🔸 ظریف و مصدق
🔹 در طول مذاکرات برجامی، بارها پیش آمد که طیف غربگرا، ظریف را با مصدق قیاس میکرد، و ظاهراً خود ظریف هم از این قیاس بدش نمیآمد و هیچ عکسالعمل منفی نسبت به آن نداشت.
این مقایسه هنوز هم در بعضی محافل مطرح میشود.
◀️ الف؛ در خصوص این مشابهت، باید به چند نکته توجه کرد،
1⃣ بررسی تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که از زمان شروع نهضت انقلاب اسلامی، تا سالها پس از انقلاب اسلامی، مصدق به هیچ عنوان شخصیت موجه و قابل احترامی در میان اقشار انقلابی نبودهاست.
▪️ خصوصاً در سالهای منتهی به انقلاب، و سالهای ابتدایی پس از آن، که توده مردم با قشر پیشرو انقلابی همرنگ و همراه شدهبودند، این مسئله در کشور عمومیت زیادی پیدا کردهبود،
و مثلاً در روزهایی که خیانت بنیصدر آشکار شدهبود، مردم در بعضی شعارها، او را به مصدق نسبت میدادند.
▪️ البته متأسفانه در سالهای پس از آن، با ورود قهرمانانه مصدق به کتابهای درسی، و جریانسازی های روزنامههای طیف غربگرا، مصدق صاحب وجاهت شد.
2⃣ بزرگترین شباهت ظریف با مصدق، که آنقدر پررنگ است که شاید به اعتبار همین شباهت بتوان تفاوتها را نادیده گرفت، و این شبیهسازی را تصدیق کرد، اعتماد هر دوی آنها به آمریکاست.
▪️ مرور صحبتهای چندسال اخیر ظریف نشان میدهد که او حتی در مخیله اش هم نمیگنجد که آمریکا خلف وعده کند، و زیر تعهداتش بزند،
دقیقاً مشابه مصدق
(از نظر ظریف، مقصر خلاف عهد آمریکا در برجام، شخص ترامپ بود، نه دولت آمریکا، و قبل و بعد از ترامپ هم همه چیز خوب بوده و هست)
▪️ اغلب کسانی که در کشورهای غربی تحصیل کردهاند، چون صرفاً در فضای اتوکشیده و روتوش شده دانشگاههای غربی تنفس کردهاند، نسبت به غربیها چنین ذهنیتی دارند.
و این باور که در بخش بزرگی از جامعه ما مورد پذیرش است که غربیها «دروغ نمیگویند» یا «صداقت دارند»، عمدتا توسط همین گروه به کشور ما وارد شدهاست.
3⃣ درباره خود همین شباهت هم یک نکته قابل توجه است،
آمریکای زمان مصدق، یک قدرت نوظهور بود، که هنوز چهره جهانی چندان سیاهی در مبارزه با ملتها، و دولتهای مردمی نداشت.
آمریکای آن روز به عنوان ناجی جهان از خونریزیها و دیکتاتوری هیتلر،
و یک دولت باکلاس و باشخصیت، که در پی ایجاد نظامهای دموکراتیک بینالمللی است، شناخته میشد.
▪️ اما آمریکای زمان ظریف، پروندهای لبریز از انواع جنایتها، کودتاها، و سرکوبی قیامها و دولتهای مردمی دارد، و خصوصاً در قبال ایران بارها و بارها دشمنی خود را ثابت و به آن تصریح کردهاست.
▪️ علاوه بر این، امام خمینی، و امام خامنهای، که بزرگترین و مقبولترین شخصیتهای سیاسی انقلاب در نزد ملت ایران هستند، آمریکا را شیطان بزرگ نامیدهاند،
و این خود زمینه را برای بیاعتمادی یا لااقل احتیاط نسبت به هزینههای اجتماعی اعتماد به آمریکا، فراهم میکند.
و دلایل دیگر
بنابراین اعتماد ظریف به آمریکا، بسیار حماقتبار تر از اعتماد مصدق بود.
◀️ ب؛ علیرغم شباهت «اعتماد به آمریکا»، تفاوتهایی جدی نیز میان مصدق و ظریف وجود دارد
1⃣ مصدق اگر چه به آمریکا اعتماد داشت، اما (لااقل در مقطعی) جنایتهای انگلیس درباره ایران را میدید و با آن سر جنگ و ناسازگاری داشت.
اما ظریف دولتهای مستکبر غربی را «دوست» و قابل اعتماد میداند.
▪️ مصدق بر اساس همین بیاعتمادی و مطالبه نسبت به حق مردم ایران از انگلیس، در محاکم بینالمللی با انگلیسیها در منازعه و دعوا بود، و در مقابل آنها، خطابههای لبریز از خشم و حرارت ایراد میکرد،
▪️ اما ظریف در مذاکراتی که تنها برای مطالبه حق ایران از یک جماعت غاصب برقرار بود، در مقابل این غاصب، همواره شل و وارفته بود،
و تمام اهتمامش به لبخندهای دیپلماتیک،
و خندهها و قهقهههای خارج از عرف دیپلماتیک!،
و رفتارها و سخنان غیررسمی و دوستانه با طرف غربی بود
2⃣ مصدق در حالی با انگلیس در حال منازعه بود، که بالاترین مقام ایران، یعنی شاه، دستنشانده همان انگلیس بود،
اما ظریف در حالی به آمریکا لبخند میزد، که نظام ایران، نتیجه انقلابی مردمی بود که آمریکا را از کشور بیرون انداختهبود.
و این، زشتی کار ظریف را صدچندان میکند.
3⃣ مصدق (به هر صورت) موفق شد در مجامع بینالمللی حرف ملت ایران را به کرسی بنشاند،
و در امتداد ملی کردن نفت توسط ملت ایران، او توانست در دادگاههای جهانی نیز، قراردادهای ننگین پیشین را (هرچند موقتا) ملغی کند،
▪️ اما ظریف در اثر بیتدبیری و مواجهه جاهلانه نسبت به متن توافق با غرب، نه تنها نتوانست حق مردم ایران را از آمریکا و کشورهای مستکبر پس بگیرد،
بلکه توافقی ننگین، و بدون پشتوانه بر کشور تحمیل کرد،
و دستاوردهای هستهای ملت ایران را نیز به باد داد.
@valaadiyat
#ظریف_و_مصدق