🔸 زاویههای تنگ و جیبهای فراخ
🔹 سری جدید خندوانه، شروع شد!
با شنیدن این خبر، بلافاصله به یاد حبیب رحیمپور ازغدی و برنامه زاویه افتادم!
صدا و سیمایی که یک شخصیت عالم، فرهیخته، و مومن را
فقط به خاطر صادرشدن یک کلمهی «منقل»! از زبان مهمان برنامهاش، اخراج میکند،
چطور میتواند دوباره به رامبد جوان و خندوانه اجازه ورود به سفره فرهنگ مردم را بدهد؟
آن هم در حالی که
🔹 رامبد جوان که حتی حاضر نشد فرزندش تابعیت ایرانی داشتهباشد،
بعد از خروج از کشور، و انتشار عکس بیحجاب همسرش، از این اقدام که در فضای عمومی انجام شدهبود حمایت کرد، و نشان داد که ارزش و احترامی برای احکام شرعی قائل نیست.
▪️ در حالی که حبیب رحیمپور ازغدی، مانند برادر بیشتر شناخته شده و دیگر اعضای خانوادهاش، مومن و عالم و متشرع هستند
🔹 کلمه منقل در برنامه زنده و خارج از اختیار مجری زاویه صادر شد.
و مجری برنامه هم در پایان برنامه از آن اعلام برائت کرد.
▪️ در حالی که در برنامه خندوانه که به صورت ضبطی و غیرزنده پخش میشود، چندبار شوخیهای رکیک جنسی از زبان استندآپ کمدین ها پخش شد، و خود رامبد جوان و داوران برنامه هم به آن شوخیهای غیراخلاقی خندیدند!،
(و هیچ صدایی هم از کسی درنیامد!)
🔹 رامبد جوان، در این مدتی که نبود، به همراه بسیاری از ضدانقلاب، در هشتگ های مختلفی از جمله «اعدام نکنید» و «واکسن بخرید» و بسیاری سیاهنمایی های دیگر بر علیه نظام مشارکت داشتهاست،
▪️ در حالی که رحیمپور ازغدی، به مبانی نظری و عملی انقلاب و نظام و امامین انقلاب مومن است، و این را در برنامههایش بارها نشان دادهاست.
🔹 اصلا شرمآور است که شخصیتی چون حبیب رحیمپور ازغدی، و برنامه زاویه، که با مناظرههای عالمانه، عملا مطالبه حضرت آقا مبنی بر کرسیهای نظریهپردازی را دنبال میکند، و باعث تقویت ریشهای نظام و انقلاب میشود را
مقایسه کنیم با
رامبد جوان و خندوانه ای که سرتاپا لودگی و ابتذال، و موسیقیهای سبک، و شکستن خطوط قرمز اخلاقی و فرهنگی است (ان شاءالله در این باره بیشتر خواهم گفت)
🔹 اما چه کنیم که متاسفانه مسئولین صدا و سیما، در مقابل نیروهای انقلابی، زبانشان دراز، و گردنشان کلفت است،
و برای امثال «جهانآرا» و «ثریا» و «عصرانه» نقش شمر و ابن زیاد را بازی میکنند،
اما برای ضدانقلاب و اپوزیسیون، و امثال رامبد جوان و ژوله و پینگیل و تنابنده (و شخصیتهای تحریم کننده تلویزیون و توهین کننده به اسلام و انقلاب)،
مظهر تام و تمام ارحم الراحمین و تواب و همه صفات جمالی خدا میشوند،
▪️ حتی وقتی خود آن فرد از گفتار یا کردار سابقش هیچ اعلام برائت یا ندامتی نکردهباشد،
و بهترین ساعات تلویزیون را به همراه کرور کرور پول بیتالمال در اختیار آنها میگذارد.
🔹 اما نمیتوانم خطاب به جماعت مذهبی این جمله آخر را نگویم که غیرت انقلابی حکم میکند که اگر هیچ کنش و رفتار انقلابی نسبت به امثال خندوانه نداریم، حداقل این برنامهها را تماشا نکنیم.
@valaadiyat
#زاویههای_تنگ_و_جیبهای_فراخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتارهایی که تا یکی دو دهه پیش، ناهنجار تلقی میشد،
اما امروز به لطف خندوانه و صداوسیما، به عرف، و حتی نیاز جامعه!! تبدیل شدهاند
🔸 خندوانه (۱)
هنجارشکن ترین برنامه تلویزیون
🔹 خندوانه بعد از شش فصل طولانیمدت، اکنون به یکی از پرمخاطبترین و تاثیرگذارترین برنامههای تلویزیون تبدیل شده،
و بنابراین به هیچ وجه نمیتوان آن را یک برنامه معمولی در نظر گرفت و نسبت به آن بیتفاوت بود.
🔹 خندوانه با هنجارشکنیهای گسترده، که به مرور و تا حدودی نامحسوس انجام داد، به دنبال توسعه استقبال عمومی و افزایش مخاطب بود.
مهمترین عناوین این هنجارشکنیها را میتوان در چهار محور زیر خلاصه کرد:
🔹 ۱.همخوانی خانم و آقا، همراه با دست زدن و برخی حرکات جمعی؛
مثلا در بعضی آهنگها، خانمها و آقایان، همگی با هم بشین و پاشو داشتند، دستهایشان را با هم بالا میآوردند، یا با هم پا میکوبیدند!
▪️ پیش از خندوانه، سابقه نداشت که در یک برنامه تلویزیونی، تعدادی آقا و خانم جوان، در حضور آهنگهای بعضاً تند و «شیش و هشت»!،
با همدیگر شعر بخوانند، دست بزنند، و بعضاً حرکاتی هم به صورت هماهنگ انجام دهند.
این مسئله خصوصاً در سری اول خندوانه که حاضرین در استودیو کمتر، و اغلب جوان بودند، و فضا غیرخانوادگی بود، خیلی به چشم میآمد.
🔹 ۲. خوانندههای زیرزمینی و سبکهای نامتعارف؛
خندوانه اساساً بر محور آهنگ و همخوانی میچرخید
این مهمترین ویژگی خندوانه در قیاس با دیگر جُنگها و برنامههای مشابه آن بود
استفاده از خوانندههای زیرزمینی بدسابقه یکی دیگر از نقاط تاریک خندوانه بود.
▪️ خواننده تیتراژ و برخی از آهنگهای خندوانه کسی بود که پیش از آن، آهنگها و ویدیو کلیپ هایی غیراخلاقی را در کارنامه داشت،
و با خودش سبکهای ناهنجار و «رپ» و «هیپ هاپ» را به خندوانه و تلویزیون آورد.
حتی در ابتدای کار، برای اینکه حساسیتی ایجاد نشود، خندوانه نام این خواننده را در تیتراژ خود نمیآورد.
و البته بیتفاوتی صداوسیما نسبت به حضور چنین فردی، بسیار سؤال برانگیز است.
🔹 ۳. خنداننده خانم؛
شاید مهمترین هنجارشکنی خندوانه، استفاده از خانمها در بخش مسابقه «خنداننده شو» بود
هر چند تا پیش از آن، خانمهای بسیاری در برنامههای طنز تلویزیونی بازی کردهبودند، اما این مسئله به علت حضور خانمها در بافت برنامههای طنز و قالبهای داستانی و خانوادگی، کمتر به چشم میآمد،
و هیچگاه کسی اینقدر عریان و بیپرده به این وادی ورود نکردهبود.
▪️ این مسئله که یک خانم به تنهایی، روی سن، و در مقابل چشم میلیونها نامحرم بایستد، و سعی کند با پشت هم چیدن بعضی کلمات و بعضاً با ضمیمه کردن حرکات، آنها را بخنداند،
یک هنجارشکنی بزرگ، یک گام بلند در زمینه حیا زدایی، و یک فاجعه در حریم عفت عمومی است.
▪️ در مرحله نخست که شرکتکنندگان فقط از بین بازیگران بودند، این مسئله نمود کمتری داشت،
چرا که مردم به چنین رفتارهایی از آنان در جلوی دوربین عادت داشتند،
اما در مراحل بعدی که مسابقه عمومی شد، و به کل بدنه جامعه تسری پیدا کرد، عمق قبح شکنی به شدت افزایش پیدا کرد.
و هر خانمی چه به برنامه میرفت و چه نمیرفت، میتوانست خود را در آن جایگاه تصور کند.
🔹 ۴. شوخیهای ناهنجار و بعضاً غیراخلاقی؛
واضح است که وقتی پای مسابقه و جلب رای عمومی در میان باشد،
اگر هیچ حریم و چارچوب روشنی برای آن در نظر گرفته نشود، کار به ابتذال و هنجارشکنی برای جلب توجه و در نتیجه کسب رای بیشتر خواهد کشید.
▪️ متأسفانه در خنداننده شو، شرکتکنندگان چارچوبهای اخلاق و حتی عرف های حداقلی را شکستند، و بارها شوخیهای مبتذل و در مواردی غیراخلاقی، از زبان آنها شنیده شد.
▪️ در این میان، دو نکته جای تامل بیشتری دارد:
یکی خندههای بیپرده رامبد جوان و داوران، پس از شنیدن چنین شوخیهای غیراخلاقی،
و دیگری پخش این شوخیهای مبتذل، با وجود غیرزنده و ضبطی بودن برنامه.
🔹 علاوه بر همه اینها، تاکید مکرر بر محور بودن خندهی بیدلیل، و به هر قیمتی، و تئوریزه کردن و موجه نشان دادن آن، یکی از ارکان خندوانه بود.
به نحوی که در خندوانه حتی بخشهایی برای قهقهه بیمقدمه و دستهجمعی، در نظر گرفته شدهبود،
▪️ و همین منطق بود که بعضی جاها به ابتذال و بعضی مواقع به لودگی و رفتارهای سبک منجر میشد.
در حالی که در دین ما به شدت نسبت به خندههای بیدلیل نهی شدهاست.
🔹 البته اکنون دیگر بعد از چند فصل خندوانه،
و پخش مکرر برنامهها و مسابقههای تلویزیونی ناهنجار، و مشابه و دنبالهرو خندوانه،
آن هنجارشکنیها دیگر به عرف تبدیل شده، و حساسیت چندانی نسبت به آنها وجود ندارد.
@valaadiyat
#خندوانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مغالطههایی آشکار، برای تطهیر هنجارشکنیهای خندوانه
🔸 خندوانه (۲)
عوام فریب و مدیر پسند
🔹 همانطور که پیش از این گفتیم، خندوانه هنجارشکنیهای بسیاری داشت،
اما تیم خندوانه تکنیکهایی را برای کاهش حساسیتها نسبت به این هنجارشکنیها،
و انحراف اذهان عمومی از رفتارهای خلاف عرفش،
و در نتیجه افزایش اقبال مخاطبان، استفاده میکرد:
🔹 ۱. تماشاگران محجبه و با ظاهر موجه؛
به نحوی که در اغلب کادرهایی که دوربین میبست، چهره آنان نمایان بود،
در تمام قسمتهای خندوانه اصرار بر این بود که در جمع حضار، حتما تعدادی خانم چادری حضور داشتهباشد.
🔹 ۲. برنامههای خیریه و جمعآوری کمکهای مردمی؛
در خصوص خیریه، ما قضاوتی در مورد نیت برگزارکنندگان نداریم، اما به هر صورت، اینگونه حرکات، بر روی بینندگان تاثیر بهسزایی در جهت نادیده گرفتن برخی رفتارهای خلاف عرف خندوانه ایفا کرد.
🔹 ۳. همخوانی آهنگهای متعدد با موضوع ایران؛
برای بسیاری از مدیران صدا و سیما، هر رفتاری که (ولو فقط ظاهراً و در حد چند اسم، مثل ایران یا خلیج فارس) نوعی تقویت نگاه ملی را در خود داشتهباشد، بر هر رفتار دیگری ارجحیت دارد.
▪️ حتی اگر این کار توسط یک اپوزیسیون نظام یا آدم منحرف باشد!؛
کما اینکه رفتارهای آتی رامبد جوان در مقابل نظام و احکام اسلام، این شخصیت او را نشان داد،
▪️ حتی اگر این کار برای اهداف شخصی باشد؛
کما اینکه بعدا هم با کانادا رفتن رامبد جوان، ثابت شد که اعتقادی به آن شعرخوانیها وجود نداشته، صرفاً برای اهداف شخصی بوده،
▪️ حتی اگر این کار، به نوعی انحراف، و فروکاستن ارزشهای بالاتر (مانند جهاد وشهادت،) به مسائل سطح پایینتر (مانند ملیت) باشد،
مثلا بسیار دیدهایم که خبرنگاران صداوسیما در تظاهرات و تجمعات انقلابی و دینی، فقط به دنبال چهرههایی با پوششهای خلاف عرف میگردند،
تا حدی که عملا به تحریف ماهیت این رویدادها، از انقلابی و دینی به یک رویداد ملی منجر شدهاست.
🔹 ۴. مهمانان موجه؛
این یک تکنیک قدیمی است که برنامههایی از این دست، با دعوت از چهرههای مشهور و موجه،
هم از میان ایشان و طرفدارانشان، برای برنامه خود یارگیری میکنند،
هم در صورت وجود ایرادات فرهنگی در برنامه، حضور آن مهمانان موجه را به عنوان دلیلی برای موجه بودن برنامه خود و خاموش کردن منتقدان، سر دست میگیرند.
▪️ به نظر میرسد در انتخاب این مهمانها در خندوانه هم دقت ویژهای وجود داشت،
و اغلب این مهمانها، علاوه بر تعریف و تمجید از خندوانه، به مخالفان آن هم نیش و کنایهای میزدند.
برای مثال در یک نمونه، مهمان برنامه که یک روحانی بود، منتقدین آهنگهای خندوانه را (که همانطور که پیشتر گفته شد، نوعی هنجارشکنی بود،) به استهزاء گرفت.
منتقدین و متحجرینی که در عمل، وجود یا حداقل نمود خارجی نداشتند،
▪️ اصلا یک شاهد برای این مسئله (که نگارنده پیش از این نیز عنوان کردهاست) که قشر مذهبی، فقط در بعد سیاسی رشد کردهاند، اما از حیث تحلیل فرهنگی بسیار ضعیف و بیبضاعت هستند، نیز همین است؛
در خندوانه بسیاری از چهرههای سیاسی انقلابی، و حتی با صبغه فرهنگی، بدون توجه به ماهیت ضد فرهنگی این برنامه حاضر شدند، و به آن وجاهت دادند،
از حداد عادل گرفته تا حجتالاسلام سرلک
🔹 یادم هست در همان سالها، کل فضای مجازی و حقیقی را به دنبال یک نقد راجع به خندوانه گشتم،
اما دریغ از یک مورد!
▪️ متاسفانه بعدها هم که همسر رامبد جوان در خارج از کشور کشف حجاب کرد، تمام نقدها به خود عمل،
و حداکثر به «ایران ایران» خواندنهای او معطوف شد،
▪️ و هیچ کس به این مسئله توجه نکرد که رامبد جوان در این سالها، خندوانه را با همین نوع تفکر لاقیدی ساخته و به خورد میلیونها ایرانی دادهاست،
و نه با تفکر صداوسیما یا فلان نهاد بالاسری!
و حداکثر چهارتا پارامتر مد نظر آنها را برای جلب نظر و حمایتشان به برنامه الصاق کردهاست!
▪️ این روش بسیاری از برنامهسازانی است که با صداوسیما کا میکنند
و خندوانه در اغلب این زمینهها به نوعی جلودار دیگر برنامههای تلویزیونی بود.
@valaadiyat
#خندوانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشهایی از مستند «هک بزرگ»
با موضوع تأثیرگذاری از طریق فیسبوک، و شرکتهای بزرگ دادهکاوی،
بر رای مردم در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا
@valaadiyat
🔸 انتخابات و شبکههای اجتماعی
🔹 حتما خبر مربوط به دیدارهای انتخاباتی جهرمی با برخی کاندیداهای احتمالی جریان اصلاحات را شنیدهاید
دیدارهایی که در آن جهرمی بستهای شامل اطلاعات مربوط به کاربران توئیتر، و چند هزار کانال تلگرامی و صفحات اینستاگرامی تاثیرگذار را، در ازای پست معاون اولی رییسجمهور آینده،
پیشنهاد دادهاست.
🔹 ایام انتخابات نزدیک است.
قطعاً دشمنان نظام با هماهنگی جریان نفوذ، قصد دارند تا آرای مردم در انتخابات پیش رو را به سمتی که میخواهند تغییر دهند،
و بهترین راه، شبکههای اجتماعی مجازی است،
خصوصا که قبلاً از این مسیر جواب گرفتهاند.
🔹 و متاسفانه جریان خودی و انقلابی، با توهم تاثیرگذاری،
همچنان در حال انجام کاری است که خواست مشترک جریان غربگرا، ضدانقلاب، و دشمنان داخلی و خارجی نظام است،
یعنی ضریب دادن به شبکههای اجتماعی تحت مدیریت آنها،
امثال توئیتر، اینستاگرام و تلهگرام
که عملاً پایگاه و نقطه قوت، و محل پیادهسازی برنامههای جریان لیبرال و برانداز است.
🔹 آیا با تجربه انتخابات سال ۹۶، هنوز هم فکر میکنیم میتوانیم در شبکههای تحت مدیریت صهیونیستها، کار انقلابی کنیم؟
🔹 آیا میدانید حتی مدیر یک گروه در ایتا، میتواند پیامهای یکی از اعضا را به نحوی مدیریت کند که او پیامهای دیگران را ببیند، اما دیگران پیامهای او را نبینند؟
❓ درباره فیلتر حبابی چه میدانید؟!
@valaadiyat
#انتخابات_و_شبکههای_اجتماعی
🔸 طنزترین مناسبت تقویم
۲۹اسفندماه در تقویم رسمی ایران، روز ملی شدن صنعت نفت، و تعطیل رسمی اعلام شدهاست.
و این نامگذاری را باید در زمره طنزهای تلخ روزگار به حساب آورد.
🔹 صنعت نفت، در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ ملی شد، اما آیا ملی ماند؟
وقتی کمتر از سه سال بعد از این تاریخ، با بیتدبیری و تکروی مصدق، دوباره همه چیز به روزهای قبل از ملی شدن، و بلکه بدتر از آن برگشت، دیگر چرا باید این روز را روز ملی شدن صنعت نفت بنامیم؟
▪️ روز ملی شدن در صورتی میتواند به ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ اطلاق شود، که بعد از آن هم نفت ملی مانده باشد.
این قضیه مانند آن است که
🔹 فرض کنید مثلا اندونزی تا قرن هفدهم مستعمره چین بوده، و در آن سالها از چین استقلال پیدا کردهاست،
اما چند روز بعد از استقلال، ژاپن بیاید و آن را مستعمره خود کند،
و بعد از چندی، باز اندونزی مستقل شود،
و مدتی بعد هلند بیاید و اندونزی را اشغال کند،
و دست آخر، اندونزی از هلند هم مستقل شود،
و تا امروز مستقل مانده باشد.
▪️ حالا یک عده بیایند روز استقلال اندونزی از چین یا از ژاپن را، به عنوان روز ملی استقلال اندونزی اعلام کنند.
واضح است که کاملاً مضحک و غیرمنطقی است.
▪️ معمول و معقولش این است که آخرین باری که چنین اتفاق افتاده و بعد از آن تا به امروز استمرار پیدا کرده را به عنوان مرجعی برای نامگذاری بگیریم،
نه اتفاقی که یک بار افتاده و بعد از آن بارها نقض و تکرار شدهاست.
🔹 واقیعت این است که صنعت نفت ایران، با انقلاب اسلامی در سال ۵۷ ملی شد، و از آن زمان تا اکنون، ملی ماندهاست.
▪️ اما به علت نفوذ جریان غربگرا در تمامی لایههای تصمیمگیری، و برای زنده نگه داشتن جریان ضددین و آمریکاپرست مصدق، امروز همه مردم ایران، ملی شدن صنعت نفت را به ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، و به نام مصدق میشناسند.
و حتی برای بزرگداشت و ماندگاری بیشتر آن در ذهنها، این روز را تعطیل رسمی اعلام کردهاند.
🔹 در حالی که حتی پیوند زدن ملی شدن صنعت نفت به نام مصدق، در همان جریان سال ۱۳۲۹ هم سخنی اشتباه است.
▪️ چرا که اگر جریان آیتالله کاشانی، و اعدامهای انقلابی و هدفمند گروه فدائیان اسلام نبودند،
شاید در آن سالها هیچ احتمالی برای موفقیت نهضت ملی شدن نفت، وجود نداشت.
همانطور که وقتی مصدق خود را از این گروهها جدا کرد، در کمتر از چند ماه، دولتش ساقط شد.
▪️ و در مقابل، در حضور جریان آیتالله کاشانی، و مبارزه فدائیان اسلام، ملی شدن صنعت نفت میتوانست با چهره حقوقی و رسانهای دیگری به جز مصدق محقق شود، هر چند شاید کمی دیرتر.
🔹 مدیریت و بسیج مردمی نهضت، به عهده آیتالله کاشانی بود.
▪️ و از طرفی فدائیان اسلام با ترور هژیر، زمینه تغییر ترکیب مجلس، و راه یافتن نیروهای طرفدار ملی شدن، به مجلس را فراهم کرد،
▪️ و با ترور رزمآرا، قبل از جلسه رأیگیری،
فضای رعب و وحشت را بر مخالفان ملی شدن نفت در مجلس، حاکم کرد،
تا همه چیز برای رأی مجلس به ملی شدن صنعت نفت مهیا شود.
▪️ و به قول مرحوم آیتالله طالقانی، «فدائیان اسلام یک ترور انجام دادند، نمایندگان به مجلس راه یافتند. فدائیان اسلام ترور دیگری انجام دادند، نفت ملی شد»
🔹 اما مسئولان هرچند مذهبی اما ترسو و روشنفکرنمای کشور، با همراهی جریان لیبرال، به اسم جلوگیری از ترویج خشونت، اجازه ندادهاند عموم مردم از فدائیان اسلام چیزی بدانند.
🔹 علاوه بر این، مصدق هرقدر که به ملی شدن صنعت نفت کمک کرد، چندین برابرش به آن خیانت کرد،
و با اعتماد به آمریکا، و طرد کردن نیروهای متعهد داخلی، و به بازی گرفتن نتیجه زحمات چندساله یک ملت، زمینه را برای سقوط نهضت، و سلطه دوباره و پرقدرتتر شرکتهای آمریکایی و انگلیسی بر نفت ایران مهیا کرد.
@valaadiyat
#طنزترین_مناسبت_تقویم
🔸 پیراهن عثمان
🔹 درگذشت آزاده نامداری، بهانهای شد برای حمله به صداوسیما،
و چراغ اول را هم آقامیری، آخوند اسلام رحمانی آمریکایی روشن کرد،
و البته بعد از او هم امثال جناب ضرغامی با نمایش تاسف برانگیز خود، این چراغ را روشن نگه داشتند.
🔹 این بزرگوار که ژست روشنفکر، و فاز مخالف نظارت و فیلتر گرفته، و برای آزادی بیان روضه میخواند، ظاهراً حافظه مردم را در حد مرغ پخته فرض کردهاست،
▪️ و انگار نه انگار که خود ایشان بود که یکی از بزرگترین فیلترها و دیکتاتوریهای رسانهای را در ایام برجام، بر رسانه ملی حاکم کرد،
و رسماً بخشنامه کرد که هیچ منتقدی حق صحبت و اظهارنظر بر علیه برجام ندارد، و تلویزیون را به تریبونی یک طرفه برای دولت و طرفداران برجام تبدیل کرد.
🔹 از این جناب که بگذریم، ظاهراً قرار ضدانقلاب بر این بوده که تمام کاسه کوزههای فوت این مرحوم را بر سر رسانه ملی بشکنند،
و با این استدلال که تقصیر رسانه ملی بود که با اخراج ایشان، زمینه افسردگیاش را فراهم کرد،
به صداوسیما بتازند.
▪️ در حالی که سالها از خروج آن مرحوم از صداوسیما میگذرد،
و اصلا آن بنده خدا، بعد از صداوسیما، زندگی جدیدی را با ورود در یک خانواده کاملاً سیاسی، و انواع حضورها و اظهارنظرها در سایر رسانهها در پیش گرفته بود.
🔹 اتفاقاً اگر نقدی هم در این قضیه به صداوسیما وارد باشد، این است که چرا صداوسیما به سادگی، به هر کسی اجازه بزرگ شدن و میلیونی دیده شدن میدهد،
و بعد از آن هم برای فردای میلیونی آن آدم، هیچ برنامهای ندارد.
▪️ این اولین بار نیست که کسی در تلویزیون به سرعت رشد میکند، و بعد از رشد دچار آفتهای مختلف میشود.
اما مسئولان رسانه ملی ظاهراً هیچ برنامهای برای اصلاح و رفع آسیب از این روال تکراری ندارند،
▪️ بلکه حتی خود صداوسیما هم به مناسبتهای مختلف، با دعوت و تقدیر از این سنخ آدمها، و دادن تریبونهای مختلف، به آنها رسمیت و توهم بزرگ بودن میدهد،
و مسیر را برای لغزشهای آنها مهیا میکند.
▪️ مثالهای این قضیه بسیارند،
از ریحانه پارسا که یک شبه توسط تلویزیون بزرگ شد، تا فردوسیپوری که به مرور زمان، جلوی چشم مدیران رسانه ملی، سال به سال گردنکلفت تر و به همان نسبت طغیانگرتر میشد.
🔹 به هر حال به نظر میرسد این هماهنگی ضدانقلاب در تخریب رسانه ملی، خصوصاً با توجه نزدیک بودن به انتخابات ریاستجمهوری، میتواند معنادارتر شود.
بیاعتبار کردن صداوسیما میتواند باعث کاهش مرجعیت این رسانه در ایام انتخابات، و رجوع بیشتر مردم به پیامرسانهای مجازی شود،
و آنجا هم که معلوم است زمین بازی در دست کدام جریان است.
🔹 اما گذشته از همه اینها، یک مسئله دیگر در این قضیه جلب توجه میکرد، و آن تاکید و یکدستی رسانههای جریان مقابل نظام، در اعلام خبر «خودکشی» این مرحوم، در همان لحظات اول انتشار خبر درگذشت ایشان بود.
▪️ در حالی که تا چند ساعت پس از انتشار خبر، هنوز حتی در خصوص انتساب جسد به خانم نامداری تردیدهایی جدی وجود داشت، چه رسد به علت فوت.
▪️ این مسئله زمانی بیشتر به چشم میآید که یادآور شویم این رسانهها همانهایی هستند که از کاه، کوه میسازند،
و از خبر لگد زدن یک مگس به ناخن یک اصلاحطلب یا فمنیست! در ایران، بمبهای خبری در رابطه با جنایات جمهوری اسلامی خلق میکنند.
🔹 و البته سوالهای دیگری که به طور طبیعی و در اولین برخورد، به ذهن آدم خطور میکند، اما ظاهراً برخی رسانهها نخواستند به ذهن و قلمشان بیاید..
▪️ چرا همسر خانم نامداری، بدون ایشان به مسافرت چندروزه رفته بودهاست؟ و حتی فرزند دختر ایشان هم پیش ایشان نبودهاند؟
▪️ آیا لازم بوده که در زمانی خاص، هیچ کس کنار ایشان نباشد؟!
▪️ چرا با وجود اینکه یکی دو روز از ایشان هیچ اطلاعی در دست نبوده، همسر ایشان پیگیری جدی و موثری انجام ندادهاست، و فقط مادر ایشان پیگیر شدهاند؟
🔹 گذشته از این که واقعیت ماجرا چه میتواند باشد، قطعاً انتساب خانواده همسر خانم نامداری به اصلاحطلبان و محمد خاتمی، میتواند دلیل مهمی برای چشم بستن رسانههای ضدنظام، بر روی برخی تردیدها باشد.
ماجرای هفتتیر کشی جناب نجفی را به خاطر دارید؟
@valaadiyat
#پیراهن_عثمان