🔸 پیراهن عثمان
🔹 درگذشت آزاده نامداری، بهانهای شد برای حمله به صداوسیما،
و چراغ اول را هم آقامیری، آخوند اسلام رحمانی آمریکایی روشن کرد،
و البته بعد از او هم امثال جناب ضرغامی با نمایش تاسف برانگیز خود، این چراغ را روشن نگه داشتند.
🔹 این بزرگوار که ژست روشنفکر، و فاز مخالف نظارت و فیلتر گرفته، و برای آزادی بیان روضه میخواند، ظاهراً حافظه مردم را در حد مرغ پخته فرض کردهاست،
▪️ و انگار نه انگار که خود ایشان بود که یکی از بزرگترین فیلترها و دیکتاتوریهای رسانهای را در ایام برجام، بر رسانه ملی حاکم کرد،
و رسماً بخشنامه کرد که هیچ منتقدی حق صحبت و اظهارنظر بر علیه برجام ندارد، و تلویزیون را به تریبونی یک طرفه برای دولت و طرفداران برجام تبدیل کرد.
🔹 از این جناب که بگذریم، ظاهراً قرار ضدانقلاب بر این بوده که تمام کاسه کوزههای فوت این مرحوم را بر سر رسانه ملی بشکنند،
و با این استدلال که تقصیر رسانه ملی بود که با اخراج ایشان، زمینه افسردگیاش را فراهم کرد،
به صداوسیما بتازند.
▪️ در حالی که سالها از خروج آن مرحوم از صداوسیما میگذرد،
و اصلا آن بنده خدا، بعد از صداوسیما، زندگی جدیدی را با ورود در یک خانواده کاملاً سیاسی، و انواع حضورها و اظهارنظرها در سایر رسانهها در پیش گرفته بود.
🔹 اتفاقاً اگر نقدی هم در این قضیه به صداوسیما وارد باشد، این است که چرا صداوسیما به سادگی، به هر کسی اجازه بزرگ شدن و میلیونی دیده شدن میدهد،
و بعد از آن هم برای فردای میلیونی آن آدم، هیچ برنامهای ندارد.
▪️ این اولین بار نیست که کسی در تلویزیون به سرعت رشد میکند، و بعد از رشد دچار آفتهای مختلف میشود.
اما مسئولان رسانه ملی ظاهراً هیچ برنامهای برای اصلاح و رفع آسیب از این روال تکراری ندارند،
▪️ بلکه حتی خود صداوسیما هم به مناسبتهای مختلف، با دعوت و تقدیر از این سنخ آدمها، و دادن تریبونهای مختلف، به آنها رسمیت و توهم بزرگ بودن میدهد،
و مسیر را برای لغزشهای آنها مهیا میکند.
▪️ مثالهای این قضیه بسیارند،
از ریحانه پارسا که یک شبه توسط تلویزیون بزرگ شد، تا فردوسیپوری که به مرور زمان، جلوی چشم مدیران رسانه ملی، سال به سال گردنکلفت تر و به همان نسبت طغیانگرتر میشد.
🔹 به هر حال به نظر میرسد این هماهنگی ضدانقلاب در تخریب رسانه ملی، خصوصاً با توجه نزدیک بودن به انتخابات ریاستجمهوری، میتواند معنادارتر شود.
بیاعتبار کردن صداوسیما میتواند باعث کاهش مرجعیت این رسانه در ایام انتخابات، و رجوع بیشتر مردم به پیامرسانهای مجازی شود،
و آنجا هم که معلوم است زمین بازی در دست کدام جریان است.
🔹 اما گذشته از همه اینها، یک مسئله دیگر در این قضیه جلب توجه میکرد، و آن تاکید و یکدستی رسانههای جریان مقابل نظام، در اعلام خبر «خودکشی» این مرحوم، در همان لحظات اول انتشار خبر درگذشت ایشان بود.
▪️ در حالی که تا چند ساعت پس از انتشار خبر، هنوز حتی در خصوص انتساب جسد به خانم نامداری تردیدهایی جدی وجود داشت، چه رسد به علت فوت.
▪️ این مسئله زمانی بیشتر به چشم میآید که یادآور شویم این رسانهها همانهایی هستند که از کاه، کوه میسازند،
و از خبر لگد زدن یک مگس به ناخن یک اصلاحطلب یا فمنیست! در ایران، بمبهای خبری در رابطه با جنایات جمهوری اسلامی خلق میکنند.
🔹 و البته سوالهای دیگری که به طور طبیعی و در اولین برخورد، به ذهن آدم خطور میکند، اما ظاهراً برخی رسانهها نخواستند به ذهن و قلمشان بیاید..
▪️ چرا همسر خانم نامداری، بدون ایشان به مسافرت چندروزه رفته بودهاست؟ و حتی فرزند دختر ایشان هم پیش ایشان نبودهاند؟
▪️ آیا لازم بوده که در زمانی خاص، هیچ کس کنار ایشان نباشد؟!
▪️ چرا با وجود اینکه یکی دو روز از ایشان هیچ اطلاعی در دست نبوده، همسر ایشان پیگیری جدی و موثری انجام ندادهاست، و فقط مادر ایشان پیگیر شدهاند؟
🔹 گذشته از این که واقعیت ماجرا چه میتواند باشد، قطعاً انتساب خانواده همسر خانم نامداری به اصلاحطلبان و محمد خاتمی، میتواند دلیل مهمی برای چشم بستن رسانههای ضدنظام، بر روی برخی تردیدها باشد.
ماجرای هفتتیر کشی جناب نجفی را به خاطر دارید؟
@valaadiyat
#پیراهن_عثمان
🔸 باز هم سال حمایت از تولید
🔹 برای چندمین سال پیاپی، امسال نیز حضرت آقا شعار سال را با صبغه حمایت از تولید ملی نامگذاری کردند.
ایشان علاوه بر اینکه در این جهت برای دولت وظایفی در نظر گرفتند، بخشی از مسئولیت را به عهده مردم دانستند.
قطعاً قسمت عمدهای از مسئولیت مردم، به نوع خریدهای ایشان برمیگردد.
🔹 با وجود تأکیدهای چند ساله حضرت آقا، و حتی وجود حکم شرعی برای این مسئله، آنچه در این سالها در جامعه مذهبی دیده میشود، متاسفانه تعهد چندانی را به این خواست حضرت آقا نشان نمیدهد.
▪️ خصوصاً در خانوادههای جوان، تلاقی حس بهترخواهی، با آزادی مالی، وقتی چارچوب محدودکنندهای هم برای آن وجود ندارد، منجر به خرید از نامهای تجاری مطرح بعضاً آلمانی و ژاپنی و کرهای و حتی آمریکایی در وسایل شخصی و خانگی (و خصوصاً وسایل آشپزخانه و برقی) میشود.
در این خصوص توجه به چند نکته ضروری به نظر میرسد؛
🔹 ۱. بدون شک، اولویت در هر خریدی باید با کالای ایرانی باشد، و فقط اگر نمونه ایرانی نبود، میتوان به سراغ کالای خارجی رفت.
متأسفانه عدهای با این توجیه که فلان جنس خارجی کیفیت بالاتر یا فلان برتری را بر کالای ایرانی دارد، کالای خارجی را انتخاب میکنند.
▪️ اگر یک کالای ایرانی، تمام استانداردهای مد نظر ما را داشت، و در تمام زمینهها هم از برندهای خارجی برتر بود،
و با این وجود ما کالای خارجی را انتخاب کنیم که یا مجنون هستیم یا یک وطن فروش خائن!
سخن بر سر این است که با وجود امتیاز پایینتر برخی کالاهای ایرانی، آنها را بر کالاهای خارجی ترجیح دهیم.
🔹 ۲. برای عدهای خرید کالای ایرانی، فقط یک ترجیح پیش آمدی، و موجب مسرت است!، نه یک واجب شرعی و عقلانی
و تعصبی بر خرید کالای ایرانی ندارند،
یعنی از میان گزینههای در دسترس، کالای مورد نظر خود را انتخاب میکنند، حالا اگر آن کالا ایرانی هم بود، چه بهتر!
▪️ در حالی که گاهی کالای ایرانی متناسب با سلیقه و نیاز ما وجود دارد، اما برای پیدا کردن آن، لازم است وقت بگذاریم و به دنبالش بگردیم، و این کار خودش نوعی جهاد است،
اما متأسفانه عدهای حوصله این جهاد را ندارند.
🔹 ۳. در خریدهای خود اولویتبندی اعتقادی داشتهباشیم.
در میان شرکتهای داخلی، از شرکتهایی خرید کنیم که در مصادیق مختلف، یا با نظام و انقلاب همراه هستند و یا حداقل در مقابل نظام نیستند.
و شرکتهایی که متعلق به جریانات معاند انقلاب هستند، یا مثلاً حتی از تبلیغات مبتذل استفاده میکنند را از لیست خرید خود حذف کنیم.
▪️ همینطور وقتی به دلیل نبود نوعی خاص از کالای ایرانی، یا هر دلیل دیگری، مجبور به خرید از نمونه خارجی شدیم، حداقلهای غیرت را رعایت کنیم، و از شرکتهای متعلق به کشورهای متخاصم با ایران و شرکتهای صهیونیستی خرید نکنیم.
امروز خصوصاً در وسایل برقی شخصی و خانگی (مانند تلفن همراه، تبلت، و وسایل آشپزخانه)، بسیاری از شرکتهای آمریکایی، آلمانی، و نوکران آمریکا نظیر کرهجنوبی و ژاپن، در حال جولان در بازار ایران هستند،
▪️ و بعد از خوشخدمتی های کشورهایی مانند کرهجنوبی و ژاپن برای آمریکا، و همراهی کامل و علنی با جنگ اقتصادی علیه مردم ایران، واقعاً جای تعجب بسیار دارد که حتی قشر مذهبی هم برای خرید از محصولات این کشورها و شرکتهایی نظیر سامسونگ و اَپل، هیچ حساسیتی ندارند.
🔹 ۴. حمایت از کالای ایرانی، فقط شامل کالاهای فیزیکی نیست، و کالای مجازی هم نوعی کالاست!
خصوصاً کالاهایی چون پیامرسانها و شبکههای اجتماعی مجازی، به لحاظ ماهیت و مخاطب محور بودن، برای بهبود عملکرد و توسعه خدمات، به شدت به تعداد کاربران وابسته هستند.
و اگر به آنها اقبال نکنیم، (خصوصاً با کارشکنیهای این دولت) عملا اجازه بهبود و رقابت با نمونههای خارجی و صهیونیستی، و یا حتی ادامه حیات را از آنها میگیریم.
علاوه بر این با توجه به استراتژیک بودن این کالاها، رجوع به نمونه ایرانی در آنها، بسیار حیاتی به نظر میرسد.
▪️ بدون شک دستکاری در ذائقه، فرهنگ و سیاست جامعه، جزء جداییناپذیر محصولات خارجی، خصوصاً محصولات فرهنگی و پیامرسانهای مجازی است.
@valaadiyat
#باز_هم_سال_حمایت_از_تولید
سال گذشته مسئولین راجع به کرونا هشدار دادند و مردم در ایّام عید کاملاً ملاحظه کردند. امسال من احساس میکنم که خطر از سال گذشته بیشتر است؛ امسال هم بایستی همه رعایت کنند. هر چه ستاد ملّی کرونا گفت [باید رعایت شود]؛ اگر سفر را ممنوع کردند، [مردم] سفر نروند؛ هر چه را لازم دانستند انجام بدهند. بنده که مثل سال گذشته قطعاً سفر نخواهم رفت؛ و هر چه ستاد ملّی در این زمینه بگوید [رعایت میکنم]. ۹۹/۱۲/۱۵
🔸 رسیدن به خیر!
این روزها ظاهراً کرونا در حال اوجگیری دوباره در کشور است.
🔹 در آخرین روزهای سال قبل، حضرت آقا در صحبتهایشان در روز درختکاری درباره تعطیلات نوروز فرمودند که من امسال نیز مانند سال قبل، قطعاً سفر نخواهم رفت.
هرچند ایشان مثل روال یک سال گذشته، مردم را بار دیگر به تبعیت از مصوبات ستاد ملی کرونا موظف دانستند،
اما تأکید ایشان بر اینکه امسال هم مانند سال قبل، سفر نخواهند رفت، قطعاً پیام و معنای ویژهای داشت.
🔹 ۱. به نظر میرسد ایشان با این سخن، خواستند متدینین را به این مسئله دعوت کنند که به تبعیت از سیره ایشان، (حتی با وجود قانونی بودن برخی از مسافرتها) امسال نیز از رفتن به سفر اجتناب کنند.
🔹 ۲. تجربه یک سال گذشته ثابت کردهاست که علیرغم سختگیری های یکجانبه ستاد ملی کرونا بر روی برنامههای مذهبی، جامعه مذهبی چندین برابر نسبت به سایر اقشار، به رعایت ضوابط و پروتکلها اهتمام داشتهاست،
اما شواهد نشان میدهد که در تعطیلات اخیر، متأسفانه بخش قابل توجهی از مذهبیون نیز، مانند عموم مردم کشور، نه تنها به سفر رفتهاند،
بلکه برخی قواعد اعلام شده از سوی ستاد ملی کرونا نظیر محدودیتهای زمانی و جغرافیایی را نیز رعایت نکردهاند.
🔹 ۳. دولت و ستاد ملی کرونا نشان دادهاند که متأسفانه فقط درباره مراسم و برنامههای مذهبی اعمال محدودیت و ممنوعیت، و نسخهپیچی میکنند،
و به قول استاد شیخ حسین انصاریان، سفر به مراکز فساد آزاد و سفر به عتبات و زیارتگاهها ممنوع است،
و به عبارتی سنگها را بستهاند و سگها را گشودهاند!
🔹 ۴. هرچند ستاد ملی کرونا با تصمیمهای غیرعلمی و مغرضانه بیآبرو شده، اما هیچ دلیلی برای تخطی از مصوبات آن که در حکم قانون، و بنا به فرموده حضرت آقا تبعیت از آن واجب است، وجود ندارد.
چه در مورد سفر، و چه در مورد دیگر مصوبات
▪️ حضرت آقا در یک صحبت دیگر فرمودند که ایشان وقتی افراد بدون ماسک را میبینند، نسبت به پرستاران و کادر درمان احساس شرمندگی میکنند.
سخن بسیار سنگینی است!
با این وجود، متاسفانه بخشی از جامعه مذهبی با توجیهات مختلف، به سفر در ایام نوروز و تخطی از برخی مصوبات قانونی مبادرت کردند.
▪️ توجیهاتی مانند زیارتی یا کوتاه مدت بودن سفرها،
سفر با رعایت موارد بهداشتی،
سفر برای تجدید قوا در جهت انجام مفیدتر و بهتر فعالیتهای کاری،
مصونیت از بیماری، به علت استفاده از داروی امام کاظم علیهالسلام،
یا توجیهات مشابه دیگر
🔹 ۵. تعهد به رعایت پروتکلها یک مسئله است، و مطالبه نسبت به منطقی و کارشناسانه شدن تصمیمات، و اعتراض به جهتگیریهای مغرضانه ستاد ملی کرونا، مسئله دیگری است.
باید همزمان با رعایت پروتکلها به عنوان یک وظیفه شرعی، از هر ابزاری برای فشار بر ستاد ملی مقابله با کرونا استفاده کرد،
خصوصاً این روزها که دولت روی رنگ قرمز کشور در ایام انتخابات، حساب ویژهای باز کردهاست.
@valaadiyat
#رسیدن_به_خیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد کهوند؛ از توهم اثرگذاری تا شبهه آیتالله قتلعام
🔸 کلاب هاوس یا هر چیز دیگری
🔹 سالها از ورود پلتفرمهای مختلف تعاملی و شبکههای اجتماعی، به داخل کشور میگذرد.
در این سالها جریان انقلابی تجربیات بسیاری را در زمینه نوع رفتار این شبکهها، و مواجهه آنها با مقولات مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جمهوری اسلامی، مشاهده کردهاست،
▪️ تجربیاتی از توئیتر و فتنه ۸۸،
تا تلگرام و آبان ۹۶،
شبهه آیتالله قتلعام و دیوارکشی، در انتخابات ۹۶، و فیلتر شدن پاسخها،
تکثیر انواع بیسابقهای از مفاسد اخلاقی، قمار، و پولشویی در بستر تلگرام و اینستاگرام
حذف چندین هزار اکانت فعال تلگرامی مخالف دولت غربگرا در شبهای منتهی به انتخابات ۹۶،
فیلتر حاج قاسم و شهید فخری زاده در اینستاگرام،
و انواع و اقسام فیلترهای هوشمند، در بزنگاه های تاثیرگذار،
▪️ اما متأسفانه این تجربیات فشرده و پرحجم، نتوانسته برای جامعه مذهبی، و حتی نخبگان و اقشار انقلابی آن، مایه بصیرت و عبرت آموزی شود.
یادم هست در همان سالهای ابتدایی دهه نود، وقتی هنوز خبری از امثال تلگرام و اینستاگرام نبود، در جلسهای که با برخی از بچههای فعال بسیجی داشتیم، به دوستان عرض کردم که متأسفانه هر بار که دشمن در فضای مجازی یک پلتفرم جدیدی ارائه میکند، یک عده از دوستان ما گول رنگ و لعاب و ظاهرسازی جدید را میخورند.
🔹 در آن سالها کوچ کردن از یک نرمافزار، (و عملاً تحریم کردن آن) در بین بخشی از مذهبیون رایج بود،
و مثلا وقتی یک پلتفرمی بدنام میشد، آن را به قصد پلتفرم جدیدی ترک میکردند (هرچند که از این پلتفرم جدید، چیز زیادی نمیدانستند و عملاً اشتباه قبلی تکرار میشد)
و رفت و آمدهایی که در آن سالها بین فیسبوک، وایبر و بقیه پلتفرمهای مجازی، در قشر فعال مذهبی اتفاق افتاد، موید این مطلب است.
اما متأسفانه حتی همان رفتار هر چند منفعلانه سابق، و کوچهای دیرهنگام هم، امروز در بین مذهبیون منسوخ شده،
و جای خودش را به هر چه پیش آید خوش آید دادهاست.
البته فقط در مقابل نرمافزارهای خارجی!
🔹 امروز قشر مذهبی و حتی ظاهراً انقلابی، از هر بدافزار و پلتفرمی که دشمن قصد دارد آن را به خورد جامعه ایرانی بدهد، استقبال میکند،
و همزمان در تلگرام و اینستاگرام و توئیتر و کلاب هاوس، به بازارگرمی و تبلیغ شبکههای معاند نظام، و جذب مخاطب برای جریان برانداز مشغول است.
🔹 اما واقعیت آن است که بازی در کلاب هاوس یا هر نرمافزار دیگری، چه داخلی و چه خارجی، بازی در زمین دشمن است،
مگر آنکه آن پلتفرم واجد شروط زیر باشد:
▪️ ۱. مدیریت و گردش محتوای آن به دست «دشمن» نباشد،
تا هر چه را خواست فیلتر کند، و به هر مطلبی که خودش خواست ضریب بدهد.
▪️ ۲. حاکمیت جمهوری اسلامی و الزامات تبعیت از قانون ایران را بپذیرد، و در قبال آنچه در بستر آن پلتفرم اتفاق میافتد، خود را مسئول و پاسخگو بداند.
🔹 این مسئله حقیقت تلخی است که یک نشریه کاغذی ساده و محدود به یک حوزه جغرافیایی کوچک، برای انتشار باید انواع و اقسام مجوزها و فیلترها را رد کند،
اما یک نشریه هدفمند و معاند صهیونیستی، با ضریب نفوذ و دسترسی بسیار بالا، و حتی بعضاً با مخاطب چند ده میلیونی،
برای راهیابی به خانههای مردم، هیچ نیازی به طی مراحل قانونی ندارد!
و هیچ تعهد و مسئولیتی را نیز نمیپذیرد.
🔹 و قشر مذهبی هم به جای ایستادگی و مطالبه گری از مسئولان در مقابل این مصونیت تحمیلی، و کاپیتولاسیون مجازی، از آن استقبال و آن را ترویج میکنند.
🔹 اکنون سوال اینجاست که چرا قشر مذهبی نمیتواند از تجربیات گذشته درس بگیرد؟
آیا اگر ما از کلاب هاوس هیچ چیزی ندانیم به جز اینکه امثال فرید مدرسی برای آن یقه پاره میکنند،
و شخصیتهای رسانهای-امنیتی جریان غربگرا، با نگاه انتخاباتی، و با تعصب تمام از آن حمایت میکنند، برای بیدار شدن قوه تشخیص ما کافی نیست؟
@valaadiyat
#کلاب_هاوس_یا_هر_چیز_دیگری
🔸 شورای عالی فضای غیرمجازی
🔹واقعاً کارکرد شورای عالی فضای مجازی چیست؟!
🔹 نرم افزار کلاب هاوس از حدود یک سال پیش شروع به فعالیت کردهاست، و در این مدت و لااقل در چند ماه اخیر، با یک رصد دم دستی، به سادگی میشد پیشبینی کرد که به زودی تب آن در ایران هم خواهد افتاد (حداقل در قشر خواص جامعه)،
🔹 مخصوصاً با وجود سوابق پلتفرمهای قبلی، قرارگاههای مختل فرهنگی،
و انقلابیهایی که انگار قسم خورده اند منبرهایشان را فقط در مسجدهای دستساز آمریکا و صهیونیستها علم کنند.
و آرایش جنگی دشمن،
علی الخصوص با نزدیکی به ایام انتخابات،
که لزوم این پایش دائمی و اتخاذ برنامهها و تصمیمات مدبرانه را بیشتر هم میکند.
🔹 اما متأسفانه نهتنها هیچ اقدام پیشدستانه و مثبتی از شورای عالی فضای مجازی دیده نشد،
بلکه برخی از اعضای آن حتی در جهت تبلیغ این پلتفرم هم فعالیت کردند.
به نظر میرسد شورای عالی فضای مجازی مشغولیتها و وظایف دیگری در غیر از حوزه فضای مجازی دارد!
چرا که نه در جهت شبکه ملی اطلاعات گامی برمیدارد، نه در مسائل روز و حتی درجه اول حوزه فضای مجازی ورود موثر و عکسالعمل مناسبی دارد.
@valaadiyat
#شورای_عالی_فضای_غیرمجازی
🔸 ظریف و مصدق
🔹 در طول مذاکرات برجامی، بارها پیش آمد که طیف غربگرا، ظریف را با مصدق قیاس میکرد، و ظاهراً خود ظریف هم از این قیاس بدش نمیآمد و هیچ عکسالعمل منفی نسبت به آن نداشت.
این مقایسه هنوز هم در بعضی محافل مطرح میشود.
◀️ الف؛ در خصوص این مشابهت، باید به چند نکته توجه کرد،
1⃣ بررسی تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که از زمان شروع نهضت انقلاب اسلامی، تا سالها پس از انقلاب اسلامی، مصدق به هیچ عنوان شخصیت موجه و قابل احترامی در میان اقشار انقلابی نبودهاست.
▪️ خصوصاً در سالهای منتهی به انقلاب، و سالهای ابتدایی پس از آن، که توده مردم با قشر پیشرو انقلابی همرنگ و همراه شدهبودند، این مسئله در کشور عمومیت زیادی پیدا کردهبود،
و مثلاً در روزهایی که خیانت بنیصدر آشکار شدهبود، مردم در بعضی شعارها، او را به مصدق نسبت میدادند.
▪️ البته متأسفانه در سالهای پس از آن، با ورود قهرمانانه مصدق به کتابهای درسی، و جریانسازی های روزنامههای طیف غربگرا، مصدق صاحب وجاهت شد.
2⃣ بزرگترین شباهت ظریف با مصدق، که آنقدر پررنگ است که شاید به اعتبار همین شباهت بتوان تفاوتها را نادیده گرفت، و این شبیهسازی را تصدیق کرد، اعتماد هر دوی آنها به آمریکاست.
▪️ مرور صحبتهای چندسال اخیر ظریف نشان میدهد که او حتی در مخیله اش هم نمیگنجد که آمریکا خلف وعده کند، و زیر تعهداتش بزند،
دقیقاً مشابه مصدق
(از نظر ظریف، مقصر خلاف عهد آمریکا در برجام، شخص ترامپ بود، نه دولت آمریکا، و قبل و بعد از ترامپ هم همه چیز خوب بوده و هست)
▪️ اغلب کسانی که در کشورهای غربی تحصیل کردهاند، چون صرفاً در فضای اتوکشیده و روتوش شده دانشگاههای غربی تنفس کردهاند، نسبت به غربیها چنین ذهنیتی دارند.
و این باور که در بخش بزرگی از جامعه ما مورد پذیرش است که غربیها «دروغ نمیگویند» یا «صداقت دارند»، عمدتا توسط همین گروه به کشور ما وارد شدهاست.
3⃣ درباره خود همین شباهت هم یک نکته قابل توجه است،
آمریکای زمان مصدق، یک قدرت نوظهور بود، که هنوز چهره جهانی چندان سیاهی در مبارزه با ملتها، و دولتهای مردمی نداشت.
آمریکای آن روز به عنوان ناجی جهان از خونریزیها و دیکتاتوری هیتلر،
و یک دولت باکلاس و باشخصیت، که در پی ایجاد نظامهای دموکراتیک بینالمللی است، شناخته میشد.
▪️ اما آمریکای زمان ظریف، پروندهای لبریز از انواع جنایتها، کودتاها، و سرکوبی قیامها و دولتهای مردمی دارد، و خصوصاً در قبال ایران بارها و بارها دشمنی خود را ثابت و به آن تصریح کردهاست.
▪️ علاوه بر این، امام خمینی، و امام خامنهای، که بزرگترین و مقبولترین شخصیتهای سیاسی انقلاب در نزد ملت ایران هستند، آمریکا را شیطان بزرگ نامیدهاند،
و این خود زمینه را برای بیاعتمادی یا لااقل احتیاط نسبت به هزینههای اجتماعی اعتماد به آمریکا، فراهم میکند.
و دلایل دیگر
بنابراین اعتماد ظریف به آمریکا، بسیار حماقتبار تر از اعتماد مصدق بود.
◀️ ب؛ علیرغم شباهت «اعتماد به آمریکا»، تفاوتهایی جدی نیز میان مصدق و ظریف وجود دارد
1⃣ مصدق اگر چه به آمریکا اعتماد داشت، اما (لااقل در مقطعی) جنایتهای انگلیس درباره ایران را میدید و با آن سر جنگ و ناسازگاری داشت.
اما ظریف دولتهای مستکبر غربی را «دوست» و قابل اعتماد میداند.
▪️ مصدق بر اساس همین بیاعتمادی و مطالبه نسبت به حق مردم ایران از انگلیس، در محاکم بینالمللی با انگلیسیها در منازعه و دعوا بود، و در مقابل آنها، خطابههای لبریز از خشم و حرارت ایراد میکرد،
▪️ اما ظریف در مذاکراتی که تنها برای مطالبه حق ایران از یک جماعت غاصب برقرار بود، در مقابل این غاصب، همواره شل و وارفته بود،
و تمام اهتمامش به لبخندهای دیپلماتیک،
و خندهها و قهقهههای خارج از عرف دیپلماتیک!،
و رفتارها و سخنان غیررسمی و دوستانه با طرف غربی بود
2⃣ مصدق در حالی با انگلیس در حال منازعه بود، که بالاترین مقام ایران، یعنی شاه، دستنشانده همان انگلیس بود،
اما ظریف در حالی به آمریکا لبخند میزد، که نظام ایران، نتیجه انقلابی مردمی بود که آمریکا را از کشور بیرون انداختهبود.
و این، زشتی کار ظریف را صدچندان میکند.
3⃣ مصدق (به هر صورت) موفق شد در مجامع بینالمللی حرف ملت ایران را به کرسی بنشاند،
و در امتداد ملی کردن نفت توسط ملت ایران، او توانست در دادگاههای جهانی نیز، قراردادهای ننگین پیشین را (هرچند موقتا) ملغی کند،
▪️ اما ظریف در اثر بیتدبیری و مواجهه جاهلانه نسبت به متن توافق با غرب، نه تنها نتوانست حق مردم ایران را از آمریکا و کشورهای مستکبر پس بگیرد،
بلکه توافقی ننگین، و بدون پشتوانه بر کشور تحمیل کرد،
و دستاوردهای هستهای ملت ایران را نیز به باد داد.
@valaadiyat
#ظریف_و_مصدق