🏴 ما رأیتُ إلّا جمیلا
🔆حضرت امام خامنهای:
🎀 حضرت میفرماید : «ما رأیتُ إلّا جمیلا».
این همه مصیبت در چشم #زینب_کبری زیباست؛ چون از سوی خداست، چون برای اوست، چون در راه اوست، در راه اعلای کلمهی اوست.
این، عظمت مقام زینب(سلامالله علیها) را نشان میدهد.
کار برای خدا این جور است.
لذا نام #زینب و کار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است.
🗒️۱۳۸۸/۱۱/۱۹
🌷 پیامبر خدا (ص) فرمودند :
هر كس بر مصيبت هاى اين دختر (#زینب عليها السلام) بگريد ، همانند كسى است كه بر برادرانش، حسن و حسين (ع)، گريسته باشد.
📗 وفيات الأئمه ، ص ۴۳۱
🌷 #امام_سجاد عليه السلام در وصف #حضرت_زینب سلام الله علیها فرمودند ؛
💞 عمه ام ، #زينب ، با وجود همه مصيبت ها و رنج هایی كه در مسيرمان به سوی شام به او روی آورد ، حتی یک شب اقامه #نماز_شب را فرو نگذاشت .
📗 بحارالأنوار ، ص ۴۴۱ .
💞 [ ای زينب !] تو ، بحمدالله ، #عالمی هستی كه نزد کسی تعليم ندیدی و #دانایی هستی كه نزد کسی نیاموختی .
📗 بحارالأنوار ، ج ۴۵ ، ص ۱۶۴
💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖
@Valayat61
♻️ شجاعت قابل تحسین حضرت سکینه(س)
⬇️ مورّخ شهیر، غیاث الدّین میرخواند در کتاب حبیب السّیر می گوید:
«حضرت #سکینه دختر امام حسین علیه السلام را به خاطر #جمال ظاهری و #کمال باطنی و حسن #خلق ، #عقیلة_القریش گفته اند. »
دختر امام حسین علیه السلام از #شجاعتی قابل تحسین برخوردار بود. وی در برابر ظالمان سکوت نمی کرد و به انجام تکالیف الهی همّت می گمارد. او از هیاهوی تبلیغاتی هراسی به دل راه نمی داد و با صلابت فاطمی دشمن را خوار و رسوا می نمود، با دلیل و منطق سخن می گفت و حقّانیّت خویش را به اثبات می رساند.
⬅️ روزهای #جمعه ، خالد بن عبدالملک ، بر #بالای_منبر می رفت و به #بدگویی از #علی علیه السلام می پرداخت؛ این خبر به حضرت سکینه علیها السلام رسید، وی همراه خدمتگزارانش نزد خالد می آمد و در مقابلش ایستاده و او را #سبّ و #لعن می کرد.
نگهبانان خالد #جرأت آزار رساندن به سکینه را #نداشتند؛ اما همراهانش را اذیّت کرده و آسیب می رساندند. در مجلسی که مروان، امیرمؤمنان علیه السلام را #سب نمود، با #شهامت ، #او و #اجدادش را لعنت کرد.
دختر عثمان که در جلسه حاضر بود، رو به سکینه کرد و گفت: من دختر شهیدم!
سکینه علیها السلام #سکوت کرد و آنگاه که #مؤذّن صدا به #اذان بلند کرد و به عبارت: « اشهد انّ #محمّداً_رسول_الله » رسید ، خطاب به دختر عثمان فرمود :
🎀 این ، #پدر_من است یا پدر تو؟
دختر عثمان #شرمسار گشت و گفت: «لافخر علیکم ابداً؛
من دیگر #هرگز به شما #فخر نخواهم کرد.»(۱)
👌 عظمت مقام و فصاحت و بلاغت کلام حضرت سکینه ، به کسی اجازه گستاخی و توهین نمی داد و همگان را سرجای خود می نشاند. همان طوری که سخن گفتن عمّه اش #زینب علیها السلام بر دهان #کوفیانِ_بی_غیرت و #بی_وفا مهر سکوت زد و آنان را به حیرت واداشت.
📗 (۱) تراجم سیّدات بنت النّبوّه ، ص ۱۵۷.
#وفات_حضرت_سکینه (سلام الله علیها)
💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖
@Valayat61
⚫️ وفات
☑️ حضرت زينب(سلام الله عليها) در 15 رجب سال 62 ه. ق در سن 57 سالگى - حدود يك سال و نيم بعد از شهادت امام حسين(عليه السلام) - از دنيا رفت و در نزديكى دمشق در روستاى «راويه» به خاك سپرده شد. اكنون اين روستا، به «زينبيه» شهرت دارد و به شهر متصل است.البته اقوال دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که چندان مشهور نیست. در تاریخ آن حضرت از علت وفات آن بزرگوار چیزی ذکر نشده است.
📚 ( با تلخیص ؛ و حذف منابع )
makarem.ir
#زینب ( س )
☑️ ........اگر زینب نبود
⚫️ سِرّ نی در نینوا میماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
☑️ چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا میماند اگر زینب نبود
⚫️ چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا میماند اگر زینب نبود
☑️ زخمه زخمیترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا میماند اگر زینب نبود
⚫️ در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ
در گلوی چشمها میماند اگر زینب نبود
☑️ ذوالجناح دادخواهی بیسوار و بیلگام
در بیابانها رها میماند اگر زینب نبود
⚫️ در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه جا میماند اگر زینب نبود
شاعر : قادر طهماسبی
kayhan.ir
#زینب ( س )
◼️ حماسهای که امام زین العابدین علیه السلام در مجلس یزید آفرید!
▪️در روز جمعهاى در شام نماز جمعه است. ناچار خود یزید باید شرکت کند. اول آن خطیبى که به اصطلاح دستورى بود، رفت و هرچه قبلا به او گفته بودند گفت؛ تجلیل فراوان از یزید و معاویه کرد، هر صفت خوبى در دنیا بود براى اینها ذکر کرد و بعد شروع کرد به سبّ کردن و دشنام دادن على(ع) و امام حسین(ع) به عنوان اینکه اینها -العیاذباللَّه- از دین خدا خارج شدند، چنین کردند، چنان کردند.
▪️زین العابدین(ع) از پاى منبر نهیب زد: «ایهَا الْخَطیبُ! اشْتَرَیتَ مَرْضاةَ الَمخْلوقِ بِسَخَطِ الْخالِق» تو براى رضاى یک مخلوق، سخط پروردگار را براى خودت خریدى.
بعد خطاب کرد به یزید که آیا اجازه مىدهى من بروم بالاى این چوبها دو کلمه حرف بزنم؟ یزید اجازه نداد.
▪️آنهایى که اطراف بودند، از باب اینکه على بن حسین(ع)، حجازى است، اهل حجاز است و سخن مردم حجاز شیرین و لطیف است، براى اینکه به اصطلاح سخنرانىاش را ببینند، گفتند: اجازه بدهید، مانعى ندارد. ولى یزید امتناع کرد. پسرش آمد و به او گفت: پدرجان! اجازه بدهید، ما مىخواهیم ببینیم این جوان حجازى چگونه سخنرانى مىکند. گفت: من از اینها مىترسم. اینقدر فشار آوردند تا مجبور شد؛ یعنى دید دیگر بیش از این، اظهار عجز و ترس است؛ اجازه داد.
▪️ببینید این زین العابدین(ع) که در آن وقت از یک طرف بیمار بود (منتها بعدها دیگر بیمارى نداشت، با ائمّه دیگر فرق نمىکرد) و از طرف دیگر اسیر، و به قول معروفِ اهل منبر چهل منزل با آن غُل و زنجیر تا شام آمده بود، وقتى بالاى منبر رفت چه کرد! چه ولولهاى ایجاد کرد! یزید دست و پایش را گم کرد. گفت الآن مردم مىریزند و مرا مىکشند.
▪️دست به حیلهاى زد. ظهر بود، یکدفعه به مؤذّن گفت: اذان! وقت نماز دیر مىشود. صداى مؤذّن بلند شد. زین العابدین(ع) خاموش شد. مؤذّن گفت: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ»، امام حکایت کرد: «اللَّهُ اکبَرُ، اللَّهُ اکبَرُ». مؤذّن گفت: «اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ، اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّهُ»، باز امام حکایت کرد، تا رسید به شهادت به رسالت پیغمبر اکرم(ص). تا به اینجا رسید، زین العابدین(ع) فریاد زد: مؤذّن! سکوت کن. رو کرد به یزید و فرمود: یزید! این که اینجا اسمش برده مىشود و گواهى به رسالت او مىدهید کیست؟ ایهاالناس! ما را که به اسارت آوردهاید کیستیم؟ پدر مرا که شهید کردید که بود؟ و این کیست که شما به رسالت او شهادت مىدهید؟ تا آن وقت اصلا مردم درست آگاه نبودند که چه کردهاند.
▪️آنوقت شما مىشنوید که یزید بعدها اهل بیت پیغمبر(ص) را از آن خرابه بیرون آورد و بعد دستور داد که آنها را با احترام ببرند. نعمان بن بشیر را که آدم نرمتر و ملایمترى بود، ملازم قرار داد و گفت: حداکثر مهربانى را با اینها از شام تا مدینه بکن.
▪️این براى چه بود؟ آیا یزید نجیب شده بود؟ روحیه یزید فرق کرد؟ ابداً. دنیا و محیط یزید عوض شد.
⬅️ شما مىشنوید که یزید، بعد دیگر پسر زیاد را لعنت مىکرد و مىگفت: تمام، گناه او بود. اصلا منکر شد و گفت من چنین دستورى ندادم، ابن زیاد از پیش خود چنین کارى کرد.
چرا؟
🎀 چون #زین_العابدین(ع) و #زینب(س) اوضاع و احوال را برگرداندند.
📚 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج1، ص294-293 (با تلخیص)
🎀 زینب علمدار
🌷 اگر حضرت #زینب سلاماللهعلیها نبود، امروز نه حسین علیهالسلام بلکه یزید اسطوره کربلا بود ...!
آری، این است خطر جریان تحریف و البته این است ارزش روشنگری ...
🏴 مؤسس سنت عزاداری چه کسانی بودند؟
🌷 #امام_سجاد علیه السلام و حضرت #زینب علیهاالسلام از همان آغاز در فکر تأسیس سنت #عزاداری بودند.
✅ نخستین مجالسی که به این عنوان تشکیل شد، در شام پایتخت یزید بود. پس از آنکه سیاست یزید عوض شد و تصمیم گرفت از سخت گیری دست بردارد و اظهار پشیمانی کند ، در همین فرصت، حضرت زینب علیهاالسلام برای یزید پیام فرستاد تا اجازه دهد برای مصائب برادرش امام حسین علیه السلام مجالس عزاداری بپا کند.
قطعاً امام سجاد علیه السلام نقش اصلی را در این پیشنهاد داشته است.
⬅️ یزید موافقت کرد. امام سجاد علیه السلام و همراهان، #هفت_روز در «دار الحجاره ی» شام، مجالس #عزاداری برقرار نمودند.
زنان بسیاری در آن شرکت می نمودند، ذکر و یاد حسین علیه السلام و شهیدان کربلا به گوش همه ی مردم رسید.
احساسات مردم به قدری تحریک شد که نزدیک بود به کاخ یزید هجوم ببرند و او را بکشند.
مروان که در شام بود، احساس خطر کرد و به یزید گفت: صلاح نیست امام سجاد (ع) و همراهانش در شام بمانند، زودتر آنها را به مدینه بازگردان.
⬅️ یزید آنها را پس از هفت روز عزاداری (یعنی روز هشتم) به سوی مدینه حرکت داد.
📗 اقتباس از نفس المهموم، ص ۲۶۲
#اربعین
👌 بنابراین، مؤسس سنت عزاداری، امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب علیهاالسلام بودند.
به بهانه روز پرستار
📅 ولادت حضرت #زینب دختر امیرمؤمنان علی(ع) به درستی روز پرستار نام گرفته است.
🛏 بانویی که در #کربلا پرستاری از فرزند و جانشین برادر را بر عهده داشت و امام سجاد(ع) به این مأموریت عمهاش تصریح کرده است.
🩺 این اتفاق در بسیاری از نبردها و رویدادهای صدر اسلام رخ داده که زنانی در صحنه حاضر بوده و مسئول رسیدگی به مجروحان بودهاند.
⛺️ مانند رفیده بانویی که در جنگ خندق مدیریت درمان را بر عهده داشت و پیامبر گاهی به چادر مخصوص او سرکشی میکرد.
📌 لیلی غِفاریه نیز چنین سمتی داشته و در عین حال محدث بود. ابنعساکر نقل میکند که این زن از پیامبر نقل کرده که به عایشه فرمود: #علی(ع) نخستین کسی بود که ایمان آورد.
🚰ام ایمن در کودکی از #پیامبر نگهداری کرد و در سالهای بعد مسئولیت آبرسانی و پرستاری از مجروحان و بیماران را در جنگ احد و #خیبر داشت.
🧕از این زنان فعال در صحنههای نظامی نامهای بسیاری در تاریخ یافت میشود.
🙏 قدردانی از همه پرستاران و پیرا پزشکان🌹
♻️ #حجاب زینب کبری سلام الله علیها
✍ #یحیى مازنى #روایت کرده است:
مدّتها در شهر #مدینه همسایه حضرت #على علیه السلام بودم و خانهام نزدیک محل سکونت #زینب دختر #امیرالمؤمنین علی علیهماالسلام بود.
🎀 به خدا سوگند! هیچگاه چشمم به او نیفتاد و صدایى از او به گوشم نرسید.
🎀 هنگامى که میخواست به زیارت جدّ بزرگوارش #رسول_خدا صلی الله علیه و آله برود، شبانه از خانه بیرون میرفت، در حالیکه برادرش #حسن علیه السلام در سمت راست و برادر دیگرش #حسین علیه السلام در سمت چپ و پدرش امیر المؤمنین علیه السلام پیش رویش راه میرفتند و هنگامی که به مقصد نزدیک میشدند، #امام_على علیه السلام پیش افتاده و نور چراغها را کم میکردند.
یکبار حسن علیه السلام از پدر درباره دلیل این کار پرسید؟
👌 و حضرت فرمود: میترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند»!.
📚 تراجم أعلام النساء، ج۲، ص۱۶۹.
✍ چنین بانویی را وارد مجلس نامحرمان کردند...
💖 اللهم صل علی امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب علیه السلام 💖
♻️ اگر پیامبر زنده بود با قاتلین #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها چه میکرد؟
🔰ابوالعاص شوهر #زينب دختر(خوانده) #پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم در جنگي از طرف مسلمانان به اسارت در آمد، ولي بعداً مانند اسيران ديگر آزاد شد.
🔰ابوالعاص به پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم وعده داد كه پس از مراجعت به #مكّه وسايل مسافرت دختر پيامبر را به مدينه فراهم سازد.
💠پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به #زيد_بن_حارثه وگروهي از انصار مأموريت داد كه در هشت ميلي مكّه توقف كنند و هر وقت كجاوه زينب به آنجا رسيد او را به #مدينه بياورند.
🔰#قريش از خروج دختر پيامبر از مكه آگاه شد و گروهي تصميم گرفتند كه او را از نيمه راه باز گردانند. جبّار بن الاسود با جمعي خود را به كجاوه زينب رسانيد و نيزه خود را بر كجاوه كوبيد. در اثر اين ضربه زينب كودكي را كه در رحم داشت سقط كرد و به مكّه بازگشت.
💠پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم از شنيدن اين خبر سخت ناراحت شد، به حدّي كه در فتح مكه خون او را مباح شمرد.
🔹#ابن_ابی_الحديد ميگويد: من اين مطلب را بر استادم ابوجعفر خواندم.
🔸استادم گفت: هرگاه پيامبر خون كسي را كه دخترش زينب را ترسانيد و او سقط جنين كرد مباح شمرد، اگر زنده بود خون كساني را كه دخترش #فاطمه را ترسانيده و او فرزند خود #محسن را سقط كرد حتماً مباح ميشمرد.
📚 شرح #نهج_البلاغه ابن ابي الحديد، ج۱۴، ص ۱۹۲.
#فاطمیه
✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ✨