eitaa logo
🎀 کانال یا امیرالمؤمنین علیه السلام 🎀
904 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
21 فایل
💞گلچینی از احادیث ، داستانها، ﻓﻀﺎﺋﻞ و قضاوتهای حضرت امیرالمؤمنین و معصومین علیهم السلام به همراه مطالب بصیرت افزا « تبادل نداریم » کپی آزاد به عشق ائمه معصومین علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
♻ نمونه ای از حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در جنگ احد جنگ در سال سوم هجرت فرا رسيد ، جنگ بود ، كار به جایی رسيد كه در قسمت آخر جنگ ، سپاه دشمن پيروز شد و همه مسلمانان كردند ، تنها امام (ع) همراه پيامبر (ص) و یکی از اصحاب بنام در صحنه ماندند . در برابر سپاه پنج هزار نفری دشمن كه جمعی از آنها كشته شده بودند و ابوسفيان مكرر سپاه خود را برای (ص) تحریک می كرد ، در اين بحران عجيب ، علی (ع) دور پيامبر (ص) ميگشت و از حمله های دسته جمعی دشمن ، جلوگیری ميكرد . هر وقت گروهی به سوی پيامبر (ص) حمله می كردند ، علی (ع) در برابر آنها می ايستاد و آنها را پراكنده می نمود ، بسیاری از افراد دشمن را كشت ، و در اين ميان شمشيرش شد . نزد پيامبر (ص) آمد و عرض كرد : ای رسول خدا ! مرد با شمشير می جنگد ، ولی شمشير من شكسته شده است . پيامبر (ص) خود را كه نام داشت ، به علی (ع) داد ، امام علی(ع) پیاپی بدون وقفه با آن شمشير از حملات دشمن جلوگیری می نمود ، سراسر بدنش شده بود به طوری كه شناخته نمی شد . جبرئيل بر پيامبر نازل شد و گفت :ای محمد (ص) ! و ، یعنی اين . 💞 پيامبر (ص) فرمود : علی از من است و من از او هستم . جبرئيل گفت : و من از شما هستم . و حاضران زمزمه ای از طرف آسمان شنيدند كه می گفت : 💞 " لا سيف الا ذوالفقار ، و لافتی الا علی " جز ذوالفقار نيست ، و جوانمردی مانند علی (ع) وجود ندارد . (1) . آری فداکاری امام علی (ع) آنچنان شكوهمند بود ، كه پيامبر (ص) افتخار می كرد كه علی (ع) از او است و جبرئيل بزرگترين فرشته مقرب درگاه خدا ، آرزو می نمود كه از پيامبر (ص) و از علی (ع) باشد ، یعنی دارای چنان باشد كه پيامبر(ص) و علی(ع) دارای آن بودند . 📗(1) علل الشرايع ، ص ۱۴ 💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖 @Valayat61
📣 *تردید نکن!* ♦️ در گیر و دار هجوم به خانه ، در میان شعله و تازیانه و غلاف شمشیر و سیلی و چه و چه، وقتی ریسمان به گردن حیدر انداخته و به سوی مسجد پیامبر میکشیدند؛ همان که در پله ای از ایستاده بود که اگر ابوذر از مقامش آگاه میشد جانش را میگرفت، همان سلمان که در وصفش فرموده اند: «مِنّا أهلُ البَیت»، همان سلمان که از یاران انگشت شمار در این وانفسا بود، همان سلمان لحظه ای تردید کرد! ♦️ آن هم نه تردید در حقانیت مولایش! بلکه قدری درنگ کرد که مگر این علی همان علی قاتل مرحب و عمرو بن عبدود نیست!؟ مگر همان علی نیست که در قلعه خیبر را از جا کند؟! مگر همان علی نیست که به اسم اعظم آگاه است!؟ مگر همان علی نیست که *او با حق و حق با اوست* !؟ پس چرا هیچ نمیگوید!؟ چرا دست به نمی برد!؟ چرا زمین مدینه را از خون اینان لبریز نمیکند؟! ♦️ در همان شلوغی مولا لحظه ای برگشت و به چشمهای سلمان خیره شد که ! دوباره با من کن که من هستم و امروز ام این است... ♦️ امروز هم قصه همان است. مولا حرفی میزند، کاری میکند اما جماعت مؤمنین و امت حزب الله از درکش عاجز میشوند. موج انتقادات راه می افتد که چنین گفتن غلط بود و چنان گفتن بهتر... ‼️ *برادر! را بد فهمیده ایم! طرفدار ولایت بودن آنجا که رأی من و تو را تأیید میکند نیست. اگر و من و تو بود که اکنون من و تو مولای این امت بودیم و آن وقت واویلا! ما آنجا زده میشود که مولا مخالف نظرمان سخنی گفت! آنجا که دو دوتای عقلمان چهارتای مولا نمی شود! آنجا اگر گفتیم مردیم...* 🖋سید مهدی سرخان 📌https://ble.im/heyatiha72 🆔 @ArbaeenIR