eitaa logo
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانی‌ها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
552 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
871 ویدیو
1.4هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 بخش اول 🔶️توضیح اجمالی درایه علمى است که در آن از سند و متن، چگونگی نقل و آداب حدیث گفت‌وگو می‌شود. اسم‌های دیگری که برای این علم بیان شده است عبارتست از: علم مصطلح الحدیث، علم اصول الحدیث، علوم الحدیث و مصطلحه. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش دوم موضوع علم درایه حدیث است؛ اعم از سند، متن، نحوه ی تحمّل (فرا گرفتن) و آداب نقل آن. معنای حدیث حدیث، کلامى است که بیانگر قول ، فعل و یا تقریر و امضاى معصوم علیه السّلام باشد. بنابر این، اطلاق حدیث بر کلام غیرمعصوم، مَجاز است.  فایده ی علم درایه فایده ی علم درایه، بازشناسى حدیثِ پذیرفته از غیر پذیرفته استکه نتیجه ی آن، عمل به اوّلى و اجتناب از دومى خواهد بود. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش سوم متن حدیث عبارت است از الفاظ و قالب حدیث که گویاى مفاد آن است. متن حدیث به لحاظ وضوح یا عدم وضوح دلالت بر مقصود، به ، ،  و تقسیم مى‌شود؛ زیرا لفظ یا تنها یك معنا دارد و احتمال معنایى دیگر در آن نمى‌رود که به آن نصّ مى‌گویند، یا معنایى دیگر در آن محتمل است. در فرض دوم، یا احتمال هر دو معنا یكسان است که به آن مجمل گویند و یا یكى بر ‌ دیگرى رجحان دارد. در فرض دوم اگر احتمال مرجوح- به دلیلى- مقصود باشد، به آن مؤوّل، و اگر احتمال راجح،مقصود باشد، به آن ظاهر گویند. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش چهارم به سلسله ی راویان حدیث تا معصوم علیه السّلام، سند حدیث ،اطلاق مى‌شود. حدیث به لحاظ سند به  و ، و  به  ،  ،  و  ،تقسیم مى‌شود.  براى فراگرفتن حدیث، هشت طریق ذكر کرده‌اند:۱) ، ۲) ، ۳) ، ۴) ، ۵)، ۶) ، ۷) ، ۸)و  . ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش پنجم ۱) بنابه گفته ی عالمان علم درایه، چنانچه راوى، حدیث را با شرایط آن فراگرفته باشد، مى‌تواند آن را ازکتاب خود- در صورتى که تصحیح شده باشد- روایت کند و مستحب است ابتدا سند حدیث و سپس حدیث را نقل نماید. ۲)راوی مى‌تواند به نقل مفاد حدیث، اكتفا کند و لازم نیست عین الفاظى راکه فراگرفته نقل نماید؛ به شرط آنكه نقل به معنا موجب اخلال در مراد و تغییر معنا نشود. از این رو، لازم است راوى به خواصّ الفاظ و کیفیت تركیب صحیح آنها در ایفاى معانى از بعد ادبى آشنا باشد. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش ششم عالمان درایه، شناخت راویان حدیث از جهت عدالت و فسق، مورد اعتماد بودن و نبودن، امامى و غیرامامى بودن و دیگر جهات را بر فقیه لازم دانسته‌اند تا بتواند حدیث صحیح را از ضعیف باز شناسد؛ همان گونه که شناخت طبقات و مراتب راویان از لحاظ تقوا و دانش و توانایى حفظ حدیث را، جهت ترجیح روایتى بر روایتى دیگر هنگام تعارض بر فقیه ،واجب دانسته‌اند (تعادل و تراجیح).  الفاظ دلالت کننده بر تعدیل راوى-که درکتاب هاى رجالى آمده- عبارتند از: ۱) عدل (عادل)، ۲) ثقه، ۳) حجت، ۴) صحیح الحدیث (روایتش صحیح است)، ۵) متقن (حدیثش از اتقان لازم برخوردار است)، ۶) حافظ، ۷)ثبت، ۸) صدوق، ۹) شیخ، ۱۰) صالح، ۱۱) معتقد، ۱۲) وجه، ۱۳) عالم، ۱۴) و غیر آن. الفاظ دلالت کننده بر جرح عبارتند از: ۱)ضعیف، ۲) کذاب، ۳) غالی، ۴) وضاع للحدیث (جعل کننده ی حدیث)، ۵) مضطرب، ۶) ساقط، ۷)متروک الحدیث، ۸) مخلط و غیر آن ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش هفتم ۱)نوشتن و ثبت حدیث به منظور حفظ آن، جایز، بلكه واجب است. ۲)لازم است نویسنده، حدیث را به گونه ی صحیح، ضبط کند و حروف و کلمات آن را واضح بنویسد. ۳)سزاوار است نویسنده در آغاز- پس از نام خدا- مشخصات (نام، کنیه و نسب) استادى راکه حدیث را از او فراگرفته، بنویسد. ۴)چنانکه مستحب است به حمد و ستایش خداوند با نوشتن «عزّوجلّ» و مانند آن پس از نوشتن نام خدا و نیز نوشتن نام پیامبر اسلام صلّى اللّٰه علیه و آله و امامان معصوم علیهم السّلام همراه ذكر صلوات و سلام بر آنان اهتمام ورزد. ۵)مستحب است به یاد کردن راویان صالح و عالمان دین با ترضی (رضى اللّٰه عنه) یا ترحم(رحمه اللّٰه) اهتمام ورزد پایان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
📌 اعتبار نسخه مرحوم از کتاب النوادر و نقد نظریه محمدباقر ✅با توجه به اطلاعات نگاشته های رجالی، کتاب نوادر ابن ابی عمیر دارای اختلاف نسخه بوده است؛ (رجال النجاشی، ص372) محمدباقر بهبودی بر این باور است که نسخۀ بغدادیان از این کتاب معتبر است، به همین جهت شیخ طوسی در کتاب تهذیبش روایات فراوانی از آن کتاب روایت کرده است و طریق خود به این کتاب را به عبیدالله بن احمدبن نهیک می رساند؛ اما نسخه‌ای که کلینی در کافی مورد استفاده قرار داده، مشخص نیست چه نسخه‌ای بوده که تعداد احادیث روایت شده از وی به حدود سه هزار روایت رسیده است (معرفه الحدیث، ص348) 🔻در رابطه با این سخن چند نکته مطرح است؛ 1. دلیلی بر عدم اعتبار نسخۀ کلینی از جانب آقای بهبودی ارائه نشده است و تنها به بعیدبودن تعداد روایات بالای کلینی از ابن ابی عمیر اشاره شده است. روشن است که صرف استبعاد، چندان سودمند نیست. 2. کلینی در مجموع 2880 روایت به طریق ابن ابی عمیر روایت کرده است. بدون تردید، بسیاری از این روایات به صورت مستقیم از کتاب النوادر ابن ابی عمیر یا دیگر کتابهای وی روایت نشده است؛ چه اینکه ابن ابی عمیر در موارد فراوانی تنها طریق به کتب اصحاب امام صادق (ع) است؛ تنها احمدبن محمدبن عسیی کتاب‌های صد نفر از اصحاب امام صادق (ع) را از ابن ابی عمیر روایت کرده است. (فهرست طوسی، ص404) به نظر می رسد آقای بهبودی متوجه این نکته نیست، لذا تعداد بالای روایات از ابن ابی عمیر را دلیل بر تشکیک در نسخه نوادر وی می داند. 3. بالا بودن تعداد روایات از کتاب یک شخص نیز دلیلی بر استبعاد اصالت نسخه نیست. مگر همان بغدادیان که نسخه‌شان معتبر خوانده شده است، روایات کمی از ابن ابی عمیر دارند؟ شیخ طوسی تنها در کتاب التهذیب 2298 روایت از ابن ابی عمیر روایت کرده است و با افزودن روایات الاستبصار این عدد به 3263 می‌رسد. 4. شیخ طوسی علی رغم آن که در کتاب فهرست دو طریق خاص به کتاب النوادر ذکر می‌کند که به عبیدالله بن احمد بن نهیک ختم می‌شود، اما در مجموع در تهذیبین تنها 14 روایت را به واسطۀ ابن نهیک نقل می‌کند. تقریبا همه روایاتی که شیخ طوسی از ابن ابی عمیر نقل می‌کند به طریق محدثان حوزه حدیثی قم است. مهمتر آنکه شیخ طوسی بیش از 1000 روایت را از طریق کتاب الکافی روایت کرده است. – اخذ توسطی- این بدان معناست که شیخ طوسی در نقل از ابن ابی عمیر به نسخه و روایت کلینی از وی اعتماد کرده است. تتبع ناقص آقای بهبودی در روایات کتاب تهذیب و عدم توجه دقیق به اسناد و ارتباط آن با منابع باعث این نتیجه نادرست از جانب ایشان شده است. 5. آقای بهبودی بر این باور است که نسبت به احادیثی که قمیان از ابن ابی عمیر روایت کرده اند باید احتیاط لازم را به خرج داد خصوصا در مسائل کلامی و اختلافی. (معرفه الحدیث، ص348) به نظر می رسد ایشان در صدد بیان این نکته است که در نسخه نامعلوم محدثان قم از کتاب ابن ابی عمیر ممکن است راوایاتی جعلی افزوده شده باشد، بنابراین باید به شدت احتیاط کرد. ای کاش آقای بهبود چگونگی ورود اخبار جعلی و مدسوس را به نوادر ابن ابی عمیر تصویرسازی می کرد؟ کلینی تنها به دو واسطه، یعنی علی بن ابراهیم و ابراهیم بن هاشم، بیش از 80 % روایات ابن ابی عمیر را روایت کرده است. نه نسبت به ابراهیم بن هاشم احتمال دارد که خود روایاتی را جعل کرده و به نوادر ابن ابی عمیر افزوده باشد، و نه نسبت به علی بن ابراهیم. تنها احتمال موجود آن است که یکی از این سه راوی یعنی کلینی، علی بن ابراهیم و ابراهیم بن هشام به نسخه‌های وجاده ای کتاب النوادر ابن ابی عمیر اعتماد کرده باشند که مدسوس و محرف باشند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk