چه باید میکردیم؟
🔰ما بدنبال #حاکم شدن نرفتیم🚷
خواستیم محکوم تاریخ آینده نشویم.
خواستیم فردا از نگاه تیز و شماتت بار شما فرار نکنیم.
ما خونخواری نیاموخته بودیم.
باور کن از رنگ خون میترسیدیم.
اما به #خونخواهی رفتیم.
خونخواهی سرهای به ناحق بریده شده.
مگر چه باید میکردیم؟؟؟
💢از جنگ به بعد شکل عاشقی مانیز تغییر کرد.
#عاشقی ما با دلتنگی و دلبستگی به محبوبه های شب♥️محبوبه های شب عملیات.
محبوبه های جا مانده در ارتفاعات میمک، قلاویزان "ماووت" و جاماندگان در زیر خاک ریزهای #مجنون و رفیقان رفته تا دهانه ی خلیج
و نبرد های نابرابر جبهه ها
🔰باور کنید قطار قطار رفتیم👥
واگن واگن برگشتیم
جوان #جوان رفتیم
پیر پیر برگشتیم
راست راست رفتیم
شکسته شکسته🥀 بر گشتیم
گروه گروه رفتیم، دسته دسته برگشتیم
دسته دسته رفتیم، #تنهای_تنها برگشتیم
💥اما #ایستادیم
💢آری من و تو حق داریم همدیگر را نشناسیم.
از دو نسل #متفاوت
دوستان ما آنسوی دردها ورنج ها به ساحل و ما این سمت چشم دوخته به افق های نامعلوم😭
🔰راستی اگر نمیرفتیم چه میکردیم⁉️
باور کنید ما هم دل داشتیم😢
↵با دل رفتیم، بیدل برگشتیم
↵با #یار رفتیم، با بار بر گشتیم
↵با پا👣 رفتیم، بی پا برگشتیم
↵با عزم رفتیم، با زخم💔 برگشتیم
↵پر شور رفتیم، #پرسوز برگشتیم
⇜ما پریشانیم ...اما #پشیمان نه
⇜شکسته ایم ... اما نشسته نه❌
⇜دلخسته ایم ...اما دست بسته نه
💢ما همان #سربازان پیاده ایم.
سواری نیاموخته ایم.
سوای شما نیز نیستیم✘
ما همان دیروزی هستیم.
تعداد ما میدانید در ۸سال چه تعداد بود؟
۳ونیم درصد از جمعیت #ایران.
اما مردم تنهایمان نگذاشتند.
🔰آری همه ی ما ۸ سال بودیم، با هم در کنار هم.
#تو هم بودی.
آری همه بودند.
نگاه محبت آمیز آن دوران به ما؛ هدایای مادران و پدران شما به جبهه♥️ گذشتن از شام شب و هدیه به جبهه.
گذشتن از فرزند و اعزام فرزند دیگر.
#تحمل بمباران.
تشییع رفیقان ما.
دیدار وعیادت و دلجویی از جانبازان ما.
💢آری مردم بودند...
ایستادند، مقاومت کردند👊
تلخی چشیدند اما به رخ ما نکشیدند.
ما هنوز #مدیون لقمه های سفره های شما هستیم که بیدریغ به سنگر های ماهدیه کردید.
🔰ما هنوز به آنسو و این سو بدهکاریم.
طلبی نداریم❌ اما بدانید... قرار "دیروز" آنچنان بود.
از امروز شرمنده ایم.
ما غارت را آموزش ندیده بودیم.
#غیرت را تجربه کردیم.
از امروز #شرمنده_ایم
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
#سالروز_شهادت شهید محسن فخري زاده🍂🥀 مناسب برای #استوری و #بک_گراند #لبیک_یا_خامنه_ای #برای_ایر
🍃 #جمعه ها کم غم ندارد، از شب قبلش دلمان پر میکشد به #کربلا؛ گوش ها و دلهایمان را به ناله های #مادر_سادات میسپاریم و چشم هایمان بارانیِ غم #حسین(ع) و اصحابش میشود ...
🍃 اصلا تا نام شبِ جمعه می آید، بی اراده #روضه انگشت و انگشتر میان لب هایمان جاری میشود، چشمه گریه هایمان مسیرش را از دیده های سرخی که به #حرم خیره شده اند آغاز میکند و ردِ داغ #اشک ها شکستگیِ قلبمان را بیشتر میکند.
🍃 اینبار هم یکی از همان جمعه های دلهره آور #میهمان کشورمان شد؛ ردِ #دماوند را گرفت و هدفش مجاهدی بود که همچنان طرحِ لبخندش #آرامش دل های بیقرار است!سال گذشته، هفتمین روز آذر مزین به پر کشیدن محسن فخری زاده شد، با رفتنش ، روضه های سیزدهم دی تداعی شد و کمرها هر چند شکست اما سرها بالا رفت! غرورها #اوج گرفت و اشک هایمان نشان از #افتخار_آفرینیِ او داشت .
🍃 هفتم آذر سالروز #شهادت دانشمندِ ایران زمین است اما جایی در کنار این مناسبت باید# ترس رژیم صهیونیستی را در این روز به خاطرها نشاند و در جهان فریاد زد که احدی توان مقابله ی رو در رو با سربازانِ سیدعلی را ندارد؛ برای آن ها از پا درآمدن بی معناست و تنها راه مقابله خنجرهایی است که از پشت آن ها را #هدف میگیرد، همان رویه ی این روزهای دشمنانی بزدل که از سایه ی عباس های #ایران نیز هراس دارند .
🍃 محسن فخری زاده با قدم هایی استوار به #قافله ی عاشوراییانِ #مهدی(عج) رسید و دشمن با به شهادت رساندنش ، او را زنده تر کرد.
#ولایت پذیر بودنِ او را فراموش
نمیکنیم ، هر یک به نیتِ شهیدِ مفتخرِ کشور، جان هایمان را در دست گرفته و پیشکشِ سیدِ خراسانیِ خواهیم کرد ✌️🏻
🍃 سربازانِ سیدعلی را به #مرگ تهدید نکنید، ما مشتاقانه به سمت خنثی سازیِ #ترکش هایی که مانع ظهورند قدم برمیداریم و نهایت روسیاهیِ این #میدان نصیب چهره های منفورِ غاصبان است !
✍️نویسنده: #اسماء_همت
#شهید_محسن_فخری_زاده🌷
📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۴۰
📅تاریخ شهادت : ۷ آذر ۱۳۹۹
🥀مزار شهید :امامزاده صالح تهران
🕊محل شهادت : آبسرد دماوند
#لبیک_یا_خامنه_ای
#برای_ایران
به ما بپیوندید👇
•❥🌼━┅┄┄
@Vajebefaramushshode