هدایت شده از خبرگزاری فارس
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانیها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
⭕️ فلسفه #حجاباجباری #پاسخ_به_شبهه #حجاب_اجباری #لااکراه_فی_الدین #برانداز #تفکر #قرآن 🔴حجاب اجبار
با سلام و عرض احترام و تسلیت ایام خدمت همراهان گرامی
کلیپ فلسفه حجاب اجباری که پاسخ به شبهه توسط استاد دکتر غلامی بود را در یکی از گروههایی که عضو بودم ارسال کرد
یکی از عزیزان درباره این کلیپ با با بنده به هدف نفی حجاب اجباری وارد مباحثه علمی شد
به نظرم آمد با توجه به نوع مباحث و سنخیت آن با محتوای کانال وارثین، این مباحثه که بی شباهت به مناظره علمی نیست تقدیم حضور عزیزان شود و ابعاد دیگری از این مسئله مورد واکاوی قرار گیرد.
از این رو چند پیام آتی در واقع گزارش مباحثه یا به تعبیر مناظره بنده در خصوص حجاب اجباری با یکی از عزیزان همراه است
۩۩ فـــــــقــــطــــــ خــــدا۩۩:(پیام از طرف فرد نافی حجاب اجباری)
جوابشون
ورود در اصل اسلام اختیاری و بدون اکراه هست
اما احکام اسلام اجباری هست
خب کسی نخواد اجبارا وارد اسلام بشه باید چیکار کنه؟تو یه کشور دیگه به دنیا بیاد؟
هرکی تو ایران به دنیا میاد یا مجبوره وارد اسلام بشه یا باید مرتد باشه و....
پس ورودش به اسلام اجباریست و احکام اسلام رو هم اجبار
بفرمایید جواب منطقیش چیه؟!!!
بعد می فرمایند گرچه خدا ما را دارای اختیار و اراده افریده ولی نباید ازش سوء استفاده کنیم
بله تشریعا نباید ازش سوء استفاده کنیم اما تکوینا خود خدا هم ما رو مجبور نکرده که سوء استفاده نکنیم فقط فرموده هرکی سوء استفاده کنه تو اخرت عقاب میشه
حالا چرا شما باید تو دنیا عقاب و اجبار کنید؟!🤔
اصلا فرض کنید کسی در خانواده مسیحی یا غیر مسلمان به دنیا بیاد اصلا وارد اسلام نشده تا احکامش براش اجباری بشه
طبق فرمایش ایشون این مورد هم قابل پاسخ نیست!!!
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانیها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
۩۩ فـــــــقــــطــــــ خــــدا۩۩:(پیام از طرف فرد نافی حجاب اجباری) جوابشون ورود در اصل اسلام اختیا
پیام بنده در پاسخ به شبهه ای که مطرح شد
محمد صادق رجائی:
عزیزم سلام
پذیرش دین در ساحت فرد است و فرد میتواند دین را در این ساحت بپذیرد و میتواند نپذیرد این به اختیار اوست اما در جامعه اسلامی مکلف است احکام اجتماعی دین را بپذیرد ولو اعتقادی به آن ندارد.
این تنها درباره اسلام نیست شما در آمریکا زندگی بکنی و فرضا از نظر شخصیت یک قانون را نپذیری در جامعه آنجا مکلف به رعایت آن هستی و الا با شما برخورد میشود.
این در صورتی است که شما از نظر اعتقادی با قانون موجود مخالف باشی اما اگر موافق باشید به طریق اولی باید آن را در ساحت فردی و اجتماعی رعایت کنید.
قبلا هم به یاد دارم شما این حکم شرع و قانون مبتنی بر آن را نمیپذیرفتید و در آن خدشه وارد میکردید که از یک طلبه خیلی عجیب است و جای بسی تعجب است .
بله ممکن است شما بگویید من مخالف اجرای حکم حجاب بخاطر عناوین ثانویه هستم که این مطلب دیگری است ولی طبق عنوان اولی حکم مسئله مشخص است
اصل اختیار مربوط به تکوین است، و انسان تکوینا مختار است ولی خدا با ارسال رسل و انزال کتب در صدد هدایت اوست
اما هدایت انسان دو بعد دارد یک بعد فردی و یک بعد اجتماعی، از این رو احکام اسلام هم دارای دو بعد هستند احکام فردی و احکام اجتماعی
احکام اجتماعی اسلام مستند و مبنای قوانین اجتماعی اسلام هستند
نسبت به احکام فردی اسلام که گستره امور اعتقادی تا احکام شرعی را دربر میگیرد، انسان مختار است یعنی اگر چه در سلسله تشریع احکامی وجود دارد اما انسان تکوینا نسبت به این احکام مختار است و در صورت تخلف، با عقاب آن در آخرت مواجه خواهد شد.
اما در قوانین اجتماعی اسلام که ریشه در احکام اجتماعی آن دارد اگر چه انسان بازهم تکوینا مختار است اما در صورت تخلف از این قوانین با عقاب و مجازات اسلامی (حدود و تعزیرات) مواجه است تا جامعه اسلامی شکل گیرد و در قبال تخلفات احتمالی مصونیت حداکثری پیدا کند.
اینکه فردی بین این دو دسته احکام خلط نماید نشان از عدم شناخت کافی نسبت به فقه و حقوق و برخی از مباحث اعتقادی است.
در بعد فردی و اعتقادی لازم نیست ملتزم باشد چون مسیحی است اما چون در کشور اسلامی زندگی میکند باید ملتزم به قوانین آن باشد
عرض شد که این حکم اختصاص به اسلام ندارد و هر جای دنیا هم که باشید چنین است یعنی ممکن است از نظر اعتقادی یک حکم یا قانون را نپذیرید اما چون در آن کشور زندگی میکنید باید در ساحت اجتماع ملتزم به آن باشید
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانیها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
پیام بنده در پاسخ به شبهه ای که مطرح شد محمد صادق رجائی: عزیزم سلام پذیرش دین در ساحت فرد است و ف
۩۩ فـــــــقــــطــــــ خــــدا۩۩:( پاسخ فرد نافی حجاب اجباری به مطلب فوق)
سلام علیکم
نکته ی اول اینکه پس پذیرفتید اون جواب بی ربط و نادرست بود و شما دارید از یک جواب دیگه استفاده می کنید
۲_پذیرش دین فقط در ساحت فرد نیست چون ایمان به بعض هست که در قران منهی هست
پذیرش دین در همه ی ابعادش هست که شامل اسلام فردی و اجتماعی و حکومتی خواهد بود
۳_در حکومت اسلامی هر کس خواهان حقوق شهروندی از طرف حاکمیت هست ملزم هست هزینه ی انرا بدهد
هزینه ی ان پذیرش اسلام یا احکام اسلام نیست بلکه عدم مبارزه و ضدیت با حکومت و هویت ان(ایدئولوژی) است
در حکومت صدر اسلام علاوه بر این هزینه نقدی هم دریافت میشد
اما در مقابل حکومت باید تمام حقوق شهروندی انها را به رسمیت بشناسد و تا جایی برای حقوق شهروندی انها اهتمام داشته باشد که اگر ذره ای از کوچکترین حقوق شهروندی یک فرد یهودی(دراوردن خلخال از پای یک زن یهودی) ادا نشود حاکمان از غصه دق کنند
بنابراین چیزی به نام حجاب اجباری توسط حکومت با توجیه پذیرش احکام اسلام کاملا مردود هست
وگرنه باید روزه ی اجباری و نماز اجباری و شراب نخوردن اجباری و.....می داشتیم در حالی که نداریم
وگرنه حکومت باید همه ی زنان را مجبور به پوشش غیر صورت و کفین می کرد چون معنای حجاب در شرع تعریف شده و اگر اجبار را به ان افزوده شود میشود اجبار به پوشش غیر صورت و کفین
۴_نمیشه با امریکا و کشورهای دیگر مقایسه کرد
چرا که تعریف قانون در کشورهای لیبرال و سکولار کاملا متفاوت با معنای قانون در حکومت اسلام هست
حکومت اسلامی بسیاری از امور حداکثری و فرهنگی را تبدیل به قانون می کند در حالی که در ان کشورها قانون شامل امور حداقلی و صرفا جهت انتظام و امنیت و اقتصاد و سیاست هست
وحتی اگر قانونی مخالفت حداکثری داشته باشد با رفراندوم و همه پرسی قابل تغییر هست
اما در حکومت اسلام اینگونه نیست
۵_ فرمایش شما که(...به یاد دارم شما این حکم شرع را نمی پذیرفتید...)
کدام حکم شرع؟؟؟ در شرع چیزی به نام حجاب اجباری وجود ندارد
اول شما باید اثبات کنید شرع چیزی به عنوان حجاب اجباری دارد سپس بنده را متهم به شرع گریزی کنید
در اسلام فردی حجاب یک باید هست اما در اسلام فردی جایی برای اجبار نیست
در اسلام حکومتی حجاب یک باید نیست گرچه اجبار در ان هست
در اسلام حکومتی ضد حکومت نبودن و به تبع ضد اسلام نبودن و به تبع ضد حجاب نبودن یک باید اجباری هست
همانطور که آتئیست و مسیحی و اهل تسنن و غیر انقلابی و غیر متدین و کم حجاب و بی حجاب می توانند ملتزم به احکام خودشون باشند به شرط اینکه ضدیتی با اسلام شیعی انقلابی نداشته باشند و بر علیه ان فعالیت نکنند
مهمترین دلیل اینکه در اسلام حکومتی چیزی به عنوان (حجاب اجباری)نداریم بلکه(ضد حجاب نبودن اجباری) داریم اینه که
از اول انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی در ایران مفهوم (حجاب اجباری) دچار تغییر اساسی شده و مثلا در اول انقلاب کسی که مقدار کمی از مویش بدون پوشش بود حکومت با او برخورد می کرد اما امروزه کسی که کاملا روسری برداشته حکومت با اون برخورد می کند
و همه می دانیم که حجاب در شرع تعریف شده و از اول انقلاب تا الان شرع هیچ تغییری در مفهوم حجاب ایجاد نکرده است پس چگونه حجاب اجباری تغییر کرده؟!!
(ضد حجاب نبودن اجباری) قابل تغییر هست و توسط حکومت بر اساس جامعه اسلامی تعریف می شود
پس حکومت اجبار به حجاب نکرده بلکه از خودش در مقابل مبارزه ی با هویتش دفاع کرده
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانیها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
۩۩ فـــــــقــــطــــــ خــــدا۩۩:( پاسخ فرد نافی حجاب اجباری به مطلب فوق) سلام علیکم نکته ی اول ای
پاسخ به مطالب ششگانه ارائه شده فوق
محمد صادق رجائی:
علیکم السلام
درباره نکته اول: اولا اگر حضرتعالی به جواب دکتر غلامی خوب توجه می کردید متوجه میشدید که عرض بنده تبیین همان جواب بود و نه جواب دیگر؛ لذا نتیجه ای که گرفتید(بنده اون جواب را نپذیرفتم و ملتزم به نادرست بودن آن شدم ) باطل است.
نسبت به جواب دوم حضرتعالی: این جواب بی ربط است چون کسی نگفته است که شما بعضی از دین را بپذیرید و بعضی دیگر را رها کنید؛ اتفاقا کسی که مسلمان است باید نسبت به احکام فردی و اجتماعی اسلام هم از نظر اعتقادی و هم از نظر عملی ملتزم باشد و الا واقعا مسلمان نیست. در خصوص ما نحن فیه هم فرد مسلمان باید درباره همه احکام اسلام من جمله حکم شرعی حجاب که خداوند در سوره نور آیه 31 و سوره احزاب آیه 59 حکم را بیان کرده است باید ملتزم باشد و اتفاقا اگر این حکم را نپذیرد مصداق یکفر ببعض خواهد بود .
نسبت به جواب سوم حضرتعالی: اولا : واقعا بنده قصد اهانت به شما را ندارم اما این جواب شما مثبت نظر شماست یا مثبت نظر بنده؟؟؟؟!!!
شما می فرمایید (در حکومت اسلامی هرکس خواهان حقوق شهروندی از طرف حاکمیت است ملزم است هرینه آن را بپردازد) فارغ از بحث از صحت و ارتباط این گزاره به محل بحث ما و برفرض پذیرش این دو دقت دارید که هزینه ای که هرکس باید بپردازد چیست؟ اگر همانطور که گفتید هزینه آن عدم ضدیت با حکومت و هویت اسلامی آن است، یکی از مصادیق عدم ضدیت با حکومت اسلامی و هویت آن پذیرش و التزام عملی به احکام اجتماعی آن است که طبیعتا شامل حکم حجاب در ساحت جامعه اسلامی نیز می شود؛ پس در این صورت شما ناخواسته ملتزم به آنچه که در صدد نفی آن هستید شدید.(فتامل جیدا).
ثانیا (در ادامه جواب سوم) رسمیت شناخت حقوق افراد جامعه چه مسلمان و چه غیر آن در زندگی فرد و اجتماعی ایشان از مسلمات حقوق مدنی اسلامی است اما این به این معنا نیست که فردی که در جامعه اسلامی زندگی می کند هر آنچه را می پسندد به عنوان حق خود مفروض دانسته و نسبت به آن خود را آزاد بپندارد؛ خیر آزادی های مدنی که در ساحت اجتماع مد نظر است مبتنی بر قوانین مدنی است و چون این قوانین مدنی در جامعه اسلامی متخذ از اسلام است پس آزادی افراد جامعه اسلامی مقید به قیود و احکام اسلامی است که قوانین مدنی جامعه اسلامی را تبیین می کند؛ پس مقدمه دوم شما نیز مثبت نظر بنده است و نافی نظر شما و اصلا ارتباطی با نتیجه ای که گرفتید(بنابراین چیزی به نام حجاب اجباری توسط حکومت با توجیه پذیرش احکام اسلام کاملا مردود هست) ندارد.(به عنوان یک طلبه تعجب کردم که از این دو مقدمه چگونه به این نتیجه رسیدید).
ثالثا(ادامه جواب سوم ): اما در خصوص اینکه روزه اجباری و نماز اجباری و عدم شرب اجباری در اسلام نداریم؛ توجه بفرمایید روزه، نماز و احکام مانند آن که از واجبات هستند بر هر فرد مسلمانی امتثال و اتیان آن بر وجهی که شارع گفته است واجب است تا اجزاء شرعی حاصل شود. کما اینکه بر هر فرد مسلمانی ترک محرماتی مانند زنا، لواط، شرب خمر و ... واجب است؛ حال اگر مسلمانی در خفاء و نهان این گناهان را انجام دهد یا آن واجبات را ترک کند ولی آن را اظهار نکند و عمل او مصداق اشاعه فحشاء یا مصداق ضدیت با اسلام نباشد، اگرچه کار حرامی کرده و مستحق عقاب است ولی جامعه اسلامی به حکم لاتجسسوا او را تحت پیگرد قرار نمی دهد و احکام جزایی متوجه او نیست؛ اما اگر همین مسلمان علنا روزه خواری کند یا بی نمازی را در جامعه اسلامی رواج دهد قطعا اسلام با او مقابله می کند و حتی اگر تشریع آن ها را نفی کند حکم به اعدام و سلب حیات او می دهد. [ کما اینکه در روایت است که من أصاب من هذه القاذورات (گناهان)شیئاً فلیستتر عنّا بستر اللّه فإنّه من یبدی لنا صفحته نقم علیه حدّ اللّه؛
کسی که مرتکب چیزی از این آلودگیها شد، به ستر الهی بپوشاند؛ زیرا هر کس در مقابل ما بایستد و آشکارا عصیان کند (یا عصیان خود را آشکار سازد) کیفر الهی را بر او جاری خواهیم ساخت.«مستحضر هستید که بنابر نظر بسیاری از فقها مراد از حد در اینجا مجازات است (اعم از حدود و تعزیزات)نه صرفا حدود »]پس اگر مراد شما از این گفته که ما نماز اجباری و ... نداریم این مطلب باشد بازهم مطلب شما غیر محققانه است.
اما اگر مراد شما این است چون این احکام(روزه و نماز ) برای کفار نیست پس حجاب هم نباید برای ایشان باشد؛ در جواب باید گفت اولا بحث بر روی ضرورت التزام عملی به حجاب در جامعه اسلامی و از سوی مسلمانان است نه اهل ذمه که بخش قلیلی از جامعه را تشکیل می دهند.
ثانیا مقایسه احکامی مثل نماز و روزه که مربوط به ساحت فردی مسلمان است با حکم حجاب که در ساحت اجتماع معنا پیدا میکند و مقصد شارع از تشریع آن حفظ و صیانت از جامعه در قبال فساد اخلاقی است ناصواب است.
ادامه دارد
ادامه پیام قبلی
محمد صادق رجائی:
ثالثا: اینکه حکم حجاب برای زنان اهل ذمه نیست بنابر روایاتی مانند این روایت که از امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر اکرم صلوات الله علیه مطرح است[لا حرمة لنساء اهل الذمه ان ینظر الی شعورهن و ایدیهن (توجه داشته باشید که چون لام بر سر نساء آمده است نه بر سر نظر این حدیث دال بر حکم عدم حرمت نیست بلکه دال بر عدم ارزش و احترام است کما اینکه مرحوم شیخ مفید و شیخ طوسی همین برداشت را از این روایت داشته اند)] بخاطر عدم حرمت و احترام این زنان در جامعه اسلامی است (یعنی خدا با این حکم خواسته است ایشان را تحقیر کنید«کما اینکه در روایت دیگری از امام صادق به همین مضمون و قیاس زنان اهل ذمه به چهارپایان را می توان مشاهده کرد ») البته باید توجه داشت که اگر نگاه به ایشان باعث فساد و همراه با شهوت باشد به فتوای مشهور علما حرام است .
علاوه بر این حکم به لزوم حجاب اهل ذمه را باید در زمان تشریع حکم حجاب مشاهده و مطالعه کرد؛ اهل ذمه یعنی یهودیان و مسیحیان ملتزم به تورات و انجیل بودند و بر اساس احکام آن مکلف و ملتزم به رعایت حجاب بودند و لذا نمی توان گفت که این حکم برای ایشان نبوده است (ایشان تا ابتدای دوره رنسانس نیز غالبا بر حجاب پایبند بودند) دغدغه اصلی حکم حجاب بیشتر نسبت به غیر ایشان بوده است.
نسبت به جواب چهارم: مستحضر هستید که این مقایسه برای تخریج مناط است و نه کشف ملاک و تسری آن و این دو با هم متمایز هستند؛ مراد این است که ملاک آن است به حکم عقل قانون مدنی هر جامعه ای باید توسط افراد آن جامعه مورد التزام عملی قرار گیرد. این ملاک در هر کشور و در هر قانونی به حکم عقل ثابت و بدیهی است لذاست که در هر کشوری از هر دین و ملت و تمدنی با متخلفین برخورد قانونی می شود. اینکه شما قائل به تفاوت هستید نیازمند دلیل است. مستحضر هستید نوع جعل قانون اصلا مد نظر نیست از این رو قانون می تواند با دید حداکثری یا حداقلی ؛ با نگرش اسلامی یا لیبرالی جعل و وضع شده باشد آنچه که مهم است این است که بعد از وضع این قوانین در هر کشوری عقل حکم میکند که باید با متخلفین برخورد قانونی کرد.
اما نسبت به جواب پنجم حضرتعالی:
اصل این جواب شما به این مطلب بر میگردد که حجاب یک حکم فردی است و نه یک حکم اجتماعی؛ از این رو همانطور که فردی که بدون اظهار و ترویج بی نمازی، ترک نماز کرده است را نمی توان مجبور به نماز خواندن کرد، فرد بی حجاب را نیز نمی توان به حجاب مجبور کرد.
این مطلب نیز مورد نقد است چون اولا حجاب و بی حجابی حتی اگر امری شخصی باشد، وقتی خارج از حوزه خصوصی قرار میگیرد، موضوعی برای دخالت و مسئولیت حکومت میشود؛ درست مانند برخی مقررات رانندگی که بی توجهی به آن تنها به زیان شخص خواهد بود، ولی مأموران حکومت حق جلوگیری از آن را دارند، مانند داشتن کلاه یا بستن کمربند ایمنی. در این جا ذکر روایت (رزین) که موضوع نیز مربوط به خود اوست، مناسبت دارد. وی میگوید:
کنت أتوضأ فی میضاة الکوفة فإذاً رجل قد جاء فوضع نعلیه و وضع درّته فوقها ثم دنا فتوضأ معی فزحمته فوقع علی یدیه فقام فتوضأ فلمّا فرغ ضرب رأسی بالدرّة ثلاثاً ثم قال:ایاک أن تدفع فتکسر فتغرم، فقلت:من هذا؟ فقالوا:امیرالمؤمنین (ع). فذهبت اعتذر الیه؛ فمضی و لم یلتف الی ّ؛
در وضوخانه کوفه وضو میگرفتم که دیدم مردی آمد، کفشهایش را گذاشت و شلاقش را روی آن نهاد. سپس نزدیک آمد و همراه من به وضو گرفتن مشغول شد. او را هُل دادم، افتاد روی دستهایش. بلند شد وضو گرفت و وقتی فارغ شد، سه تازیانه به سرم زد. سپس گفت:بپرهیز و مواظب باش که هُل بدهی و (دست یا پای دیگری را) بشکنی و در نتیجه غرامت بدهی. گفتم:این کیست؟ گفتند: امیرالمؤمنین علی (ع) است. رفتم از او عذر بخواهم. او رفت و به من توجه نکرد.
در روایتی دیگر، امام صادق (ع) به نقل از پدر خویش، حضرت باقر (ع) فرموده است:
در مدینه، دو مرد بودند که به مردی دیگر، در حالی که رسول خدا (ص) میشنید، گفتند:وقتی طائف را ان شاءاللّه فتح کردید، بر تو باد که سراغ دختر غیلان از قبیله بنی ثقیف بروی؛ چرا که چنین و چنان است (و اوصاف آن زن را که در روایت آمده است، برشمردند). پیامبر فرمود:شما را جزو مردانی میبینم که در پی زنانند. پس دستور داد آن دو را به مکانی که (عرایا) خوانده میشد، تبعید کنند. آنان (در دوره تبعید) هر جمعه به مدینه میآمدند و خرید میکردند.
ثانیا: حکومت اسلامی و حاکم آن بنا بر مصالح جامعه می تواند مسلمانان را در امور مباح شخصی محدود کند (کما اینکه حکم به عدم جواز حفر چاه آب و نصب پمپ آب در زمین شخصی می دهد و ... ) چه رسد به پوشش واجب یا نگاه حرام که در دایره الزامات اولیه شرعی نیز قرار دارد؛ که به طریق اولی می تواند در این امور حکم دهد و افراد جامعه را به آن ملزم سازد.
ادامه دارد ...
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانیها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
ادامه پیام قبلی محمد صادق رجائی: ثالثا: اینکه حکم حجاب برای زنان اهل ذمه نیست بنابر روایاتی مانند
ادامه پیام قبلی
محمد صادق رجائی:
این همه در صورتی است که شما حکم حجاب را فردی بدانید اما اگر این حکم را اجتماعی بدانید که به طریق اولی حاکم شرع می تواند دخالت کند .
از این رو در هر صورت چه حجاب حکم فردی باشد و چه حکم اجتماعی باشد با توجه به اینکه اصل حکم حجاب از مسلمات دینی است و با توجه به اینکه التزام به آن مفاسدی که بنیان جامعه را هدف قرار میدهد از بین می رود یا تا حدود زیادی از آن ممانعت می شود، حاکم شرع می تواند بر اساس مبانی فقهی و دینی حکم به التزام عملی یا به قول شما اجبار به آن را صادر نماید.
باز تاکید میکنم که موضوع بحث ما مسلمانان بود نه غیر ایشان با این وجود با توجه به مطالب سابق و وجود مصلحت مذکور حاکم شرع می تواند این حکم را برای حفظ جامعه اسلامی برای ایشان نیز قائل شود؛ در عین حال ایشان نیز مادامی که اعتقاد یا التزامی عملی ایشان به آن اعتقاد ضدیتی با اسلام و مصالح مسلمانان نداشته باشد می توانند به عقائد خود عمل کنند.
اما نسبت به جواب ششم: حکم اسلام درباره حجاب مشخص است؛ التزام به آن نیز با بیانی که عرض شد منقح شده است اما آنچه محل خدشه شما در این جواب است افراط و تفریط مسلمانان است که ارتباطی به محل بحث ما ندارد؛ بحث ما این بود که آیا حکم التزام به حجاب در جامعه در اسلام به عنوان یک قانون مطرح است یا خیر؟
که با توجه به آنچه که تا حدودی مفصلا بیان شد ثابت شد این قانون مطرح است اما اینکه در مقام عمل و امتثال تا چه حد به این حکم عمل شده است بحث دیگری است که حتی در صورت سهل انگاری و تسامح در امتثال حکم شرعی مذکور خدشه ای به اصل حکم نخواهد زد.
والحمدلله رب العالمین
پیشنهاد میکنم مباحثه مناظره گونه فوق را از ابتدا و با دقت مطالعه بفرمایید